مجتبی اردشیری، خبرنگار: مهران مدیری چند روز پیش، در یکی از قسمتهای دورهمی، به برخی از کارگردانان و تهیهکنندگان سینما تاخت و آنها را به رشوهگرفتن از برخی علاقهمندان بازیگری متهم کرد؛ اتهامی که هرچند جماعتی را شوکه نکرد اما این قبیل اتهامات سالهاست در سینمای ایران، دهان به دهان میچرخد و حتی اسناد و مصادیقی از آن درطول تمامی این سالها، به سمع و نظر وزارت ارشاد و سازمان سینمایی نیز رسیده است اما در عمل، قانون یا مجازات بازدارندهای برای این قبیل حرکات غیراخلاقی به کار گرفته نشده است.
هرچند گستره این موارد، بیشتر علاقهمندان به بازیگری را در بر میگیرد اما مواردی از این بیاخلاقیها در حوزههایی چون تهیهکنندگی نیز شنیده شده و در تمامی این سالها مواردی ادعا شده که طی آن، برخی بدون طی کردن مراتب اداری و قانونی، موفق به دریافت کارت تهیهکنندگی شدهاند.
نزدیکترین و محتملترین مسیری که در تمامی این سالها برای بازیگرشدن افراد گمنام مطرح بوده، دریافت پول است. یعنی هنرجویی که تمامی راهها را برای بازیگرشدن طی کرده است، وقتی از ادامه راه از مسیر قانونی و حرفهای خسته میشود یا خود پیشقدم میشود یا با پیشنهادهای عجیب جنسی، مالی، شراکت و... مواجه میشود تا بتواند پای خود را در سینما باز کند. این دسته از بازیگران معتقد هستند مشکل، تنها ورود به سینماست و وقتی بتوانند در یک فیلم بازی کنند، دیگر درهای سعادت به روی آنها باز شده و از آن پس بهعنوان بازیگر، میتوانند در پروژههای مختلف حضور یافته و به ایفای نقش بپردازند.
اما آیا درحقیقت، شرایط به همین ترتیب است و دشواری بازیگری، تنها محدود به ورود به دنیای بازیگری است؟
تهیهکنندگان حقالعملکار سینمای ایران را نابود کردهاند
حسین فرحبخش، نخستین سینماگری بود که به سراغ او رفتیم و درباره صحتوسقم این جریان با او به گفتوگو نشستیم. فرحبخش به «فرهیختگان» گفت: «اگر تهیهکننده و کارگردان به معنای واقعی کلمه و حرفهای این کار باشد، محال است دست به چنین کارهایی بزند ولی اگر به سراغ تهیهکنندهنما و کارگرداننما برویم، بله، امکان هر کاری از این آدمها وجود دارد.»
کارگردان زندگی خصوصی ادامه داد: «من در 40 سال فعالیت حرفهای در سینمای ایران، تاکنون کسی را ندیدهام که پول بدهد یا با روابط، وارد سینما شود و بتواند موفق باشد. عمده این قبیل آدمها، یک فیلم کار میکنند و بعد فراموش میشوند و کار دیگری به آنها پیشنهاد نمیشود؛ چراکه بازیگری، ترکیبی از تئوری و تجربه است و به فرموده امامعلی(ع)، تجربه توام با مطالعه و کسب دانش، بالاتر از علم است.»
تهیهکننده کما در پاسخ به این پرسش که پس منظور مهران مدیری از رشوهگرفتن برخی کارگردانان و تهیهکنندگان از علاقهمندان به بازیگری، چه افرادی است، گفت: «احتمالا منظور ایشان، متوجه تهیهکنندگان حقالعملکار است که پدر سینما را درآوردهاند. این تهیهکنندگان، از هیچ زدوبند و سرمایهای دریغ نمیکنند و کار را بهجایی رساندهاند که در شرایط فعلی، این آدمها بیشتر مشغول به کار هستند تا تهیهکنندگان واقعی. بنابراین وقتی سرمایه سرگردان به دست این افراد میرسد، به شکلی غیرحرفهای عمل میکنند و کار را به جایی رساندهاند که اکنون 50درصد گرانی سینما معطوف به فعالیت و نوع رفتار تهیهکنندگان حقالعملکار است که برای به دست آوردن پول، تن به هر کاری میدهند.»
