گروه سیاست: تهران در چند ماه گذشته میزبان سران کشورهای منطقه بوده است و در این مدت رئیسجمهور سوریه و امیر قطر به ایران سفر کردهاند. روز گذشته نیز مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق در سفری پیشبینینشده وارد تهران شد. بسیاری از رسانهها با استناد به خبر المیادین احتمال دادند الکاظمی بعد از دیداری که شنبه هفته جاری در عربستان با بن سلمان ولیعهد سعودی داشت به تهران سفر کرده تا با مقامات ایرانی در رابطه با عادیسازی روابط میان تهران و ریاض رایزنی و گفتوگو کند. اگرچه رسانهها سعی کردهاند هدف اصلی الکاظمی از سفر وی به تهران و ریاض را تلاش نخستوزیر عراق برای عادیسازی روابط ایران و عربستان جلوه دهند، اما باتوجه به اینکه مذاکرات میان دو کشور به مراحل پایانی خودش رسیده است و تنها انجام مقدمات بازگشایی سفارتخانهها باقی مانده، به نظر میرسد به جز میانجیگری بین تهران و ریاض، الکاظمی اهداف مهمتری از سفر ناگهانی خود به تهران داشته باشد. برخی از تحلیلگران معتقدند الکاظمی در دیدار با مقامات ایرانی به دنبال این است تا با استفاده از حمایت ایران از نفوذ جمهوری اسلامی بر فراکسیونهای شیعی پارلمان عراق استفاده کند و در دولت آینده عراق نیز نخستوزیر باشد. برخی دیگر هم معتقدند الکاظمی پیش از شرکت در نشست ریاض و جلسه احتمالیاش با جو بایدن به تهران سفر کرده تا ضمن حفظ مشی میانهاش در ارتباط با ایران و آمریکا، موضع خود در نشست ریاض را برای مقامات ایرانی تشریح کند. در گزارش امروز «فرهیختگان» در گفتوگو با حسن هانیزاده و جعفر قنادباشی دو تن از کارشناسان مسائل بینالملل به بررسی سایر ابعاد این سفر پرداختهایم.
جلب افکار عمومی عراق مهمترین هدف الکاظمی از حضور در ایران
جعفر قنادباشی مهمترین هدف الکاظمی از سفر به ایران را، جلب افکار عمومی عراق برای نمایش دیپلماسی فعال میداند و توضیح میدهد: «سفر الکاظمی به ایران بیش از آنکه یک سفر منطقهای باشد، به نظر میرسد برای تثبیت جایگاه او باشد. با شرایطی که عراق دارد، این سفر صورت گرفته، چون دوره الکاظمی رو به پایان است، بنابراین نقش داشتن در اینگونه سفرها بهعنوان اقدامات مثبتی در کارنامه او ثبت میشود. در دولت قبل عراق هم مواردی را داشتیم برای اینکه در قدرت بمانند، کوشش میکردند خود را بیطرف جلوه دهند و با همه کشورها رابطه برقرار کنند. لذا کارشناسان یکی از اصلیترین انگیزههای این سفر الکاظمی را جلبنظر علاقهمندان برای انتخاب مجدد الکاظمی از سوی مجلس عراق میدانند.»
او ادامه میدهد: «سفر او به عربستان بعد از ایران هم، شاید نوعی طراحی برای همین باشد که رضایت عمومی پایگاهی که رقیب او به آنها دل بسته را جلب کند؛ گرچه تعدادشان محدود است اما جلب رضایت آنها در دستور کار است.»
هانیزاده دیگر کارشناس مسائل بینالملل هم در رابطه با اهداف سفر الکاظمی به ایران معتقد است این سفر در چهارچوب رخدادهای منطقه ازجمله سفر آتی بایدن به عربستان و همچنین سفر ولیعهد سعودی به کشورهای ترکیه، مصر و اردن قابل تحلیل است و میگوید: «هدف ولیعهد سعودی از این سفر به ترکیه، مصر و اردن زمینهسازی برای تشکیل ناتوی عبری- عربی است، همچنین در سفر بایدن به عربستان مساله تشکیل جبهه گسترده علیه محور و مقاومت و ایران در دستورکار رئیسجمهور آمریکاست و قرار است در همین رابطه وی به کشورهای عربی توصیه کند تا با اسرائیل ارتباط برقرار کنند و یک ناتوی عبری- عربی تشکیل دهند.
مجموع این اتفاقات باعث شده است آقای الکاظمی، نخستوزیر عراق برای جلوگیری از شکلگیری ناتوی عبری- عربی به تهران سفر کند تا با مقامات ایرانی پیرامون آینده منطقه و تلاشهای آمریکا و عربستان برای شکلگیری ناتوی عبری- عربی مذاکره کند.»
