نرگس چهرقانی_ معین رضیئی، گروه سیاست: در گفتوگویی که با ابوالفضل بازرگان، کارشناس مسائل بینالملل داشتیم به بررسی دستاوردهای اجلاس سران کشورهای حاشیه دریای خزر پرداختیم.
در مقدمه اشارهای به همپوشانی این اجلاس با دیگر اجلاسها و نشستهای دیگر منطقه مانند اکو و اپک و... کردیم و پرسیدیم شرکت فعالانه در همه این اجلاسها با توجه به همپوشانیشان، چه دستاورد اقتصادی و منطقهای برای ایران دارد؟
او در پاسخ با تاکید بر اینکه شرکت فعالانه در همه این نشستها، موجب همافزایی بیشتر میشود، توضیح میدهد: «همانطور که شما در مقدمه اشاره داشتید، نکته اول این است کشورهایی که عضو حاشیه دریای خزر هستند، ازجمله ترکمنستان، قزاقستان، روسیه، ایران و جمهوری آذربایجان در دیگر نشستها و اجلاسهای سازمانها و منطقهای هم حضور دارند. دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران، برای حضور در این سازمانها و نشستهای جدید همکاریهای فعالانه و گستردهای انجام میدهد، بهطوریکه در نشستها حضور دارد، دعوت میشود، درخواست عضویت و پذیرفته شدن داده است و شرکت در اجلاس این سازمانها باعث همافزایی همکاریها و سرعت گرفتن نقش فعالانه ایران در این منطقه میشود، ازجمله سازمان همکاری شانگهای، بریکس و بریکس پلاس –که اخیرا ایران درخواست همکاری داده- و همچنین اکو که در اجلاس اخیر ایران نقش پررنگی داشت و همین سازمان نشست حاشیه دریای خزر. بهشکلی که این نشستها نقش ایران در آسیای مرکزی، قفقاز، آسیای میانه و شرق و بهطورکلی در رابطه با ابرقدرتهای جدید پررنگتر و بیشتر میکند.»
او معتقد است این اجلاسها روی یکدیگر تاثیر متقابل دارند، لذا شرکت در همه آنها برای ایران و بقیه کشورهای عضو، همافزایی ایجاد میکند.
بازرگان ادامه میدهد: «وقتی در این سازمانها بهمراتب بیشتر حضور داشته باشیم، ناخودآگاه در اکو و عضویت ما در بریکس تاثیر میگذارد و بر سرعت گرفتن عضویت دائم ما در شانگهای نیز تاثیر میگذارد، اینها همه موجب ایجاد قالبی برای همکاری ایران در آسیای میانه میشود، بهطوریکه هر اجلاس کمککننده اجلاس دیگر است.»
عدمحضور ناتو و رژیمصهیونیستی در دریای خزر
بازرگان مهمترین بعد این اجلاس را، حوزه امنیتی آن میداند و معتقد است مادامی که کشورهای خزر با هم هماهنگ باشند، کشورهای بیگانه اجازه حضور در محدوده خزر را ندارند.
