سازمان اوج چگونه از وسط معرکه سیاست و جامعه قصه می‌سازد
اوج یک نهاد حاکمیتی بود که در عرصه فرهنگ و هنر به‌صورتی آشکارا ایدئولوژیک ورود کرد و مشکل خیلی‌ها در اصل همین بود. این سازمان اما کم‌کم وارد فعالیت سینمایی هم شد و تولیدات درخشانی عرضه کرد. طبیعتا با این فعالیت‌ها هم مخالفت‌هایی صورت گرفت اما معدل کیفی آثار سینمایی اوج به‌واقع بالا بود.
  • ۱۴۰۱-۰۴-۰۵ - ۰۵:۲۰
  • 00
سازمان اوج چگونه از وسط معرکه سیاست و جامعه قصه می‌سازد
علیه عافیت‌طلبی
میلاد جلیل زادهخبرنگار

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگارگروه فرهنگ: سازمان فرهنگی،‌هنری اوج از بحث‌برانگیزترین نهادهای فرهنگی و هنری ایران در دهه۹۰ بود. خیلی‌ها نامش را بار اول در گرماگرم مذاکرات منتهی به برجام شنیدند؛ جایی که بیلبوردهای «صداقت آمریکایی» صدای خیلی‌ها را درآورد. آن روزها امید زیادی به فرجام این مذاکرات وجود داشت و هشدارهای سازمان جدیدالتاسیسی که در تابلوهای گرافیک نمود پیدا کرده بود، کام این امیدواران را تلخ می‌کرد. گذشت‌وگذشت و بالاخره بدعهدی طرف آمریکایی هم هویدا شد؛ اما ظاهرا آن تلخی در کام عده‌ای همچنان باقی ماند و آن بدبینی تداوم پیدا کرد. اوج یک نهاد حاکمیتی بود که در عرصه فرهنگ و هنر به‌صورتی آشکارا ایدئولوژیک ورود کرد و مشکل خیلی‌ها در اصل همین بود. این سازمان اما کم‌کم وارد فعالیت سینمایی هم شد و تولیدات درخشانی عرضه کرد. طبیعتا با این فعالیت‌ها هم مخالفت‌هایی صورت گرفت اما معدل کیفی آثار سینمایی اوج به‌واقع بالا بود. اوج در دوره‌ای وارد فعالیت‌های سینمایی شد که شعار خصوصی‌شدن سینما از در و دیوار می‌بارید. چرخه صنعتی سینمای ایران معیوب شده بود و کسی به‌راحتی نمی‌توانست در این چرخه فیلم بسازد و به‌صرفه و سود اقتصادی برسد اما تاکیدات بیشتر شونده و زیاد از حدی که روی حضور بخش خصوصی می‌شدند، قرار بود روزنه ورود پول‌های مشکوک را باز کند. منبع این پول‌ها هم به بیت‌المال وصل بود اما نه به شکل تمیز و سالم. در این میان اوج را متهم کردند که رودرروی سینمای خصوصی و مستقل، یک سینمای حاکمیتی و ایدئولوژیک قرار داده است. مدت‌ها گذشت تا اینکه ادعای سینمای خصوصی هم معنای واقعی‌اش را فاش کرد. اینها اما همچنان باعث نشد که منتقدان دیروز اوج به شکل علنی از مواضع‌شان گردش کنند؛ هرچند شاید دیگر آن جو مقداری سبک‌تر و خوشبینی‌های بیشتری نسبت به اوج ایجاد شده باشد. چند فیلم ضعیف هم بین تولیدات اوج به چشم می‌خورند که عموما با کارگردان‌هایشان همکاری مجدد صورت نگرفت، اما به‌طور کلی این سازمان سینمایی به‌لحاظ کیفیت کارها برجسته و جالب‌توجه کار کرده است. اوج معمولا فیلم‌هایی می‌سازد که اگر خودش سراغ‌شان نمی‌رفت، معلوم نبود شخص یا نهاد دیگری از آن سراغ بگیرد. موضوعات سیاسی-تاریخی و سیاسی-امنیتی از این قبیل هستند. آثار متعددی در حوزه دفاع‌مقدس هم در اوج ساخته شده‌اند که البته این را نمی‌شود فعالیت اختصاصی این