امیر کریمی، خبرنگار: اینکه چرا حال پرسپولیس یحیی خوب نیست را نمیتوان صرفا در تزلزل خط دفاعی سرخپوشان جستوجو کرد؛ چراکه در اینفصل از رقابتها عمده ضعف شاگردان یحیی گلمحمدی در فاز تهاجمی بوده است، آنهم برای تیمی که در سالهای اخیر با ارائه فوتبال تهاجمی و با در اختیار داشتن مهاجمانی گلزن موفقیتهای بسیاری را کسب کرده بود و حالا در لیگ بیستویکم در عدم معرفی آقای گل پوکر کرده است. اما مهمترین نکتهای که در چهار سال اخیر به چشم میخورد عدم حضور یک مهاجم پرسپولیسی حتی در کورس آقای گلی است، جایی که پیش از این چهار فصل ناکامی، سه فصل بهطور پیاپی-دو فصل مهدی طارمی و یک فصل علی علیپور- آقای گل لیگ شده بودند و این دو بازیکن هتتریک در آقای گلی را برای پرسپولیسیها به ارمغان آورده بودند. در این فصل گادوین منشا، مهاجم اسبق پرسپولیس با 14 گل در صدر جدول گلزنان است، یامگا از استقلال با 10 گل در رده دوم قرار دارد، مغانلو دیگر مهاجم پیشین پرسپولیس بههمراه پریرا، ستاره کارکشته و قدیمی فولاد 9گله هستند و چهار بازیکن 7گله هم در رده چهارم هستند که یکیشان مهدی عبدی از پرسپولیس است.
یک پرسش از آقای سرمربی
یحیی گلمحمدی حالا با ناکامی در این فصل با سوالات متعددی بهخصوص درمورد یارگیریهای نقلوانتقالات روبهرو است، در شرایطی که او هنوز هم اهمیتی به جوانها نمیدهد و خریدن بازیکن در هر مقطعی براساس فلسفه مربی شکل میگیرد و این مهم، موضوعات متعددی را در اذهان عمومی به وجود آورده، همچنین مقوله مهم، عدم پاسخگویی درخصوص بازیکنان جذب شده است، یا اینکه فلسفه خرید بازیکنان چه بوده و اصلا چرا از خارج از ایران و اینکشورها بازیکن جذب میشود؟ اما حساسیتها زمانی بیشتر میشود که میبینیم بازیکنان جذبشده در نیمفصل قاعدتا باید با درایت و حساسیت بیشتری جذب شوند؛ چراکه قطعا جذب چنین بازیکنانی در این مقطع فصل، پیرو رفع اشکال دیدهشده در روند همان بازیهاست، برای مثال اتفاقی که برای استقلال افتاد، رفتن دو بازیکن خط دفاعی استقلال در همین فصل باعث شد داسیلوای برزیلی در خط دفاع جذب شود تا کمبودها را حتی بهصورت مقطعی برطرف کرده تا بعد از آن به رفع اساسی این مشکل پرداخته شود. اما در پرسپولیس حکایت کمی متفاوتتر بود، خرید یک مهاجم ششدانگ که بتواند ضعفها و کمبودهای خط جلوی این تیم را حل کند، در دستورکار بود، به همین دلیل ورود در بازار نقلوانتقالات نهایتا کادرفنی پرسپولیس را به مهاجم ازبکستانی رساند، درحالیکه به نظر میرسید خریدهای اینچنینی را با مدیریت بیشتر موضوع و نگاه به لیگهای پایینتر و حتی تیمهای پایهای این تیم میتوان جبران کرد و بدبینانهترین حالت نسلی ساخته و پرداختهشده برای آینده این تیم میتوان تصور کرد.
چرا مهاجم ازبک؟
گلمحمدی براساس رویکرد فنی خود و همچنین فلسفه فوتبال خود که کنشگرا بودن در بازی را دنبال میکند، ظاهرا دست روی شرزود تمیروف گذاشت. بازیکنی که همچون کشتیگیران پرنفس و جنگجو، درگیر و تاثیرگذار بازی میکند، اما مشکل اصلی پراکنده بازیکردن این بازیکن حین بازی است، ضمن اینکه ظاهرا اولویت گل زدن را در دستورکار خود ندارد یا توان و زهر لازم را برای این کار در اختیار ندارد. قاعدتا با این تفسیر هرچقدر از فلسفه فوتبالی و این داستانها بسراییم، راه به جایی نمیبریم؛ چراکه وظیفه اصلی یک مهاجم به گل زدن ختم میشود. عیسی آلکثیر یکی از بهترین نمونهها در خریدهای پرسپولیس گلمحمدی بود که بهخصوص در ابتدای ورود خود به پرسپولیس و بازیهای آسیایی آنقدر میدوید که مدافعان بهمراتب استانداردتر در سطح آسیا نسبت به یک داخلی را در آن روزها کلافه میکرد، اما هیچگاه وظیفه اصلی گل زدن را فراموش نمیکرد و گلهای حساسی را در آن مقطع برای پرسپولیس زد.
مشکل تکنیکی
به اصل داستان خرید این بازیکن براساس فلسفه گلمحمدی پرداختیم و نگاه کلی به اولویت گل زدن برای یک مهاجم نوک و بازیکنی که در مقطعی خریداری میشود که عصای دست مربی در همان زمان باشد. اما اینکه چرا شرزود تمیروف در قیاس آمار آنقدر ضعیف عمل کرده، بیشتر از مشکل تیمی به تفکر و تکنیکش باید پرداخت. از بعد تفکری تمیروف باید قدرت تحلیل زمان و مکان بازی و قرارگیری در زمین را برای خود داشته باشد تا بتواند بهترین تصمیم را در لحظه برای خود و تیمش بگیرد، شکل بازی او بسیار ازهمگسیخته و یکنواخت از لحاظ ذهنی است، بهطور مثال در یکسوم دفاعی زمین خودی اگر برای کمک به ساختار دفاعی حضور داشته باشد، شرایط ضربه زدن او تفاوتی با حضور او در خط حمله ندارد و نکته بهمراتب مهمتر برای او این است که بهعنوان یک مهاجم ضربه آخر را با دقت، شدت و سرعت کافی بهسمت دروازه حریف روانه کند تا بتواند به گل دست یابد. اینکه در اکثر شوتهای او بعد و حین ضربه زدن این بازیکن روی زمین دراز میشود صددرصد به تکنیک ضربه زدن و پای تکیهگاه او ربط پیدا میکند که از ابتداییترین نکات یک ضربه فوتبال است و به هیچعنوان توجیهی برای مهاجمی در این سطح قابلقبول نیست. دلیل اصلی گل نزدنهای او دقیقا به همین نکته برمیگردد که باید هم در ذهنیت بازی خود و هم تکنیک بازنگری اساسی داشته باشد وگرنه آش او همچنان شور خواهد بود و حتما یحیی هم جواب مناسبی به داستان خرید او نخواهد داشت. تا قبل از بازی پرسپولیس و تراکتور که نیمهتمام بماند، آمار 29 ضربه بهسمت دروازه و فقط یک گل از این بازیکن نشان داد که شاید خرید این بازیکن مناسب پرسپولیسیها نبوده، آمار مایوسکننده او حالا باز هم اذهان جامعه فوتبال را به بیاهمیت بودن نسل جوان و پایه این تیم برای کادرفنی نشان داد.