محمدرضا حاجیعبدالرزاق،خبرنگار گروه ورزش: دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و کانادا براساس قرارداد دوجانبه قرار است بامداد 16 خرداد در ونکوور برگزار شود و فدراسیون فوتبال به دنبال انتخاب حریف دوم برای برگزاری مسابقه تدارکاتی در این کشور بود. بر همین اساس رایزنیها با دو کشور اکوادور و السالوادور دنبال میشد که هر دو کشور با برگزاری بازی مقابل تیم ملی ایران موافقت کردند و مسئولان فدراسیون، تیم اکوادور را برای انجام دومین بازی انتخاب کردند اما این دیدار به خاطر اینکه محل برگزاری آن مشخص نشد درنهایت لغو شد. تنها مشکل فدراسیونهای فوتبال دو کشور محل برگزاری این بازی بود که کارشکنیهای سیاسی دولت کانادا مانع از برگزاری بازی در این کشور شد. این درحالی است که دولت کانادا به دنبال لغو بازی تیم ملی این کشور با ایران در ونکوور هم بود اما با توجه به استقلال فدراسیون فوتبال این کشور آنها تا این جای کار نتوانستهاند مانع از برگزاری مسابقه تیم ملی کانادا برابر ایران شوند. با این وجود در زمینه برگزاری بازی دوم برابر اکوادور سنگاندازیهایی را انجام دادند. این درحالی است که حالا شنیده میشود به خاطر برخی مسائل حتی دیدار با کانادا هم قطعی نیست و کسی نمیداند این بازی سرانجام برگزار میشود یا خیر و گفته میشود این بازی هم در آستانه لغو قرار گرفته است و این یعنی باز هم برنامههای آمادهسازی تیم ملی تحتالشعاع قرار گرفته و به نظر میرسد با این وضعیت نباید چندان به موفقیت تیم ملی در جامجهانی دلخوش بود. مربی سابق تیم ملی نیز همین نظر را دارد و میگوید با وضعیت فعلی و افرادی که در فدراسیون فوتبال تصمیمگیر هستند نباید درباره صعود تیم ملی از مرحله گروهی جامجهانی صحبت کرد. گفتوگوی «فرهیختگان» با حسین فرکی را در ادامه میخوانید.
درباره شرایط وخیم و بد تیم ملی از لحاظ آمادهسازی صحبت را آغاز کنیم. درحالی که فقط بازی با کانادا قطعی بود، شنیده میشود این دیدار هم روی هواست که این موضوع میتواند اتفاق ناگواری برای تیم ملی محسوب شود.
بله، درست است. بههرحال شاید تا حدودی میشد حدس زد این اتفاقات میافتد. کسانی که در این موضوع تجربه دارند، البته هر کسی در جایگاه خودش از مدیران گرفته تا رسانهها میتوانستند این موضوع را پیشبینی کنند. در هر صورت این قرار و مدارها و این نوع اطلاعرسانیها یک مقدار مردم را سرگرم میکند تا اینکه بخواهد همراه با واقعیت باشد. ما میدانیم شرایط فوتبالمان از هر لحاظ از وضعیت سیاسی گرفته تا اقتصادی و اجتماعی بهگونهای است که خیلی نمیتوان به این وعده وعیدها دلخوش کرد. ما که خودمان در گذشته این شرایط را تجربه کردیم و خیلی جاها دیدیم که این اتفاقات در گذشته افتاده و نتیجه خوبی داشته و خیلی جاها هم قرار بوده برخی اتفاقات بیفتد که متاسفانه محقق نشده است آن هم به خاطر برخی مشکلات در زمان هدایت و اختیار فدراسیونی که سازمان و تشکیلات خاص خود را در زمان صفایی فراهانی و دادکان داشت اما در هر صورت از بعد از دوران ریاست آقای دادکان دیگر ما شاهد یک بههمریختگی در کل دوران فوتبالمان بودیم که مهمترین بخش آن مرتبط به تیم ملی میشود.
درخصوص همین تیم ملی اما وضعیت آمادهسازی برای جامجهانی ناگوار است.
همینطور است. ما هم به زبان خودمان از این شرایط اعلام تاسف میکنیم. زمانی دارد این شرایط اتفاق میافتاد که در فدراسیون فوتبال، تشکیلات خوبی هم نداریم. درواقع از نظر آدمهایی که میتوانند از تجربیات خود کمک بگیرند و با رایزنیهای خود شرایط را برای تیم ملی بهتر از چیزی که هست فراهم کنند اما متاسفانه الان در تشکیلات فدراسیون خیلی مشکلات داریم، هرچند به نظرم اولویت برای این نفرات فعلا حل مشکلات خودشان است تا بتوانند با رفع آنها تازه با هم همفکری کنند برای اینکه امکاناتی که تیم ملی نیاز دارد را دنبال کنند. البته تا جایی که از دست آنها برمیآید هر چند اگر انصاف داشته باشیم متوجه میشویم که یک جاهایی هم دست اینها بسته است.
