جریان صدر به دنبال افزایش تنش‌ها در عراق
عراق دو ویژگی توامان دارد؛ نخست آنکه نقشی بسیار کلیدی در منطقه دارد و طی دو هزار سال گذشته در برهه‌هایی چندصد ساله مرکز اصلی غرب آسیا بوده است. دوم آنکه همزمان با اهمیت بالا، یک مرکز مناسب برای شکل‌گیری بحران بوده و هرگونه بحران‌آفرینی در این کشور با زمینه‌های رشد بی‌بدیلی روبه‌رو شده است.
  • ۱۴۰۱-۰۳-۲۵ - ۰۶:۱۰
  • 00
جریان صدر به دنبال افزایش تنش‌ها در عراق
نمایشنامه شکسپیر در دستان مقتدی صدر
نمایشنامه شکسپیر در دستان مقتدی صدر
سید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بین‌الملل: عراق دو ویژگی توامان دارد؛ نخست آنکه نقشی بسیار کلیدی در منطقه دارد و طی دو هزار سال گذشته در برهه‌هایی چندصد ساله مرکز اصلی غرب آسیا بوده است. دوم آنکه همزمان با اهمیت بالا، یک مرکز مناسب برای شکل‌گیری بحران بوده و هرگونه بحران‌آفرینی در این کشور با زمینه‌های رشد بی‌بدیلی روبه‌رو شده است.
هر زمان سرزمین عراق بحرانی داشته و افرادی بحران‌آفرین. بحران اخیر عراق استعفای نمایندگان یک جریان سیاسی و فرد بحران‌آفرین نیز مقتدی صدر رهبر این جریان است که در یک هم‌پیمانی آشکار با غرب و به‌ویژه انگلستان قرار گرفته است. پیش‌تر محمود المشهدانی، رئیس اسبق پارلمان عراق هشدار داده بود که دوباره اجرای سیاست‌های اصلی غرب در این کشور برعهده انگلیسی‌ها قرار گرفته است. هشداری که روزبه‌روز با عملکردهای خاص مقتدی صدر و هم‌پیمانانش بیشتر تایید می‌شود.
در هفته‌های اخیر استعفای نمایندگان جناح صدر از پارلمان عراق و همچنین اظهارت تند و ضدایرانی اعضای این جریان، پرده جدیدی از طراحی‌های لندن را در سپهر سیاسی عراق آشکار ساخته است.

الزاملی و خواندن متنی فرامنطقه‌ای
حاکم الزاملی نایب‌رئیس پارلمان عراق که در جریان صدر عضویت دارد روز پنجشنبه هفته گذشته در کنفرانس خبری با حضور مهدی رشیدالحمدانی، وزیر منابع آب عراق سخنانی به زبان آورد که نمی‌توان به‌سادگی از آن گذشت، زیرا نوع سخنان وی فارغ از تندی، دارای پیچیدگی‌هایی بود که طراحی‌شان از نه‌تنها از توان الزاملی بلکه از کلیت جریان صدر نیز خارج بود.
حاکم الزاملی روز پنجشنبه گذشته با کنار هم گذاشتن ایران و ترکیه مدعی شد اگر ترکیه و ایران از قطع آب علیه عراق دست برندارند، پارلمان عراق ناچار خواهد شد قانونی مبنی‌بر جرم دانستن تبادل تجاری و اقتصادی با این دو کشور همجوار صادر کند، درست همانند قانون جرم‌انگاری روابط با رژیم‌صهیونیستی که به‌تازگی در این پارلمان تصویب شده است.
او در ادامه سخنانش مبنی‌بر اقدام ترکیه در بستن 80درصد منابع آبی دجله روی عراق، ادعا کرد ایران نیز 4روز مرزی را روی عراق بسته است. الزاملی همچنین تهران و آنکارا را تهدید کرد تظاهرات مردمی علیه آنها در عراق به‌راه خواهند انداخت.
این سخنان هرچند ظاهری ساده داشتند، اما تحرکات نقشه‌وار جریان صدر و اقدامات این جریان که نشانگر پیاده‌سازی طراحی‌های برآمده از اندیشکده‌هایی فرامنطقه‌ای است، راه گریزی برای ساده‌انگاری در رابطه با سخنان الزاملی باقی نمی‌گذارد.
