فرهیختگان: بهبهانه برگزاری ششمین اجلاس سران کشورهای حاشیه خزر در ترکمنستان و حضور رئیسجمهور کشورمان در این اجلاس، در گفتوگو با ولی کالجی، کارشناس مسائل اوراسیا بهبررسی اهداف این اجلاس پرداختهایم. همچنین در گفتوگو با این کارشناس مسائل اوراسیا ظرفیتهای کمتر مورد توجه قرار گرفته در روابط میان ایران و کشورهای حاشیه خزر را مورد توجه قرار دادهایم. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
اجلاس سران کشورهای حاشیه خزر بهطور کلی و در این 6دوره، چه اهدافی را مدنظر داشته است؟
اجلاس سران کشورهای حاشیه خزر یک اجلاس روتین است که طبق سنوات گذشته، ششمین دور آن با حضور سران کشورهای حاشیه خزر برگزار شده است. اجلاسهای کارشناسی در سطح وزرای امور خارجه بهصورت مستمر برگزار میشود و هر دوسال یکبار هم این اجلاس با حضور سران کشورهای حاشیه دریای خزر شکل میگیرد. اما درباره دریای خزر و مسائل پیرامون آن باید گفت ایران همچنان تنها کشوری است که کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را در مجلس خود تصویب نکرده است. این کنوانسیون در چهار کشور ساحلی دیگر تصویب شده است. ایران ملاحظاتی در رابطه با تعریف خط مبدأ و تعیین حدود داشته است. نکته دیگر آنکه با توجه به شکل ساحل دریای خزر و عمیق قسمتهای سمت ایران، وضعیت کشور ما از چهار کشور دیگر ساحلی متفاوت است. ملاحظاتی از این قبیل بوده که مساله کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را تاکنون در این وضعیت نگه داشته است. اما در رابطه با خود مسائل خزر باید توجه داشت جنس مسائل آن فقط حقوقی نیست؛ مسائل زیستمحیطی دریای خزر هم مطرح است، مسائل کشتیرانی، حملونقل، مسائل مربوط به تجارت دریایی و گردشگری دریایی نیز مورد توجه است. متاسفانه در این سالها بحثهایی مثل ظرفیتهای گردشگری دریای خزر مورد غفلت بوده است و ما به آن اندازه که در جنوب، خلیجفارس و دریایعمان به این مساله توجه داشتهایم، درباره دریای خزر آن توجه را نداریم. درنهایت بحث محیطزیست دریای خزر است که درباره آن باید گفت آسیبپذیرترین قسمت دریای خزر، سمت ایران است. بهدلیل عمق زیاد و گردش دورانی جریان آب در دریای خزر که برخلاف عقربههای ساعت میچرخد، تمام آلودگی بهسمت ایران منتقل میشود. علاوهبر این، بحثهای انتقال انرژی، بهرهبرداری نفت و گاز و همچنین حساسیتهای پیرامون مسائل نظامیگری در دریای خزر است که مورد توجه قرار دارد. در این خصوص سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان پیش از این هم خیلی روی آن تاکید داشته است. در خود کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر هم آمده و طی این سالها مورد تاکید بوده است و آن اینکه دریای خزر باید دریای صلح باشد و هر نوع همکاری و رزمایش نظامی باید توسط پنج کشور ساحلی انجام شود. قدرتهای خارجی یا کشورهای بیرون از دریای خزر نباید نیروها، تجهیزات و ناوگانشان را وارد دریای خزر کنند. اینها مسائلی است که در رابطه با خود دریای خزر مطرح است.