از چه جهت به این موضوع اشاره میکنید؟
مثلا همین قطعی شدن بازی با کانادا در ابتدا خبر خوبی بود هرچند هنوز هم نمیدانیم این بازی انجام میشود یا خیر اما اگر این بازی لغو شود قطعا این موضوع به مسائلی که قبلا اتفاق افتاده مثل سقوط هواپیما و ارتباط سیاسی بین دو کشور مربوط است چون در هر صورت دنیا و رسانههای بیگانه به این مسائل میپردازند و از آنجایی که آنها هم شیطنتهای خاص خودشان را دارند شاید این موضوع بازی با کانادا را تحتتاثیر قرار بدهد. در هر صورت تا یک حدودی میتوان فوتبال را به سیاست گره زد و همین بخش نشان میدهد که مخالفتهایی در این خصوص و برای برگزاری این دیدار وجود دارد. این درحالی است که در گذشته همراه با تیم ملی به کانادا رفتیم و بدون هیچ مشکلی با این کشور بازی کردیم و همه چیز هم عالی بود و هیچ مشکلی هم نبود اما الان میبینیم که همین موضوع یعنی اتفاقات سیاسی یک عده را آزار داده و شاید همین نفرات بخواهند درخصوص این بازی مخالفت کنند. تا جایی که نخستوزیر کانادا به همراه مقامات سیاسی این کشور هم به این مساله ورود کرده و اگر این بازی لغو شود مطمئنا این مسائل برمیگردد به موارد سیاسی از این دست که اصلا به فوتبال ربطی ندارد اما میبینیم که ربط پیدا میکند. در هر صورت برخی مواقع فوتبال با سیاست گره میخورد و نتیجه آن میشود که شاید این بازی هم لغو شود. در هر حال این مشکلات در فوتبال ما همیشه بوده و هر سال هم بیشتر میشود.
با این وضعیت تحقق صعود به مرحله حذفی جامجهانی کمی دور از ذهن نیست؟
به نظر من اصلا نباید به این موضوع فکر کرد. اگر به آن فکر نکنیم شاید بهتر بتوانیم با مشکلات کنار بیاییم. شاید هم این اتفاق بیفتد که چه بهتر و اگر هم این امر محقق شود مطمئنم که فقط خود بازیکنان هستند که میتوانند با یک عملکرد خوب این شرایط را به وجود بیاورند در غیر این صورت اگر کسی بخواهد کاری انجام بدهد که این شانس را داشته باشیم که به مرحله بعد صعود کنیم بعید است چنین اقدامی انجام شود، هرچند این اخبار و صحبتها بیشتر میتواند جنبه گرم کردن سر مردم را داشته باشد. اگر واقعا شرایط و توان صعود را داشته باشیم مردم هم خوشحال میشوند و امیدوارم از نگاه ما فوتبالیها این اتفاق بیفتد اما مطمئنم با این وضعیت این مهم محقق نمیشود چون به هر حال باید این شرایط برای تیم ملی فراهم باشد تا نقاط ضعف و قوت خودش را پیدا کند تا با آمادهسازی بیشتر به مصاف حریفانش در جامجهانی برود.
از دیداری که شما بهعنوان مربی تیم ملی این تیم را مقابل کانادا همراهی کردید، خاطرهای یا صحبتی دارید؟
بله، بازی دوستانهای داشتیم که در همان زمان با اکوادور هم بازی کردیم. البته سالهای زیادی از آن بازی گذشته اما در زمان سرمربیگری مرحوم منصور پورحیدری این سفر را رفتیم و بازیهای خوبی را انجام دادیم که به آمادهسازی تیم ملی ما خیلی کمک کرد. در هر صورت آن زمان با برنامهریزی و خیلی راحت این برنامهها اجرایی میشد. من زمان آقای فراهانی و دکتر دادکان وارد تیم ملی شدم و در همین زمان از تیم ملی جدا شدم. در همین فاصله زمانی که دعوت به همکاری شدم و افتخار همراهی تیم ملی را داشتم در این مقطع تیم ملی بهترین دوران خود را سپری میکرد. برای سفر به آمریکا یادم میآید رئیس وقت فدراسیون با اقتدار عمل و طوری برنامهریزی کرد که با وجود سختگیریها برای ورود و خروج ایرانیها حتی شرط انگشتانگاری را هم ملغی کردند و شرط رئیس وقت این بود که انگشتنگاری نشود. درنهایت این سفر محقق شد و با تیم ملی آمریکا در این کشور بازی دوستانهای را برگزار کردیم. درباره سفر به کانادا هم همین اتفاقات افتاد و رایزنیهای خوبی انجام شد. آن زمان رئیس وقت با قدرت عمل میکرد. این درحالی است که آن وقت هم درگیر مسائل سیاسی بودیم اما در همان شرایط به آمریکا سفر کردیم که این موضوع نشان میدهد آن زمان بخش مدیریتی خیلی بهتر از حالا عمل میکرده است اما متاسفانه فدراسیون ما از بعد از دادکان روبه ویرانی رفت.
