مریم مطهریراد، خبرنگار: «صبح شام» روایتی از بحران سوریه در قالب خاطرات است که به قلم حسین امیرعبداللهیان در چهار بخش نوشته و تنظیم شده است.
حسین امیرعبداللهیان با پشتوانه 20 سال سوابق اجرایی در حیطه روابط بینالملل، امروز در جایگاه وزیر امور خارجه دولت سیزدهم ایفای نقش میکند. وی پیش از تدوین کتاب خاطرات «صبح شام» تالیفات دیگری به چاپ رسانده است؛ ازجمله «ناکارآمدی طرح خاورمیانه بزرگ»، «دموکراسی متعارض ایالاتمتحده آمریکا در عراق جدید» و «استراتژیهای دوگانه».
امیرعبداللهیان پرتنشترین دوره کاری خود را در دوران معاونتش در روابط با عربستان سعودی بعد از حادثه اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه و عدالتخواه عربستان عنوان میکند. در این حادثه عربستان که از روند مذاکرات هستهای ناراحت بود، سعی در ایجاد تنش علیه ایران میکند تا جاییکه رابطه سیاسی و دیپلماتیک دو کشور بهکل قطع میشود. البته پیش از اعدام شیخ نمر موارد متعددی اسباب دلخوری مردم و مسئولان شده بود که نمونهاش فاجعه منا و شهادت 460 تن از حجاج ایرانی در حج تمتع و تهدید دو نوجوان ایرانی به تجاوز جنسی در فرودگاه از سوی پلیس سعودی و نهایتا اعدام شیخ نمر بود که نشان میداد آلسعود با هدف جلبنظر آمریکا پیش میرود. امیرعبداللهیان در پاورقی صفحه بیستوسه کتاب مورد بررسی، توضیح میدهد که چطور در تماسهای مستمر با معاون امنیتی - نظامی وزارت کشور و سفیر وقت ایران در ریاض برای مدیریت اوضاع تلاش کرده است.
در بخش اول این کتاب، نویسنده با اشاره به وقایع زنجیرهای که از تونس جرقه خورد و به مصر و دیگر کشورهای عربی رسید، توضیح میدهد چطور جنس این اتفاقات که به بیداری اسلامی و بهار عربی معروف شد، با آنچه در سوریه رخ داد، متفاوت است. اینکه چه کشورهایی در پشتپرده این حوادث نقش بازی میکنند و ایران کجای این ماجراست در روند روایت بهتدریج و با حوصله تعریف میشود.
وی در بحث بیداری اسلامی و جهان عرب توضیح میدهد واقعیت تحولی که اتفاق افتاد و بعدها سرکوب شد ولی از بین نرفت، بیداری اسلامی بود نه بهار عربی! وی بهار عربی را عنوانی تصنعی برای این اتفاق مهم در تاریخ سیاسی - اجتماعی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا مطرح کرد. همچنین مصر را یکی از کشورهای اثرگذار منطقه معرفی میکند که هر حرکتی در این کشور منجر به تاثیری تصاعدی در کشورهای اطرافش خواهد شد. در این کتاب از ویژگی مشترک قیامها در منطقه گفته میشود و اینکه چگونه از طریق فضای مجازی اطلاعرسانی میشد و همه اجتماعات در میادین بزرگ پایتختها بود؛ اما تاکید امیرعبداللهیان در این کتاب توضیح تفاوت شکل اتفاقات سوریه نسبت به آنچه در منطقه رخ داد، است.
بخش اول کتاب، به تفسیر توضیح میدهد چرا قیام در سوریه منجر به مسیر انحرافی و جنگ طولانی و تروریستی شد. حرکت بحرین و سوریه را متفاوت عنوان میکند و از دخالت سیستم امنیتی و نظامی عربستان سعودی میگوید و ترس این کشور از تاثیر امواج اعتراضی در عربستان که البته امارات، مراکش و اردن هم این نگرانی را داشتند.