سخنان به‌شدت ضدایرانی حاکم الزاملی تنها دو روز پیش از استعفای دسته‌جمعی نمایندگان جریان صدر صورت گرفت. مساله‌ای که در این موضوع آشکار، از آن‌رو صورت گرفت تا با تحریک مقامات ایران و لایه‌های مختلف جریانات عراقی موتلف با ایران در آستانه استعفای نمایندگان این جریان بار دیگر گزاره مدیریت عراق توسط ایران را برجسته‌تر کند. با این حال اهداف و اثرات سخنان نایب‌رئیس پارلمان عراق جای بیشتری برای پرداختن دارد که در ادامه به برخی از آنان اشاره شده است.
1. متهم نشدن به ضدیت با ایران
حاکم الزاملی از این‌رو درکنار سخن گفتن از ایران، نام ترکیه را نیز به میان آورد تا پس از آن بتواند این‌گونه توجیه کند که مواضعش ضدایرانی نبوده زیرا از ترکیه نیز سخن به میان آورده است.
2. برجسته‌سازی افزون ملی‌گرایی صدری‌ها
انتقاد از کشورهای خارجی و این ادعا که آنان باعث بدبختی کشور شده‌اند، راه اصلی ملی‌گرایان است. در عراق نیز انتقاد جداگانه از ایران یا ترکیه می‌تواند وجهه‌ای ملی‌گرایانه برای جریانات سیاسی و اعضای‌شان دست‌وپا کند، اما اگر این انتقاد همزمان و علیه دو قطب متفاوت صورت بگیرد باعث ایجاد شکوه در مواضع یک جریان می‌شود. الزاملی که مذهبی شیعه دارد با انتقاد همزمان از ایران به‌عنوان کشوری شیعه و ترکیه به‌عنوان کشوری اهل سنت خواستار نشان دادن این نکته به دیگران بود که برای ملی‌گرایی صدری‌ها هیچ کشوری خط‌قرمز انتقاد نیست؛ موضعی که برجسته‌سازی افزون‌تری را برای صدری‌ها در جامعه عراق به ارمغان می‌آورد.
3.  ایجاد این‌همانی بین ۲ کشور ناهمسان
ترکیه امروزه حتی فراتر و آشکارتر از آمریکا که حضور نظامی‌اش در عراق را از لحاظ روانی کمرنگ ساخته، درحال انجام عملیات نظامی در عراق است. آوردن نام ایران درکنار ترکیه باعث این‌همانی بین دو کشور می‌شود درحالی که ایران اساسا حضور نظامی مستقیم در عراق ندارد. با این حال انتقاد همزمان از ترکیه‌ای که درحال عملیات نظامی و تجاوز سرزمینی به عراق است و ایرانی که هیچ حضور نظامی‌ای در عراق ندارد باعث می‌شود عملا ایران نیز در افکارعمومی عراق همانند ترکیه، متجاوز تلقی شود.
4.  کمرنگ‌سازی اشغالگری نظامی آمریکا در عراق
 انتقاد شدید از ایران و ترکیه باعث نادیده‌انگاری و کمرنگ‌شدن اشغالگری آمریکا می‌شود. در اینجا باید توجه داشت که عملیات نظامی ترکیه در خاک عراق که با چراغ‌سبز آمریکا صورت گرفته در یک پیامد عمده، خودبه‌خود باعث کاهش تهدیدانگاری آمریکا شده است و حتی برخی را در بغداد واداشته تا برای دفاع درمقابل همسایگان بیشتر به‌دنبال یک حامی فرامنطقه‌ای یعنی آمریکا باشند؛ مساله‌ای که پیچیدگی‌های طراحی‌های فرامنطقه‌ای در عراق را نشان می‌دهد.
تحلیل سخنان الزاملی در روز پنجشنبه زمانی آسان‌تر شد که فواد حسین، وزیر امور خارجه کردتبار عراق که حزب متبوعش هم‌پیمان جریان صدر است، روز یکشنبه در مصاحبه با شبکه مصری الغد تقریبا با اتخاذ مواضعی مشابه با الزاملی، با متهم کردن ایران و ترکیه به زورگویی علیه عراق ادعا کرد مستشاران نظامی آمریکایی به درخواست دولت عراق در این کشور حضور دارند و حمله به آنها، حمله به عراق است. تلاش مشترک فواد حسین و الزاملی که احزاب‌شان هم‌پیمان یکدیگرند، برای توجیه مستقیم و غیرمستقیم حضور نظامی آمریکا در عراق یکی از عوامل آشکارگر طراحی فرامنطقه‌ای در عراق و پیروی صدری‌ها از نقشه اندیشکده‌های غربی است.
