نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: برای بررسی مقاله منتشرشده بایدن در واشنگتنپست که در راستای سفر او به منطقه است، با ابوالفضل بازرگان، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداختم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
بازرگان در ابتدا با تاکید بر اینکه دولت بایدن در احیای برجام تعلل میکند و علت اصلی توقف در مذاکرات است، میگوید: «در بررسی بنبست کنونی مذاکرات، برخلاف رسانههای فارسیزبان خارج از کشور که علت توقف در مذاکرات را زیادهخواهی تهران عنوان میکنند، به این نتیجه میرسیم که دولت بایدن و آمریکا بهمراتب بیش از ایران در احیای برجام تعلل میکند و هیچاضطراری در بازگشت به برجام ندارد. ما نشانهای نمیبینیم از اینکه بایدن حاضر باشد به هر قیمتی شده توافق با ایران را بپذیرد. دو تحلیل غلط اینجا ارائه میشود با این مضمون که بایدن به توافق با ایران نیاز دارد که گزاره اشتباهی است؛ اولین تحلیل انتخابات کنگره پیشرو در نوامبر است، بایدن برای مواجهه با کنگره باید توافقی کند که بهنفع منافع ملی آمریکا باشد. توافقی چنین نتایجی دارد که شروط ایران برای احیا برجام در آن قید نشده باشد. آن توافق باید قویتر و طولانیتر از توافق 2015 باشد. به این معنی که موضوعات موشکی و منطقهای را دربربگیرد. در چنین شرایطی توافق میتواند در انتخابات به نفع بایدن عمل کند. در غیر این صورت، توافق بهشدت بهضرر بایدن در انتخابات کنگره است. بهویژه اینکه بایدن برای رسیدن به پیروزی در انتخابات آتی کنگره با مسائل داخلی زیادی دستبهگریبان است، بهطور مثال در چند روز گذشته بایدن برای قانون سقطجنین مقابل دادگاه عالی آمریکا قرار گرفت.» بازرگان ادامه میدهد: «تحلیل غلط دیگر این است که آمریکا به توافق با ایران نیاز دارد؛ چراکه میخواهد قیمت نفت را کنترل کند. این تحلیل با واقعیت عینی و رفتار آمریکا جور درنمیآید. آمریکا بارها تحریمهای جدید بر حوزه نفت و پتروشیمی ما اعمال کرده است و سناتورهای کنگره هم در جلسه با رابرت مالی توانایی ایران در فروش نفت را بهشدت مورد انتقاد قرار داده بودند. ایران روزانه نزدیک به یکمیلیون نفت گرانقیمت میفروشد و این اصلا مطلوب آمریکا نیست.»
آمریکا بهخاطر بحران انرژی مناقشه با ایران را کنار میگذارد؟
بازرگان معتقد است آمریکا برای اینکه به خواستههای خودش در برجام برسد میخواهد از تمام فشارها علیه ایران استفاده کند. او میگوید یکی از این فشارها تحریم نفتی ایران است. بازرگان توضیح میدهد: «خیلیها میگویند بایدن دارد از تحریمهای ایران چشمپوشی میکند اما چنین چیزی امکان ندارد. آمریکا از فروش نفت ایران به چین، بهعنوان بزرگترین رقیب اقتصادی این کشور چشمپوشی میکند؟ این کاملا غیرمنطقی است. آمریکا حاضر نیست ابزار امتیازگیری و فشار روسیه را که بحث فروش انرژی به اروپا باشد، از این کشور بگیرد و آن را به ایران بدهد. رایزنیهایی که آمریکا با عربستان و ونزوئلا کرد و همزمان در حین مذاکرات با ما از نفت صحبت نکرد، بهعنوان امتیازاتی که بخواهد به ما بدهد، نشان میدهد که این گزاره درست نیست و آمریکا حاضر نیست مناقشاتش با ایران را بهخاطر قیمت انرژی نادیده بگیرد، پس این تحلیل هم کاملا غلط است. نکته بعد این است که درحالحاضر ایالاتمتحده آمریکا در انبوه بحرانهای بینالمللی مانند غائله تایوان و احتمال درگیری با چین، بحران غلات ناشی از جنگ اوکراین و روسیه، بحران مهاجران و افراطگرایی مطلوبش نیست که از گفتمان جنگ با ایران استفاده کند و دوگانه یا جنگ یا توافق اصلا مطلوب آمریکا نیست؛ چراکه قدرت بازدارندگی ایران چنین اجازهای را به آمریکا نمیدهد. بایدن در یادداشت امروز خودش هم گفته است که این اولین سفر رئیسجمهور آمریکا به خاورمیانه در زمانی است که نیروهای این کشور در منطقه حضور ندارند. این نشان میدهد که دیگر آمریکا خواهان جنگ در خاورمیانه نیست.»