نهاد دانست؛ با این حال باید دقت کنیم که تولیدات دفاع‌مقدسی اوج در دوره کم‌کاری تمام نهادهای دیگر انجام شد و اگر نبود حضور اوج، امکان داشت که انقطاعی بین تولیدات این حوزه در دوران هشت‌ساله گذشته رخ دهد. در میان افرادی که اوج با آنها همکاری داشته، دو گروه را می‌توان برجسته‌تر دید و همکاری با آنها را خصوصیت کلی این سازمان دانست. گروه اول فیلمسازان مطرحی هستند که جذب این سازمان شدند و آثار جالب‌توجهی تولید کردند. ابراهیم حاتمی‌کیا و بهرام توکلی از آن جمله‌اند. دسته دوم فیلم‌اولی‌هایی هستند که با اوج شروع کردند، از محمدحسین مهدویان تا امیرعباس ربیعی، حسین دارابی، مهدی جعفری و سیاوش سرمدی، نمونه‌های متعددی را می‌توان در این دسته یافت. اگر اوج نبود، آیا «ایستاده در غبار» می‌توانست در بخش خصوصی ساخته شود و اساسا تجربه این نوع از فیلمسازی به سینمای ایران برسد؟ «لباس شخصی»، «مصلحت» و «منصور» هم مشمول همین قاعده‌اند. ریسک رفتن به‌سراغ چنین موضوعاتی هم ممکن است بالا باشد و سینمای خصوصی و بازاری به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند طرف‌شان برود چون اولا دغدغه‌اش را ندارد، ثانیا توان آن را ندارد و عموما در این فضا نیست و ثالثا اگر سینمای غیردولتی بخواهد سراغ موضوعاتی برود که هزینه‌هایی مثل توقیف چندساله را در پی دارند، ترجیح می‌دهد اینها موضوعاتی باشند که مورد پسند جریان روشنفکری و جشنواره‌های خارجی باشند، نه ایده‌هایی مثل «لباس شخصی» و «مصلحت». از این‌رو اوج باعث می‌شود خیلی از موضوعات و ایده‌ها از مظلومیت خارج شوند و به آنها پرداخته شود؛ موضوعاتی که اتفاقا گاهی برچسب حکومتی خورده‌اند اما درواقع رفتن به‌سراغ‌شان هزینه‌زا است. اوج غیر از سینمای داستانی، در مستندسازی و سریال‌سازی هم فعالیت‌هایی داشته است که اکثرا توانستند به کیفیت کارهای داستانی‌اش کمک کنند. مثلا تعداد قابل‌توجهی از فیلم‌اولی‌های اوج قبلا مستندساز بوده‌اند. با این حال سال۱۴۰۰، سال حضور کمرنگ‌تر اوج در سینما بود. این سازمان چند فیلم اکران‌نشده داشت و گمانه‌ها به این سمت می‌رفت که اوج تا تمام آنها را به نمایش درنیاورده، قصد فعالیت جدید سینمایی ندارد؛ اما در سال۱۴۰۱ حضور مجدد و پررنگی از این نهاد در سینمای ایران وعده داده شد. فجر چهل‌ویکم پر خواهد بود از تولیدات اوج با مضامین شورانگیز و حساس و جنجالی. یک سینمای جدی که فارغ از بحث‌های تکنیکی معمول راجع‌به قاب‌بندی و منطق روایی و امثال اینها، می‌توان بحث‌های مستوفایی درباره مضامین آنها هم انجام داد. اوج سال گذشته در جشنواره فجر حضور نداشت. البته آنها با یک فیلم به‌نام «مسیح پسر مریم» داوطلب حضور در این رویداد بودند اما این فیلم هم به فهرست توقیفی‌های سازمان سینمایی اوج پیوست. حالا باید منتظر بود و دید که در فجر چهل‌ویکم، نوع تعامل سازمان سینمایی وزارت ارشاد با سازمان سینمایی اوج چگونه خواهد بود.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