فرشید طالبی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: نه ماگات به درد سپاهان می‌خورد نه کی‌روش
سوال من این است اگر این تیم‌ها بودجه‌شان کم شود نفعش برای کیست؟ پولش کجا می‌رود؟ دودش به چشم مردم می‌رود. کجا می‌توان با این هزینه‌ها پرچم کشور را به اهتزاز درآورد. یعنی دیگر کشورها نمی‌دانند یا نمی‌فهمند که برای ورزش هزینه می‌کنند؟
  • ۱۴۰۱-۰۳-۲۶ - ۰۳:۴۹
  • 00
فرشید طالبی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: نه ماگات به درد سپاهان می‌خورد نه کی‌روش
محرم جسارت نداشت ۱۰ بار استعفا داد
محرم جسارت نداشت ۱۰ بار استعفا داد

نیلوفر مژدهی، خبرنگار: سپاهان با نویدکیا سیر نزولی داشت. این تیم که بعد از دو سال همکاری با محرم نویدکیا نتوانست به قهرمانی برسد و همواره پشت تیم‌های استقلال و پرسپولیس قرار گرفت درنهایت به این همکاری پایان داد تا پروژه ظهور ستاره از دل سپاهان با شکست رو‌به‌رو شود. در این بین اما آنچه بیش از پیش به چشم می‌آید نوعی کودتا در تیم سپاهان است. این باشگاه که همواره از پیشتازان فصل نقل‌و‌انتقالات بود این بار برخلاف فصول قبل در سکوتی عجیب فرو رفته و ستاره‌های گرانقیمتش یکی پس از دیگری این تیم را ترک می‌کنند. بازیکنانی که سپاهان با تلاش زیاد و هزینه‌ای هنگفت به‌خدمت درآورده بود یا از این تیم جدا شدند یا درحال مذاکره با دیگر تیم‌ها هستند. به این ترتیب این سوال به وجود می‌آید که چه اتفاقاتی در این باشگاه در جریان است و آیا سپاهان از هم پاشیده یا تاکتیکی جدید در راه است؟ هرچه هست حرکتی چراغ‌خاموش است که نه قابل پیش‌بینی است و نه خوشحال‌کننده؛ چراکه حضور سپاهان در فوتبال ایران با قدرتی که هرساله لرزه به جان رقبا می‌انداخت همواره در بالا رفتن کیفیت مسابقات لیگ غیرقابل انکار بود. در همین خصوص با پیشکسوت باشگاه سپاهان به بررسی شرایط سوال‌برانگیز تیم فوتبال این باشگاه پرداختیم. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با فرشید طالبی را در ادامه می‌خوانید.

چرا پروژه معرفی نویدکیا به فوتبال ایران به‌عنوان مربی با شکست روبه‌رو شد؟
شرایطی که برای سپاهان در دو فصل اخیر پیش آمد به‌هم نزدیک بود. آنها حرکتی سینوسی در طول فصل داشتند و این نشان می‌دهد این تیم به همین دلیل قهرمانی را با وجود همه شایستگی‌ها از دست داد. ایراد بعدی سپاهان در این نوسان سینوسی برگشت ناپذیری آنها بود و به همین دلیل چند هفته ناکامی پیاپی تجربه می‌کرد که به شرایط تیمی و روانی بستگی دارد. از نظر من سپاهان در این دو فصل مخصوصا در فصل دوم با وجود همه ضعف‌ها، به دلیل ضعف در ساختار دفاعی موفق نبود. جالب است که سپاهان هرگاه شکست می‌خورد این شکست‌ها ادامه پیدا می‌کرد و این نشان از عدم انسجام تیمی است. محرم نویدکیا خوب کار کرد و این خوب کار کردن در تیمی مثل سپاهان که معیار سنجش در آن قهرمانی است کمتر به چشم می‌آید. با این حال معتقدم این مربی درحال کسب تجربه بود و در چنین شرایطی قدم بزرگی برداشت. همه این تیم را گزینه اول قهرمانی می‌دانستند؛ چراکه فوتبال خوبی ارائه می‌داد ولی با این حال نقاط ضعف در این تیم وجود داشت. نکته دیگر در مورد این تیم که به‌شدت به سپاهان صدمه زد، نبود یک لیدر در تیم بود. این تیم در زمین یک رهبر با شخصیت نداشت. به همین دلیل وقتی سپاهان بد بازی می‌کرد دیگر بد بازی می‌کرد و هیچ‌کس نبود تیم را جمع کند. این نکته در بازی‌های آسیایی مشهود بود. این تیم به یک رهبر نیاز داشت تا تیم را جمع کند و این خلأبه تیم لطمه زد.

