سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بینالملل: دولت سیدابراهیم رئیسی «اولویت ویژهای» را برای گسترش روابط و همکاری با همسایگان تهران پایهگذاری کرد. این را میتوان از رفتوآمدهای دیپلماتیک و همچنین آمارهای ارائهشده ازسوی گمرک ایران دریافت. در یکسال اخیر سیدابراهیم رئیسی به ترکمنستان، تاجیکستان، روسیه، قطر و عمان سفر کرده است. تهران در این مدت میزبان سفر روسایجمهور ترکمنستان، تاجیکستان، قزاقستان، سوریه و همچنین نخستوزیر عراق و امیر قطر بوده است و احتمالا در روزهای آینده میزبان رئیسجمهور روسیه و ترکیه خواهد بود. تهران در این مدت تلاش کرده است همسایگان را در اولویت صادرات جای دهد و موانع تجارت با آنها را از میان بردارد. جدا از توسعه صادرات، دولت سیزدهم بهدنبال اجراییشدن کریدورهای ترانزیت کالا از مسیر کشورمان بوده است تا از این طریق یک تعامل ارزنده و بادوام با کشورهای همسایه را پایهریزی کرده باشد. این رویکرد البته محدود بهروی کاغذ یا اظهارات مقامات نبوده و درعمل نیز تا حدی محقق شده است. «فرهیختگان» سیام خردادماه در گزارشی با عنوان «رشد ۹۶درصدی صادرات به همسایههای ایران» به مقایسه صادرات ایران به کشورهای همسایه در 8ماه اول دولت رئیسی نسبت به مدت مشابه در دولت روحانی پرداخت و با اشاره به صادرات 21میلیارددلاری به این کشورها نوشت: «میزان صادرات ایران به 15کشور همسایه در 8ماهه شهریور1400 تا اردیبهشت1401 در مقایسه با مدت مشابه یعنی از شهریور1399 تا اردیبهشت1400 رشد 78درصدی در وزن و رشد 95درصدی در ارزش داشته است.» طبق آمارها، صادرات ایران بهلحاظ وزنی به ترکیه 523درصد، به عراق 74درصد، به کویت، عمان، پاکستان و امارات بیش از 50درصد، به ارمنستان 37درصد، به قزاقستان 26درصد، به بحرین و ترکمنستان 15درصد و به روسیه 4درصد رشد داشته است. بررسی آمارهای گمرک ایران نشان میدهد تهران در سال1400 با صادرات 48.6میلیارددلاری خود، رکورد صادرات غیرنفتی درطول تاریخ را شکسته است. رئیس دولت سیزدهم با همین اولویتبخشی به کشورهای همسایه توانست در سفر آبانماه سال گذشته خود به عشقآباد که با هدف شرکت در پانزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اقتصادی (اکو) صورت گرفت، سوآپ گازی با ترکمنستان و جمهوری آذربایجان را به جریان بیندازد. دریافت سیگنالهای تهران برای توسعه همکاری با کشورهای منطقه، با چراغسبز آنان نیز مواجه شد و روسایجمهور این کشورها در سفرهایی که به تهران داشتند، چندین سند همکاری را به امضا رساندند. روز گذشته سیدابراهیم رئیسی برای دومینبار در کمتر از یکسال گذشته به ترکمنستان سفر کرد. او که با هدف شرکت در ششمین اجلاس سران کشورهای ساحلی خزر وارد عشقآباد شده بود، با «سردار بردی محمداف»، رئیسجمهور ترکمنستان دیدار کرد. در این دیدار رئیسی به «اجراییشدن تفاهمنامهها و اسناد همکاری» که در سفر اخیر بردی محمداف به تهران به امضای دو کشور رسید، تاکید کرد. او خواستار «تسهیل صدور روادید تجار و افزایش سفر بازرگانان دو کشور» با هدف «گسترش و افزایش بیش از پیش حجم روابط تجاری