امید نظریگوهر، خبرنگار: بعد از سکوت چندین روزه سیدجلال حسینی درمورد گمانهزنیها پیرامون خداحافظیاش سرانجام این بازیکن مهر تایید به صحبتهای 27 خرداد رضا درویش زد و بعد از 20 سال فعالیت حرفهای در سطح نخست فوتبال ایران و آسیا کفشهایش را آویخت. حسینی که در کارنامه پرافتخار خود با پیراهن قرمزپوشان پایتخت سابقه 5 قهرمانی و 2 نایبقهرمانی لیگ برتر، 2 نایبقهرمانی لیگ قهرمانان آسیا، یک قهرمانی و یک نایبقهرمانی جامحذفی و 4 قهرمانی و یک نایبقهرمانی سوپرجام فوتبال ایران را میبیند، مثل اکثر کاپیتانهای بزرگ و محبوب سالهای اخیر پرسپولیس در شرایط نهچندان جالبی وداع خود را با مستطیل سبز اعلام کرد. طبق شواهد به نظر میرسد پرافتخارترین بازیکن تاریخ لیگبرتر علاقه قلبی برای حضور در لیگ بیستودوم داشت و قطعا اگر تصمیم نهاییاش را پیش از این اتخاذ کرده بود با فرارسیدن هفتههای پایانی دوره بیستویکم لیگ برتر با اعلام برنامهاش در سال پیشرو شرایط برپایی یک جشن خداحافظی درخور شأن کاپیتان 6 سال اخیر سرخهای تهران را فراهم میکرد. همچنین به نظر میرسد یحیی گلمحمدی از حضور شماره 4 محبوب در فصل فوتبالی 1402-1401 چندان استقبال نکرد که البته با نگاه منصفانه و دور از علاقه وافر به یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان 20 سال اخیر فوتبال ایران نباید به این افکار و رویکرد سرمربی 51 ساله خرده گرفت؛ تیم تحتهدایت این مربی باید در فصل پیشرو برای بازپسگیری عنوان قهرمانی تلاش کند و قطعا در این راه پرتلاطم به ابزارهای فنی نیاز دارد که شرایط سنی و فنی یک مبارزه سیهفتهای را داشته باشد که این مقوله با توجه به وضعیت حسینی در لیگ بیستویکم با اهداف پرسپولیس مدل 1402-1401 تناسب ندارد.
قرمزهایی که خوشبدرقه نیستند!
یکی از بازیکنان محبوب تاریخ پرسپولیس شخصی نیست به جز مهدی مهدویکیا که در نقلوانتقالات زمستانی لیگ یازدهم بعد از 13 سال جدایی دوباره پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد و زیرنظر مصطفی دنیزلی با تاثیرگذاری در چند دیدار ازجمله شهرآورد پایتخت قرمزها را به رقمخوردن روزهای بهتر امیدوار کرد. او در لیگ دوازدهم نیز پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد اما شرایط بر وفق مراد او پیش نرفت؛ در نیمفصل نخست 1392-1391 آنقدر شرایط پرسپولیس کهکشانی پرنوسان و نگرانکننده بود که هیچ بازیکنی فرصت عرضاندام و خودنمایی نداشت. با حضور گلمحمدی در نیمفصل دوم شرایط این تیم وضعیت آرامش و بهبود را دید اما در روزهایی که قرمزها با باخت بیگانه شده بودند سرمربی وقت قرمزها با کمرنگ کردن نقش مهدویکیا زمینهساز وداع غمانگیز او بعد از شکست در فینال جامحذفی مقابل سپاهان شد. علی کریمی نیز که بعد از وداع تلخ مهدویکیا تحتتاثیر فضای حاکم خداحافظی خود را از مستطیلسبز اعلام کرد، خیلی زود از صحبتهایش پشیمان شد و در روزهایی که دوباره علی دایی سکاندار نیمکت پرسپولیس شده بود با حضور در تراکتور تبریز آخرین فصل حضورش بهعنوان بازیکن را دور از جمع شاگردان شهریار فوتبال ایران تجربه کرد و کفشهایش را آویخت.