بایدن راه شکستخورده ترامپ را ادامه میدهد
از این کارشناس مسائل بینالملل پرسیدم اکنون که ایران در آستانه هستهای شدن قرار گرفته، این اتفاق چه تغییری در منطقه ایجاد میکند و آیا آمریکا این تغییرات منطقه پذیرفته است؟
او پاسخ میدهد: «آمریکا هرگز چنین چیزی را نپذیرفته است. نکتهای که وجود دارد این است که ایالاتمتحده فشارهای خود علیه ایران را نهتنها کم نکرده که بهمراتب افزایش هم داده است. ایالاتمتحده بارها گفته است که کمپین فشار حداکثری ترامپ شکست خورد اما بایدن خودش دارد این مسیر را ادامه میدهد و تحریمهای ترامپ را افزایش هم داده است. درحالحاضر جنگ با ایران مطلوب آمریکا نیست اما از این تهدید هم عقبنشینی نکرده و رزمایش مشترک نظامی در منطقه انجام میدهد. درست است که ما غنیسازی خود را افزایش دادهایم و به یک توان بیسابقه در عرصه هستهای دستیافتهایم اما ایالاتمتحده درحالحاضر ترس و استیصالی ندارد، به این دلیل که ایران با حسن نیت خودش همواره درحال اثبات این است که بهدنبال سلاح هستهای نیست و آمریکا با بازرسیهای فوق ویژه خودش از طریق آژانس نظارت لازم را روی برنامه هستهای ایران دارد. باید توجه کرد که قبل از امضای برجام توانایی هستهای ایران در سالهای 90 و 91 آنچنان افزایش یافته بود که آمریکا درنتیجه مذاکرات عمان بین جلیلی و کلینتون پذیرفت که ایران بتواند در داخل کشور غنیسازی داشته باشد.»
او ادامه میدهد: «آمریکا سیستمهای نظارتی قوی روی ایران را نداشت و ما در برجام سیستمهای فوق ویژه آژانس را بهطور داوطلبانه پذیرفتیم که درنتیجه آن نظارتهایی بهمراتب بیشتر از تعهدات ایران روی برنامه هستهای ایران اعمال شد که شامل یکچهارم کل نظارتهای آژانس در دنیا میشود، متاسفانه این نظارتهای فراپادمانی علیرغم خروج آمریکا از برجام کماکان ادامه یافت.»
او همچنین معتقد است: «بعد از ترور شهید فخریزاده مجلس قانون تصویب کرد و یک مقدار ما دسترسیها را کم کردیم و در اسفند 1400 در مذاکرات احیای برجام ما دوباره تمام دسترسیها را به آژانس دادیم و بلومبرگ گزارشی منتشر کرد و نوشت که ایران رکورد خودش در پذیرش نظارتهای آژانس را شکسته است که مطابق این گزارش، آژانس بهطور سر زده، میانگین بیش از یکبار در روز، سایتهای ایران را نظارت کرده است و حتی بعد از صدور قطعنامه اخیر در آژانس که با پاسخ متقابل ایران در کاهش تعداد دوربینهای مواجه شد، گروسی در گزارشش گفت که ایران قصد ندارد بهسمت تولید بمب اتم برود. بنابراین درست است که ما در غنیسازی فعالیت خودمان را گسترش دادهایم اما درمورد نظارت آمریکا خیالش راحت است و تا زمانی که نظارتهای فراپادمانی بر روی ما اعمال شود آمریکا دچار استیصال نخواهد شد.»