میانجیگری عراق؛ کمرنگترین هدف سفر به ایران
باتوجه به اینکه عراق میزبان پنج دور از گفتوگوهای ایران و عربستان برای از سرگیری روابط دیپلماتیک بوده، احتمال این نیز وجود دارد که الکاظمی برای تکمیل نقش میانجی عراق آمده باشد. هانیزاده در این رابطه میگوید: «از اردیبهشتماه گذشته تاکنون 5 دور مذاکره نفسگیر بین دو هیات ایرانی و سعودی در بغداد و با اشراف دولت الکاظمی برگزار شده است. در این مذاکرات پیشرفتهایی نیز حاصل شده و آقای الکاظمی در جریان سفر آینده خود به عربستان، آخرین رایزنیهای صورتگرفته پیرامون روابط آینده ریاض و تهران را با مقامات دو کشور مورد بحث قرار خواهد داد تا اختلافات میان طرفین کاهش پیدا کند و حتی به نقطه تعادل برسد.»
هانیزاده معتقد است هدف الکاظمی از تلاش برای میانجیگری میان ایران و عربستان کنترل جامعه عراق است و توضیح میدهد: «دولت عراق معتقد است اختلافات میان ایران و عربستان و ایران با سایر کشورهای عربی انعکاسی منفی در جامعه عراق برجای خواهد گذاشت. عراق از یک جامعه چند قطبی برخوردار است و بسیاری از مردم این کشور خواهان رابطه کاملا پایدار با ایران هستند، ایران به دلیل نگاههای مذهبی و ارتباطات فرهنگی و دینی که بین دو ملت وجود دارد از جایگاه بالایی در عراق برخوردار است. از آن طرف بخشی از جامعه عراق هم دارای نگاه پانعربیسم هستند و نسبت به سایر کشورهای عربی منطقه احساس عاطفی بیشتری دارند. به همین دلایل الکاظمی سعی میکند برای کنترل جامعه عراق عصا را از وسط بگیرد و طرف هیچیک نباشد. بنابراین دولت عراق به همان میزان که در تلاش است رابطه خود با ایران را حفظ کند، از جایی که عراق نیز یک کشور عربی است، به همان میزان سعی میکند مناسبات عراق با سایر کشورهای عربی نیز حفظ شود.»
برخلاف هانیزاده که یکی از اصلیترین اهداف سفر الکاظمی به تهران را میانجیگری وی میان ایران و عربستان میداند قنادباشی معتقد است بعد میانجیگری این سفر شاید خیلی اهمیتی نداشته باشد، چون روابط عربستان و ایران روی ریل خودش قرار دارد. او همچنین تاکید میکند: «البته الکاظمی علاقهمند است که بهبود روابط ایران و عربستان را، دستاورد سیاسی خودش در منطقه معرفی کند ولی به هرترتیب، چون ایران و عربستان روابطی با هم در مراسم حج و انتقال نفت دارند، بهبود روابط ایران و عربستان شاید خیلی کمتر احتیاج به میانجیگری به معنای واقعی داشته باشد و عراق بیشتر محلی برای این گفتوگوها بوده، نه صرفا میانجی.»
بعد اقتصادی سفر
جعفر قنادباشی دستاورد این سفر را فاقد برنامه راهبردی اقتصادی میداند؛ چراکه الکاظمی، نخستوزیر انتخابی و موقت است، طبیعتا این سفر کاری به معنای اتخاذ معاهدههای بلندمدت با ایران نمیتواند باشد. او شرح میدهد: «از منظر مسائل داخلی عراق این سفر الکاظمی قابلتحلیل است، چون ابتدای تابستان است و عراقیها به برق نیاز دارند، هیچکدام از کشورهای منطقه به غیر از ایران به وعدههایی که به عراق دادند، پایبند نبودند. آمریکاییهای بهرغم حضوری که در عراق داشتند، نتوانستند برق یا منبع انرژی برای عراق تهیه بکنند. لذا میشود گفت این سفر الکاظمی مربوط به این میشود. همچنین در این سفر مقدماتی برای یک گردشگری پرسود برای عراقیها فراهم خواهد شد. چون آنها میخواهند شرایط را برای سفر عرفه یا اربعین که مسلمانان به عراق میروند، مهیا کنند. از سوی دیگر، الکاظمی با فراهم کردن مقدمات سفر اربعین و عرفه مسلمانان میتواند مقبولیت خودش را بین شیعیان عراق بالا ببرد.»
