علی عطشانی، کارگردان «سلفی با دموکراسی»:
کار سختی بود اما خدا کمک کرد و فضایی را که دوست داشتم، نشان دادم. ابتدای صحبتم برای آن گفتم که از چند زاویه می‌توان موضوع را بررسی کرد که اجرای آن‌ هم کار سختی بود.
  • ۱۴۰۱-۰۳-۲۴ - ۰۳:۱۵
  • 00
علی عطشانی، کارگردان «سلفی با دموکراسی»:
ساختن مسخره‌بازی راحت‌تر از فیلمسازی مفهومی است
ساختن مسخره‌بازی راحت‌تر از فیلمسازی مفهومی است

کیانا تصدیق‌مقدم، خبرنگار: علی عطشانی را با فیلم «دموکراسی تو روز روشن» به یاد می‌آوریم، فیلمی که سال89 به‌خاطر دستمزد نجومی محمدرضا گلزار خبرساز شده بود. گفته می‌شود این هنرپیشه تنها برای سه روز حضور در این فیلم 90میلیون تومان دریافت کرد که در دوره خودش رقمی بی‌سابقه بود. مرحوم داوود رشیدی که در آن ایام رئیس صنف بازیگران بود به این قضیه اعتراض کرد و خبر پرداخت این دستمزد عجیب حتی در روزنامه «گاردین» هم چاپ شد. جالب اینجاست که پس از سال‌ها به نام تهیه‌کننده آن فیلم هم توجه کنیم؛ حجت‌الاسلام زم.
به‌نظر می‌رسد که این روزها دیگر حساسیت‌های حرفه‌ای نسبت به دستمزد بازیگران مثل آن سال‌ها نیست و احوالات امروز سینمای ایران هم خیلی فرق کرده است. این روزها فیلمی در ادامه همان اثر جنجالی عطشانی اکران‌شده به‌نام «سلفی با دموکراسی» که در فضای سینمایی امروز ایران کمترین اطلاعی از اکران عمومی آن ندارند. به‌طور ناخودآگاه شرایط مالی این دو فیلم در ذهن هر مخاطبی با هم مقایسه خواهد شد. جالب است که «سلفی با دموکراسی» در سال1401 یک‌دهم همان دستمزد محمدرضا گلزار در «دموکراسی تو روز روشن» فروخته است؛ این افت شدید بدون احتساب تورم این سال‌ها هم شوک‌برانگیز است.
«سلفی با دموکراسی» این روزها در سینماهای سراسر کشور درحال اکران است و مثل سری اولش در ژانر ماورایی، با زاویه نگاهی متفاوت سراغ موضوع دفاع‌مقدس رفته است. معنای نهایی این فیلم تا حدود زیادی به برداشت مخاطبان بستگی دارد، یعنی می‌توان گفت داستان تا حدودی مبهم است و از آن، هم می‌شود برداشت‌های سیاسی کرد و هم برداشت‌هایی مربوط به بهشت و دوزخ و دنیای ماوراءالطبیعه.
ژانر ماورایی در سینمای ایران مهجور است و «سلفی با دموکراسی» جزء معدود نمونه‌های سینمای ایران در این زمینه است. «سلفی با دموکراسی» درحالی روی پرده‌های سینمای ایران است که کارگردانش اینجا نیست. با او گفت‌وگویی کردیم و متوجه دلخوری او از مسئولان سینما به‌خاطر حمایت نکردن از فیلمش شدیم. این فیلم از سوم خردادماه در سینما اکران‌شده و در 88سالن و با 419سانس به نمایش درآمده و تاکنون حدود 8میلیون تومان در گیشه فروخته است. در ادامه گفت‌وگوی ما با علی عطشانی، کارگردان فیلم «سلفی با دموکراسی» را می‌خوانید.