فرحبخش در پاسخ به ادعاهایی درمورد صدور کارت تهیهکنندگی برای برخی سینماگرانی که قصد ورود به این حوزه را دارند نیز گفت: «من بعید میدانم چنین اتفاقی در صنف تهیهکنندگان رخ بدهد. درمورد جامعه صنفی تهیهکنندگان که با صراحت و قدرت اعلام میکنم حتی یک مورد از این موارد اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد. درمورد تشکلهای دیگر تهیهکنندگی نیز بسیار بعید میدانم دست به چنین کارهایی بزنند.»
وقتی چاره دیگری برای بازیگر شدن نیست
در ادامه به یکی از علاقهمندان به دنیای بازیگری میرسیم. خانم جوانی که مدعی است در طول چهار سال اخیر، از هر راه ممکنی تلاش کرده تا به شکلی به سینما ورود پیدا کند اما موفق به این کار نشده است.
این خانم جوان به «فرهیختگان» گفت: «من از 21 سالگی، دورههای مختلف بازیگری را در کلاسهای استاندارد و معتبر بازیگری طی کردم و اگرچه در ابتدای آن کلاسها گفته شد که در پایاندوره، احتمالا در برخی پروژهها حضور خواهیم یافت اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و آنجا بود که متوجه شدیم در ابتدای چه مسیر دشواری قرار گرفتهایم.»
وی ادامه میدهد: «پس از ناامید شدن از این ورودی، تلاش کردم تا از دیگر مسیر محتمل این کار یعنی تستدادن برای پروژهها ادامه دهم. بنابراین با کمک چند نفر از فارغالتحصیلانی که با آنها دوره بازیگری را گذرانده بودم، تمامی آگهیها را زیرورو کردیم و در چندین کانال و گروه مرتبط با این اعلامها عضو شدیم و درطول یکسال هم برای چندین پروژه تست دادیم اما متاسفانه بازهم در آن کارها موفقیتی به دست نیاوردیم.»
این هنرجو درباره موارد عجیبی که طی این تستدادنها با آن مواجه شده، میگوید: «دو نکتهای که خیلی توجه من را به خود جلب کرد اینکه، تقریبا تمامی جاهایی که تست دادم، پروژههایشان را به تولید رساندند و در کمال تعجب دیدم به جای آن نقشی که برای آن تست گرفتهاند، از بازیگر حرفهای و شناختهشده استفاده شده است. بنابراین چه دلیلی وجود داشت که برای این کار، تست گرفته شود؟ مگر میشود از میان این همه هنرجوی مستعد، کسی برای آن نقش پذیرفته نشود؟ مورد دوم هم به این برمیگردد که درطول این تستها متوجه پیشنهادهای غیرواقع و عجیبی شدیم که از رابطه جنسی تا پولدادن را شامل میشد.»
وی ادامه داد: «حتی یکی از دوستانم که از تمول خوبی برخوردار است، چند سال پیش 300 میلیون تومان به یکی از تهیهکنندگان داد آن هم بدون اینکه مدرکی از او بگیرد و در آخر هم متوجه شد هیچ نقشی در فیلم ندارد. وقتی هم که پای پدرش به موضوع باز شد و وکیل آنها جلو آمد، آن تهیهکننده بهنوعی مجبور شد یک نقش فرعی را به او بدهد که البته اصلا دیده نشد و آن دوست من هم دیگر نتوانست در هیچ پروژهای حضور یابد.»
300 میلیون تومان برای یک نقش فرعی
از طریق این خانم، توانستیم با آن خانم مالباخته ارتباط بگیریم و از او درباره چندوچون اتفاقی که چند سال پیش برایش رقم خورده شده، سوال بپرسیم. این خانم به «فرهیختگان» گفت: «شنیده بودم سختترین مرحله بازیگر شدن، ورود به سینماست و وقتی این اتفاق افتاد، اگر استعداد داشته باشی میتوانی ادامه دهی. من هم که نسبت به استعداد خودم مطمئن بودم ترجیح دادم بهجای اینکه چند سال وقت و بخت خودم را در دفتر این تهیهکننده و آن تهیهکننده سپری کنم و تست بدهم و در آخر معلوم نشود که چه سرنوشتی برای من رقم بخورد، صاف سراغ اصل مطلب بروم و موضوع پول را با یکی از تهیهکنندهها مطرح کنم.»
