میلاد جلیلزاده، خبرنگارگروه فرهنگ: فرمولهایی که برای دیدهشدن و مطرحشدن فیلمی مثل «برادران لیلا» استفاده میشود، تقریبا در ایران برای همه لو رفته و حتی کلیشه شده است. داستانی را روایت میکنید که جامعه ایران را پدرسالار و به شکل ساختاری زنستیز نمایش میدهد. همان توسعهنیافتگی ذهن شرقی که فستیوالهای غربی دوست دارند بهعنوان اصل مسلم، موردتکرار و تاکید قرار بگیرد سرمایه فیلم هم باید از جایی تامین شود که با انگیزههای بازاری وارد پروژه نشده باشند. چون شرط حیات و فروش این نوع فیلمها به همین سروصداهایی است که به پا میکنند. از همینرو تولیدکنندگان فیلم بیشتر از اینکه فیلمشان بفروشد، مشتاق هستند که پرفروش و پرمخاطب به نظر برسند. چند مورد از این نوع فیلمها هم در خارج از کشور خوب فروختند که البته معلوم نیست بهره آن به عوامل داخلیاش رسیده باشد و اگر هم رسیده باشد، همین که یک فیلمساز ایرانی با نمایش تصویری تحقیرآمیز از کشورش به سود مالی برسد، عنوانی جز وطنفروشی را برای او به ارمغان نمیآورد و این نمیتواند مایه افتخار آن شخص باشد؛ چه رسد به سینمای ایران و از این جهت، حامیان آن پروژه یکی از اهداف اصلیشان که تاثیرگذاری روی افکار عمومی داخل ایران و جهتدهی به آنها بوده، لااقل بهطور کامل نمیرسد.
اگرچه این فرمولها لو رفتهاند و حتی کلیشه شدهاند و حتی در پیوست آنها تمام حواشی و اظهارنظرهای شاذ عوامل فیلم در فستیوال کن هم فرمولهای ثانویهای برای مطرحشدن فیلم ارزیابی میشوند که جای ارزشگذاری هنری را با حاشیهسازیهای بیسود و گاه مضر عوض میکنند و همینها هم فرمولهای لورفته و کلیشهشدهای برای مخاطب ایرانی هستند؛ اما هنوز به بخشی از این فرآیند درست و دقیق توجه نشده است؛ بخشی که گره اصلی کار در آنجاست. قضیه به نوعی مینگذاری حساس و مخرب در دولت قبل برمیگردد که در مسیر مجریان جدید سازمان سینمایی قرار گرفته است.
فیلم را ابتدا باید داخل ایران نمایش میدادند و پروانه نمایش میگرفت و پس از آن به تور جشنوارهایاش میرفت. این سنتی است که از ابتدای جدی شدن سینمای جشنوارهای در ایران وجود داشت اما در دولت قبل، اتفاقات به نوع دیگری رقم خورد. فیلمها مستقیما به فستیوالهای خارجی میرفتند و جایزه میگرفتند و بعد، همین حضور و همین جایزه، اهرم فشاری میشد که نهتنها بدون کوچکترین فیلتری در داخل ایران اکران شوند، بلکه حتی بهترین فصل اکران و بیشترین تعداد سالنها را به دست بیاورند. این روند حاصل آسانگیری و کمتوجهی دولت قبل نبود؛ بلکه با سیاستهای کلیشان در حوزه فرهنگ سازگاری داشت، اما چنین دوره استثنایی و این روند فراقانونی و فراساختاری را نمیتوان به تمام ادوار مدیریتی سینما در ایران تعمیم داد.
تهیهکننده «برادران لیلا» هم هنوز در همان حالوهوای سیاستگذاری قبلی فکر میکرد که دست به چنین رفتاری زد و فیلمش را بدون نمایش در داخل کشور، حتی برای مسئولان سازمان سینمایی به جشنواره کن فرستاد. جواد نوروزبیگی در اینباره میگوید: «براساس سنوات گذشته که تا دولت قبل هم روال عادی بود، فیلم بعد از مونتاژ اولیه به خارج از کشور فرستاده شد و هم موردتوجه پخشکننده خارجی قرار گرفت و هم در جشنواره کن پذیرفته شد. مدیریت جدید سینما البته معتقد است در گذشته قانون رعایت نشده و هر فیلمی برای نمایش در خارج از کشور حتما باید پروانه نمایش بگیرد و ما هم این نکته را قبول داریم ولی این فیلم در دولت قبل پروانه ساخت گرفت و نمایشش به دولت جدید رسید و ما هم طبق همان روال مرسوم گذشته عمل کردیم و از مدیران سینمایی خواهش میکنم اجازه دهند فیلم مسیر خودش را برود.» البته این عبارت نوروزبیگی به وضوح غلط است که میگوید (براساس سنوات گذشته که تا دولت قبل هم روال عادی بود.) این روال، تا قبل از دولت پیشین به این شکل نبود و بدعت مدیران سازمان سینمایی در دوره قبل بهحساب میآید. اصولا نوروزبیگی از دهه هشتاد، آن هم با جنس دیگری از فیلمها، وارد سینما شده و «برادران لیلا» اولین فیلم جدی او در فضای جشنوارهای است. حالا اما ادامه همان فرمول نخنما و کلیشهشده که بعضی از فیلمها برای دیدهشدن در ایران طی میکنند، نشان دادن فیلم برادران لیلا بهعنوان قربانی سانسور است. این فیلم تخلف کرده و بدون اخذ پروانه نمایش به فستیوالی خارجی رفته است. برخورد با این تخلف به توقیف فیلم ربطی ندارد. در ادامه، صاحبان این فیلم آن را به فستیوال دیگری هم فرستادند و ظاهرا قرار است تور جشنوارهایاش را پس از آن هم ادامه بدهد. برخورد با تخلفات بعدی هم همچنان به توقیف فیلم ربطی ندارد. عوامل برادران لیلا در نشست خبری جشنواره کن اظهارنظرهایی کردند که نهتنها مطابق توقع و انتظار مردم ایران بابت رسیدن صدای مظلومیتشان به جهان غرب نبود، بلکه حتی خنجری آختهتر در کتف خسته آنها فرو کرد. این هم ربطی به توقیف فیلم ندارد و شاید حتی محمل قانونی دقیقی برای برخورد با آن وجود نداشته باشد. یعنی بیشتر میشود نسبت به آن گلهمند بود تا اینکه برخورد شود. پس بحث توقیف فیلم برادران لیلا چیست؟ تقریبا هیچ. از سوی سازمان سینمایی هیچجا چنین عنوانی بهطور رسمی نیامده و موضوع توقیف فیلم به جز در تیتر رسانهها و اظهارنظرهای پر از عجز و لابه عوامل فیلم، در جای دیگری طرح نشده و وجود خارجی ندارد.