     فیلم در شرایط خوبی اکران نشد
علی عطشانی، کارگردان فیلم «سلفی با دموکراسی» درباره انتخاب موضوع برای فیلمش گفت: «از چند زاویه می‌توان به این سوال نگاه کرد. اول اینکه برای من فقط فیلم ساختن مهم نیست و همیشه سعی کردم یک حرف و اعتقادی پشت آن باشد، حالا ممکن است عده‌ای آن را دوست داشته و عده‌ای دیگر نداشته باشند. فیلم «دموکراسی تو روز روشن» بسیار مورد استقبال قرار گرفت و من سعی کردم این حال‌وهوا را یک‌بار دیگر هم تجربه کنم. وقتی تصمیم گرفتم به این فضا و به بارگاه خدا نزدیک شوم و مکانی را که فرشته‌ها هستند نشان دهم، بسیار کار سختی بود، یعنی در مملکت ما در حالت عادی فیلمسازی سخت است وقتی می‌خواهی چیزی غیر از رقص و آواز بسازی، سخت‌تر هم می‌شود؛ یعنی زمانی که می‌خواهید رقص و آواز، بگو و بخند، حرف‌های زشت و مسخره‌بازی تولید کنید بسیار راحت‌تر از زمانی است که می‌خواهید کارهای مفهومی تولید کنید.»
عطشانی در رابطه با ساخت پروژه این فیلم گفت: «کار سختی بود اما خدا کمک کرد و فضایی را که دوست داشتم، نشان دادم. ابتدای صحبتم برای آن گفتم که از چند زاویه می‌توان موضوع را بررسی کرد که اجرای آن‌ هم کار سختی بود. متاسفانه در شرایط اجتماعی فیلم اکران شد که درست دیده نشد. بخش جلوه‌های ویژه در این فیلم بحث تازه‌ای است و اولین‌بار است که حجم وسیعی از جلوه‌های ویژه در قالب انیمیشن در یک فیلم رئال استفاده می‌شود. درواقع دوست داشتم فیلمنامه فضای معنوی داشته باشد و ادامه‌ای «دموکراسی تو روز روشن» باشد. فیلمنامه بسیار عمق دار است و از زوایای مختلف می‌توان به آن نگاه کرد در این مدت که اکران شده مخاطبان عمق فیلم و نگاه‌مان به ملائک را درک کردند.»

    مردم پول سینما رفتن ندارند
این کارگردان راجع به نگاه متفاوتش به هشت سال جنگ دفاع مقدس در این فیلم و میزان محبوبیت این‌گونه سینمایی بین مخاطبان گفت: «با توجه به شرایط سخت زندگی مردم و افزایش قیمت‌ها تعریف ما از مخاطب سینما سخت است. مخاطب سینما، کارگر و کارمندی بودند که می‌توانستند یک روزی به سینما بروند و فیلمی را تماشا کنند. الان کسانی که می‌روند و فیلم‌ها را می‌بینند یک قشر از طبقه خاص هستند و برای همین است که تعداد مخاطبان کمتر شده و ما نمی‌توانیم خودمان را گول بزنیم. در شرایط فعلی مردم نمی‌توانند مثل دهه 70 و قبل‌تر راحت به سینما بروند. این صحبت‌ها به فیلم ربطی ندارد و بحث کاهش مخاطبان است. یک کارگر اگر بخواهد خانواده 4 نفری‌اش را به سینما ببرد و شام فلافل بخورد باید 500هزار تومان هزینه کند و این موضوع بسیار سخت است. بعدا که فیلم به پلتفرم‌ها بیاید مخاطبان بیشتری پیدا می‌کند و تعداد بیشتری از مردم می‌توانند آن را تماشا کنند و مطمئن هستم فیلم‌هایی مثل «سلفی با دموکراسی» با زاویه نگاه متفاوتش به جنگ طرفدارهای خودش را دارد و همین کسانی هم که فیلم را روی پرده سینما دیدند راضی بودند و پیام‌شان به من رسیده است.»

    پیام فیلم عمیق‌تر از مسائل سیاسی است
عطشانی در پاسخ به اینکه آیا در سکانس‌هایی از فیلم به مسائل سیاسی اشاره‌ شده یا خیر، گفت: «ما در این فیلم باید همه جوانب را با هم درنظر بگیریم. پژمان بازغی که اول فیلم می‌گوید چرا باید برویم ایران در آنجا گناه زیاد است، در آخر فیلم می‌گوید من دیدم در ایران فرشته‌های زیادی وجود دارد. اول فیلم موردی مطرح می‌شود که در ایران جرم زیاد است و سیاستمداران کارهای ناشایست انجام می‌دهند اما پیام پایانی فیلم آن است که در هر فضا و مملکتی، هم اتفاقات مثبت می‌افتد و هم منفی و همان فرشته ما که به وضعیت ایران معترض بود، عاشق یک دختر ایرانی می‌شود و می‌خواهد در آنجا بماند؛ یعنی خودش حرف خودش را نقض می‌کند. هر شخصی با پیش‌زمینه ذهنی‌اش فیلم را بررسی و از زوایای مختلف به آن نگاه می‌کند. پیام فیلم ما بالاتر و عمیق‌تر از مسائل سیاسی است.» این کارگردان در ادامه و در پاسخ به اینکه فیلم سکانس‌های حذف‌شده داشته یا خیر، گفت: «این اثر جزء معدود فیلم‌های من بود که سکانس حذف‌ شده و اصلاحیه نداشت، البته اگر اشتباه نکنم.»