او ادامه داد: «البته قبلا هم شنیده بودم که این تهیهکننده، در این قبیل مسائل، دستی بر آتش دارد اما مصاحبههای بسیاری انجام داده بود و تمام این موارد را منکر شد. وقتی من مساله را با او درمیان گذاشتم، برخلاف انتظاری که داشتم، خیلی راحت پذیرفت و این راحت پذیرفتن او من را به شک واداشت. از او پرسیدم اصلا درحال حاضر پروژهای در دست دارد که بخواهد من را در آن بازی دهد که او گفت الان هم نداشته باشم بالاخره پیدا میکنم. همینطور هم شد و حدود دوهفته بعد از دفتر ایشان با من تماس گرفتند و گفتند برای کار ایشان بروم و تست بدهم. من هم رفتم و تست دادم و قرار شد به من اطلاع دهند. عصر فردایش، آن تهیهکننده با من تماس گرفت و گفت که به دفتر او مراجعه کنم و آنجا بود که موضوع 400 میلیون تومانی را با من درمیان گذاشت که البته اصلا فکرش را هم نمیکردم که با چنین مبلغی شروع کند.»
این مالباخته ادامه میدهد: «من به این قیمت اعتراض کردم و خواستار تخفیف حسابی شدم اما ایشان مدام از ماندگاری صحبت میکرد. اسامی بازیگران مشهوری را میآورد که ادعا میکرد تمامشان با هزینهکردن وارد سینما شدهاند و حالا آن هزینه را در کمتر از یک ماه به دست میآورند. بالاخره خروجی جلسه ما، توافق روی مبلغ 300 میلیون تومان بود و من بازهم نمیدانستم در آن فیلم قرار است چه نقشی را ایفا کنم. یک روز، در روزنامه خواندم که پیشتولید آن فیلم آغاز شده است. متعجبانه به تهیهکننده زنگ زدم و ایشان آن اخبار را کنجکاوی خبرنگاران عنوان کرد و به من اطمینان داد که جزء نخستین افرادی خواهم بود که در جریان زمان کلیدخوردن فیلم قرار میگیرم.»
او به اتفاقات بعدی این رخداد اشاره کرد و گفت: «مدتی گذشت و اینبار در یک سایت، تست گریم بازیگران آن کار را دیدم و در کمال تعجب متوجه شدم بازیگر مشهوری را برای نقشی که قرار بود، بازی کنم، انتخاب کردهاند. اینبار با عصبانیت بیشتری با تهیهکننده صحبت کردم و به من گفت که کارگردان اصرار دارد از یک بازیگر حرفهای برای این نقش استفاده کنیم و از من در پروژههای بعدی استفاده خواهد کرد. موضوع را با پدرم و وکیل خانوادگیمان درمیان گذاشتم و ایشان طی قراری که با تهیهکننده گذاشتند، به این توافق رسیدند که یک نقش کوچک در این پروژه به من بدهند تا در پروژههای بعدی، ایفاگر نقشهای مهمتری شوم. آن نقش را با هزار منت به من دادند که برداشت آن، یک نصف روز طول کشید. برای پروژههای بعدی هم چون من سندی در این رابطه نداشتم، او هم خیلی راحت از کنار موضوع گذشت و مساله، مشمول مرور زمان شد و من هم دیگر تا یک مدت اصلا پیگیری نکردم که ببینم پروژه بعدی چه زمانی آغاز میشود.»
این علاقهمند به بازیگری در خاتمه گفت: «قطعا در آن زمان، تجربه امروز را نداشتم وگرنه هیچوقت به سراغ چنین تهیهکنندهای نمیرفتم. طبق تحقیقاتی که انجام دادم متوجه شدم واقعا درصد بازیگرانی که از این طریق به سینما ورود میکنند، چندان زیاد نیست و آنهایی هم که از این طریق وارد شدهاند، به استثنای چند نفر، هرگز نتوانستند پروژههای دوم و سومی در سینما داشته باشند، بنابراین همچنان بهدنبال روشهای سنتی ورود به عالم بازیگری هستم. گاهی به شوخی به دوستانم میگویم، همهچیز در این دنیا، مدرن شده به جز شیوه ورود به بازیگری که تا بوده همین طوری بوده و احتمالا تا همیشه هم به این ترتیب خواهد ماند.»
نمایشگاهدارها و فعالان ملک؛ درصدر
برای اینکه بحث را از دریچههای مختلف، موردبررسی قرار دهیم، به سراغ یک مدیرتولید حرفهای و فعال در سینما و شبکه نمایش خانگی رفتیم تا این موضوع را از او جویا شویم. این مدیرتولید به دلیل مناسباتی که با تهیهکنندگان و بازیگران دارد، از ما خواست تا نامش را در این گزارش ذکر نکنیم و گفت: «اینکه بگوییم چنین جریانی اصلا وجود ندارد، باید بگویم درست نیست و این رویکرد، همواره در سینمای ایران وجود داشته است. اما این را هم باید عنوان کنیم که عمده این پیشنهادها از بیرون از سینما مطرح میشود. مثلا خود من همین چند وقت پیش فردی را دیدم که کارش آپارتمانسازی بود؛ آمد و به تهیهکنندهای پیشنهاد داد که در قبال 500 میلیون تومان، نقش اصلی پروژه را به پسرش بدهد. البته که من با دیدن این پیشنهادها متعجب نمیشوم؛ چراکه در طول این سالیان موارد متعددی از این مدل پیشنهادها را دیده و شنیدهام.»
