سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بینالملل: اعضای گروه هفت کشور ثروتمند روز یکشنبه همزمان با آغاز اجلاس سه روزه G7 در کوههای آلپ باواریا در زیرسایه جنگ اوکراین و پیامدهای آن، واردات طلای روسیه را ممنوع کردند. شعار این دوره اجلاس «پیشرفت برای یک جهان عادلانه» انتخاب شده است. پیشتر قرار بود مقابله با تغییرات اقلیمی و تسریع چرخش به سوی انرژیهای تجدیدپذیر محور اصلی رایزنیها باشد اما جنگ اوکراین و تبعات آن برای غرب، باعث زایش بحرانهای جدیدی در غرب شد. اکنون بیش از همهچیز، انرژی و بحران موادغذایی برای سران G7 دارای اهمیت است. اگر در جنگ اوکراین، روسها پیروز میدان شوند، بحرانها به داخل قاره سبز هم کشیده میشود و این بزرگترین هشدار برای رهبران اروپا و آمریکاست. سفر جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران آن هم در آستانه برگزاری اجلاس سران 7 کشور صنعتی، احتمالا بیارتباط با اوضاع جنگ در اوکراین و کمبود انرژی در جهان نیست. باتوجه به اینکه هیچ روزنه امیدی نسبت به پایان فوری جنگ وجود ندارد، اروپا برای در امان ماندن از سرمای زمستان به تکاپو افتاده است تا از راههای گوناگون به منابع انرژی مطمئن دست پیدا کند. در ادامه به بررسی اجلاس سران 7 کشور صنعتی و محورهای اصلی این نشست پرداخته شده است.
محورهای اصلی نشست
نشست جی-7 در آلمان گرچه همچنان از موضوعات سنتی و همیشگی این گروه مانند مباحث آبوهوایی غافل نیست اما با موضوعات جدیدی در حوزه امنیتی روبهرو شده است که پیش از این در چنین سطحی وجود نداشتهاند. محورهای اصلی نشست فعلی جی-7 به شرح ذیل است:
1. جنگ اوکراین
کمکهای گسترده نظامی، سیاسی و اقتصادی غرب به اوکراین باعث شده این کشور با دست زدن به مقاومتی شدید دربرابر روسیه تا اندازهای خطر تهاجم و اشغال را از مناطق شمالی و مرکزی خود دور کند. درمقابل این موفقیت اما روسیه نیز با عقبنشینی از شمال و شمالشرق اوکراین نیروهای خود را در جنوب و جنوبشرق بهویژه در منطقه دونباس متمرکز کرده است. تغییر راهبرد روسها با توجه به قدرت بسیار زیاد نظامی این کشور باعث شده نیروهای اوکراینی شکستها و خسارات زیادی را در جبهههای فعال جنگ متحمل شوند. در این شرایط بیم آن میرود که با شکسته شدن خطوط ارتش اوکراین در جنوب و جنوبشرق، روسیه بتواند از این مناطق پیشروی خزندهای را بهسمت مرکز اوکراین آغاز کرده یا بهسمت تصرف بندر راهبردی اودسا در جنوب غرب اوکراین برود.
در همین حال تعداد آوارگان کشور 43میلیونی اوکراین که به خارج از این کشور رفتهاند به 7.5میلیون رسیده که تمام آنها در کشورهای اروپایی حضور دارند. چنین مشکلاتی موجب شده مدیریت آینده جنگ یا مذاکرات صلح آن یکی از موضوعات اصلی نشست باشد.
۲. بحران انرژی (ناشی از جنگ اوکراین)
جنگ اوکراین در فضای خارج از میادین نبرد نیز تاثیرات بسیاری در جهان داشته است. کشورهای غربی و متحدانشان برای تنبیه روسیه واردات انرژی از این کشور را تحریم کردهاند که این موضوع موجب شده قیمت انرژی افزایش کمسابقهای را از سال2014 تاکنون شاهد باشد. از اینرو بررسی راههای غلبه بر بحران انرژی در جهان یکی از موضوعات این نشست است.
