نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: وزیر پرچالشترین وزارتخانه دولت، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دیروز استعفا داد. البته پیش از قطعیشدن استعفای حجتالله عبدالملکی، چندینبار کنارهگیری او تکذیب شد اما دستآخر او استعفای خود را رسما در توئیتر اعلام کرد. در همین زمینه برای بررسی علل استعفای او و تاثیری که استعفایش بر کابینه دولت سیزدهم میگذارد، با ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی به گفتوگو پرداختیم.
در ابتدا از ایمانی پرسیدیم چه مواردی عبدالملکی را به سمت استعفا از وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی سوق داد؟ ناکارآمدیهای او و نارضایتیهای عمومی یا عدمهماهنگی با تیم دولت یا هر دو؟
او در پاسخ با تاکید براینکه از زمان پیشنهاد او بهعنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، انتقادهای بسیاری بر او وارد بود، گفت: «من سوال شما را به قبلتر برمیگردانم و میپرسم چه چیزی باعث شد او وزیر شود؟ و فکر میکنم باید از پاسخ این سوال شروع کنم. واقعیت این است که از همان ابتدا که او بهعنوان گزینه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مطرح شد، انتقادهای بسیار زیادی را به همراه داشت. بهخاطر اینکه عبدالملکی تجربه این کار را نداشت، حتی در حد مدیرکلی یک وزارتخانه هم تجربه نداشت و انتخاب او بهعنوان وزیر کار، باعث تعجب همه شده بود.
با توجه به این پیشینه، استعفای او طبیعی است و او امکان اداره وزارتخانه به این بزرگی را نداشت، چون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی وزارتخانهای است که از جهت اقتصادی در کشور نقش پررنگی دارد، بهخاطر وجود شستا و سازمان تامین اجتماعی. برهمین اساس، استعفای او اتفاق غیرمنتظرهای نبود.»
ایمانی ادامه میدهد: «بهاعتقاد من بهتر این بود که رئیسجمهور شخصا او را تغییر میداد، نه اینکه خودش استعفا بدهد. این خیلی اثرات بهتری در کشور داشت و همینطور بهتر است که رئیسجمهور الان هم چندتا از وزرا را که واقعا بهلحاظ عملکردی، کارآمدی لازم را نداشتهاند، قبل از آنکه استعفا بدهند یا استیضاحی از سوی مجلس صورت بگیرد، آنها را با وزرای دیگری که صلاحیت دارند، تعویض کند.»
عبدالملکی ایدهای نداشت
هشتگ انقلاب اقتصادی را که در توئیتر سرچ کنیم، بیشترین مطالب مربوط به حجتالله عبدالملکی است. او پیش از انتخابات ریاستجمهوری 1400 ذیل این هشتگ، ایدههایی را که در زمینه اقتصادی داشت، مطرح میکرد. این مطالب او در توئیتر پس از برعهده گرفتن مسئولیت وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز ادامه داشت. در همین زمینه برای بررسی اینکه ایدههای او تا چه میزان قابلیت اجرایی داشتند، از ناصر ایمانی پرسیدم که او قبل از انتخابات ریاستجمهوری هم ایدههایش را مطرح میکرد و میگفت برای اقتصاد کشور ایده دارد، خب اینکه درعین ایدهداشتن، عملکرد مناسبی نداشته، بهخاطر ایدههای شعارگونه بود یا عدمسابقه اجرایی؟
ایمانی گفت: «آن صحبتهایی که او قبل از انتخابات ریاستجمهوری یا حتی بعد از وزیرشدنش مطرح کرد را نباید در حد ایده درنظر گرفت. آن صحبتها را الان اگر دوباره مرور کنیم، میبینیم از جهت اقتصادی بههیچوجه قابلقبول نیستند. هرکس مطلبی را بیان کرد که نام آن ایده نمیشود. شاید بتوان گفت بسیاری از اهل فن به آن صحبتها به شکل تمسخرآمیز نگاه میکردند. مثلا راجعبه ارز هرکس میتواند بیاید جملاتی را بگوید، از من و شما هم برمیآید؛ اینکه ایده نمیشود. خدمت شما عرض کنم اینگونه حرفها را او زد و خودش را بهعنوان یک فرد صاحبنظر مطرح کرد و بعد به مقام وزارت رسید. به نظر من همه این فرآیند، ناصحیح بود و منجر به این شد که دوران تصدی او بر وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیشتر از 300 روز طول نکشد.»