وی ادامه میدهد: «زمانی تلهفیلمهای تلویزیونی حسابی باب شده بود و این افراد، از تهیهکنندگان آن تلهفیلمها میخواستند تا درقبال دریافت مبلغی، یکی از نقشهای اصلی را به خودشان یا فرزندشان بدهند. آنها معتقد بودند تلویزیون، رسانه فراگیرتری است و مسیر شهرت را برای آنها راحتتر از سینما فراهم میکند. در همان زمان، خوب به یاد دارم که نمایشگاهدارهای ماشین و افرادی که در کار ملک بودند، یکی از مشتریان پروپاقرص تهیهکنندگان تلهفیلمها بودند که حاضر بودند در ازای اعطای یک خودرو، زمین یا مبلغی، نقش اصلی آن تلهفیلم را خریداری کنند. هنوز هم برخی تهیهکنندگان ما که البته چندان هم زیاد نیستند، با اجاره کارت خود، شکل دیگری از این جریان را به جلو هدایت میکنند. درحالیکه نام آنها بهعنوان سرمایهگذار و تهیهکننده در تیتراژ کار میخورد اما درواقع افراد دیگری کار سرمایهگذاری و تولید فیلم را برعهده دارند ولی چون کارت رسمی تهیهکنندگی ندارند، مجبور میشوند که این کارت را از این تهیهکننده اجاره کرده و با پرداخت مبلغی از نام این فرد استفاده کنند.»
ضرورت ورود نهادهای ذیربط قبل از وصول شکایت
مادامی که سودای بازیگری، طرفداران بسیاری در کشور دارد، شیوههای سوءاستفاده از این علاقهمندان نیز وجود دارد. عجیب آنکه نهادهای ذیربط در تمامی این سالها، قانون یا محرومیت خاصی برای این قبیل رفتارها اتخاذ نکردهاند و طبق پیگیریهایی که به عمل آوردیم، همچنان تهیهکنندگانی، اقدام به گرفتن پول از مشتاقان بازیگری میکنند و عدهای دیگر نیز تنها با اجاره کارت خود و بدون اینکه حتی یک جلسه بهصورت حضوری، بر سر پروژه حضور یابند، مبالغ هنگفتی درطول سال به جیب میزنند و آنقدر این کار را تکرار کردهاند که درمیان سینماگران، شهره شدهاند و آوازه آنها حتی به گوش کسانی که بهدنبال ورود اینچنینی به سینما هستند نیز رسیده است.
احساس میشود نهادهای ذیربط نیز اجازه دادهاند تا کار، مراتب طبیعی خود را سپری کند؛ چراکه آنها نیز اعتقاد دارند کسی که با این روش به عالم بازیگری ورود میکند، خیلی زود از این چرخه محو خواهد شد؛ بنابراین، دخالت چندانی تا زمان پیش از شکایت رسمی، به انجام نمیرسانند. درحالیکه همچنانکه این نهادها روی مقولاتی چون پروانه ساخت، پروانه نمایش، رعایت شئون، ملاحظات سیاسی و... حساس هستند، باید روی چنین سوءاستفادههایی نیز حساس بوده و همهچیز را منوط به شکایت رسمی فرد نکنند و از هرگونه سوءاستفاده احتمالی در کارها پیشگیری کنند.
تحقیقات ما نشان میدهد بسیاری از این سوءاستفادهها، به پول ختم نشده و پیشنهادهای جنسی نیز ضمیمه این ورود است که در بسیاری از موارد، اصلا کسی متوجه چنین سوءاستفادههایی هم نمیشود. با توجه به اذعان تقریبا تمامی کسانی که به سراغ آنها رفتیم که تعداد این افراد در سینمای ایران چندان زیاد نیست، میتوان با برخورد جدی نسبت به این شکل رفتار، جلوی اتفاقات ناگوار بعدی را گرفت؛ مقولهای که در صورت اجراییشدن، ساحت سینما را منزهتر و فضا را برای کار، امنتر و حرفهایتر میکند.