حذف محمود کریمی و مرزبان هم کمکی به این تیم نکرد. آیا این تغییرات بی‌فایده بود؟
تفکرات این نفرات با هم یک‌سو بود و آنها خودشان تصمیم به جدایی گرفتند. من نمی‌دانم چه داستانی پشت جدایی آنها بود ولی تا جایی که می‌دانم آنها خودشان رفتند! ضمن اینکه این تضاد‌ها در فصل اول نبود و در فصل دوم که ناکامی‌ها به چشم آمد، مطرح شد. ضمن اینکه با توجه به مصاحبه‌های محرم معتقدم تیم با روش‌های تاکتیکی او جلو می‌رفت و اگر غیر از این بود بعد از جدایی آنها باید تغییر را می‌دیدیم. وقتی مربی می‌گوید ترجیح می‌دهم ببازم تا مساوی کنم یعنی به فوتبال رو به جلو علاقه دارد. در نتیجه روش بازی او مشخص بود و نمی‌توان گفت بین او و کادر سابق اختلاف‌نظر وجود داشت. چون ما درون تیم نبودیم نمی‌توانیم در مورد رفاقت بین این سه به شکل خاص اظهارنظر کنیم. نظر من این است که نظر محرم غالب بوده است. به نظر من محرم مربی جوانی است که خوب کار کرد و در سال دوم تیم از هم پاشید. به هر حال این تیم سپاهان است و انتظارات از این تیم به دلیل اینکه فوتبال ایران را از دوقطبی خارج کرده بالاست. به نظر من بسیاری از آن چیزهایی که سپاهان را از قهرمانی دور کرد حالا برای محرم به تجربه تبدیل شده است. من دوست داشتم او در سومین سال هم در این تیم می‌ماند و از این تجربه‌ها استفاده می‌کرد و تیم را قهرمان می‌کرد. اگر این اتفاق رخ می‌داد اتفاق خوبی برای فوتبال ایران به وجود می‌آمد. او می‌توانست نماد ثبات در فوتبال ایران باشد. از طرفی یک مربی از بدنه باشگاه رشد می‌کرد ودرنهایت فوتبال ایران نشان می‌داد در کنار مربیان سرخابی مربی دیگری هم می‌تواند ظهور کند.

می‌شود گفت که نویدکیا در سپاهان سوخت؟
می‌دانم اگر سپاهان نباشد محرم جای دیگر نمی‌رود!