ابزار ایران درمقابل تهدیدات
سوال دیگری از ابوالفضل بازرگان پرسیدیم مبنیبر اینکه اکنون که ایران غنیسازی اورانیوم در سانتریفیوژهای تاسیسات فردو را آغاز کرده، میتواند از این غنیسازی بهعنوان اهرم قدرت برای مقابله با تهدیدات و اهرم فشار آمریکا استفاده کند؟
او معتقد است: «جواب این سوال در خود سوال وجود دارد. نکته این است که ایالاتمتحده آمریکا نهتنها یکی از تحریمهای خودش را کم نکرده، حتی تحریمها را افزایش هم داده است. اینکه وزیر خارجه ایران بارها گفته آمریکا باید حسن نیت خودش را نشان بدهد، تا به الان یکبار هم این اتفاق نیفتاده، اما ایران بارها این کار را کرده و انعطاف بسیاری نشان داده است. مهمتر از همه، زمانی که طرف مقابل هیچیک از تعهدات برجامی خودش را انجام نمیداد، ایران همه تعهدات برجامی خودش را کامل انجام میداد و میدهد. الان که طرف مقابل تعهدات خودش را که انجام نمیدهد، ولی ما هنوز داریم تعهدات خودمان را در آژانس انجام میدهیم.
درعینحال این میتواند کارت بازی ما باشد، الان آمریکا روزبهروز تحریمهای خودش را زیاد میکند، در همین مقاله واشنگتنپست اعلام کرد که آنقدر تحریم اضافه میکنیم تا بالاخره ایران به آن برجامی که ما میخواهیم برگردد. دعوا سر بازگشت به برجام نیست، دعوا سر این است که به کدام برجام بازگردیم؟»
به کدام برجام بازگردیم؟
بازرگان معتقد است: «برجامی که آمریکا درحالحاضر میخواهد، بهمراتب از برجامی که ما در 2015 امضا کردیم، ضعیفتر است. بعد از 2015 تحریمها سهبرابر شده، تحریمهایی که بهصورت شبکهای روی هم آمدند و گره خوردند، عملا لغو تحریمهای هستهای را بیاثر میکنند مانند تحریمهای FTO، تحریمهای کاتسا، تحریمهای حوزه نفتی و بانکی و... . جدیدا هم قانون تحریمهای پهپادی گذاشتهاند. این یک برجام خیلی ضعیف است.
الان ما باید در قرارداد ضرر و زیان بگذاریم، اما این را قبول نمیکنند. مساله دیگر پیامدی است که این را دوباره باز کردند، پیامدی مگر در برجام باز نشده بود؟
دعوا سر این است که به این برجام برگردیم؟ یا نه به برجامی برگردیم که ایران میگوید؛ برجامی که آمریکا به تعهداتش بازگردد و منافع اقتصادی ایران تامین شود. چرا آمریکا این را نمیپذیرد؟ بهخاطر اینکه الان تنها ابزار فشاری که آمریکا روی ایران دارد، تحریمهاست و آمریکا اصلا حاضر نیست این ابزار فشار را بهراحتی از دست بدهد؛ چرا؟ چون در حوزه نظامی نمیتواند به ایران فشار وارد کند، وضعیت نظام بینالملل، قدرت بازدارندگی ایران و وضعیت منطقه این اجازه را به او نمیدهد.»