دوجانبه» شد و با توجه به درخواست جمهوری آذربایجان برای افزایش ظرفیت سوآپ گاز ترکمنستان به آذربایجان، از آمادگی ایران برای این افزایش خبر داد. سه هفته پیش در 24خردادماه «بردیمحمداف» در سفری دوروزه به تهران آمد. در جریان این سفر تهران و عشقآباد ۱۳سند همکاری را به امضا رساندند، اگرچه تحقق این اسناد همکاری به زمان نیاز دارد اما براساس آماری که سخنگوی گمرک اعلام کرده، از ابتدای دولت سیزدهم تاکنون حجم مبادلات تجاری تهران-عشقآباد یکمیلیون و 14هزار و 474تن کالا به ارزش 299.7میلیوندلار بوده که نسبت به سال قبل از آن از نظر وزنی 22درصد و از نظر ارزشی 79درصد رشد داشته است. سهم ایران از این تجارت غیرنفتی 987هزار و 755تن به مبلغ 276.6میلیوندلار بوده که از نظر وزنی 16درصد و از نظر ارزشی 89درصد رشد داشته است. سهم ترکمنستان 35هزار و 719تن به مبلغ 23.92میلیوندلار بوده است. علیرغم کاهش 38درصدی وزن، ارزش آن 14درصد افزایش یافت. براساس آمارهای ارائهشده توسط گمرک ترکمنستان، ایران در پنجماهه نخست سال2022 جزء 10شریک تجاری برتر ترکمنستان بوده که نشان از آمادگی عشقآباد برای تقویت تعاملات اقتصادی با ایران است. این گزارش همچنین حاکی از آن است که تجارت غیرنفتی در پنجماهه نخست امسال 150میلیوندلار بوده که رشد 83درصدی را نشان میدهد.
شاید یکی از ویژگیهای تهران برای عشقآباد در شرایط فعلی، امکان صادرات محصول به بازارهای جهانی باشد. ترکمنستان بهدلیل تحریمهای غرب علیه مسکو، قادر به تجارت با اروپاییها از طریق روسیه نیست و بر همین اساس بهدنبال یافتن مسیرهای جایگزین برای انتقال کالا به مناطق دیگر است. به گزارش الوقت، ایران بهدلیل موقعیت خوب ژئوپلیتیکی و دسترسی به مسیرهای زمینی و دریایی و همچنین برخی زیرساختهای ترانزیتی برای حملونقل کالا، یکی از اقتصادیترین و مطمئنترین راهها برای ترکمنستان جهت صادرات انرژی و کالاهای غیرنفتی است. این موضوع با راهاندازی کریدور شمال-جنوب بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و ترکمنها میتوانند کالاهای خود را با هزینه کمتر از طریق آبهای جنوبی ایران به دریاهای آزاد ارسال کنند. دادههای گمرکی و سفرهای دیپلماتیک مقامات ایران و کشورهای همسایه تاکنون نشان داده دولت رئیسی در طراحی سیاست خارجی خود بهویژه در تعامل ویژه با همسایگان موفق عمل کرده است و اگر این مسیر را در سالهای بعد ادامه دهد، بخش قابلتوجهی از فشارهای غرب برای تحریم را بیاثر خواهد کرد.
اهمیت دریای خزر
دریای خزر برای تمام کشورهای پیرامونش یک بخش بزرگ از منابع و حتی تاریخ آنهاست. این اهمیت حتی برای کشورهای وسیع و پرجمعیتی مانند ایران و روسیه نیز صادق است. همچنین کشورهای زیادی در حوزه ماورای خزر نیز به دنبال دسترسی به آن هستند. کشورهایی مانند چین و ترکیه در منطقه و همچنین اروپا و آمریکا در فرامنطقه بخشی از موجودیتهای سیاسی خواستار فعالیت در خزر هستند. این اهمیت بالا ناشی از ویژگیهای چندگانه دریای خزر در حوزههای مختلفی در اقتصاد و همچنین سیاست است. در ادامه به بخشی از این ویژگیها پرداخته شده است.