امیرعبداللهیان همه را میگوید تا برسد به اینجا که چطور فرآیند بیداری اسلامی و نفوذ معنوی انقلاب ایران در منطقه که باعث تقویت محور مقاومت میشد، رژیمصهیونیستی و همپیمانانش را نگران کرد. آنها که از قدرتگرفتن اخوانالمسلمین در مصر و گرایش ایدئولوژیک حماس در غزه هراس داشتند، میکوشند با مهندسی معکوس جلوی این جریانات را بگیرند. رژیمصهیونیستی و آمریکا بعد از ناکامی در حمله به غزه متوجه میشوند اگر بتوانند ثبات سوریه را به هم بزنند و خط ارتباطی مقاومت را قطع کنند موازنه قوا در منطقه تغییر خواهد کرد. بهزعم و تحلیل آنها نتیجه این حساب کتاب، سقوط بشار اسد بود. با این سقوط هرگونه کمک لجستیک از سوریه بهسوی خطوط مقدم مقاومت بسته و تهدیدات از سمت بلندیهای جولان رفع میشد. از طرفی بدون رقیب بودن حزب بعث و جای خالی چندصدایی در سوریه باعث بالاگرفتن اعتراضات مردمی شده بود که در اینجا رسانههایی مثل الجزیره و العربیه از فرصت استفاده کرده و نقشآفرینی میکنند. از همینجاست که ایجاد ناامنی در ایران و اطراف شروع و بحث اینکه ایران به سمت سلاح هستهای میرود بهشدت مطرح میشود و همینجا لحظه روایت کتاب «صبح شام» است.
از اینجاست که تعریف میکند چطور پیام داعش به دست سفارتخانهها میرسد و اعلام میکند که ما بهزودی وارد بغداد میشویم. داعش خود را گروه آزادیبخش معرفی میکند که میخواهد اهل سنت عراق را که گرفتار و گروگان شیعیان شدهاند، نجات دهد و حکومت را که حق اهل سنت است به آنها برگرداند. اینجاست که آمریکا و متحدانش خواستار کنارهگیری نوریالمالکی میشوند.
در این کتاب عنوان میشود چطور فشار آمریکا و داعش در عراق باهم هماهنگ و نزدیک و همزمان بود آنطور که انگار هرکدام در این طرح وظیفهای را به عهده گرفته بودند. آمریکا در سطح سیاسی و امنیتی و داعش در سطح میدانی! و آمریکا با داشتن پستهای مهم در سازمان ملل بهراحتی اوضاع را براساس میل خود پیش میبرد.
آنچه در این کتاب بسیار حائزاهمیت است، مربوط به پاورقیها میشود. درواقع بخش مهم خاطرهگویی در این کتاب به پاورقیها برمیگردد. در پاورقی صفحه صدوپنجاه میخوانیم: «بعید میدانم مجموع کمکهای انسانی ما، با احتساب نفت و سوختی که در زمستان به سوریه فرستادیم، رقم زیادی باشد. البته همانطور که گفته شد، چون دولت سوریه نمیتوانست مبلغ نفت ارسالی را بهصورت نقد پرداخت کند، مابهازاهایی را تعریف کرد. توافق آن هم بین دولتهای دو کشور امضا شد. به هرحال، ما نمیتوانیم کمکهای سوریه در دوران جنگ صدام علیه ایران را فراموش کنیم.»
در ادامه بخش اول، امیرعبداللهیان توضیح میدهد انگیزههای اقتصادی، نظامی و امنیتی چطور باعث غارت ثروت ملتهای منطقه توسط نظام سرمایهداری آمریکا شد. لشکرکشی آمریکا به افغانستان و عراق و تلاش برای تصاحب سوریه، چشمداشت به طلایی به نام تریاک در افغانستان، ذخیره نفت عراق و گاز سوریه، کار را به جایی رساند که این کشور بخواهد با ترویج دموکراسی سر از کار دولتها دربیاورد.