آمریکا اهرم فشار دیگری ندارد
بازرگان در ادامه توضیح میدهد که آمریکا جز تحریمها که در حداکثریترین حالت شکست خورده بودند، اهرم فشار دیگری ندارد. این کارشناس مسائل بینالملل معتقد است بایدن در حوزههای امنیتی و نظامی به ایران نمیتواند فشار وارد کند، چون «در منطقه این اجازه به او داده نمیشود، بهخاطر اینکه وقتی آمریکا از منطقه خارج میشود، میخواهد دیگر تمرکزش روی خاورمیانه نباشد و تمرکز خود را روی مهار چین و روسیه بگذارد. و اگر آمریکا در منطقه هم درگیر شود، این باعث میشود که آمریکا بحرانهایش چندبرابر شود. یک بحران جدید در منطقه باعث افزایش قیمت، افزایش تروریسم در منطقه، بحران مهاجرت و... که اینها اصلا موارد مطلوبی برای اروپا و برای آمریکا نیست. بهعلاوه اینکه الان کشورهای منطقه هم خواهان جبران نیستند، ترکیه علیرغم اینکه به رژیمصهیونیستی نزدیک شده، میخواهد به تهران بیاید. امارات با رژیمصهیونیستی عادیسازی روابط کرده، مسئول عالی امنیتش با شمخانی دیدار کرد و گفت ما خواهان تنشزدایی با تهران هستیم. احتمالا بایدن قرارداد عادیسازی روابط با عربستان را امضا بکند اما کماکان عربستان گفتوگوهایش را در بغداد با تهران ادامه میدهد. این کشورها خواهان جنگ و درگیری با ایران نیستند. زمانی که آمریکا در منطقه حضور داشت، یک پشتگرمی به حضور آمریکا در منطقه علیه ایران داشتند، الان آمریکا از منطقه رفته، پشتوانه امنیتیشان به چه کسی باشد؟ پس اصلا درگیرشدن در منطقه به نفع آمریکا نیست.»
درگیری نظامی در کار نیست
در مقالهای که اخیرا از بایدن منتشر شده، هیچ اشارهای به درگیری نظامی نشده است. در این راستا بازرگان معتقد است: «در پلن بی آمریکا این اصلا مطرح نیست که برجام شکست بخورد و ما به ایران حمله بکنیم، درصورتیکه 10 سال پیش این حرف را میزدند. یعنی 10سال پیش میگفتند یا توافق یا جنگ.»
از بازرگان پرسیدیم که علت این تغییر رویکرد آمریکا، بهخاطر افزایش بازدارندگی ایران است؟ سناریوها و اهرمهای بازدارنده ایران در این سالها چه بوده؟
او پاسخ میدهد: «مجموعهای از اتفاقات موجب این بازدارندگی شده است، بالاخره ایران در اوج فشار و تحریمها توانست قدرت منطقهای، موشکی، پهپادی و... خودش را افزایش دهد. نکته بعدی این است توانایی، علم و تکنولوژی خودساخته ایران در حوزه هستهای بهمراتب افزایش پیدا کرده و یک فشار غیرقانونی یا بدون قاعده به ایران، ممکن است فضایی را به ایران تحمیل کند تا ایران برای حفظ امنیت خودش، رویکرد خود در استفاده صلحآمیز از صنعت هستهای را تغییر دهد. آنموقع ممکن است ایران در زمان خیلی کوتاهی به بازدارندگی کامل هستهای برسد و این اصلا مطلوب آمریکا نیست.
نکته بعد مبحث گذار در نظم بینالمللی است، الان آمریکا مسائل بسیار حیاتیتری را پیشروی خود دارد؛ در گذشته فقط یک خاورمیانه و مهار ایران و حفظ امنیت اسرائیل برای آمریکا مهم بود، اما الان به این موارد مهار چین و مهار روسیه و مساله امنیت غذایی و امنیت انرژی اضافه شده است، بالاخره همه اینها هزینه را برای آمریکا زیاد میکند. آمریکا نمیتواند در میدان همزمان هم با روسیه بجنگد، هم با چین و هم با ایران. الان آمریکا بعد از 20 سال جنگیدن در منطقه خاورمیانه و عملا شکست در این منطقه، دارد نیروهای خود را از منطقه خارج میکند و بایدن از این، بهعنوان دستاورد خود نام میبرد، میگوید من از افغانستان و عراق بیرون آمدم. این خروج دلیلش شکست آمریکا در منطقه و محور مقاومت است. آمریکا در سوریه در یک جنگ نیابتی از ایران و محور مقاومت شکست خورد، در یمن همینطور، در عراق همینطور. اینها هزینههای سنگینی برای آمریکا در منطقه داشت. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران نهتنها باقی مانده، بلکه الان به یکی از قدرتهای مهم منطقه تبدیل شده است.
الان درحالحاضر تنها فشاری که به ایران میتواند بیاورد، تحریمهاست. چرا؟ خودشان هم میدانند این افزایش تحریمها، باعث تغییر رویکرد ایران نمیشود. در کمپین فشار حداکثری ترامپ دیدند تحریمها افزایش پیدا کرد، توانایی هستهای و قدرت موشکی و حضور منطقهای ایران هم افزایش پیدا کرد، میدانند که این بازی به نفعشان نیست. آنها بهشدت به فشار روانی و رسانهای و داخلی ایران حساب کردهاند.»