1. منابع زیر بستر بهویژه در حوزه انرژی
تخمینها از میزان ذخایر نفت دریای خزر بسیار متفاوت است و از 40 میلیارد بشکه تا 200 میلیارد بشکه، گفته میشود. بسیاری از شرکتهای نفتی اما این میزان را 90 میلیارد بشکه میدانند. این اعداد از آنجا حائز اهمیت هستند که عربستان سعودی بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت، دارای ذخایر 258 میلیارد بشکهای است. هرچند منابع موجود در دریای خزر در قیاس با این عدد شاید کمتر به نظر بیایند اما باید درنظر داشت کشورهای حاضر در اطراف دریای خزر دارای منابع نفت دیگری نیز هستند و از این رو ذخایر دریای خزر بهعنوان منابع افزونتر، میتوانند گشایش بزرگی برای کشورهای خزری باشد. از سوی دیگر کشوری مانند آذربایجان نیز که ذخایر نفتیاش منحصر به دریای خزر است، وسعت و جمعیت کمی دارد و از این رو منابع موجود یک هدیه بزرگ برای این کشور بهشمار میروند. ذخایر انرژی دریای خزر فراتر از منطقه و در سطح بینالمللی نیز دارای اهمیت هستند بهگونهای که به این دریا لقب «خلیجفارس دوم» دادهاند. شرکتهای نفتی اروپایی تمایل زیادی به استفاده از ظرفیتهای نفتی دریای خزر دارند زیرا برخلاف دیگر منابع که درحال حاضر حداکثر برداشت از آنان صورت میگیرد، منابع انرژی خزر تا حد زیادی بکر و دست نخورده باقی ماندهاند و میزانشان نیز در سطحی است که میتواند سهم خوبی از مصرف انرژی اروپا را تامین کند.
2. تامین غذایی از طریق شیلات
دریای خزر زیستگاه آبزیان بسیاری مانند میگو، کیلکا و ماهیان خاویاری است. به شرط رعایت رویههای زیستمحیطی و تقویت شرایط زندگی آبزیان، صیادان کشورهای همسایه خزر میتوانند بخشی از منابع غذایی مردمشان را بدون پرداخت هزینهای خاص تامین کنند.
این میزان در فصل صید گذشته که از مهرماه سال 1400 تا فروردین سال 1401 جریان داشته است استان مازندران و گیلان هرکدام بیش از یک هزار تن صید ماهی داشتهاند. این میزان در صورت تقویت دریای خزر میتواند شاهد افزایش چندبرابری باشد. برای کشت محصولات کشاورزی کاشت بذر، شخم زدن زمین و آب یاری مداوم نیاز است. در دامداری نیز تامین علوفه و سلامتشان لازم است. این درحالی است که دریا نیازی به مراقبت و هزینههایی مانند کشاورزی و دامداری ندارد و میتواند به راحتی محصول را در مرحله نهایی از آن برداشت کرد.
3. حملونقل آبی در محدودهای «میان تمدنی»
وجود دریای خزر به شکل عمومی یک مسیر بزرگ برای تجارت کشورهای منطقه است. ایران بدون آنکه دارای مرز زمینی با قزاقستان باشد یا حتی فاصله کمی با این کشور داشته باشد، به دلیل وجود دریای خزر میتواند به قزاقستان دسترسی آسان و کمهزینهای را برای خود فراهم کند. این نوع دسترسی میتواند به کاهش هزینههای تجارت به دلیل حملونقل با کشتی و همچنین عدم پرداخت مالیات گمرکی به کشورهای عبوری منجر شود.
4. تامین آب
کشورهای منطقه غرب آسیا و حتی آسیای میانه دچار کمآبی شدیدی هستند. این مساله در حوزه دریای خزر بیشتر شامل ایران و ترکمنستان میشود. با توجه به اینکه بیشتر جمعیت ایران در نواحی شمالی و غربی واقع شدهاند، یک مسیر کمهزینه و به صرفه، شیرینسازی آب دریای خزر و انتقال آن به مراکز پرجمعیت است. به دلیل شوری پایین آب دریای خزر نسبت به آب دریای جنوب، در حوزه فرآیند شیرینسازی، هزینههای کمتری را دربر دارد. شوری آب دریای خزر تقریبا یکسوم اقیانوسهاست. مناطق شمالی ایران به دلیل حضور اکثریت جمعیت ایران نیاز به حجم بزرگی از آب شرب دارند. از سوی دیگر بیشتر زمینهای کشاورزی و مناطق صنعتی نیز در نواحی شمالی و غربی ایران واقع شده که آنها نیز نیازمند منابع آبی هستند. کشورهایی مانند ایران و ترکمنستان میتوانند با بهرهگیری از آب دریای خزر، توسعه گستردهای را برای خود در حوزههای شهری، کشاورزی و صنعتی ایجاد کنند.