نویسنده، مباحث مربوط به تغییر نظام به سمت دموکراسی در کشورهای عربی را بهانهای میداند برای آمریکا تا از نظام سیاسی و اتفاقات درونی آنها سر دربیاورد و بتواند به راحتی به حریم آنها دستدرازی کند. مدیریت بحران را در این کشورها بهنفع خود تغییر دهد و کشورها را نیازمند به خود بار بیاورد تا برای کوچکترین بحث امنیتی به آمریکا محتاج باشند.
نویسنده در اوایل کتاب به تفاوت اعتراضها در سوریه و چگونگی ورود تروریستهای خارجی درکنار برخی نیروهای جدا شده ارتش سوریه که از طرف ترکیه، قطر و عربستان بهعنوان معارض بشار اسد حمایت میشدند، میپردازد. در اینجا توضیح میدهد چطور مدل اعتراضاتی که در سایر کشورها بهطور طبیعی شکل گرفت در سوریه به صورت مهندسیشده اداره میشود. راوی از ورود ترکیه و قطر به مذاکرات با تهران میگوید و ارائه طرح چهارمادهای ایران بهعنوان تنها طرح دیپلماتیک بین طرحهای نظامی که منجر به تشکیل اجلاس تهران شد. امیرعبداللهیان که اداره این اجلاس را به عهده داشته، جو را بسیار متشنج توصیف میکند و علت آن را دعواهای تعصبی و جدی عربی عنوان میکند. وی همچنین از نقش پررنگ و مفید صالحی وزیرخارجه وقت میگوید و اینکه چگونه تلاشها به توافق بین معارضین و تصویب طرح ایران در شورای امنیت رسید. امیرعبداللهیان همکاری جان کری در تصویب این قطعنامه را نیاز آمریکا برای مذاکرات برجام عنوان میکند.
از اینجا به بعد، راوی خاطرات «صبح شام»، به شکل مبسوط و روشن به موضع کشورهای اطراف سوریه درمورد این کشور میپردازد و پیش از آن از همدستی رژیمصهیونیستی و تروریستها میگوید و اینکه چرا ایران، سوریه را به اصلاحات تشویق نکرد؛ همچنین از منافع کشورهای درگیر در بحران سوریه میگوید که رأس آنها عربستان سعودی است و پس از آن قطر، کویت، ترکیه با موضع دوگانه، لبنان، حماس و مصر (با بالا و پایینی که در انقلاب داخلی خود داشت بالارفتن مرسی و پایین آمدنش توسط سیسی کنار همه مسائلی که پیشرویش بود.)
پس از این بررسی نویسنده به کشورهای اسکاندیناوی و آلمان میرسد و اشاره دارد به اینکه بین اروپاییها کشوری که نقش سازنده، ایفا کرد آلمان بود؛ چراکه آلمانیها میدیدند چطور داعش درحالی که هنوز نتوانسته قدرتش را تثبیت کند، اروپا را ناامن کرده است. عبداللهیان اشاره میکند که درنهایت، سیاست آلمان حفظ ارتباط با معارضین سوری معتقد به راهحل سیاسی بود و از سقوط بشار اسد حمایت نکرد. در این بین اشارهای هم به ایتالیا و مواضع مشابهش با آلمان میشود.
راوی در ادامه به مواضع متفاوت روسیه به اجمال میپردازد و میگوید چطور تحولات اوکراین و اختلافات آمریکا و غرب با این کشور بر سر شبهجزیره کریمه منجر به تحریم این کشور شد. در اینجا نویسنده به نقش واسطهای ایران بین سوریه و روسیه میپردازد و اقداماتی که برای تغییر نظر روسها موثر افتاد. همچنین دیدار پوتین با مقاممعظمرهبری و هماهنگیهای میدانی سردار سلیمانی برای مبارزه با تروریسم، عنوان میشود. با اینکه نویسنده به اختصار به روابط روسیه با غربیها بهعنوان یکی از اعضای پنجگانه شورای امنیت و متقابلا روابط روسیه با ایران و کشورهای منطقه میپردازد اما همین مقدار برای دریافت اوضاع تا حدی کفایت میکند.