الان هم یک بیصاحبی در فدراسیون فوتبال دیده میشود که به نظر میرسد اختلال برنامههای تیم ملی غیرمرتبط با این امر نباشد.
دقیقا همین است. الان من این افرادی که در فدراسیون و در هیاترئیسه هستند را خیلی نمیشناسم. این افراد اصلا با فوتبال همخوانی ندارند. شاید در استانهای خودشان پستهایی داشته باشند و به واسطه حضور در مجمع به هیاترئیسه رسیده باشند اما واقعیت این است که خودم بهعنوان یک فوتبالی که سالها خاک فوتبال را خوردهام و فوتبال ایران را دنبال میکنم شناختی از این افراد ندارم. شاید شاخصترین این افراد ماجدی باشد که الان بهعنوان سرپرست فدراسیون فوتبال ایران فدراسیون را اداره میکند اما این پستها و جایگاهها در فوتبال ایران خیلی بزرگتر از این آدمهاست که دارند فوتبال را اداره میکنند. من حس خوبی نسبت به این قضیه ندارم هرچند برای شخصیت حقیقی آنها احترام قائلم اما نمیتوانم قبول کنم که اینها الان دارند فدراسیون فوتبال ایران را هدایت میکنند چون آدمهایی باید در فدراسیون فوتبال باشند که واجد شرایط هستند.
به نظر میرسد اگر کیروش بود شاید با اعتراضهایش باعث میشد شرایط تا حدودی بهتر شود اما اسکوچیچ با توجه به وجههای که دارد، گویا قدرتی برای اعتراض هم ندارد تا شرایط از این لحاظ هم مطلوب نباشد.
به هر حال الان در شرایطی هستیم که خیلی نمیتوان تغییراتی به وجود آورد چون لازمه این کار زمان و بهره بردن از افراد متخصص است. وقتی این شرایط الان فراهم نیست باید به انتظار آینده پیش رو و رویدادهایی مانند جامجهانی و... باشیم. تیم ملی الان باید هدایت و کمک شود تا در جامجهانی نتایج خوبی بگیرد که آن هم با بودن این آدمها سخت است. با شرایط فعلی اگر کیروش هم بود و با این اوضاع و احوال مواجه میشد فکر نمیکنم هرچقدر هم داد میزد فایدهای داشت. شاید آن زمان اگر اعتراضی میکرد و دادی میزد کارش را پیش میبرد و دادهایش اثر میکرد و حمایتها بیشتر میشد اما دوست داشتم او بود تا ببینم در این وضعیت و در مقابل با این آدمها چقدر زور دارد تا بتواند حرفش را پیش ببرد و امتیاز بگیرد؛ اما بههرحال اگر او هم بود این اتفاق نمیافتاد هرچند ما هم باید با شرایط فعلی خودمان را هماهنگ کنیم چون چارهای نداریم. در هر صورت یکسری مسائل براساس مقررات و قوانین هستند و باید طبق آنها جلو رفت. قبلا برخی تصمیمات به صورت انفرادی از سوی مدیران رده بالا گرفته میشود که تغییراتی را به وجود میآورد اما الان مقررات باعث شده تا شاهد اولینها از نوع بدترینهایش در فدراسیون فوتبال کشور باشیم. مثلا برای اولین بار هیاترئیسه رئیس فدراسیون را تعلیق میکند تا دوباره انتخابات انجام شود و اینها همان اولینها از نظر بدترینها هستند. الان هم این اتفاقات تجربیات جدیدی هستند و اتفاقاتی میافتد که تا حالا با آنها روبهرو نشده بودیم تا ببینیم در آینده چه اتفاقاتی میافتد.