5. خزر بستری برای افزایش سطوح تماس
دریای خزر به دلیل ویژگیهایش باعث شکلگیری یک سیستم حول خود میشود. به دلیل وجود دریای خزر ضمن آنکه کشورها برای بهرهبرداری از منابع و عدم درگیری مجبور به مذاکرات مداوم هستند، ایجاد ساختارهایی برای تنظیم روابط محیطزیستی کشورها در دریای خزر نیز میتواند منجر به گرهخوردگی سازمانی کشورهای مجاور شود؛ موضوعی که خود زاینده گسترش روابط در حوزههای مستقیم و غیرمستقیم است. شکلگیری یک رویه حقوقی در دریای خزر نیز میتواند بهعنوان یک چهارچوب ذهنی برای گسترش اسناد حقوقی و رویهها برای طرفین ایجاد کند.
6. دسترسی به دریای آزاد از طریق کانال ولگا-دن
دریای خزر در خشکیهای اطراف خود محصور است و هیچ ارتباط طبیعیای نیز میان این دریاچه با دریاهای آزاد وجود ندارد. با این حال روسها در زمان شوروی و در بازه زمانی 1948 تا 1952 موفق شدند رودخانه ولگا را که به دریاچه خزر راه داشت، به رودخانه دن متصل کنند. رودخانه دن نیز به دریای آزوف در ناحیه شمالی دریای سیاه منتهی میشود. از این رو کشتیها از دریای خزر میتوانستند با طی مسیری نهچندان آسان، از طریق رودخانه ولگا، رودخانه دن، دریای آزوف، دریای سیاه و تنگه بسفر به دریای مدیترانه راه یابند. کانال ولگا-دن با وجود پیچیدگیهایش اما برای یک دریاچه محصور امکانات قابل ملاحظهای را فراهم میکند زیرا در غیر این صورت برای ساخت صدها یا هزاران کشتی باید کارگاههای ساخت کشتیهای اقیانوس پیما را در دریای خزر راهاندازی میکردند؛ جایی که نه ظرفیت لازم و نه صرفه مورد انتظار برای این کار وجود داشت. با تاسیس این کانال سالانه ۱۰ هزار کشتی از آن عبور کرده و حدود ۱۳ میلیون تن بار جابهجا میشود که ۶۰ درصد آن را نفت و محصولات نفتی تشکیل میدهد.
7. امکان بهرهگیری از سواحل جنوبی ایران برای کشورهای خزر
از میان 5 کشور حاضر در دریای خزر تنها ایران و روسیه به دریاهای آزاد دسترسی دارند و 3 کشور دیگر بهطور کامل محصور هستند. در این میان حتی روسیه نیز دسترسی ناقصی به دریاهای آزاد دارد. روسیه هرچند سواحل گستردهای دارد اما تقریبا تمام آنها برای کشتیرانی بهطور کامل مناسب نیستند. در ناحیه شمال روسها به دلیل یخزدگی دریا در بخشی از سال اساسا قادر به حرکت در دریا با کشتیهای معمولی نیستند و تنها با کشتیهای یخشکن برای امور حساس و مهم قادرند به دریانوردی بپردازند. در دریای سیاه نیز امکانات کم و ویژگیهای ساحلی به همراه نیمه محصور بودن این دریا، باعث شده از کارآیی این بنادر کاسته شود. از این رو از میان کشورهای خزر تنها ایران دسترسی کاملی به دریاهای آزاد دارد.