5. حداکثرسازی فرآیند وجهه‌سازی از جریان صدر پس از استعفا
متهم‌سازی ایران و سپس تهدید آن توسط جریان صدر پیش از استعفای نمایندگان این جریان، با این هدف صورت گرفت تا وجهه ملی‌گرایانه‌ای که صدری‌ها پس از استعفا انتظار داشتند، از افزایشی بیشتر برخوردار شود. صدری‌ها برای استعفا این‌گونه وانمود کردند که پس از کارشکنی رقبایشان در پارلمان برای منافع کشورشان استعفا داده‌اند. تلاش صدری‌ها برای چهره‌سازی از خود در پس‌زمینه تهدید ایران برای آنها آورده‌ای بیشتر به‌همراه داشت.
6. تحریک ایران جهت واکنش
یکی از دلایلی که باعث شد نایب‌رئیس پارلمان عراق و پس از او وزیر امور خارجه این کشور با لحنی تحریک‌آمیز صورت بگیرد، این ایده بود که چنین لحنی بالاخره می‌تواند مقامات ایرانی را مجبور به موضع‌گیری و آغاز یک جدل با جریانات و مسئولان عراقی کند؛ موضوعی که آتش تهیه خوبی برای جریان صدر و هم‌پیمانان آن ایجاد می‌کرد. صدری‌ها همچنین امیدوار بودند جریانات نزدیک به ایران در عراق را نیز تحریک کرده تا پس از واکنش آنها برچسب وابستگی را راحت‌تر به آنها بچسبانند.
7.اثرگذاری بر وضعیت اقتصادی ایران
 از نگاه برخی، تجارت ایران با همسایگان ازجمله عراق یکی از دلایل پایداری ایران درمقابل تحریم‌ها بوده است. با وجود این، تجارت با این همسایگان اخیرا هرکدام به‌دلایلی در تهدید قرار گرفته است. افغانستان به‌دلیل حضور طالبان با ضعف اقتصادی روبه‌رو شده و قادر به انجام واردات از ایران همانند گذشته نیست. رویارویی ایران و ترکیه نیز در عراق و سوریه تشدید شده و با گرایش ترکیه به رژیم‌صهیونیستی بیم کاهش روابط اقتصادی دو کشور می‌رود. در عراق نیز تسلط صدری‌ها بر دولت عراق می‌تواند یک مانع بزرگ باشد؛ چه اینکه آنها این تهدید را از زبان الزاملی بیان کرده‌اند، درحالی‌که صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه برنامه هسته‌ای ایران نگرانی‌ها از احیای تحریم‌های شورای امنیت ضدتهران را افزایش داده، تهدید تجارت میان ایران و عراق از سطحی بالاتر از گذشته برخوردار است و نمی‌تواند ابتکار یک جریان مانند صدر باشد، بلکه منشأگرفته از یک دستورکار کلان توسط غرب است.

جریان صدر پس از استعفا
سناریوهای زیادی درباره استعفای نمایندگان جریان‌صدر از پارلمان قابل‌تصور است؛ چه اینکه این استعفا با وجود پذیرفته شدن توسط محمد الحلبوسی رئیس پارلمان، هنوز نهایی نیز نشده است. به همین دلیل احتمال دارد صدری‌ها بخواهند از طریق چنین تهدیدی شرایط بیشتری را به رقبای خود در پارلمان برای تشکیل دولت تحمیل کنند تا استعفای خود را پس گرفته و از تشدید تنش خودداری کنند.
بسیاری در عراق معتقدند صدر درصورت خروج از پارلمان طرفدارانش را برای آشوب‌های طولانی‌مدت و شدید به خیابان‌ها خواهد کشاند؛ موضوعی که خود یکی از پیشران‌های رقبای صدر برای کوتاه آمدن در برابر تلاش وی برای خروج نهایی از پارلمان به شمار می‌رود. عدم‌استعفای دیگر هم‌پیمانان صدر یعنی حزب دموکرات کردستان به ریاست مسعود بارزانی و ائتلاف السیاده به رهبری محمد الحلبوسی نشان می‌دهد چنین مساله‌ای امکان‌پذیر است، زیرا اگر صدر قائل به مذاکره پس از اعلام رسمی استعفا نبود، موتلفانش نیز با استعفا کار انحلال مجلس را نهایی می‌کردند.
با وجود این احتمالات دیگری نیز امکان‌پذیر هستند. این هراس نیز وجود دارد که صدر با اعمال رفتارهای ناسازگارانه با ساختار‌ها به سمت ایجاد مناطق تحت‌کنترل گسترده در داخل عراق گام بردارد؛ موضوعی که می‌تواند مناطق شیعه‌نشین را با بحرانی بزرگ روبه‌رو سازد.
