سیدمهدی موسویتبار، خبرنگار گروه فرهنگ: کلیپ «کیمیا» توسط گروهی جوان تهیه و تولید شده است. درباره وجوه فنی این نماهنگ صحبتهای زیادی خواهد شد و قرار نیست در این نوشته به آن بپردازیم. مساله مهمتر درباره کیمیا نگاه حاکم بر این کلیپ است. نگاهی که شاید به نظر خیلی از مخاطبانش تازه باشد اما اگر به اتفاقات یک دهه اخیر با دیده دقت و جامع بنگریم، ریشهها و حتی مظاهر آن را بهوفور مشاهده کردهایم. اجازه بدهید با طرح چند سوال ادامه بدهیم. مخاطب این کلیپ چه کسانی هستند؟ آیا اساسا نسل جدید جامعه ما با چنین تولیداتی ارتباط میگیرند؟ چنین تولیداتی چه اثرات مثبت و احتمالا چه عوارضی برای سازندگان یا تولیدات بعدی خواهد داشت؟ آیا نماهنگ کیمیا حرف جدیدی برای گفتن دارد و میتواند نماینده بخش جالبتوجهی از جامعه باشد و بشود؟ جواب به همه این سوالات میتواند ما را در مواجهه با چنین تولید و محصولات مشابه در موقعیت صحیح و بجایی قرار دهد. موقعیتی که اسیر تنگنظریها و نگاههای جنسیتی نمیشود و چشماندازی به گستردگی همه تاریخ امروز و فردای ایران پیشروی مخاطبانش قرار میدهد.
میدانیم ساختن چنین کلیپی به همین راحتیها نیست و سختیهای خود را در پیشتولید و زمان تولید دارد و با علم به این نکته باید از فضای پساتولیدش محافظت کرد. انتظار میرود مدیریت تازه تلویزیون از پخش این نماهنگ نهتنها در شبکههای پویا و امید یا حتی نسیم، بلکه در شبکههای سراسری هم استقبال و حمایت کند. نباید صرفا روی موضوع این نماهنگ ایستاد و مانور داد. مهمتر از موضوع این نماهنگ، استقبال و توجه به موضوعاتی اینچنین است. تجربه مواجهه با پدیدههای اجتماعی یا فرهنگی در دو سه دهه اخیر نشان میدهد تابوکردن چنین موضوعاتی میتواند ایجاد «مساله» کند. در شرایطی که برخورد اشتباه با یک قطعه آهنگ یا حتی یک ورزشکار یا یک هنرمند میتواند باعث محبوبیت او شود و فراتر از آن ایجاد بحران مقطعی و حتی بلندمدت کند، پذیرش و حمایت از این کیمیا باید در دستورکار مدیران رسانه ملی قرار بگیرد. یکی از دلایل توجه به زنان و دختران در ایام انتخابات ریاستجمهور و حتی مجلس بهعنوان یک ترفند یا ابزار، همین حس نادیدهگرفتهشدنشان در بقیه ایام سال است. فارغ از اینکه این حس چقدر صحیح است تولید نماهنگی مانند کیمیا میتواند نقض این احساس زنان و دختران در فرم و محتوا باشد. احساس حاکم بر این نماهنگ در مقابله با نگاه تکساحتی به زنان است و توانایی انتخاب آنها به رسمیت شناخته میشود. این یک پیام آشکار برای نسل فعلی و حتی نسلهای آینده است و امیدوارانه فضایی را ایجاد میکند که هر دختر یا زنی، خانه، شهر یا وطن خود را مناسب با عرصه تواناییهایش میبیند و برای دیدهشدن، متوسل به رفتن نمیشود. القای حس اعتماد و توجه به دختران و زنانی که انتخابهای متفاوت و البته در چهارچوبی دارند با همین نماهنگها ایجاد میشود و این حس، مقدمهای است برای حمایتهای عملی بعدی.
حتما ضعفهای فنی و محتوایی این کلیپ باید نقد شود اما آغشته کردن نقدها به تسویهحسابهای سیاسی یا بدسلیقگیهایی که پیش از این هم شاهدش بودیم، راه را برای ساختن آثار مشابه در آینده مسدود میکند. راهی که حتما بیاشکال نیست اما ممانعت از آن در شروعش و ترس از نساختهها و کمتوانی در مواجهه با چنین پدیدههایی در فضای رسمی و مجازی رسانهای نباید یک عامل محدودکننده ایجاد کند. زنان و دختران واقعیتهای انکارنشدنی هر جامعهای هستند و نادیدهگرفتن آنها، سلایق و تواناییهایشان به بهانههای مختلف، عوارض جبرانناپذیری در کوتاهمدت و بلندمدت دارد. ترویج این ذهنیت در جامعه و حتی رسانههای رسمی که هر دختری قرار است صرفا یک مادر خوب بشود و مهارتهای دیگرش را یا باید فراموش کند یا در زندگی متاهلیاش بدون مصرف خواهد ماند، نتیجه خوبی نداشته و همچنان نخواهد داشت. مهارتهای زنان و دختران تناقضی با هم ندارند و حتی مانع تواناییهای دیگرشان هم نیست.
نماهنگ کیمیا یک گام بلند برای رفتن بهسمت مسیر پردرخت و زیبایی است که دیدهشدن و اعتمادبهنفس گرفتن دختران دهه هفتادی، هشتادی و حتی دهه نودیها یکی از میوههای آن است و پذیرفتهشدن انواع مهارتها و رهایی از محدودیت و تکبعدی کردن دامنه تواناییها از میوههای دیگرش است. ورزش و مشخصا فوتبال یک نمونه و نماد است و احتمالا در فضای مجازی دیدهاید زنان فوتبالیستی که بچههای خود را همراهشان به زمین فوتبال میبرند و نقش مادری و نقش ورزشکاری خود را توأمان اجرا میکنند و این تداخلی هم با هم ندارد. فارغ از اینکه این نماهنگ بههرحال در فضای مجازی دیده میشود، یکبار دیگر تاکید میکنیم بهتر است از رسانه رسمی کشور هم پخش شود تا بار دیگر ادعاهایی که برخی هنرمندان داخلی و برخی چهرههای خارجنشین درباره محدودیت فعالیت زنان و دختران در ایران دارند، باطل شوند و این اقدام بهنوعی حمایت و به رسمیتشناختن این تواناییهاست. اتفاقی که در بازپخش خبر موفقیت زنان ورزشکار در بخشهای مختلف خبری هم نمودهای مختلفی دارد و تکرار میشود. سازمانها و مراکز فرهنگی و حتی وزارت آموزشوپرورش هم میتوانند با حمایت از نماهنگهای اینچنینی، یک نگاه تازه را در انتخاب هدف و مقصد دانشآموزان مقاطع مختلف اضافه کند و همه تخممرغها در سبد کنکور و دانشگاه قرار نگیرد و مانع این حجم از سوءاستفاده از این غولِ بدون چراغجادو شود. ایجاد و خلق اهداف مختلف برای دختران، روحیه یأس و ناامیدی در آنها را کاهش میدهد و آنها متوجه میشوند که کیمیای واقعی خودشان هستند که از دل خاک تواناییهایشان بیرون آمدهاند.