دریای خزر برای کشورهای اطرافش به دلیل حضور ایران، یک مزیت بزرگ است، زیرا آنها از مسیر ایران قادرند به دریاهای آزاد دست یابند. ویژگیهای خاص دریای خزر اخیرا با وقوع جنگ اوکراین، خاصتر نیز شدهاند. روسیه به دلیل تحریمهای بیسابقه غرب که در حوزههای گستردهای بر این کشور اعمال شده است، ناچار است روی به مسیرهای جنوبی بیاورد. شدت محاصره روسیه تنها به حوزههای مالی و تحریم خرید انرژی منحصر نمیشود بلکه حتی حوزه مبادلات را نیز دربرمیگیرد. از این رو روسیه برای واردات و صادرات خود نیازمند بهرهگیری از دریای خزر و دسترسی به دریاهای آزاد از طریق ایران است. روسها به دلیل ویژگیهای قفقاز و همچنین بدعهدی کشورهای حاضر در این منطقه قادر به بهرهگیری از این مسیر برای رسیدن به ایران نیستند و بالاجبار باید از دریای خزر بهره بگیرند.
8. گردشگری
گردشگری تفریحی در ساحل و حتی نواحی جنگلی در کشورهای حاشیه دریای خزر با تفاوتهایی منحصر به این دریاست. روسیه با وجود مناطق جنگلی و ساحلی گسترده به دلیل سرمای زیاد در سیبری و دریای شمال و همچنین دوری این مناطق و امکانات کمشان، به دریای سیاه و دریای خزر متکی است.
این وابستگی در کشورهایی مانند ایران و ترکمنستان بیشتر است. بخش بزرگی از بار گردشگری تفریحی این دو کشور بر دوش دریای خزر و اکوسیستم مناطق پیرامونیاش قرار دارد.
تهدیدهای عمده دریای خزر
دریای خزر علیرغم مزیتهایی که دراختیار کشورهای پیرامونش میگذارد، میتواند به محل تهدیدی علیه آنها نیز بدل شود. در ادامه به برخی از جدیترین تهدیداتی پرداختهایم که میتوانند دامنگیر کشورهای حوزه پیرامونی خزر شوند.
1. مشکلات زیستمحیطی
تهدیدات زیستمحیطی دریای خزر شاخههای متفاوتی را شامل میشوند. یک حوزه مهم در این عرصه، تغییرات سطح آب است که بنابه دلایل مختلفی دامنگیر خزر میشود. گاهی اوقات برداشت آب از خزر باعث کاهش سطح آب شده و گاهی دیگر تخلیه فاضلابهای صنعتی منجر به افزایش سطح آب میشود.
بهعنوان نمونه در نیمه نخست دهه90 میلادی آب دریای خزر شاهد افزایش 2.5متری بود. این افزایش در سطحی تاثیرگذار بود که حتی میتوانست باعث ایجاد مشکل در سیستم فاضلاب منازل در اطراف دریای خزر شود.
2. نظامیشدن
دریای خزر تا بهامروز تا حد زیادی از نظامیگری دور مانده است. هرچند روسیه با توجه به توان نظامی قابلتوجهش، تعداد زیادی کشتی نظامی در این دریا دارد. البته باید توجه داشت این کشتیها نیز صرفا بهجهت فعالیت در حوزه خزر در این دریا واقع نشدهاند بلکه این دریا بهنوعی تبدیل به یک عقبه برای نیروی دریایی روسیه شده است. بهعنوان نمونه پس از ملتهبشدن روابط اوکراین و روسیه در دریایسیاه، مسکو مجبور شد بخشی از ناوگان دریای سیاه خود را از طریق کانال ولگا-دن وارد دریای خزر سازد. ناوگان دریای خزر روسیه با این وجود از اهمیت بالایی برخوردار است و طی سالهای اخیر در عملیاتهای تهاجمی متعددی در سوریه و اوکراین مشارکت داشته است. مسکو تاکنون چندینبار از طریق کشتیهای نظامی خود در دریای خزر دست به شلیک موشکهای کروز بهسمت اهدافی در سوریه و اوکراین زده است. با وجود این، این ناوگان در درگیری قابلتوجهی در خزر شرکت نداشته و حتی به شکلگیری موج مسلحسازی دریا نیز نینجامیده است. نظامیشدن دریای خزر اما با توجه به عدم برداشتهای متفاوت از دریا بودن یا دریاچه بودن خزر و همچنین رویههای متفاوت تاریخی شکلگرفته در آن، میتواند منجر به توقف استفاده از این دریا بینجامد.