«فیلم برادران لیلا بهدلیل تخلفات آگاهانه و رفتار مغایر با قوانین و مقررات تا اطلاع ثانوی و تا رفع موانع ایجادشده، صلاحیت اخذ پروانه نمایش را نخواهد داشت.» این بخش نهایی و بهعبارتی اصلیترین بخش در بیانیهای است که سازمان سینمایی ۳۱ خردادماه ۱۴۰۱، در واکنش به دومین حضور جشنوارهای برادران لیلا منتشر کرد. «برادران لیلا» قرار است به جشنواره مونیخ برود؛ حال آنکه قبل از آن هم برخلاف مقررات سازمان سینمایی و پیش از اخذ پروانه نمایش، به جشنواره کن رفته بود. این تخلف با ارسال فیلم به مونیخ باز هم درحال تکرار است و بیانیه سازمان سینمایی در همین راستا منتشر شده است. رسانهها اما تیتر زدند که (برادران لیلا توقیف شد). بعضی با تاکید بیشتر اینگونه تیتر زدند که «برادران لیلا رسما توقیف شد»، درحالیکه اساسا چنین موضوعی صحت نداشت. یزدان عشیری، مدیر روابطعمومی سازمان سینمایی در این رابطه به «فرهیختگان» میگوید: «اصلا بحث توقیف در بیانیه سازمان سینمایی مطرح نیست؛ بلکه گفته شده این فیلم، شرایط اخذ مجوز را تا اطلاع ثانوی کسب نکرده است. دقیقا براساس همان بندهایی که در اطلاعیه اشاره شده، بیشتر روی تخلف و تخطی فیلم تاکید شده است.»
اعلام مدیر روابطعمومی سازمان سینمایی نهتنها تکذیب تیتر اکثر رسانهها بود، بلکه به نوعی تکذیب تمام اظهارنظرهای گوناگونی بود که طی این مدت درباره توقیف فیلم یا هر نوع برخوردی با آن مطرح شده بود. پیش از این هم روحالله سهرابی، مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم گفته بود: «متاسفانه این فیلم در دام حاشیههای خودساخته زیادی افتاد به نحوی که ارگانهای دیگر که وظایفی فراسازمانی داشتند نیز ناچار وارد ماجرا شده و تصمیمات سختی درباره آن گرفتند.» سهرابی در ادامه میگوید: «اکنون دیگر اکران فیلم برادران لیلا در اختیار سازمان سینمایی نیست و امیدوارم تلاش تهیهکننده و دستاندرکاران فیلم برای بازگرداندن آن به مسیر طبیعی اکران با موفقیت همراه باشد.» اما حالا تمام این گمانهها و اخبار با اعلام سازمان سینمایی کنار میروند. این البته به معنای آن نیست که تخلف برادران لیلا نیازمند برخورد نباشد. بااینحال شایسته به نظر نمیرسد که هر نوع برخورد با این فیلم برای کمپین تبلیغاتی آن دوپینگ دستوپا کند؛ چراکه یکی از صدماتی که سینمای ایران در سالهای اخیر خورده، بهدلیل کنار رفتن معیارهای هنری و تجاری و در اولویت قرار گرفتن حواشی اینچنینی بهعنوان عامل دیدهشدن آثار بوده است. توقیفی که هیچ ضرری به فیلم برادران لیلا نزند و هم در داخل به مطرحتر شدن آن کمک کند و هم در خارج از کشور به تور جشنوارهای آن یاری برساند و درنهایت فروش خارجی فیلم را تقویت کند، بیشتر از آنکه شکل جریمه و تنبیه داشته باشد، در پازل سازندگان فیلم قرار میگیرد و تخلفاتشان را طوری فرموله میکند که برایشان منافعی هم داشته باشد. فراهم آوردن امکان مظلومنمایی برای عوامل متخلف یک فیلم و قهرمانسازی از آنها طبیعتا چیزی است که به جای تنبیه، خرسندشان خواهد کرد. اگر این فیلم قرار است اکران شود که به احتمال بسیار قوی همینطور خواهد بود، بهتر است این اتفاق بدون اینکه هزینهای به لحاظ تبلیغاتی بر سازمان سینمایی و سایر نهادهای نظارتی تحمیل کند، رخ بدهد. اطلاعیه سازمان سینمایی میتوانست در همین راستا ارزیابی شود اما تیتر رسانهها بهسمت تندتر کردن فضا رفت. شاید این تلقی به سابقهای که بهطورکلی از یکسری نهادهای نظارتی در ذهن مخاطبان وجود داشت، ربط داشته باشد؛ اما بههرحال صحیح نیست.