محمدرضا ساکت در تیم ملی هم تجربه خوبی با ویلتموس نداشت. چقدر او را در این ناکامی و سرنوشت نویدکیا مقصر می‌دانید؟
نمی‌توان در مورد تیم‌ملی صحبت کرد؛ چراکه آن تیم با فلسفه عجیبی پیش می‌رود و بعد‌های پنهانی دارد. صدها نفر دیگر هم بیایند نمی‌توانند به این تیم کمک کنند. چون در مورد فوتبال سیاسی حرف می‌زنیم. پروژه ویلتموس به گردن یک نفر نیست و برخی انسان‌ها ممکن است در این بین به ابزار تبدیل شده باشند. ما کاری نداریم در دوره حضور ساکت در تیم‌ملی چه اتفاقاتی رخ داد؛ چراکه وضعیت تیم ملی متفاوت است و گاهی آدم‌ها مجبور به کاری می‌شوند. اما این را می‌دانم ساکت کسی است که قدمت 10 ساله فوق‌العاده در تاریخ باشگاهداری سپاهان دارد. اگر سپاهان به این ساختار رسید و فوتبال ایران را از دوقطبی نجات داد به دلیل حضور ساکت است. این مدیر نه فامیل و نه دوست من است اما حقیقت را می‌گویم. من از مدیران و مربیانی که پولم را خوردند بحق حرف می‌زنم چه برسد به ساکت که به گردن این باشگاه حق دارد. نمی‌دانم در این فوتبال چه می‌کنند. از این رو با بازگشت ساکت در سپاهان با وجود مدیرانی که بعد از او آمدند آجر به آجر از آنچه در این باشگاه ساخته شده بود کم شد. در این 10 سال سپاهان کاملا از فرم ایده‌آل و حرفه‌ای دور شده بود. مدیران عاملی که وارد شده بودند تمام زحمت‌های این مدیر را به هدر دادند. آنها آمدند و نظم کار را در دست گرفتند. در شرایطی که تیم‌های اصفهانی به انجام تعهدات‌شان معروف بودند با این باشگاه کاری کردند که پول‌های ما را ندادند. اگر در مقطعی خوب بودند به این دلیل بود که از آنچه ساکت به ارث گذاشته بود نفع می‌بردند. حالا ساکت بعد از 10 سال ویرانی برگشت و آجر به آجر درست کرد و واقعا این ساختن قابل مشاهده بود. چون از جنس این کار بود. من نمی‌توانم با آنچه از او در سپاهان به چشم دیدیم او را در فدراسیون قضاوت کنم. شاید در فدراسیون گول خورده باشد ولی نمی‌توان کارنامه او را در باشگاهداری نقض کنند. او محرم را می‌شناخت و قطعا محرم بهترین انتخاب در بهترین زمان ممکن بود. اگر این تیم قهرمان شده بود هیچ‌کس نمی‌توانست انتقاد ‌کند.

پس چه چیز با وجود مربی و مدیر خوب از دید شما مانع موفقیت این تیم شد؟
همه چیز به سپاهان درون زمین برمی‌گردد. همان‌طور که گفتم این تیم رهبر بزرگ نداشت. فکر می‌کنید جدایی محرم برای ساکت خوب شده است؟ او دو سال پشت محرم ایستاد. محرم 10 بار استعفا داد. واقعا چرا؟ اینکه چه چیزهایی پشت پرده این تیم است بر ما پوشیده است اما آنچه می‌بینیم او می‌توانست قهرمان شود. به نظر من هر اتفاقی که باعث شد این تیم موفق نشود به درون زمین و البته سبک فوتبالش مربوط است.

دلیل استعفاهای مکرر نویدکیا چه بود؟ آیا جسارت لازم را نداشت؟
محرم در زمان فوتبالش هم همین بود. مدام می‌گفت من نیستم و او را برمی‌گرداندند. نه اینکه جا بزند ولی تشخیص می‌داد گاهی نباید باشد. در اینکه برای هدایت و سکانداری تیم‌های بزرگ باید جسارت داشته باشی شکی نیست. به همین دلیل برخی نمی‌توانند برای مربیان بزرگ در تیم‌شان جایگزین پیدا کنند. محرم چون تجربه لازم را نداشت جسارت کافی هم نداشت. او در همان چند ماه اول که به‌عنوان مربی به سپاهان برگشت تمام موهایش سفید شد چون واقعا حوزه جدیدی را تجربه می‌کرد. جسارتی که در بازیکن وجود دارد با جسارتی که در زمان مربیگری باید داشته باشی با هم فرق می‌کند. من نمی‌دانم محرم شخصا استعفا داده است یا نه ولی اعتقاد دارم باید جسارت به خرج می‌داد و می‌ماند. او باید جواب حمایت‌هایی که از او شد را می‌داد و با استفاده از تجاربی که کسب کرد تیم را قهرمان می‌کرد. ایمان دارم اگر می‌توانست از این تجربیات استفاده کند سپاهان مستحق قهرمانی بود. هر چند ما نمی‌دانیم چه چیزهایی پشت پرده است که او را نخواستند یا خودش رفت. او می‌تواند از این پس با این تجربیات گرانقیمت با تجربه‌های بیشتری برگردد و به فوتبال ایران کمک کند.