    از صفر تا 100 جلوه‌ها را خودمان ساختیم
این کارگردان درباره ژانر ماورائی «سلفی با دموکراسی» گفت: «زمانی که می‌خواستم فیلم سه‌بعدی بسازم همه می‌گفتند مگر در ایران می‌شود فیلم سه‌بعدی ساخت؟ تازه این کار در هالیوود انجام شده است، اما ما با جوانان ایرانی و دستگاه‌هایی که خودشان اختراعش کرده بودند و با همان امکانات داخلی فیلم را ساختیم. این فیلم را هم با عوامل و امکانات ایرانی تولید کردیم. وقتی در جشنواره برلین به نمایش درآمد، بسیاری از کسانی که آنجا در سطح یک دنیا کار جلوه‌های ویژه می‌کردند تعجب کرده بودند که در ایران، منظور همان ایرانی که اوایل صحبتم گفته بودم که اکثرا از آن ذهنیت بدی دارند می‌گفتند چه جالب در ایران توانستند چنین کاری انجام دهند.»
وی در ادامه درباره جلوه‌های ویژه این فیلم گفت: «هر فیلمی قطعا نقاط ضعف و مثبتی دارد، اما به‌نظرم یکی از نقاط مثبت این فیلم همان جلوه‌های ویژه یا بخش انیمیشن آن است که با امکاناتی که در ایران داریم عوامل توانسته‌اند این کار را انجام دهند. سکانس‌های مربوط به درگاه خداوند همه ساخته‌ شده و هیچ‌کدامش از قبل وجود نداشته است. تعاریفی که ما از جلوه‌های ویژه در سینما داشتیم، این بود که یک‌چیزی را تغییر دهیم که وجود خارجی دارد، اما در این فیلم چیزی ساخته شد که دیده نمی‌شود، یعنی همه جلوه‌ها از صفر هم طراحی و هم ساخته شد و حداقل من فکر نمی‌کنم در سینمای ایران چنین تجربه‌ای داشته باشیم که از چیزی که وجود خارجی نداشته انیمیشن تولید کنیم.»

    در روزهای اول اکران سالن‌ها بسیار کم بود
عطشانی درباره علاقه‌اش به این جنس سینمایی که در فیلم «سلفی با دموکراسی» دنبالش بوده، گفت: «موضوعات و سوژه‌ها هستند که مرا به‌سمت فیلمسازی می‌برند. یکی از سوژه‌هایی که همیشه برای من جذاب بود مربوط به مرگ و دنیای پس از مرگ است. اینها همیشه برای من جذاب بوده و در فیلم «آقای الف» و «دموکراسی تو روز روشن» هم به‌نوعی نگاهی به این مسائل داشتم. جدا از اتفاقاتی که برای این فیلم افتاد و سریع اکران شد و در 10روز اول سالن بسیار کم بود و در چند روز اول، اکران به سینماهای شهرستان نرسیده بود و دو، سه روز است که رسیده. با این حال من ریسک کردم و فیلمی را که ساختم دوست دارم و یکی از فیلم‌های خوب من به‌لحاظ مضمون همین است و به‌شدت پای آن ایستاده‌ام و اگر دوباره بستری فراهم شود که بتوانم چنین فیلمی بسازم این کار را می‌کنم.»

    برای تولید نمونه‌های خارجی فیلم را دیدیم
عطشانی در پاسخ به اینکه آیا برای تولید این فیلم نمونه‌های خارجی تماشا کردید یا خیر، گفت: «این اتفاق هم برای «آقای الف» که سه‌بعدی بود افتاد و هم برای این فیلم. نه اینکه برویم فیلمی را ببینیم و بگوییم می‌خواهیم مثل آن را بسازیم، رفتیم نمونه‌های مشابه خارجی و باکیفیت را دیدیم. بخش جلوه‌های ویژه را تیم ما انجام دادند و طراحی برای ما خیلی مهم بود.»
وی در ادامه در رابطه با ریسک کردن در انتخاب موضوع فیلم‌هایش گفت: «وقتی آدم کاری را شروع می‌کند باید سعی کند خطرها و موضوعاتی را که فکر می‌کند ممکن است به فیلم آسیب بزند، از خود دور کند. برای «سلفی با دموکراسی» یک تیم 60 نفره زحمت کشیدند و نتیجه‌اش برایمان قابل‌قبول بود.»

