حسن وکیلزاده، پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): زاویه نگاه و نوع تصویرسازی از وقایع و رویدادها نقش کلیدی در بسیج و بازاریابی سیاسی داخلی دولتها داشته و دارد. روایت توطئه، گونهای از این روایتهاست. روایت توطئه قدمتی به پهنای تاریخ دارد و در اکثر حکومتهای سیاسی جریان داشته است. روایت یا تئوری توطئه یک تبیین عمومی و مشترک برای بیان علت پدیدههای متفاوت اجتماعی و سیاسی است. طرفداران این تئوری، وقایع و رویدادها را بیشتر بهصورت ظاهر نگریسته و اعتقاد دارند علل و ریشههای حقیقی و واقعی بهوجود آمدن آن چیز دیگری است و باید بهدنبال دستهای پنهان و سرنخهای اصلی و اسباب و عللی رفت که پدیدآورندگان سعی میکنند از چشمها پنهان بمانند. روایتهای توطئهگونه نیز در دهههای اخیر در فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران بیش از هر زمان دیگری مطرحشده است. روایتی که ایران را صحنه کارگردانی قدرتهای خارجی بداند، بهطوریکه بازیگران داخلی هریک نقشی بر عهده دارند و در نمایشنامهای که آنها تنظیم کردند، بازی میکنند و یا بهعبارتی روشنتر از خود اختیاری ندارند و گویا قدرتهای خارجی، قادر مطلق هستند یا روایت دیگر اینکه نقش عوامل بیرونی را کمرنگ جلوه داده و بهدور از واقعبینی، توطئههای شوم قدرتهای خارجی را بهتمسخر گرفته و اقدامات و تجهیزات لازم را برای مقابله با آن فراهم نکند. در یکدهه اخیر ما شاهد دو نوع روایت مذکور از توطئه اقتصادی در ایران بودیم که هر دو صدمات و خسارتهای جبرانناپذیری به کشور وارد کرده است. اما روایت درست چیست؟ دسیسه و توطئه در اقتصاد ایران را چگونه باید دید؟
1. روایت احمدینژاد: تحریمها کاغذپارهای بیش نیست!
از این روایت حداقلی توطئه، دو پیام را میتوان برداشت کرد: اول اینکه تحریمها بالذات هیچاثری ندارد و عوامل بیرونی تاثیری در کارکرد حکومت نخواهد داشت و دوم اینکه سیستم داخلی هیچضعفی ندارد و قدرت و توان مقابله با آن وجود دارد. هر دو پیام اگر هم برداشت شود با واقعیت سازگاری ندارد. در برداشت اول واقعیت میدانی به عیان نشان میدهد که تحریمها بعد از چندسال اثر خود را در کف خیابان گذاشتهاند و کوچکپنداری یک تهدید، واقعیت را تغییر نخواهد داد. در عوض بیشتر از اینکه دولت خود را برای مقابله با تهدید مهیا کند باید خود را برای مواجهه با آن آماده گرداند. از سوی دیگر اگر پیام دوم هم برداشت شود، باز ضعف سیستم اقتصادی کشور بر کسی پوشیده نیست و پروندههای فساد اقتصادی و توطئههای داخلی، حکایت از این ماجرا دارد.
2. روایت روحانی: تحریمها باید از بین برود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود!
این روایت یک روایت حداکثری از نقش توطئه و تهدید بیرونی است؛ این روایت هم دو پیام دارد: 1- قدرتهای خارجی کنترل همهچیز را در داخل در دست دارند و کشور محتاج و تسلیم آنهاست حتی در تامین آب شرب؛ 2- مسئولان از خود هیچاختیار و توانی ندارند و ناکارآمدی دولت بیشتر متاثر از عوامل بیرونی است و ضعفهای داخلی با نگاه حداقلی نگریسته میشود.
3. روایت رئیسی: بسترهای فسادزای داخلی و تحریمهای خارجی را خنثی میکنیم!
این روایت را میتوان یک روایت متعادلتر در مقایسه با دو روایت قبلی دانست. روایتی که تحریم را بهعنوان یک تهدید بیرونی پذیرفته و برای حل آن چارهاندیشی میکند و از سوی دیگر از ضعفهای داخلی نیز غافل نبوده و نسبت به بسترهای فساد و اصلاح زیرساختهای اقتصادی، اقدامات اساسی انجام میدهد. نگاه دولتهای قبلی به این مقوله، وجود چنین نگاه و رویکردی در مقام عالی کشور را به یک دستاورد بدل ساخته است. تجربه دو دولت پیشین نشان میدهد که زاویه نگاه رئیسجمهور تا چه حد بر راهبرد و اقدامات یک دولت اثرگذار است. دیپلماسی فعال اقتصادی با همسایگان، عضویت در سازمان شانگهای و شروع شمارش معکوس عضویت ایران در گروه بریکس در بعد مقابله با تهدید بیرونی و خنثیسازی تحریم، و در بعد داخلی نیز جراحی دولت برای از بین بردن بسترهای رانت و فساد در اقتصاد ایران گامهایی است که برآمده از این تغییر در نگاه رئیسجمهور در دولت سیزدهم است.
جمعبندی
روایت توطئه و تهدید در ساحتهای مختلف سیاسی، اقتصادی و... وجود دارد و همچنان در تبیین و تحلیل وقایع بهکار گرفته میشود؛ نه میتوان منکر توطئه داخلی و خارجی شد و نه بر ضعفهای درونی چشم پوشید. اما میتوان گفت که میدان عملکرد توطئههای داخلی و خارجی نیز در ضعفهایی است که درون سیستم وجود دارد و تا زمانی که این ضعفها برطرف نشود و ایران عزیز در تمامی عرصهها به یک ایران مقاوم و ایران قوی تبدیل نشود، نمیتوان از توطئه دشمنان ساده گذشت.