آیا نویدکیا مثل مربیان استقلال و پرسپولیس حمایت شد؟
به نظر من از محرم نویدکیا حمایت‌های خوبی شد. رک بگویم که فلسفه میدان دادن به بازیکنی که می‌خواهد مربی شود مثل فلسفه بازی دادن به بازیکن جوان است. همانقدر ریسک دارد. از این رو نیاز به نگاه بلندمدت دارد. من این تفکر که مربی جوان بیاید و تیم سابق خود را در اختیار بگیرد دوست دارم. همان‌طور که موفقیت فرهاد مجیدی در استقلال را دوست داشتم و از آن خوشحال شدم از موفقیت گل‌محمدی در پرسپولیس و حتی نکونام در فولاد لذت می‌برم. وقتی از دل خاک تیمی مربی برون می‌آید اتفاق خوبی می‌افتد و دست دلال‌ها کوتاه می‌شود. این اسطوره‌سازی نیست بلکه بها دادن به کسانی است که برای آن تیم ارزش گذاشتند. چرا وقتی می‌توان این‌طور پدیده رو کرد یک نفر با هزار تا دلال بازی بیاید و جا را تنگ کند.

سپاهان همیشه بهترین و سریع‌ترین تصمیمات را می‌گرفت، چرا این فصل از بازار رقابت جا مانده است؟
سپاهان دقیقا همیشه پیشرو بوده است. پس قطعا اتفاقاتی درحال وقوع است که از آن بی‌خبریم. محرم استعفا می‌دهد و زمزمه‌هایی مبنی‌بر نبودن ساکت شنیده می‌شود. بازیکنان درحال جدایی هستند و این‌طور به نظر می‌رسد که اتفاقاتی در پشت پرده رخ می‌دهد که ما از آن بی‌خبریم. وقتی بی‌خبریم پس نمی‌توانیم در این مورد با اطمینان صحبت کنیم و دلیل این رکود تیم و باشگاه را بفهمیم. با این حال معتقدم اگر ساکت ماندگار شود می‌تواند با شرایط خوبی تیم را در زمان مشخص به آماده‌سازی لازم برساند. ما نمی‌دانیم مربی جدید کیست. از طرفی صحبت از کی‌روش و ماگات است که با توجه به فلسفه بازی رو به جلوی سپاهان اعتقاد دارم این دو گزینه سپاهان نیستند. سپاهان در سه بازی در لیگ قهرمانان آسیا که نتیجه را از دست داد 52 ضربه در چهارچوب ایجاد کرد. این نشان از فوتبال هجومی است. امیدوارم مربی‌ای وارد سپاهان شود که بتواند از ابزار موجود، فوتبالی جذاب ارائه دهد.

یعنی فکر می‌کنید مربی سپاهان قطعا خارجی است؟
باتوجه به شرایطی که در فوتبال ایران می‌بینم و زمزمه‌هایی که به گوش می‌رسد ممکن است مربی خارجی باشد. اصلا این مکث هیات‌مدیره به این دلیل است که می‌خواهند بهترین گزینه را انتخاب کنند.