او توضیح میدهد: «دریای خزر و همکاریهایی که کشورهای عضو با یکدیگر انجام میدهند، چند حوزه دارد؛ حوزه اول آن حوزه امنیتی است، یعنی دو کشور پررنگ در این پنج اعضا هستند که نقش خیلی موثری دارند، یکی روسیه و دیگری ایران است. بین این کشورها اشتراک منافع شدیدی در حوزههای امنیتی وجود دارد که شدیدا اصرار دارند کشورهای بیگانه وارد دریای خزر نشوند. مهمترین این کشورهای بیگانه کدام هستند؟ مخاطب این گفتمان ناتو است، یعنی پای ناتو به دریای خزر نرسد، بعد از ناتو، رژیمصهیونیستی است که اخیرا روسیه در بحران اوکراین اختلاف شدیدی با او پیدا کرده است. پیام عدمحضور ناتو و رژیمصهیونیستی در اجلاس دریای خزر به چه کشوری گفته میشود؟ به یکی از اعضای همین اجلاس، یعنی جمهوری آذربایجان، یعنی تمام تحرکاتی که ترکیه و رژیمصهیونیستی در باکو و جمهوری آذربایجان انجام میدهند، برای این است که به دریای خزر برسند، هم برای مهار ایران، هم برای مهار روسیه و هم برای استفاده از گاز جمهوری آذربایجان. تقویت همکاری در این نشست و هماهنگ شدن مواضع روسیه، ایران و ترکمنستان و قزاقستان و فشار به آذربایجان باعث میشود که این پروژه شکست بخورد یا کمرنگ و سخت شود. بهطوریکه ترکیه، ناتو و رژیمصهیونیستی نتوانند بهراحتی خود را به دریای خزر برسانند، پس این نکات خیلی کلیدی است. اگر دقت کرده باشید، رئیسجمهورمان هم در نشستی که قبل از سفرش در وزارت خارجه داشت، اولین چیزی که عنوان کرد همین بود؛ «عدمحضور بیگانگان در دریای خزر». این مخاطبش ناتو، ترکیه و رژیمصهیونیستی است. این یک نکته مثبت دیگر است که هرچقدر ما در خزر هماهنگتر باشیم، کار ترکیه و ناتو و رژیمصهیونیستی برای حضور در جمهوری آذربایجان و رسیدن به دریای خزر سختتر میشود.»
دور زدن تحریمها
تجارت و ارتباط اقتصادی کشورهای حاشیه دریای خزر، میتواند شکلهای مختلفی به خود بگیرد. بهگونهای که این کشورها میتوانند روابطشان را طوری سامان بدهند که خارج از سیستم بانکی آمریکای باشد.
بازرگان دراینباره توضیح میدهد: «این اجلاس امسال با سالهای قبل متفاوت است. از سال 97 و دورههای قبلی که در دریای خزر داشتیم، اهمیت این اجلاس بهمراتب بیشتر شده است. چرا؟ جنگ اوکراین باعث شده روسیه هم یک کشور تحریمی شود، همچنین باعث شده نگاه روسیه از اروپا به سمت شرق، دریای خزر، ایران و جنوب چرخش داشته باشد. اهمیت ترانزیت دریای خزر برای روسیه از قبل بیشتر شده است؛ کریدور جنوب به شمال، ترانزیتی که از مسیر دریای خزر یا ایران یا از مسیر آسیای میانه میخواهد بگذرد، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. اگر دقت کرده باشید، روسیه در ترکمنستان با رئیسجمهور تاجیکستان هم میخواهد دیدار کند و در رابطه با افغانستان هم با یکدیگر صحبت کردند.»
او تاکید میکند مساله این اجلاس ورای دریای خزر است و همکاریهای جدید از پیامدهای بحران اوکراین است و این نگاه روسیه را به ایران نزدیک کرده است. او ادامه میدهد: «در راستای همین مساله دیروز رئیسی و پوتین باهم دیدار داشتند. همکاری این کشورها در حوزه اقتصاد به آسیای میانه متمایل شده و همین اهمیت ثبات و امنیت این منطقه را بیشتر کرده است و روسیه و ایران که نقش پررنگی در این امنیت دارند، میتوانند این امنیت را تامین کنند و برای اینکه کریدورها سالم بماند، باید ثبات منطقه حفظ شود، همچنین امنیت و ثبات افغانستان در این بین اهمیت دارد.»
او به اهمیت سوآپ گازی و نفتی کشورهای حاشیه خزر نیز میپردازد: «درپی تحریم روسیه، کشورهای غرب دچار بحران انرژی شدهاند و بهدنبال مناطق مختلفی برای جایگزینی نفت و گاز روسیه دارند، ازجمله آفریقا، رژیمصهیونیستی، کردستان عراق، ترکمنستان، قزاقستان و جمهوری آذربایجان.