موضع عراق در سفر بایدن به منطقه چه خواهد بود؟
از این کارشناس منطقه پرسیدم باتوجه به سفر احتمالا قطعی بایدن به منطقه در اواخر تیر، موضع عراق چه میتواند باشد؟ چون عربستان نزدیک به 6 جلسه به صورت مخفیانه با رژیمصهیونیستی برای برنامهریزیهای سفر بایدن داشته، از طرفی دو شب گذشته الکاظمی به عربستان رفته است، این سفر تاثیری در موضع عراق دارد؟
او پاسخ میدهد: «برنامه سفر بایدن به منطقه که به فلسطین اشغالی میرود، البته بعید است مقصد این سفر فلسطین اشغالی باشد چون کابینه بنت متزلزل است، بنابراین به احتمال خیلی زیاد مقصد سفر بایدن، عربستان سعودی است. این سفر مربوط به اهداف آمریکا و رژیمصهیونیستی و عربستان میشود و اهدافی که دنبال میکنند شاید ارتباط زیادی به عراق نداشته باشد. بایدن دو علاقهمندی را در سفرش دنبال میکند؛ یکی اینکه سیاست خارجی فعالی برای انتخابات میاندورهای از خودش نشان بدهد؛ که برای دموکراتها بسیار مهم است. دموکراتها نگران هستند که در داخل آمریکا از لحاظ اقتصادی تحولات را رقم نزدهاند. قبلا هم ترامپ چنین سفری را به منطقه داشته و نمایشی از یک سیاست خارجی فعال داد. همچنین یکی دیگر از دستورکارهای این سفر میتواند اجرای منویات صهیونیستها باشد تا لابی صهیونیستی در انتخابات آمریکا، به بایدن کمک کنند. معمولا این لابیها کمکهای مالی میکنند. این سه هدف اصلی بایدن برای سفر به منطقه است.»
او همچنین ادامه میدهد: «اگر به اقتصاد آمریکا توجه داشته باشید، باتوجه به جنگ اوکراین، وضعیت اقتصادی حالت شکننده به خود گرفته است، برای همین میخواهد زمینه معاملاتی را در منطقه به وجود بیاورد، ازجمله فروش سلاح در منطقه. همچنین باتوجه به بحران انرژی در جهان، بایدن به منطقه میآید تا نفت منطقه را جایگزین نفت روسیه کند.»
در ادامه از قنادباشی سوال کردیم چند هفته گذشته آمریکا ادعا کرده که اگر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس روابط خودشان را با رژیمصهیونیستی عادی نکنند، روابط گستردهای با آنها نخواهد داشت و در سفری که به منطقه دارد، عملا آنها را بایکوت میکند. خب باتوجه به این مساله موضع عراق چه میتواند باشد؟
او پاسخ داد: «خواست رژیمصهیونیستی همین است که آمریکا گفته، تا ماشین عادیسازی راه بیندازند و خواسته عربستان هم همین است که آمریکا بیاید از پادشاهی او دفاع کند. اما در بحث تهدیدات، آمریکاییها در شرایطی نیستند که کشورهای متحد خودشان را تهدید کنند، مثلا هیچ کشوری نمیتواند جای عربستان را در اقتصاد آمریکا پر بکند.
این تهدیدات بلوفهایی است که برای راضیکردن مردم زده میشود، کمااینکه در سودان هم گفتند شما ارتباطتان را با رژیمصهیونیستی درست کنید مشکلات درونیتان مرتفع خواهد شد، اما بعد از عادیسازی روابط هیچ اتفاقی رخ نداد و مردم نیز به نشانه اعتراض در خیابانها تجمع کردند. در برخی کشورهای عربی روابط با رژیمصهیونیستی عادی است اما آشکار نیست و آمریکاییها با بلوف تهدید میخواهند افکارعمومی را فریب دهند و برای آشکارسازی روابط میان کشورهای عربی و اسرائیل زمینهسازی کنند.»
دیگر کارشناس مسائل منطقه حسن هانیزاده دراینباره گفت: «سفر الکاظمی به تهران در چهارچوب رخدادهای منطقه قابل تحلیل است. سفر قریبالوقوع جو بایدن به عربستان و نشستی که قرار است بین رئیسجمهور آمریکا و سران 20کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس به اضافه مصر، عراق و اردن رخ دهد نشان میدهد سفر بایدن به عربستان از اهمیت بالایی برخوردار است و این سفر با چند هدف انجام میشود؛ نخست زمینهسازی برای حاکمیت محمدبنسلمان بر عربستان، نهادهای اطلاعاتی آمریکا پیشبینی کردهاند بیماری پادشاه عربستان سلمانبنعبدالعزیز شدید شده و ممکن است تحولاتی جدی در هرم قدرت و حاکمیت عربستان رخ دهد، به همین جهت بایدن پس از دو سال اختلاف با بنسلمان قرار است به عربستان سفر کند تا زمینههای لازم برای مشروعیت یافتن ولیعهد سعودی را فراهم کند.»