۳. امنیت غذایی (ناشی از جنگ اوکراین)
روسیه و اوکراین جزء بزرگترین تولیدکنندگان و همچنین بزرگترین صادرکنندگان غلات در جهان هستند. روسیه با صادرات 37میلیون تن گندم بزرگترین صادرکننده و اوکراین با صادرات 18.5میلیون تن گندم پنجمین صادرکننده در این حوزه هستند. این دو کشور در مجموع 30درصد از صادرات گندم را دراختیار دارند. تحریم روسیه بهطور کلی بر صادرات این کشور تاثیر گذاشته و ازسوی دیگر زمینهای کشاورزی اوکراین نیز به میدان جنگ تبدیل شده است. براساس برآوردهای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) ۴۹درصد گندم کشت زمستانی و ۳۸درصد تولید گندم سیاه اوکراین که باید در جولای۲۰۲۲ برداشت شود در مناطق تحت تصرف روسیه واقع شده یا از نبردها تاثیر پذیرفتهاند. جنگ همچنین باعث شده امکان انتقال غلات از زمینهای کشاورزی اوکراین به بنادر بهشدت مشکل شده و ازسوی دیگر حتی درصورت بارگیری، کشتیها از امنیت و تضمین لازم برای عبور سالم از سواحل اوکراین برخوردار نباشند. این پدیده باعث شده نوعی هراس میان خریداران غلات اوکراین ایجاد شود و آنها برای خرید از دیگر تولیدکنندگان صف بکشند. ازسوی دیگر دورنمای جنگ و آسیبهای بلندمدت آن نشان میدهد اوکراین در سالهای آینده نیز نخواهد توانست به تولید پیش از جنگ خود بازگردد؛ موضوعی که عامل مضاعفی برای پایداری هراس از امنیت غذایی در جهان است. در ماههای اخیر تورم در کشورهای غربی از رشد بیسابقهای طی چهاردهه اخیر برخوردار شده که دولتها را در این کشورها با مشکل مواجه ساخته است. بهطور ویژه تورم در آمریکا و بریتانیا نزدیک 10درصد است.
4. احیای برجام
با توجه به بروز جنگ در اوکراین، شرایط موجود درباره برجام نیز دچار تغییراتی شده است. از یکسو آمریکا بهدلیل وقوع جنگ در اوکراین با یک جبهه فعال در شرق اروپا مواجه شده و ازسوی دیگر به افزایش احتمال حمله چین به تایوان، جبهه شرق آسیا را نیز برای واشنگتن به حالت نیمهفعال درآورده است. این درحالی است که پیش از جنگ اوکراین هر دو جبهه حالت غیرفعال داشتند. مشغول شدن آمریکا به یک جبهه فعال دربرابر روسیه و یک جبهه نیمهفعال دربرابر چین بهاندازهای از واشنگتن توان میگیرد که دیگر این کشور انگیزهای برای دخالت فعال در غرب آسیا را ندارد؛ چه اینکه وضعیت ناپایدار این منطقه طی دو دهه جنگهای بیپایانی را برای آمریکا ساخته بود و امروز نیز چنین وضعیتی برقرار است. از اینرو آمریکا نیاز دارد با احیای برجام، خیال خود را تا اندازهای از تنشهای موجود در غرب آسیا آسوده سازد. ازسوی دیگر وقوع جنگ اوکراین اثراتی را نیز بر موضوع اشاعه هستهای داشته است. اوکراین در دهه90 میلادی 5هزار سلاح هستهای از روسیه به ارث برده بود که آنها را در قبال تضمین امنیتش ازسوی آمریکا، اروپا و روسیه به روسها بازگردانده بود. حالا اوکراین مورد حمله روسیه قرار گرفته و آمریکا و اروپا نیز حمایت مورد انتظار کییف را از این کشور نداشتهاند. این مساله باعث به راه افتادن نوعی از تبلیغات درباره لزوم دستیابی به سلاح هستهای ازسوی بسیاری از کشورهای جهان شده تا امنیت آنها دربرابر حملات قدرتهای بزرگ حفظ شود. این وضعیت باعث ارتقای شرایط برنامه هستهای ایران نیز شده است زیرا از نگاه غرب این برنامه یکی از موضوعات مهم اشاعه هستهای است.
از نگاه غرب جنگ اوکراین باعث افزایش انگیزه کشورهای جهان برای دستیابی به سلاح هستهای شده و احتمالا ایران نیز از این مساله جدا نیست. از اینرو احیای برجام ضمن ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای باعث به جریان افتادن یک معماری در حوزه ممانعت از اشاعه هستهای شده و از انگیزه کشورهای دیگر نیز میکاهد.