این استعفا اگر همچنان منحصر به جریان صدر باقی بماند، اقدامی درجهت باقی‌ماندن الکاظمی در قدرت نیز قابل تفسیر است. در این حالت صدر از پارلمان خروج می‌کند اما تلاش خواهد داشت با تهدید نسبت به تشدید تنش‌ها دیگران را وادار به ادامه دولت الکاظمی کند و از این طریق ضمن حفظ وجهه اپوزیسیونی برای خود به دلیل خروج از پارلمان به جهت باقی‌ماندن دولت وابسته به خود از مواهب آن بهره ببرد. این مساله اما در حالتی است که صدری‌ها با وجود خروج از پارلمان با فشار مانع تغییر شرایط و تشکیل دولت جدید شوند.

مقتدی صدر و مانورهای تاکتیکی
مقتدی صدر هرچند به جهات پیگیری منافع شخصی تهدیدات زیادی را برای منطقه درصورت تسلط بر عراق ایجاد خواهد کرد اما نیت او از طریق هم‌پیمانی با بلوک غرب در شرایط فعلی نه کمک به ادامه سلطه غربی بلکه انجام مانوری بزرگ برای بهره‌گیری تاکتیکی از این هم‌پیمانی است؛ هرچند وی از این نکته غافل است که چنین مانور بزرگی به دلیل عمق زیاد هم‌پیمانی عملا دو طرف را به هم پیوند داده و همکاری‌شان را راهبردی خواهد ساخت.
جریان مقتدی صدر مورد نفوذ بریتانیا قرار گرفته که به‌خوبی می‌توان آن را در جریان نامزدی سیدجعفر صدر دید فردی که هرچند تنها پسر شهید سیدمحمدباقر صدر است اما گرایش‌ها و نظراتش نقطه مقابل پدر است. او با نام پدر درحال گام برداشتن در جهتی مخالف اوست.
مقتدی صدر همانند گذشته فکر می‌کند پس از انجام یک مانور بزرگ حتی درصورت انحراف یارانش می‌تواند به آسانی آنها را تصفیه کند اما صدر تفاوت‌های امروز با گذشته را نادیده می‌گیرد. او در گذشته خود نقشه‌هایش را اجرا می‌کرد اما این بار با نیروهای متمایل به انگلیس در درون جریان و حتی خاندانش درحال بازی در یک سناریوی بزرگ قدرت‌های فرامنطقه‌ای است و این مساله خروج سالم صدر از انحراف را پس از مانورش مشکل می‌کند.

مقتدی و هول مرجعیت بی‌منازع
مقتدی‌صدر با گذراندن دروس خارج فقه در حوزه علمیه شتابان به‌دنبال تکمیل مراحلی است که برای رسیدن به مرجعیت نیاز است. مقتدی‌صدر 49 ساله می‌داند درحالی در آستانه نیم‌قرنی شدن سن خود قرار دارد که از میان چهار مرجع اصلی نجف‌اشرف یک تن یعنی آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم سال گذشته در سن 85 سالگی فوت کرده و سه نفر باقی مانده نیز سن بالایی دارند. آیت‌الله سیستانی و آیت‌الله محمدصادق فیاض 92 ساله و آیت‌الله بشیر حسین نجفی نیز 80 ساله هستند.
از میان چهار مرجع نجف در عصر حاضر، در دیدگاه مقتدی‌صدر هرکدام ویژگی‌هایی برای ممانعت وی از رسیدن به سطوح بالا داشتند. سیدمحمد‌سعید حکیم که از خاندانی مشهور و عراقی بود اما پس از وی شخصیت برجسته‌ای در سطح مرجعیت در خاندان حکیم حضور ندارد و ستاره اقبال سیاسی این خاندان نیز در سپهر سیاست عراق تا حدی غروب کرده است.
با این حال سه مرجع دیگر نه خاندان پرنفوذی دارند و نه اساسا عراقی هستند. آیت‌الله سیستانی در ایران، محمداسحاق فیاض در افغانستان و بشیر حسین نجفی در هند به دنیا آمده‌اند.
از این‌رو صدر فکر می‌کند پس از فوت سه مرجع برجسته نجف به جایگاهی بی‌بدیل و حتی فراتر از جایگاه فعلی آنها به‌ویژه آیت‌الله سیستانی دست خواهد یافت، زیرا در عصر آیت‌الله سیستانی مراجع دیگری نیز حضور داشته‌اند اما در عصر آتی که مقتدی‌صدر منتظر آن است مرجع شاخصی در عراق حضور نخواهد داشت و از سوی دیگر برخلاف آیت‌الله سیستانی که ایرانی‌تبار است، صدر تباری عراقی دارد.