سناریوی تکراری آمریکا
بازرگان درباره سناریوی تکراری آمریکا در اعمال تحریمها توضیح میدهد: «آمریکا میخواهد بهواسطه رسانهها، افکار عمومی و تحریمها روی ایران فشار ایجاد کند و بگوید اوضاع اقتصادی خراب است و برای نجات از این وضعیت باید تسلیم خواستههای آمریکا در مذاکرات بشویم، سناریویی که دقیقا در سال 92 و 93 اجرا شد. آن زمان دولت روحانی این سناریو را پذیرفته بود و میگفت تحریمها را لغو کنیم تا مملکت به وضعیت مطلوب برسد؛ درصورتی که آمریکا به این توافق پایبند نبود.»
او ادامه میدهد: «الان آمریکا کماکان دارد سرمایهگذاری میکند که از طریق رسانه و افکار عمومی دولت ایران را همانند گذشته وادار بکند تا خواستههای برجام مطلوب آنها را بپذیرد. نکته این است که چرا جمهوری اسلامی این کار را نمیکند و این برجام تحمیلی را قبول نمیکند؟ بهخاطر اینکه جمهوری اسلامی ایران میداند که آمریکا یک برنامه طولانیمدت برای ایران دارد و آمریکا این را بارها گفته، هم اوباما وقتی برجام را امضا کرد، هم ترامپ وقتی از برجام خارج شد و هم الان بایدن دارد میگوید که ما به دنبال مهار ایران در حوزههای مختلف قدرت خودش هستیم و این برجام مرحله اول برای دسترسی به توافقات موشکی و منطقهای است. یعنی دقیقا هرکدام از این قدرتها را با تحریمها بگیرد و جمهوری اسلامی میداند کاری که ترامپ کرد ممکن است دوباره اتفاق بیفتد. ترامپ از توافق خارج شد و اعلام کرد من انرژی هستهای را از ایران گرفتم، حالا سه برابر تحریمها را اضافه میکنم. الان ایران برای اینکه تحریمها را بردارد، آمریکا بحث موشکی و منطقهای را مطرح میکند و این مساله به حوزه امنیت ملی ایران گره میخورد، یعنی با این توافق نهتنها اقتصاد ایران درست نمیشود، بلکه حوزههای دیگر نیز مورد تهدید قرار میگیرد. الان فکر میکنید آمریکا برای چه اصرار دارد برجام ضعیفتر را به ما تحمیل کند؟ تا به بهانههای دیگر، تحریمها برگردد و آن زمان بگوید روی موشکی و منطقهای مذاکره و معامله کنیم. الان شما وضعیت افغانستان و اوکراین را میبینید، در وضعیتی که نظامیگری در اوج دنیا قرار دارد، منطقی نیست که اقتصاد را در ازای امنیت معامله کنیم.»
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان میگوید: «الان بازگشت به برجام اصلا گزینه مطلوب آمریکا نیست، چون میخواهد تحریمها روی ایران باقی بماند و از آن تحریمها نهایت استفاده را ببرد تا توافق به نفع خودش باشد. اما در عین حال، در مقاله بایدن هم هیچ صحبتی از شکست مذاکرات نشده، یعنی آمریکا نمیخواهد شکست برجام را اعلام کند، چون آمریکا پلن بیمطلوب و جایگزینی ندارد، نه اینکه پلن بی ندارد. حتی امروز خود بایدن در مقاله واشنگتنپست گفت، دولت قبلی من از توافق برجام خارج شد، بدون اینکه هیچ جایگزین مناسبی برایش ارائه بدهد یا حتی جایگزین مناسبی وجود داشته باشد. حتی همین تحریمهایی را هم که بایدن مطرح کرد، جایگزین مطمئنی نیست و گویا با تردید به این روی آورده است.»
در این رابطه بیشتر بخوانید:
اشتباه گرفتی جو فراموشکار! (لینک)
بایدن نیز میداند سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران شکست خورده است (لینک)