الکاظمی درخواست میانجیگری از ایران دارد
حسن هانیزاده در صحبتهای خود با اشاره به فشارهای پارلمانی بر الکاظمی، به یکی دیگر از اهداف سفر الکاظمی به ایران پرداخت و گفت: «بحران داخلی پارلمان عراق جدی است، با توجه به اینکه فراکسیون سائرون به رهبری مقتدی صدر از حضور در پارلمان استعفا داده است و در این کشور بحران سیاسی به وجود آمده، الکاظمی در این سفر از مقامات ایرانی خواهد خواست از نفوذ خود استفاده کرده و بر مقتدی صدر فشار بیاورد که نمایندگان عضو فراکسیون سائرون استعفای خود را پس بگیرند، به همین دلیل بهنظر میرسد این سفر بسیار مهم است و در حل مناقشات منطقه میتواند کمک کند.»
او ادامه داد: «الکاظمی معتقد است ایران میتواند از نفوذ خودش بر فراکسیونهای عراقی استفاده کند تا وی برای یکبار دیگر بهعنوان نخستوزیر معرفی شود. طبیعتا در این میان ایران هم مایل است عراق ثبات سیاسی بیشتری داشته باشد و اختلافات موجود بین جریانهای سیاسی این کشور کاهش پیدا کند و دولت وحدت ملی تشکیل شود، اما اختلافات بین فراکسیون سائرون به رهبری مقتدی صدر و باقی فراکسیونهای عراق زیاد است و طبیعتا الکاظمی از دولت ایران خواسته نقش میانجی بین جریانهای سیاسی عراقی را ایفا کند.»
ناکارآمدی اقتصادی الکاظمی علتی برای سفرهای پیدرپی
جعفر قنادباشی درباره جایگاه اقتصادی عراق در سفر بایدن به منطقه توضیح داد: «عراق و عربستان جزء کشورهایی هستند که بیشترین ذخایر نفتی را در جهان دراختیار دارند، به همین جهت در رقابتی که میان آمریکا، چین، روسیه، انگلیس و فرانسه برسر بازار انرژی وجود دارد، عربستان و عراق از اهمیت بالاتری برخوردار میشوند و هیچکدام از ابرقدرتها نمیتوانند بازار انرژی این دو کشور را حتی برای کوتاهمدت کنار بگذارند. یکی از دلایلی که بعد از مصوبه پارلمان عراق میخواهند با هزار فشار در این کشور باقی بمانند نیز همین است، آمریکاییها برنامهریزی میکنند بازار عراق تا 50سال آینده در دست آنها باشد و به دست چینیها نیفتد. شرایط در عربستان هم همینطور است، اگر آمریکاییها از عربستان بیرون بروند جای خالی آنها توسط چین و روسیه پر میشود.»
او تاکید کرد سرنوشت اقتصاد آمریکا به ذخایر کشورهای عربی بستگی دارد و افزود: «بنابراین آمریکاییها با هر تنش و تحریمی در منطقه که صادرات نفت کشورهای عربی را تحتتاثیر قرار دهد، مخالف هستند. یکی از دلایل اعلام آتشبس در جنگ یمن نیز همین است، عربستان به دستور دولت آمریکا اعلام آتشبس کرد تا تنشها کم شود و بازار صادرات نفت عربستان متوقف نشود.»
او همچنین به این پرداخت که «الکاظمی سعی کرده کارنامه قابلقبولی از خود در عراق ارائه کند، البته وی در بعد مسائل اقتصادی موفق نبوده است به همین جهت فشارها نیز بر الکاظمی زیاد شد تا بهسمت همکاری با همه کشورها برای حل مشکلات برود. الکاظمی نیز با این بهانه که عراق بهسمت سیاست متوازن پیش میرود، رضایت داد ارتش این کشور با عربستان مانور مشترک برگزار کند.