صدر به‌دنبال ایجاد خلافتی مشابه عباسیان
مقتدی صدر احتمالا براساس تاریخ مردم عراق که برمبنای مذاهب شیعه، سنی و عربیت است به‌دنبال نوعی از حکومت است که متکی به نظریه ولایت‌فقیه اما با انگاره‌هایی از نظام خلافت باشد.
ولایت‌فقیه با آموزه‌های شیعی تطابق دارد؛ هرچند صدر به‌دنبال پیاده‌سازی نوع متفاوتی از این ایده است که حتی با دیدگاه‌های شهیدان صدر نیز متفاوت است؛ هرچند از اساس بعید است که مقتدی صدر قادر به طی کردن طبیعی مراحل کسب اجتهاد باشد و حتی درصورت رسیدن به اجتهاد نیز اعلام مرجعیت شرایط خودش را دارد. با این حال مقتدی صدر در زمانش به هر شکلی که شده مرجعیت خود را اعلام رسمی خواهد کرد تا براساس دیدگاه‌های خاندانی خود که البته امروز تغییر یافته‌اند خود را به زعامت شیعیان عراق برساند، زعامتی که شباهت‌هایی با نظام خلافت نیز دارد.
پیش از این نیز خلافت طولانی‌مدت و مشهور عباسی با تکیه بر روی کار آمدن جناحی از قریش که به پیامبراسلام(ص) نزدیکی بیشتری دارد در عراق روی کار آمده بود. این خلافت در ابتدا رنگ‌وبویی شیعی داشت چه اینکه سفاح و منصور پیش از رسیدن به خلافت در اواخر دوره بنی‌امیه با «عبدالله ابن‌معاویه ابن‌جعفر ابن‌ابی‌طالب» نواده برادر امیرالمومنین(ع) همکاری کرده و سپس نیز با «محمدبن‌عبدالله بن‌حسن بن‌حسن(ع)» برای خلافت بیعت کردند.
با توجه به عدم خط‌کشی فقهی بین جریانات اسلامی در آن دوره، بنی‌عباس از لحاظ سیاسی به دیدگاه‌های شیعه گرایش داشتند و حتی در بعضی تقسیم‌بندی‌های فعلی نیز به‌دلیل استدلال‌شان جزء حکومت‌های شیعی دسته‌بندی می‌شوند؛ هرچند با پررنگ‌شدن مرزهای فقاهتی میان فرق اسلامی آنها علی‌رغم حفظ دیدگاه سیاسی خود، از لحاظ فقهی بنیان‌های فرق اهل سنت را تقویت کردند.
مقتدی صدر نیز که برآمده از خاندان ریشه‌دار شیعی صدر است که در میان شیعیان برجستگی زیادی دارند، به‌دنبال تلفیقی از ولایت‌فقیه و نظام خلافت است تا ولایت‌فقیهی موروثی مبتنی‌بر خاندان صدر و قومیت عربی را جهت اداره شیعیان عراق و از آن طریق تسلط کامل بر عراق ایجاد کند.

غرب و هدایت صدرها
هرچند رسیدن مقتدی صدر به مقصد، مقصود غرب نیست اما حرکت صدر در این مسیر که منجر به درگیری‌هایی درون بیت شیعی می‌شود مطلوب آنهاست. از نگاه غرب آرزوهای صدر بدون رسیدن به نتیجه نهایی، منجر به جنگ داخلی میان شیعیان خواهد شد.
غرب مدت‌ها پس از ناکامی در اجرای درگیری‌های شیعه-سنی که پس از پروژه داعش شکستش مشهود شد، راه‌حل را تمرکز بر درگیری‌های شیعه-شیعه دیدند که مرحله نخست آن در اعتراضات خیابانی آغازشده از اکتبر 2019 در عراق اجرا شد و منجر به سقوط دولت عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر اسبق عراق شد. با این حال یک جنبش بدون رهبر قادر به آسیب زدن و تخریب بود اما در شدت بخشیدن به آشوب‌ها ناتوان بود. از این رو کار کردن بر رهبران شیعه‌ای که بتوانند در این زمینه همکار غرب باشند در دستورکار قرار گرفت و حتی تلاش شد عمار حکیم نیز به این برنامه کشانده شود. با این حال صدر جهت اجرای پروژه جنگ داخلی در میان شیعیان عراق انتخاب و سرمایه‌گذاری‌ها روی وی متمرکز شد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