در این بین نکته دیگری که وجود دارد تحریم همزمان روسیه و ایران است، یعنی هم ایران تحریم است، هم روسیه و اینها بالاخره ناخودآگاه با هم رقیب میشوند، نشستهای اینچنینی مانند اجلاس سران حاشیه خزر باعث میشود این کشورها مواضعشان را با هم هماهنگ کنند. مشابه کاری که کشورهای اوپک در نفت میکنند. الان هم در بحران اوکراین و بحران انرژی که پیشآمده، مطمئن باشید وقتی پوتین بلافاصله حضور در این نشست را قبول میکند، برای این است که مواضع انرژی خودش را با قزاقستان و ترکمنستان جمهوری آذربایجان و ایران هماهنگ کند.»
او توضیحی درباره عدم تحریمپذیری روابط این کشورها و خارج از سیستم بانکی آمریکا هم میدهد و معتقد است: «بهطورکلی خاصیت رژیمهای تحریمی دنیا بهخاطر گسترش کشورهای تحریمشونده دارد دچار تغییر میشود. یک زمانی فقط جمهوری اسلامی ایران بزرگترین تحریمشونده بود، بعد ونزوئلا، بعد کره شمالی، این مساله توسط رژیمهای تحریمی مدیریت میشد اما الان روسیه هم به این باشگاه تحریمی اضافه شده. روسیه یک کشور بزرگ با یک اقتصاد بزرگ است که نیمی از دنیا به گاز و نفت آن نیاز دارد و میبینید در تحریمهایی که روی روسیه اعمالشده، بسیاری از کشورها با این تحریمها همکاری نمیکنند و کمکم احتمالش هست که این زنجیره تحریمها به چین هم برسد. این باعث میشود که آن رژیم بینالمللی تحریمها کم اثر شود و کشورها برای تامین منافع ملی خودشان روابط دوجانبه یا چندجانبه برقرار کنند و وارد آن سیستمهای مالی جهانی نشوند. کشورها میتواند روابطشان حول تهاتر باشد یا سازوکار تسویه یا پول ملی خود کشورها، ولی این اتفاق کمکم میافتد و نمیگویم این اتفاق الان صددرصد افتاده است.»
او ادامه میدهد: «این اتفاق دارد میافتد، بالاخره روسیه، قزاقستان، آذربایجان، ترکمنستان و ایران میتوانند رقیب هم باشند، اما در این وضعیت جدید نظام بینالملل این کشورها در یک اقدام هماهنگ سعی میکنند هم رقابتی را که بینشان وجود دارد، مدیریت و هم منافع ملی خود را تامین کنند و اوضاع نظم شرقی آسیای میانه و همکاری کشورهای جدید نیز حفظ شود. در همین رابطه یکی از کارهایی که میشود انجام داد موضوع قرارداد سوآپ نفت و گازی است که قرار است پیگیری شود؛ چه بین ایران و روسیه و چه بین ایران و ترکمنستان. سالها بود به مواردی چنین پرداخته نمیشد اما الان کمکم دارد اتفاقات مهمی در این رابطه رخ میدهد.»
سوآپ گازی با ترکمنستان در دست پیگیری
از این کارشناس مسائل بینالملل درباره این پرسیدیم چرا تا به الان از ظرفیتهای این اجلاسها استفاده نشده است؟
او در پاسخ میگوید این مساله فقط مختص ایران نیست، روسیه الان تمرکزی را که بر این اجلاسها دارد پیش از این نداشته است. بازرگان توضیح میدهد: «در اینجا مساله گذار در نظم بینالملل مطرح است، افزایش قدرت چین و روسیه منطقه آسیای میانه را بهشدت مستعد کرده است. شاید 10سال پیش آسیای میانه آنقدر مهم نبود و در جهان اروپا و آمریکا حرف اول را میزد، اما الان شرایط فرق کرده است و دو ابرقدرت چین و روسیه در همسایگی آسیای میانه قرار دارند و بهجز این دو، هند، پاکستان و جمهوری اسلامی ایران نیز کشورهای مهمی هستند که در همسایگی آسیای میانه قرار دارند. اکنون شاهد دوران تغییر گذار در نظم بینالملل هستیم و در این نظم جدید که جایگاه شرق دارد پررنگ میشود، کشورهای دیگر جهان اهمیت بیشتری برای شرق آسیا قائل میشوند. بهعنوان مثال شما رویکرد کشورهایی مانند ترکیه و پاکستان را نسبت به آسیای میانه مقایسه کنید با یک دهه قبل، زمین تا آسمان رویکردشان فرق کرده است، پس نظم جدید بینالملل اهمیت این منطقه را بیشتر کرده برای همین هم شانگهای، اکو، بریکس، اجلاس کشورهای حاشیه خزر مهم شده است.»