کریم باقری که سال 1381 به جمع قرمزها بازگشت و در هشت سال حضورش در جمع قرمزهای محبوب پایتخت لحظات شادی همچون قهرمانی در لیگ هفتم و روزهای غمانگیز مثل وضعیت پرسپولیس تحتهدایت علی پروین در لیگ پنجم را تجربه کرد، در روزهایی با پرسپولیس وداع کرد که هواداران این تیم یکی از کورسوهای امیدشان رستگاری تیم دایی با رهبری شماره 6 محبوب بود. تنها دستاورد این تیم در پایان فصل فوتبالی 1390-1389 قهرمانی در بیستوچهارمین دوره جامحذفی بود. باقری هم درحالی که نیمکتنشین شده بود، تصمیم گرفت خداحافظیاش را اعلام کند درحالی که به نظر میرسید هنوز توان بازیکردن دارد. حبیب کاشانی و دایی در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرده بودند ترتیب برگزاری یک بازی دوستانه تحتعنوان بازی خداحافظی را در 24 دی برای او فراهم کردهاند اما باقری اعلام کرد که هر زمان خودش احساس کند نمیتواند بازی کند از فوتبال خداحافظی میکند.
افشین پیروانی در آخرین فصل حضورش در تیم تحتهدایت وینگو بگوویچ یکی از ستارگان محبوب پرسپولیس بود اما این تیم کهکشانی و پرستاره در پایان لیگ سوم در جایگاه پنجم قرار گرفت و این نتایج منجر به حضور راینر زوبل بهعنوان سرمربی و علی پروین بهعنوان مدیرفنی شد که این تغییرات شرایط پیوستن پیروانی به پیکان و خداحافظی او در لباس خودروسازان را فراهم کرد. احمدرضا عابدزاده نیز در سال 1373 به جمع قرمزپوشان پیوست و در 6 سال فعالیتش در پرسپولیس محبوبیت قابلتوجه و غیرقابلانکاری بین هواداران قرمزهای پایتخت کسب کرد اما مصدومیتهای کهنه این بازیکن و اختلاف با پروین در سال 1379 برایش دردسرساز شد تا او راهی سایپا شود که البته سکتهمغزی فرصت عرضاندام به این سنگربان بیتکرار را در تیم سایپا نداد و اسفند 1380 پایان حضور عقاب آسیا درون مستطیل سبز بود.
اوضاع در استقلال هم همین است!
البته اشاره به خداحافظیهای تلخ کاپیتانهای پرسپولیس بهمعنای رویکرد متفاوت در اردوی آبیهای پایتخت نیست. در همین روزهای پیش از آغاز لیگ بیستودوم مدیران باشگاه استقلال با بلاتکلیف گذاشتن وریا غفوری و عدمتمدید قرارداد با پیراهن شماره 21 محبوب یکی از کاپیتانهای محبوب چندین سال اخیر خود را در نزدیکی جدایی و احتمالا خداحافظی در سالهای آینده با پیراهن تیمی به جز استقلال قرار دادهاند. همچنین پیش از این کاپیتانهای محبوبی همچون جواد زرینچه، محمود فکری و مهدی رحمتی به دلایل مختلف ناچار شدند با پیراهن تیمهای صباباتری، شیرین فراز کرمانشاه و شهرخودرو مشهد از فوتبال خداحافظی کنند و برای فرهاد مجیدی نیز بهدلیل خداحافظی ناگهانی و شوکآور تدارک مناسب و درخور شأن شماره 7 دیده نشد. با بررسی سبک و سیاق خداحافظی اسطورهها و افراد بزرگ در فوتبال ایران به نظر میرسد فارغ از تمام تفاوتهای فوتبال ایران با سطح اول دنیا یکی از بزرگترین نکاتی که فوتبال داخلی را با کشورهای برتر دنیا متمایز میکند عدماحترام و تکریم افرادی است که سالهای متوالی با پیراهن یک تیم بزرگ درخشیدهاند اما دستاوردشان در لحظات آخر حضور در مستطیلسبز بیاعتنایی و کمتوجهی است. شاید بهترین خداحافظی که سزاوار چندین سال تلاش یک بازیکن بوده است در تیم پرسپولیس به خداحافظی فرشاد پیوس و در تیم استقلال به خداحافظی علیرضا منصوریان برمیگردد.