

اگر جواب نمیدادم مجلس متشنج میشد.
خبر رسید که امام راحل در ملاقات علمای مازندران مطالب مهمی علیه ملیگرایان و بنیصدر گفتهاند. جبهه ملی و گروهکهای محارب اعلان راهپیمایی علیه حکومت کرده بودند و امام با این بیانات باعث شدند که جرأت آمدن به خیابان را نکنند و در عوض مردم حزباللهی به خیابانها ریختند و شعارهای تند مبنیبر عزل و محاکمه و اعدام بنیصدر و ملیگرایان دادند. بیش از 500 هزار نفر بدون مقدمه در خیابانها جمع شدند و تا غروب تظاهرات میکردند.
آخر وقت جمعیت عظیمی مقابل مجلس آمدند و خواستار ملاقات با من شدند. به ملاقاتشان رفتم. خیلی پرشور برخورد کردند و شعارهای جالبی داشتند و خواستار سلب کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس بودند. به آنها گفتم امضای 107 نفر نماینده به شما اطمینان میدهد که مجلس نظراتش با شما موافق است و با قدردانی از آنها خواستم متفرق شوند و در آخر با نظم و شعار پراکنده شدند.
نزدیک غروب صدای انفجار مهیبی آمد. بعدا معلوم شد در حیاط کاخ مسکن بنیصدر انفجار رخ داده. ممکن است کار خودشان باشد و ممکن است از مخالفانشان، بعدا روشن خواهد شد... شب در دادگستری جلسه مشورتی قوای سهگانه با سپاه و... بود که در کیفیت حرکت سیاسی و تبلیغات و دستگیری سران مخالفان محارب و مسائل روز تصمیمگیریهایی شد.
همچنین روزنامه کیهان در شرح وقایع عصر روز 25 خرداد نوشت: «مردم انقلابی و مبارز تهران، دیروز در اجتماعات پرشکوه خود و با حضور در صحنه، توطئه راهپیمایی را که از طرف جبهه ملی اعلام شده بود، خنثی کردند...
سرتاسر حدفاصل میدان فردوسی تا میدان انقلاب مملو از جمعیت بود. ملت یکصدا فریاد میزدند: «فرمانده کل قوا خمینی، سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن، لبیک لبیک یا امام، حزبالله پیشمرگ روحالله، مرگ بر بنیصدر... .» در پی اعلام راهپیمایی جبهه ملی که قرار بود ساعت چهار بعدازظهر همان روز از میدان فردوسی آغاز شود، گروه دیگری از مردم برای جلوگیری از برقراری این میتینگ در ساعات قبل از موعد تعیین شده در میدان فردوسی اجتماع کردند... جمعیت سپس مسیر خیابان انقلاب را به سوی میدان انقلاب و دانشگاه تهران در پیش گرفت و شعارهایی علیه جبههملی و بنیصدر سر داد.»