کارشناسان نظامی و سیاسی معتقدند ارتش عربستان بیش از هر کشور عربی دیگری تحت نفوذ ارتش آمریکاست و برگزاری مانور مشترک میان عراق و عربستان میتواند زمینهساز نفوذ ارتش آمریکا در ارتش عراق شود. این نفوذ میتواند برای دولت عراق در آینده خطرساز باشد، خصوصا اینکه آمریکاییها دل پری از دموکراسی در عراق دارند و نمیخواهند آزادی و امنیت در این کشور برقرار باشد، زیرا از دموکراسی موجود در عراق آمریکاییها دو ضربه جدی خوردند؛ در مصوبه پارلمان مبنیبر خروج آمریکاییها از عراق و ممنوعیت رابطه با رژیمصهیونیستی.
در چنین شرایطی انجام کودتا یکی از طرحهای آمریکا برای عراق در میانمدت است، طرحی که ازسوی عربستان نیز حمایت میشود، چون حکام سعودی نمیخواهند در مرزهای شمالیشان کشوری با تجربه دموکراسی موفق و در همکاری با جبهه مقاومت وجود داشته باشد.»
عراق باید جلوی عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی بایستد
سوالی که از قنادباشی پرسیدیم درباره عادیسازی غیرمستقیم با رژیمصهیونیستی بود. گفتیم اگر عراق و عربستان بهعنوان کشورهای مهم در منطقه با سفر بایدن به منطقه بهسمت عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی بروند، ایران نیز ممکن است بهصورت غیرمستقیم در دام این عادیسازی از طریق عربستان و عراق بیفتند.
او دراینباره با اشاره به اینکه ایران سطح مختلفی از روابط دیپلماتیک دارد، گفت: «اگر کشوری بهسمت عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم برود، ایران روابط دیپلماتیک خود را به گونهای سامان میدهد تا حتی کوچکترین ارتباطی با رژیمصهیونیستی نداشته باشد.»
او ادامه داد: «بههیچوجه رابطه یک کشور با یک کشور دیگر نمیتواند تاثیری روی ما بگذارد. درمورد عادیسازی غیرمستقیم هم بگویم، همین الان آمریکا 45پایگاه نظامی در کشورهای منطقه دارد ازجمله عمان، کویت، پاکستان و... اما تا به الان نتوانسته ما را بهسمت عادیسازی با رژیمصهیونیستی ببرد، لذا امکان اینکه بتوانند ایران را بهصورت غیرمستقیم بهسمت عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی ببرند، وجود ندارد. طی 40سال گذشته هم دیپلماسی ایران به وجهی جلو رفته تا با این عادیسازی مقابله کند، لذا این سطحبندی و جبههبندی در منطقه از قبل هم وجود داشته، اما کشورهایی که در این مرزبندی بهسمت عادیسازی مخفیانه روابط با رژیمصهیونیستی رفتهاند، مانند عربستانسعودی آسیبپذیرتر شدهاند. هر اقدامی که رژیمصهیونیستی علیه جبهه مقاومت انجام داده، عربستان هم متضرر شده و هزینه داده است.»
دیگر ابعاد رابطه با عراق
در پایان این گفتوگو به ابعاد دیگر سفر الکاظمی به ایران پرداختیم. جعفر قنادباشی به تحکیم روابط امنیتی و دفاعی ایران و عراق تاکید کرد و گفت: «روابط ما با عراق در چند بعد مختلف است. یکی، بحث امنیتی است که ما بهصورت مستشاری به آنها کمک کردیم تا تروریسم را خنثی کنند. این البته به تقویت امنیت مرزهای کشور خودمان هم کمک کرد. در عرصه دیپلماسی امنیت درون مرزها تعریف میشود، یعنی کشوری در حفظ امنیت خود موفق میشود که بتواند از طریق دوستان خود در منطقه، امنیت را تامین کند، یعنی امنیت دستهجمعی. لذا ما در عراق هزینهای نکردیم، فقط بهصورت کمک مستشاری به حفظ امنیت او و خودمان کمک کردیم؛ چراکه سیستم و امنیت دفاعی ما مبتنیبر امنیت دستهجمعی است، یعنی امنیت دستهجمعی در گروی دفاع دستهجمعی است. بنابراین ایران توانست با کمترین هزینه از طریق عراق یک بازدارندگی در منطقه ایجاد کند، اما از لحاظ اقتصادی این گستردگی روابط بین ایران و عراق وجود ندارد. مثلا الان در بازارهای عراق آیا ما بالاترین صادرات را داریم؟ خیر. چرا؟ چون در صادرات و واردات ایران و عراق پارامترهایی نقش دارد که در آن دولتها خیلی نقشی ندارند. همانطور که قبلا هم عرض کردم، الکاظمی یک نخستوزیر است و اختیاراتی برای برنامه بلندمدت اقتصادی ندارد.»