بازرگان درباره نگاه و توجه دولت جدید ایران به گذار در نظم جدید بینالمللی میگوید: «نکته مهم این است که نگاه دولت جدید نیز نسبت به مسائل متناسب و هماهنگ با این شرایط گذار در نظم جدید بینالمللی شکل گرفته است، دولت قبل این شرایط گذار را درک نکرده بود و به همین جهت ما فرصت از دست میدادیم، مثلا همین قرارداد سوآپ گازی با ترکمنستان را سالها معطل نگه داشتند. چرا؟ چون منتظر بودند با اروپا کار کنیم. اما دولت جدید برخلاف دولت قبل نگاه به شرق و آسیای میانه دارد و فهمیده است کشورهای این منطقه میتوانند فرصتی جایگزین برای دور زدن تحریمهای ایران باشند، که در مقام عمل نیز این کشورها واقعا در خنثی کردن تحریمها موثر بودهاند. در طول یک سال گذشته حجم تجارت ایران با کشورهای منطقه آسیای میانه با وجود همه تحریمها به نسبت قبل افزایش یافته است، درصورتیکه سران دولت قبل معتقد بودند تا زمانی که ما تحریم هستیم، این کشورها با ما همکاری نمیکنند. ولی الان باوجود تحریم، ما با کشورهای آسیای میانه تجارت داریم، و سران این کشورها نیز دائم به ایران سفر میکنند در دو هفته گذشته نیز ما شاهد سفر سران کشورهای آسیای میانه به ایران بودهایم.»
پیگیری قراردادهای منطقهای اهمیت دارد
در پایان این گفتوگو از ابوالفضل بازرگان پرسیدیم چه زمانی ایران انتفاع کامل اقتصادی از این اجلاسها میبرد؟
او شرح میدهد: «تحقق این مساله به اراده دولتها و نهفقط ایران خیلی ارتباط دارد، البته اراده ایران برای پیگیری این سندها خیلی مهم است، ما در 10سال گذشته بارها از دست قراردادها امضا کردهایم اما مفاد آن را بهدرستی انجام ندادهایم، بهعنوان مثال در رابطه با مساله ترانزیت چندسال طول کشید تا ما یک خط ریلی ساده از آستارا به رشت بسازیم. البته من فکر میکنم شرایط گذار در نظم بینالملل داشتن اراده را به دولتها در عصر جدید تحمیل میکند، مسائل جدید مانند بحران اوکراین، تحریمها، رشد چین و طرح یک جاده یک کمربند به کشورهای آسیای میانه و ایران و روسیه تحمیل میکند تا برای تامین منافعشان اراده داشته باشند. در این شرایط ما اگر فعالانهتر عمل کنیم، دولتها نیز مایلند با ما کار کنند. شاید این تمایل 10سال قبل بین کشورهای دنیا وجود نداشت، الان میشود با همکاری که صورت میگیرد در کوتاهمدت یا میانمدت به منافع خوبی رسید.»
در این رابطه بیشتر بخوانید:
دریای اشتراکها (لینک)
ظرفیتهای مغفولمانده ترانزیتی و گردشگری کشورهای حاشیه خزر (لینک)