5 . تغییرات آبوهوایی
موضوع تغییرات آبوهوایی یکی از موضوعات همیشگی اجلاسهایی است که قدرتهای غربی در آن حاضر هستند. این مساله بهجز آنکه باعث کاهش کیفیت زندگی در جهان میشود از لحاظ امنیتی نیز برای آینده کشورهای غربی مشکلزاست چه اینکه گرم شدن زمین و بالا آمدن سطح آب دریاها میتواند منجر به فرو رفتن برخی شهرهای بندری در کشورهای غربی شود.
سفر جوزف بورل به تهران و بحث انرژی
در عرصه انرژی سه حوزه جداگانه برای اشاره به استخراجکنندگان انرژی وجود دارد؛ یک مفهوم «کشورهای تولیدکننده انرژی» هستند که تعریفی عام دارد و دربرگیرنده تمام کشورهای تولیدکننده انرژی میشود. برخی کشورهای تولیدکننده انرژی مانند چین علیرغم تولید 4میلیون بشکه نفت در روز بهدلیل نیازشان به روزانه بیش از 10میلیون بشکه نفت خود مجبور به واردات این ماده هستند. برخی از این کشورها نیز عملا تولید و مصرفشان بهشدت نزدیک است. بعضی دیگر از کشورها نیز دارای مازاد تولید هستند که آن را صادر میکنند. ایندسته از کشورها که دست به صادرات میزنند تشکیلدهنده چهارچوب اصلی «بازار انرژی» هستند که خود دومین مفهوم مهم در حوزه انرژی است. بهعنوان مثال امارات هرچند با تولید 3میلیون بشکه نفت برخلاف چین که تولیدکننده 4میلیون بشکه نفت است، در بازار انرژی اثرگذار است. امارات یکسوم نفت تولیدی خود را مصرف کرده و دوسوم دیگر را صادر میکند. این اقدام باعث میشود برخلاف چین، امارات دارای سهمی از بازار نفت جهان باشد.
سومین مفهوم در این میان نیز «ظرفیت مازاد تولید انرژی» است. این ظرفیت الزاما درحال برداشت نیست بلکه قابلیت برداشت را دارد. بهعنوان نمونه برای سالها عربستانسعودی دارای قدرت تولید مازاد تا 2میلیون بشکه نفت بود؛ این ظرفیت مازاد زمانی مورد بهرهبرداری قرار میگرفت که بازار انرژی نیازمند عرضه مقدار بیشتری از نفت بود.
این مفاهیم به ما کمک میکنند درک درستی از وضعیت اروپا در حوزه تامین انرژی در شرایط جنگ اوکراین داشته باشیم. یک راه برای اروپا جهت تامین انرژیاش، که بهدلیل تحریم انرژی روسیه رخ داده است، افزایش تولید از میادین واقعشده در این قاره است. وضعیت این میادین نشان میدهد بسیاری از آنها با مشکل روبهرو هستند و در آیندهای نزدیک حتی شاهد افت فشار و کاهش تولید خواهند بود. ازسوی دیگر حتی اگر میادین موجود قادر به افزایش تولید باشند، این میزان جبرانکننده سوخت تولیدی روسیه نیست.
اتحادیه اروپا تا پیش از جنگ 20درصد از گاز خود را از نروژ و 40درصد آن را نیز از روسیه تامین میکرد. در روزهای اخیر اتحادیه اروپا اعلام کرده با نروژ به توافقی دستیافته تا واردات خود را از این کشور افزایش دهد؛ با این حال بهنظر نمیرسد اسلو توان چندانی برای جبران کمبود گاز در قاره سبز داشته باشد. در حوزه دوم اروپا میتواند بهدنبال بازار انرژی برود. در اینجا مشکلی که بروز میکند حضور مشتریان پروپاقرص در این بازار است. در روزهای ابتدایی جنگ اوکراین با واسطهگری و فشار آمریکا سعی شد قطر مقدار گاز بیشتری به اروپا صادر کند اما مشخص شد قطر قراردادهای بلندمدتی با کشورهای شرق آسیا دارد و از ظرفیتی برای صادرات بیشتر به اروپا برخوردار نیست. از اینرو نقطه اتکای اروپا حوزه سوم یعنی «ظرفیت مازاد تولید انرژی» است. ظرفیتهای مازاد اروپا در این زمینه به دو نقطه جغرافیایی محدود میشود که شامل موارد زیر است:
1. آمریکایلاتین (ونزوئلا)
نگاه اروپا به آمریکایلاتین صرفا در کشور ونزوئلا منحصر میشود. این کشور دارای بیشترین ذخایر نفت جهان است اما بهدلیل تحریمها و همچنین هزینه بالای استخراج این ماده در ونزوئلا، میزان تولید نفت در این کشور چندان زیاد نیست. با این حال همین ظرفیت اندک نیز بهدلیل تحریم صادرات نفت ونزوئلا توسط آمریکا قابلیت ارسال به بازارهای جهانی را نداشت. از اینرو علیرغم تولید پایین، ونزوئلا بهدلیل تحریمها دارای ظرفیت مازاد تولید است. در هفتههایی آمریکا به درخواست اروپا به این قاره اجازه داده از ونزوئلا نفت وارد کند. ونزوئلا نیز با توجه به نفت سنگین خود که پالایش آن بسیار مشکل و هزینهبر است با خرید نفت و میعانات گازی از ایران و مخلوطکردن آن با نفت خود، نفت خود را قابل پالایش ساخته و به اروپا صادر میکند.