جنگ اوکراین و مساله تحریم روسیه تا چه میزان بر اهمیت این اجلاس افزوده است؟
درباره اینکه جنگ اوکراین و اینکه چه اثراتی بر ارتباطات میان کشورهای این اجلاس گذاشته است باید گفت اثر این جنگ بیشتر روی مباحث ترانزیتی بوده. در بحث ترانزیت به این دلیل که مسیر روسیه بهسمت اروپا دچار مشکل شده است، درحال حاضر مسیر کریدور شمال-جنوب از روسیه، آسیایمرکزی، قفقاز و دریای خزر بهسمت ایران به یکی از مسیرهای مهم و فعال تبدیل شده است. از آن طرف بحث کریدور میانی بین خود کشورهای آسیایمرکزی هم حائزاهمیت شده است، یعنی از قزاقستان، ترکمنستان بهسمت باکو و از آنجا هم بهسمت تفلیس، پایتخت گرجستان و درنهایت بهسمت اروپا. این کریدور میانی هم تقویت شده است، یعنی وضعیت اوکراین بهطور کلی تاثیر زیادی روی مساله اهمیت تقویت مسیرهای ترانزیتی کشورهای حاشیه دریای خزر گذاشته است. این یک واقعیت خیلی مهم برای ماست که باعث میشود به فکر تحرک بیشتر بنادرمان در دریای خزر باشیم. درحال حاضر از تقریبا 40میلیون تن ظرفیت ما برای نقلوانتقال کالا در دریای خزر، حداکثر از 6،7میلیون تن استفاده میشود. 35،36 میلیون تن ظرفیت بندری ایجاد شده است که باید از آن استفاده شود. ما به این نیاز داریم که کشتیهای رورو (roro) را که دارای قابلیت حمل کامیون و کانتینر روی خود هستند در دریای خزر مستقر کنیم. توجه به این ظرفیت خیلی میتواند به تجارت کمک کند. باید برای حرکت کشتیها برنامهای منظم داشته باشیم. همچنین در کشتیهایمان به کانتینرهای یخچالی برای صادرات محصولات کشاورزی بهسمت روسیه و اوراسیا نیاز داریم. اینها مواردی است که میتواند بنادر ما را رونق دهد. واقعا میتوانیم ظرفیت بنادری مثل نوشهر، انزلی، امیرآباد، بندرترکمن و بندرآستارا را در این جهت فعال کنیم. درنتیجه فعالشدن ظرفیت آنها، میتوانیم شاهد یک رونق و تحرک واقعی در استانهای شمالیمان از نظر ایجاد شغل و توسعه باشیم. این موارد و ظرفیتهایی که به آن اشاره شد درمجموع عواملی است که شرایط کنونی را بهوجود آورده.
اشارهای به لزوم تقویت شبکه کشتیرانی کشورمان داشتید، چطور میتوان ضعفهای موجود در این زمینه را جبران کرد؟
همانطور که عرض کردم، مثلا یکی از اقدامات لازم، خرید و راهاندازی کشتیهای رورو و توسعه آن در دریای خزر است که اهمیت زیادی دارد. موارد دیگری ازجمله افزایش ظرفیت کشتیرانیمان در دریای خزر، برنامه منظم کشتیرانیها و همچنین انتقال بخشی از ظرفیت زمینیمان به دریای خزر -بهخصوص از آستارا بهسمت جمهوری آذربایجان و روسیه را که میتوانیم بخشی از آن را به دریای خزر منتقل کنیم- دیگر ظرفیتهای مهمی هستند که باید مورد توجه قرار گیرد. چنین اقداماتی باعث میشود هم تجارت دریایی رونق بگیرد و هم از ترافیک مرزهای زمینی ما در آن مناطق کاسته شود. درمورد مرزهای ما با ترکمنستان هم این نکته باید مورد توجه قرار گیرد. اقدام دیگری که لازم است انجام شود، تجهیز و توسعه بنادر کشور از نظر امکانات و همچنین افزایش سرعت تخلیه کالاها و درنتیجه آن افزایش امکانات است. افزایش سرعت تخلیه بار و افزایش تعداد کشتیها خود میتواند به بنادر ما در دریای خزر رونق دهد. دریای خزر واقعا ظرفیت خیلی بزرگی برای کشور دارد که این ظرفیتها میتوانند در شرایط خیلی بهتری از شرایط موجود باشند. بهاضافه اینکه ظرفیتهای ما در زمینه کشتیهای تفریحی رها شده است. مثلا از بندرانزلی تا بندرنوشهر یا از بندرامیرآباد چرا ما نباید کشتی تفریحی درکنار خط ساحلی داشته باشیم؟ چرا نباید بین ایران-قزاقستان، ایران-جمهوری آذربایجان کشتیهای تفریحی داشته باشیم؟ مردم ما از طریق دریا به آن سمت بروند و آنها بهسمت مرزهای ما بیایند. این ارتباطات قدمت زیادی دارد، یعنی از خیلی قبلتر مردم تا بنادر روسیه میرفتند اما چرا الان با این همه امکانات و در شرایط کنونی این ارتباطات بین ملتهای پنج کشور ساحلی دریای خزر بیش از شرایط فعلی گسترش پیدا نمیکند؟ این یکی از نقاطضعف است که امیدواریم جبران شود. باید فکری برای آن کرد. میتوان در همکاری با کشورهای ساحلی دریای خزر، سازمانی تحتعنوان کشورهای ساحلی دریای خزر تاسیس کرد تا بتواند همه این مسائل را سازماندهیشدهتر پیگیری کند.
درخصوص برخی مسائل اختلافی ژئوپلیتیکی بهوجود آمده میان کشورهای این حوزه چه نظری دارید؟ چطور میتوان درکنار فعالکردن ظرفیتها، مانع از گسترش چنین اختلافاتی شد؟
اولا باید این نکته را مدنظر داشت که روابط میان کشورهای حوزه دریای خزر و ایران خیلی بهتر از قبل شده است. این را از رفتوآمد رهبران این کشورها در چند وقت اخیر به ایران هم میتوان فهمید. این روابط از سال گذشته تا امروز از سردی و تنش بیرون آمده و نیاز است که در ادامه مسیر، اختلافات احتمالی را بلافاصله شناسایی کرده، تعارفات را کنار گذاشته و آن اختلافات را حل کرد. نباید بگذاریم انباشت شود. یک نمونه آن اختلاف ما با ترکمنستان بود که از خیلی سال قبل باید حل میشد و به یک نتیجهای میرسید. پرونده بازی که به دیوان بینالمللی دادگستری رفت و مسائلی را پیش آورد که به فرسایشیشدن این ماجرا دامن زد. زمانی که پروندهای باز میشود یا اختلافی مطرح میشود باید هرچه سریعتر بهسمت بستن آن پرونده حرکت کنیم. یکی از راهها این است که ارتباطات مراکز مطالعاتی ما و رسانههای ما با هم بیشتر شود تا بتوانند مسائلی را که مورد اختلاف و محل چالش طرفین است با استفاده از ظرفیت نخبههای دوطرف و رسانههای دوطرف مورد بررسی قرار داده و برای آن راهحلی پیدا کنند. درکنار آن باید ظرفیت کمیسیونهای مشترک اقتصادی موجود با این پنج کشور را هم مورد توجه قرار دهیم. این جلسات باید مرتب برگزار شود و توافقات میان طرفین را بهدقت ارزیابی کند. مثلا درباره اینکه چرا یک توافق خوب اجرا نمیشود یا چرا اگر خوب است بهدرستی پیگیری نمیشود و مسائلی از این قبیل. نیاز است در چنین مواردی، کمیسیونهای مشترک کشورها وظیفه نظارت و ارزیابی را برعهده داشته باشند تا درنتیجه آن بتوان پیگیر اجرای دقیقتر آن توافقات شد. با رعایت چنین مواردی، اگر اختلافی هم میان طرفین بروز پیدا کرد زودتر به راهحل خواهیم رسید. درنتیجه، همه اینها نکاتی است که اگر مورد توجه قرار گیرد، میتواند به توسعه روابطمان با کشورهای منطقه کمک کند.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
دریای اشتراکها (لینک)
اجلاس سران خزر فرصتی برای حذف ناتو از منطقه است (لینک)