صحبت از کاهش بودجه و درنتیجه قهر ساکت است!
وقتی از من سوال شد بهترین بازیکنان سپاهان چه کسانی بودند نظرم روی دانیال اسماعیلی‌فر و امید نورافکن بود. به نظر من این دو فوق‌العاده کار کردند. این دو فصل قبل با وجود پیشنهادهایی که داشتند بدون درنگ سپاهان را انتخاب کرده و ماندند. امسال اما به راحتی سپاهان ستاره‌هایش را از دست داده یا اغلب در تیررس رقبا هستند. درحالی که سال‌های قبل اصلا تیمی جرات نمی‌کرد به این بازیکنان نزدیک شود. سپاهان آنچنان حرفه‌ای شرایط تمدید ایجاد می‌کرد که بازیکن بدون فکر امضا می‌کرد. امسال اما همه درحال مذاکره هستند و به راحتی جدا می‌شوند. پس باشگاه اگر می‌خواست اینها را حفظ کند تاکنون اقدام کرده بود. یکی پس از دیگری این نفرات جدا شدند و زمزمه جدایی سایرین هم به گوش می‌رسد. پس بعید نیست بودجه سپاهان در شرایط کنونی کاهش پیدا کرده و در نتیجه امکان حفظ این بازیکنان را نداشته باشد. می‌توان این موضوع را جدی گرفت. البته این می‌تواند به صحبت‌های فصل قبل مربوط باشد. برخی باشگاه‌ها مدام به بودجه سپاهان ایراد گرفتند از اینکه این باشگاه هزینه می‌کند انتقاد کردند. درحالی‌که فوتبال حرفه‌ای هزینه دارد. مگر می‌شود فوتبال باشد و هزینه نشود. ما با معیارهایی پیش می‌رویم که هنوز نتوانستیم یک‌دهم تیم‌های عربی هزینه کنیم. ما هنوز در تغذیه بازیکنان‌مان مانده‌ایم. وقتی به ملاقات مارادونا رفتم او ما را به رختکن برد تا پذیرایی کند. خدا می‌داند در آن رختکن امکاناتی بود که من فکر کردم احتمالا در رختکن عروسی است. آنقدر که نوشیدنی طبیعی و مکمل و میوه‌های درجه یک وجود داشت. این تفاوت ما با فوتبال حرفه‌ای است. ما نمی‌فهمیم چه حرفی را کجا بزنیم. این همه پول در جاهایی که یک ریال نفع ندارد هزینه می‌شود آن‌وقت همه زوم کردند روی ورزش! همه تیم‌هایی که زیاد خرج می‌کنند را سرخورده می‌کنند درحالی که نمی‌دانند با این مانع‌ها ناخواسته چوب لای چرخ ورزش می‌گذارند. ما با دستان خودمان تنها ابزار خوشحالی مردم را نابود می‌کنیم بعد می‌گوییم از بیرون مانع ایجاد می‌کنند. اینقدر نگویید چه کسی هزینه کرد و چرا! در زمین با هم تقابل کنید. چطور تا می‌بازند به فکر این حرف‌ها می‌افتند. همه شومن شدند و هیچ‌کس در مورد فوتبال حرف نمی‌زند. در نتیجه تیمی مثل سپاهان بودجه کم می‌کند، ستاره‌هایش می‌روند و از رقابت جا می‌ماند. رقیب کم شود کیفیت افت می‌کند. سوال من این است اگر این تیم‌ها بودجه‌شان کم شود نفعش برای کیست؟ پولش کجا می‌رود؟ دودش به چشم مردم می‌رود. کجا می‌توان با این هزینه‌ها پرچم کشور را به اهتزاز درآورد. یعنی دیگر کشورها نمی‌دانند یا نمی‌فهمند که برای ورزش هزینه می‌کنند؟ اگر آدم‌هایی که آنجا نشستند و تصمیم می‌گیرند ذره‌ای عقل‌شان برسد که فردا عملکرد تیم‌ملی در جام‌جهانی چه بازخوردی در دنیا دارد و با هزاران میلیارد هم نمی‌شود چنین تبلیغ گسترده‌ای کرد به خدا که اینقدر بی‌غیرتی نسبت به تیم‌های ملی را نمی‌دیدند. در دیگر رشته‌ها هم همین است. یک کشتی‌گیر آنچنان ایران را در همه جای دنیا سرزبان‌ها می‌اندازد که اینها با تیلیاردها تومان پول نمی‌توانند چنین بازخوردی بگیرند. متاسفانه تصمیم‌گیرندگان و آنهایی که ورزش را سیاسی کردند این چیزها را نمی‌فهمند. کجا می‌شود سرود ایران را با افتخار بنوازید و همه گوش دهند جز ورزش؟ فوتبال ایران ته جدول دنیاست. تیم‌هایی در لیگ ما وجود دارند که در طول فصل 6 زمین عوض کردند خوب معلوم است نمی‌خواهند به فوتبال بپردازند. هواداران هم به دنبال زمین خوردن رقبا هستند درحالی که نمی‌دانند در نتیجه این تفکر همه زمین می‌خوریم. چه ایرادی دارد همه با هم پول داشته باشیم و موفقیت رقم بخورد.