    تعداد فیلم‌های در صف اکران زیاد است
این کارگردان در پاسخ به اینکه آیا «سلفی با دموکراسی» در گیشه رقابت می‌کند یا خیر، گفت: «در ایران زمان اکران روی فروش فیلم به‌شدت تاثیرگذار است و هفته اولی که اکران فیلم ما شروع شد شهادت و هفته بعدش ارتحال امام بود و دو پنجشنبه و جمعه شلوغ را از دست دادیم. به دلیل اینکه تعداد فیلم‌های در صف اکران به‌خاطر کرونا زیاد است، مجبور شدم این کار را بکنم. به‌هرحال این نوع فیلم‌ها هم برای سینما و هم برای مخاطبان تجربه جدیدی است و مخاطب نمی‌داند که این فیلم ماورایی که در ایران تولیدشده موفق بوده یا خیر. با همه اینها این فیلم مخاطبان خاص خودش را دارد.» وی در ادامه درباره دلیل انتخاب اسم «سلفی با دموکراسی» برای این فیلم گفت: «یکی از دلایلش فیلم «دموکراسی تو روز روشن» بود. دلیل دیگر اینکه در این فیلم کاراکترها هرکدام در موقعیتی می‌خواهند تصمیماتی بگیرند و نام این تصمیم‌گیری و نوع انتخاب آنها دموکراسی است و چون آتیلا پسیانی خودش را در معرض این ماجرا دید و در سکانس آخرش یک عکس یادگاری سلفی با همرزمانش گرفت اسمش را «سلفی با دموکراسی» گذاشتیم.»

    پژمان بازغی و پولاد کیمیایی به حق‌شان نرسیده‌اند
عطشانی درباره انتخاب زوج پولاد کیمیایی و پژمان بازغی گفت: «به‌نظرم هم پژمان و هم پولاد بازیگران خوبی هستند که تابه‌حال به حق‌شان نرسیده‌اند. انتخاب بسیار سختی بود که دو نفر را برای نقش فرشته پیدا کنی اما اکنون از نتیجه کار راضی هستم، یعنی هم پولاد نقشش را به‌خوبی بازی کرد و هم پژمان انتظارم را برآورده کرده است و بخش عمده زحمت هم بر عهده این دوستان بود. صحنه‌های کروماتیک، کار بسیار سختی بود و دوهفته تمام در یک استودیو بودیم که همه‌چیز سبز بود. بچه‌ها زحمت کشیدند و با بضاعت مالی که داشتیم بهترین چیدمانی را که می‌توانستیم انجام دادیم.»
وی در ادامه درباره اینکه در این فیلم هم تهیه‌کننده و هم کارگردان بوده است، گفت: «کنار هم قرار گرفتن این دو مسئولیت واقعا سخت است. من در ابتدای کار تهیه‌کننده نبودم اما به‌ این دلیل که سرمایه‌گذار را خودم پیدا می‌کردم، وقتی سرمایه‌گذار با تهیه‌کننده کنار یکدیگر قرار می‌گرفتند و به مشکل برمی‌خوردند به‌ناچار خودم تهیه‌کنندگی را برعهده می‌گرفتم. در ایران بسیار کم پیدا می‌شود تهیه‌کننده‌ای که پول برای خودش باشد و اکثرا سرمایه‌گذار پیدا می‌کنند. اگر ایران ‌هم مثل کشورهای دیگر کمپانی تولید فیلم داشت و حمایت مالی می‌کردند، آدم هیچ‌وقت دنبال تهیه‌کننده نمی‌گشت، بنابر همین دلایل راهی جز این نداشتم که خودم تهیه‌کننده باشم.»