3. حضور نیروهای خارجی
بهجز روسیه که قدرت نظامی بالایی دارد، دیگر کشورهای منطقه از قدرت نظامی خاصی برخوردار نیستند و اگر به مسلحسازی دریای خزر نیز روی آورند، تهدیدهایشان صرفا به همین دریا محدود میشود. با این حال اگر آنها به بهانه درگیری بر سر ترسیم مرزها قصد داشته باشند پای نیروهای بیگانه را به دریای خزر باز کنند، این مساله متضمن تهدیدات بسیاری برای کشورهای حاشیه خزر است.
بهجز روسیه، مناطق مهم و پرجمعیت کشورهای خزری در فاصله کمی از این دریا واقع شده است و حضور نیروهای خارجی در خزر میتواند منجر به شکلگیری یک تهدید بزرگ علیه آنها شود.
همچنین یک موضوع دیگر شکلدهی زیانبار دخالتهای خارجی در خزر بر دیگر معادلات موجود در منطقه است. بهعنوان مثال ترکیه برای رسیدن به خزر و منابعش و همچنین دسترسی به آسیایمیانه از طریق این دریا تلاش کرده است با راهاندازی جنگ در قفقاز به اهداف خود برسد.
فرصت بزرگ همکاریهای اقتصادی با جامعه خزر
کشورهای حاشیه دریای خزر و به شمول کشورهای آسیای میانه و حتی بلاروس دارای ویژگیهایی هستند که میتواند تجارت با آنها را برای ایران آسان سازد. در ادامه به برخی از این ویژگیها پرداختهایم.
1. کالاهای مصرفی
کشورهای حاشیه دریای خزر و یا به طور عامتر کشورهای شوروی سابق با مشکل تولید کالاهای مصرفی مواجه هستند. قزاقستان، ترکمنستان و حتی روسیه به همراه ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان که این سه کشور آسیای میانهای ولی غیرخزری هستند، قادر به تولید کالاهای مصرفی جامعه خود نیستند. از آنجا که تولید این کالاها نیازمند فناوریهای سطح بالایی نیست، ایران قادر به تولید آنها در حجم بالاست. از سوی دیگر ایران یک مزیت دیگر نیز در این حوزه دارد. دیگر کشورهای تولیدکننده کالاهای مصرفی به کشورهای منطقه خزر نزدیک نبوده و یا از لحاظ سرزمینی دسترسیشان به این کشورها دارای پیچیدگی است. ایران به جز عدم مواجه با پیچیدگیهای سرزمینی برای ارسال کالا به این کشورها از لحاظ جغرافیایی نیز نزدیکی دارد که باعث میشود صادرات کالاهای مصرفی به این کشورها به صرفهتر شود.
2. زیرساختهای عمومی
کشورهای آسیای میانه و حاشیه دریای خزر از لحاظ زیرساختی در حوزههایی مثل جاده، پل، نیروگاههای کوچک، تصفیهخانهها، بیمارستانهای عمومی و همچنین دیگر مسائل زیرساختی دچار مشکل هستند. چنین زیرساختهایی برخلاف زیرساختهای کلان مانند نیروگاههای هستهای و یا بیمارستانهای تخصصی، نیاز به فناوری سطح بالایی که خارج از دسترس ایران باشند، ندارند. از این رو تهران میتواند برای ساخت آنها به کشورهای حاشیه خزر و آسیای میانه کمک کند.
3. عدم تحریمپذیری
دریافت هزینه ایجاد زیرساخت و یا صادرات کالاهای مصرفی به کشورهای خزر میتواند اشکال مختلفی داشته باشد به گونهای که خارج از نظارت سیستم بانکی آمریکا قرار گیرد. ایران مابهازای صدور چنین کالاهایی میتوانند موادخام، محصولات کشاورزی و انرژی از این کشورها دریافت کند، بدون آنکه قرار باشد دلاری در این مبادلات جابهجا شود. در این حالت سیستمهای دوجانبهای برای تسویه مبادلات میان کشورها ایجاد میشود که تقریبا حالتی تهاتری دارد.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
اجلاس سران خزر فرصتی برای حذف ناتو از منطقه است (لینک)
ظرفیتهای مغفولمانده ترانزیتی و گردشگری کشورهای حاشیه خزر (لینک)