امیرعبداللهیان گذشته از تاثیر ایران چند عامل را در تغییر موضع روسها موثر میداند. دلایلی که اینجا برای حمایت روسیه از سوریه در کتاب آمده قابل توجه و خواندنی است؛ ضمن اینکه راوی در این بحث به رفتارشناسی کشورها بهویژه روسیه و آمریکا در روند این جریان میپردازد. در این بین بازی هرکدام از کشورها رو میشود. آمریکا و بازی تکراری سلاح شیمیایی که البته توسط ایران و متحدانش خنثی میشود؛ همچنین بازی چین و روند مذاکرات با این کشور توضیح داده میشود.
امیرعبداللهیان کار بزرگ ایران در سوریه را با فاکتور گرفتن از خیلی کمکهای انساندوستانه اینطور عنوان کرد: «کار بزرگی که ما در این سالها انجام دادیم حمایت سیاسی از نظام و مردم سوریه و کمک به مبارزه با تروریستها و تقویت روند سیاسی در سوریه بود... کمک بلاعوض ایران به سوریه دور از واقعیت است.»
راوی در بخش دوم کتاب، یادداشتهایی را که تلاشهای دیپلماتیک و سفرهای مرتبط با تحولات منطقه را نشان میدهد آورده است. از سفر کوفی عنان به تهران در تیرماه 1391 تا نشستهای پشت هم با معارضین و دیدار با روسا و نمایندگان کشورها برای تعدیل اوضاع متشنج سوریه و رسیدن به وضعیت امنی که منطقه را از بحران بیرون بیاورد.
بخش سوم کتاب نیز به معرفی سردار سلیمانی و نقش ایشان در امنیت پایدار منطقه بهویژه برای ایران و همچنین حضور پررنگ وی در روند مذاکرات سوریه و عراق میپردازد. راوی در این بخش قاسم سلیمانی را ژنرالی با برند بینالمللی معرفی میکند و توضیح میدهد چطور هیاتهای خارجی به نقش سردار سلیمانی در مبارزه با داعش اعتراف میکردند. درنهایت این بخش به چگونگی و چرایی شهادت قاسم سلیمانی میپردازد و حمله تلافیجویانه ایران علیه پایگاه عینالاسد که ترس و واهمه آمریکاییها را برانگیخت.
بحث مهم امیرعبداللهیان در بخش سوم، تاکید روی استراتژی سردار سلیمانی بر پیوستگی مسائل سیاسی و نظامی است. آخرین مبحث بخش سوم تغییر اوضاع متاثر از اقدامات و شهادت سردار سلیمانی را مورد بررسی قرار میدهد و نشان میدهد چطور موازنه سیاسی به ضرر آمریکا و صهیونیستها تغییر کرد.
بخش چهارم و درواقع بخش آخر این کتاب اسناد و تصاویری است که در روند مذاکرات و نشستهای متعدد سوریه با اشخاص تاثیرگذار گرفته شده است.
به هر ترتیب کلیت کتاب با زبان ساده و روان روایت میشود. کتاب گرچه خاطرات است ولی بعضا به تحلیل و تفسیر حوادث و اتفاقات میپردازد و کمتر به جزئیات وارد میشود؛ درحالیکه اتفاقاتی وجود دارد که لازم است راوی به واکاوی بپردازد ولی از روی آن عبور کرده است. شاید در آینده و با گذر زمان به توضیح و تفسیر بیشتر در برخی مباحث بپردازد.
همانطور که در متن گزارش گفته شد پاورقیها در این کتاب نقش مهمی بازی میکنند و گاهی جزئیاتی که انتظار میرود در متن بیاید در پاورقی آمده است.
خواننده پس از پایان کتاب «صبح شام» جواب بسیاری از سوالاتش را خواهد یافت؛ ازجمله اینکه چرا ایران باید در سوریه و عراق و بهطورکلی اتفاقاتی که در منطقه میافتد، وقت، نیرو و هزینه بگذارد؟
امیرعبداللهیان کتاب خاطرات «صبح شام» را به سردار سلیمانی و شهدای طریق حق تقدیم کرده است.