چه آینده‌ای برای فوتبال سپاهان تصور می‌کنید؟
معتقدم سیاستگذاری برای فوتبال سپاهان درحال شکل‌گیری است. چیزی که هنوز عیان نشده است. شاید سپاهان تصمیم به کاهش بودجه گرفته باشد چون متوجه شد با این همه ستاره نمی‌توان قهرمان شد. سپاهان وقتی ستاره‌ها را جذب کرد اعلام کرد برای آسیا آماده می‌شود اما به مرور متوجه شد با 20 ستاره نمی‌توان قهرمان شد. اگر این‌طور بود پاری‌سن‌ژرمن با این همه ستاره باید بارها قهرمان اروپا می‌شد. درحالی که ذوب‌آهنی که هیچ انتظاری از او نمی‌رفت در ایران قهرمان و در آسیا دوم می‌شود. این تیم با یک‌سری بازیکن محدود و یک پک درست به این مهم رسید. پس سپاهان با برخی خریدها ساختار خود را خراب کرد. مثلا ریگی، یکی از بهترین بازیکنان استقلال را جذب کرد این بازیکن اما در سپاهان نیمی از بازی‌ها را روی نیمکت بود. سپاهان خرید اشتباهی کرد. تیمی که میل داشت با محمد کریمی فوتبال ریز از عقب را اجرا کند چرا باید ریگی را بخرد؟ وقتی این بازیکن را بازی می‌داد تیم به‌هم می‌ریخت و از طرفی برایش پول داده بود و نمی‌توانست از او بازی نگیرد. به نظر من سپاهان سال قبل هول شد و همه ستاره‌ها را جمع کرد و نتوانست این ستاره‌ها را مدیریت کند. زمانی سپاهان خیلی ستاره داشت و سه سال قهرمان شد. چون لازمه رفتار با ستاره‌ها را بلد بود. جمع کردن ستاره‌ها یک طرف و مدیرت ستاره‌ها طرف دیگر است. من می‌دیدم بازیکن میلیاردی بعد از اینکه هیچ کار مثبتی در زمین نکرده از تعویضش شاکی است. این بازیکن اینقدر نمی‌فهمد که سپاهان 20 بازیکن هم‌تراز دارد. او باید بداند اگر در زمین هست یکی بهتر از او روی نیمکت است پس وقتی خوب نبود باید برود و روی نیمکت بنشید. اینجاست که جسارت مربیگری خودش را نشان می‌دهد. من اگر به جای 20 بازیکن سپاهان بودم با این همه حمایتی که محرم از بازیکنان سپاهان کرد سرم را برای موفقیت تیم و مربی می‌دادم اما چه کنیم که قانون جمع شدن ستاره‌ها کنارهم این تضادهاست.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