2. غرب آسیا
نقطه دومی که اروپا به آن چشم دارد غرب آسیاست که دربرگیرنده چند حوزه دارای ظرفیت مازاد است. اروپا در این منطقه بهطور ویژه با 4نقطه روبهرو است.
1.2 ایران
ایران بهدلیل تحریمهای آمریکا تا اندازهای از نقش و سهمش در بازارهای انرژی کاسته شده و هماکنون دارای ظرفیتهای استفادهنشده زیادی است که اروپا میتواند با خرید آنها انرژی خود را تامین کند.
2.2 دریای مدیترانه شرقی
منابع گازی مدیترانه میان ترکیه، قبرس، رژیمصهیونیستی، لبنان و روسیه واقع شدهاند. با این حال در بسیاری از این بخشها اکتشافات کماکان به مرحله استخراج نرسیده است. در این میان وضعیت فلسطیناشغالی و لبنان متفاوت است. عملیات برداشت در آبهای مرزی میان لبنان و رژیمصهیونیستی با سرعت بیشتری نسبت به دیگر میادین مورد مناقشه در دریای مدیترانه درحال پیشرفت است که اروپا امید دارد با خط لولهای به این قاره کشیده شود.
2.3 آذربایجان
آذربایجان تلاش دارد انرژی خود را از مسیر ترکیه یا حتی دریای سیاه به اروپا افزایش دهد. با این حال چنین کاری نیازمند ارتقای خط لولههای فعلی و تامین امنیت این خطوط است.
2.4 شمال عراق (اقلیم کردستان عراق)
دولت اقلیم کردستان عراق که سالها بهطور غیرقانونی دست به صادرات یکطرفه انرژی بدون اجازه دولت مرکزی این کشور زده است، قصد دارد با خط لولهای که از ترکیه عبور میکند گاز خود را به بازارهای اروپا صادر کند.
اروپا در هر چهار نقطه موجود در غرب آسیا و حتی تکنقطه موجود در آمریکایلاتین نیازمند اجازه محور مقاومت برای استفاده از انرژیهای موجود در آنهاست. نفت صادراتی ونزوئلا به اروپا در ترکیب با نفت ایران قابل پالایش میشود. درسوی دیگر منابع انرژی ایران در خاورمیانه بهطور مستقیم تحت تسلط دولت تهران هستند. سه نقطه دیگر موجود در غرب آسیا نیز برداشت و انتقال انرژی از آنها نیازمند کسب اجازه از محور مقاومت است. میادین گازی رژیمصهیونیستی بهویژه در اطراف میدان کاریش که به لبنان تعلق دارد توسط گروههای مقاومت لبنان تهدید شده است. میادین گاز موجود در شمال عراق که تحت تسلط اقلیم کردستان عراق هستند زیر آتش حملات راکتی قرار داشته و روز شنبه نیز حشدالشعبی بههمراه ارتش عراق بهدنبال آزادسازی یکی از این میادین بودند. آذربایجان نیز بهدلیل برقراری روابط نزدیک با رژیمصهیونیستی مورد تهدید قرار دارد و بهدلیل وجود این تهدیدات که در مرز عملیشدن هستند، برای صادرات انرژی بیشتر به اروپا قابل اتکا نیست. از اینرو اروپا میداند برای استفاده از ظرفیت مازاد انرژی جهان راهی جز هماهنگی با ایران ندارد. از اینرو جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتجادیه اروپا شنبهشب با سفر به تهران حامل پیشنهادهایی ازسوی کشورهای عضو برجام بود و سفرش نیز که شامل دیدار با وزیر امور خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، منجر به برقراری دوباره مذاکرات برجام شد.