نارضایتی عمومی موجب استعفای عبدالملکی شد
در ادامه از این کارشناس مسائل سیاسی پرسیدم پس با توجه به صحبتهای شما تا اینجا، استعفای حجتالله عبدالملکی به ترمیم کابینه دولت کمک میکند؟ آیا خود دولت با فشار درونی این ترمیم را شروع کرده؟ چون در این چند روز زمزمههایی شنیده میشد مبنی براینکه اجماعی از داخل کابینه او را به سمت استعفا برده، تا چه میزان این مساله صحیح است؟ او بیان کرد: «خیر، اینطور نبوده و نیست که استعفای او خواست کابینه باشد و عبدالملکی استعفا بدهد. بالاخره در این 300 روز که وزیر بود، عملکرد او قابلقبول نبود و اعتراضهای عمومی بسیاری نسبت به عملکرد او وجود داشت. همین مساله فشارهای بیرونی بر عبدالملکی را افزایش میدهد و او را به سمت استعفا میبرد. عبدالملکی حالا علت استعفایش را برای ایجاد هماهنگی در دولت عنوان کرد. این صحبتها بیشتر بحثهای رسانهای است و خیلی واقعیت بیرونی ندارد. واقعیت اصلی این است که فشار بیرونی روی او زیاد بود و او هم نمیتوانست در وزارتخانه کار را به درستی جلو ببرد.»
تعویض وزیر نامناسب حرکت شجاعانهای است
ناصر ایمانی در پاسخ به این پرسش که فکر میکنید این مسیری که برای ترمیم کابینه شروع شده، ادامه پیدا میکند؟ یعنی رئیسجمهور یا حتی مجلس اقدامی برای تعویض چند وزیر دیگر که عملکرد مناسبی در این 300 روز نداشتند، انجام میدهند؟ توضیح میدهد: «درباره اینکه کدام وزرا در آینده ممکن است تعویض شوند، من ترجیح میدهم اظهارنظر نکنم، ولی بین وزرا افرادی هستند که باید تعویض شوند و واقعیت این است که تعویض وزیر یا استیضاح آن هیچ ایرادی ندارد. ببینید ممکن است رئیسجمهور یا کابینه فکر کنند تعویض وزیر بهعنوان یک نقص برای آن دولت است، اما من این را قبول ندارم. حدود 11 ماه قبل این دولت تشکیل شد و رئیسجمهور هم تجربه ریاستجمهوری نداشت و افرادی را که فکر میکرد مناسب هستند، انتخاب کرد. تا اینجا مساله طبیعی است. اما وقتیکه رئیسجمهور بعد از یک مدت کافی، یعنی مثلا 10 ماه میبیند یک وزیر برخلاف پیشبینیاش توانایی لازم را ندارد، بدیهی و منطقی است که او را تعویض کند. بهعبارتی، حرکت شجاعانهای و بهنفع کشور هم هست. وقتی دولت میبیند فردی، تواناییای را که باید ندارد، نباید منتظر شود تا اعتراضها صورت بگیرد و مجلس وزیر را استیضاح کند، بلکه خودش باید برای تعویض وزیر اقدام کند. خیلی بهتر است رئیسجمهور این تعویض را انجام دهد و این نشاندهنده این است که دولت، فعال و پویاست و کاملا عملکرد کابینه و مدیران خود را رصد میکند.»
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بعدی کیست؟
بهعنوان سوال آخر به وضعیت کنونی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اشاره و سوال کردم که محمدهادی زاهدیوفا الان سرپرست وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی شده است، فکر میکنید چقدر احتمالش وجود دارد او بهعنوان وزیر منصوب شود؟
ایمانی با اظهار اینکه نمیتوان پیشبینی کرد، ادامه داد: «اما سوابق محمدهادی زاهدیوفا برخلاف حجتالله عبدالملکی، سوابق خوبی است. از جهت اینکه بالاخره هم سابقه اقتصادی خوبی داشته، احتمالی که میدهم این است که اگر بهعنوان وزیر انتخاب شود، عملکرد مناسبتری نسبت به عبدالملکی خواهد داشت.»