    یک فیلمساز دیگر باید چه کاری انجام دهد تا حمایت شود؟
این کارگردان درباره عدم‌حمایت مسئولان سینما گفت: «کسانی که در مملکت ما مسئولیت‌های سینمایی دارند پشت این فیلم نایستادند. یک فیلمساز، دیگر باید چه کاری برای فیلم انجام دهد؟ این فیلم معناگراست، نگاه درستی به مقوله اعتقادی و جانبازان و شهدای گمنام دارد، کمدی است، کمدی رکیک نیست و حداقل فیلمی با استانداردهای جامعه ماست. سال اولی که این فیلم را برای جشنواره فجر دادیم، یکی از بدترین خاطرات من است. ما درحال فیلمبرداری بودیم و خودشان گفتند فیلم را سریع برسانید و یک راف‌کات آماده کردیم و برایشان فرستادیم. هیات‌انتخاب جشنواره گفتند ما نمی‌توانیم بگوییم این فیلم خوب یا بد است به این دلیل که بسیاری از آن پرده سبز است. این موضوع را به من نگفتند و بعد از اعلام نتایج این موضوع را فهمیدم. به نظر من تلخ‌ترین اتفاق سینمای ایران، جشنواره فجرهای چندسال گذشته است. اگر این فیلم اکران اولش در جشنواره فجر بود بسیار بیشتر کمک به آن می‌شد، یعنی درباره آن صحبت می‌شد و مردم بک‌گراندی راجع به آن داشتند، اما مسئولان مرتبط باعث از بین رفتن فرصت برای فیلم‌ها می‌شوند.»

   جشنواره فجر قتلگاه سینماست
عطشانی درباره هیات‌انتخاب جشنواره فجر گفت: «سال بعد از اینکه فیلم قبول نشد خواستیم آن را دوباره به جشنواره ببریم. طباطبایی‌نژاد که دبیر جشنواره بود اجازه این کار را نداد و گفت پارسال این فیلم را آوردید و امسال دیگر نمی‌شود. درحال‌حاضر کسانی برای سینما تصمیم می‌گیرند که درک‌شان به آن اندازه‌ای که باید باشد نیست. بحث من فقط این فیلم نیست و نمی‌گویم که اثر خوبی است؛ می‌گویم فیلمی که همه استانداردها در آن رعایت شده و نگاه و تجربه جدید دارد، تنها جشنواره‌ای که می‌تواند از آن حمایت و به دیده شدنش کمک کند، جشنواره فجر است. این جشنواره اکنون تبدیل به قتلگاه سینما شده است، یعنی شما فیلمسازان خوب را ببینید همگی از آن فراری هستند و نمی‌خواهند آثارشان را در این جشنواره به نمایش درآورند. این موضوع به دلیل همین برخوردهاست. همگی با یک تفکر روبه عقب عمل می‌کنند و من دلم می‌سوزد.» وی درباره عدم‌حمایت فارابی از فیلم گفت: «فارابی در این فیلم سهامدار است اما سینما فرهنگ را که زیرمجموعه خودشان است برای اکران فیلم نداند. این موضوع را به چه کسی بگوییم؟ توجیهی هم برای این کار ندارند. اصلا اشتباه از این بالاتر داریم که خودت صاحب فیلمی باشی بعد سالنت را در اختیار نمایش نگذاری؟ کاری به بد بودن یا خوب بودن فیلم ندارم، من می‌گویم تو فیلمی را ساختی و بعد سینمایت را در اختیار فیلم خودت نمی‌گذاری؟ با این اوصاف از بقیه چه توقعی می‌توان داشت.»

    20 روز از اکران گذشته هنوز نامه تیزر تلویزیونی را نداده‌اند
عطشانی درمورد عدم همکاری صداوسیما برای تبلیغات آثار سینمایی گفت: «فیلم «سلفی با دموکراسی» 20روز از اکرانش گذشته اما هنوز نامه تیزرش را ندادند. جناب آقای رئیس یا وقت نکردند یا حال نداشتند که این کار را انجام دهند. اکران فیلم دیگر تمام شد. تلویزیون به کدام فیلم ما در اکران کمک کرده؟ بعد اگر شبکه جم تبلیغ را پخش کند برخورد جدی می‌کنند. ماهواره پخش کند می‌گویند چرا این اتفاق افتاد. خودشان حمایت نمی‌کنند. وقتی شبکه جم تیزری که تلویزیون آن را تایید کرده پخش می‌کند این کار بدی نیست اتفاقا آنها هستند که دارند حمایت می‌کنند. در این فضا هرکسی برای خودش رئیس است. ارشاد برای خودش و صداوسیما، شهرداری، حوزه هنری هرکدام رئیس خودشان هستند. در این میان فقط فیلم و سینما از این کشمکش‌ها ضربه می‌خورند.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