محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: «تیم قدیمی و ریشهداری داریم و 40 سال از تاسیس آن سپری میشود. مالکان جدید این باشگاه از روستا این تیم را به این سطح رساندند. شاهین بندرعامری تیمی روستایی محسوب میشود که از پایینترین سطح کار را آغاز کرده و اینطور نبوده که سهمیه تیمی خریداری شود تا به اینجا برسد. شاهین پلهپله به اینجا رسیده است.» این بخشی از صحبتهای سرمربی شاهین بندرعامری در توصیف این باشگاه جنوبی است؛ تیمی که حالا در غیاب سایر نمایندگان مطرح استان بوشهر به لیگ دسته اول رسیده است؛ از پایینترین سطح از روستا تا یک رده مانده به بالاترین سطح فوتبال ایران. به همین بهانه با سرمربی جوان این تیم که سابقه پوشیدن پیراهن استقلال و سپاهان را در کارنامه دارد به صحبت پرداختیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با مهدی کریمیان را در ادامه میخوانید.
موفقیت بزرگی برای شما و شاهین بندرعامری به دست آمد اما به نظر میرسد موفقیت بزرگتر زمانی است که این تیم به لیگ برتر صعود کند.
من هم به مردم استان بوشهر تبریک میگویم. این اتفاق و موفقیت درحالی رقم خورد که سال خوبی از لحاظ فوتبالی برای مردم استان بوشهر نبود، چون شاهین و ایرانجوان از لیگ دسته اول و دسته دوم سقوط کردند. این درحالی است که بوشهر مهد فوتبال ایران است و یکی از ستارههای این استان در قلب اروپا میدرخشد و پرچم فوتبال ایران را بالا میبرد و به جز طارمی نیز قایدی و محبی هم از این استان لژیونر شده و آنها هم در راه اعتلای فوتبال ایران تاثیرگذار هستند و حتی در تیمهای لیگ برتری نیز بازیکنان بوشهری متعددی بازی میکنند. با این وضعیت فوتبال بوشهر متاسفانه مظلوم واقع شده؛ چراکه پتانسیل و ظرفیت بالای فوتبالی در این شهر وجود دارد.
به نظر میرسد ثروت خوبی هم در استان بوشهر وجود دارد که حداقل خرج فوتبال نمیشود.
بله درست است. این همه سرمایه نفت و گاز و پتروشیمی اینجا خوابیده اما فوتبال این استان به این روز افتاده، با این حال در همین وضعیت و با شرایط اقتصادی بدی که مردم دارند توانستیم آنها را تا حدودی خوشحال کرده و شادی را به سطح شهر بیاوریم. همه اینها درحالی هستند که لیگ دسته دوم لیگ فرسایشی و لیگ سختی است و کار کردن در آن از لیگ برتر، لیگ دسته اول و حتی لیگ دسته سوم هم دشوارتر است و سختی آن بین اهالی فوتبال معروف است. با این حال روزی که برای مذاکره آمدم و فهمیدم مدیران باشگاه دارند از جیب خود هزینه میکنند، این هدف را ترسیم کردیم تا به لیگ دسته اول صعود کنیم. حتی خدا شاهد است این هدف را داشتیم که زودتر از موعد قهرمان شویم و صعود کنیم. برای این موفقیت همه عوامل باشگاه دخیل بودند و بازیکنان نیز 8 ماه سختی کشیدند و کادرفنی و مدیریت باشگاه شبانهروز کار کردیم تا توانستیم همراه با تاریخسازی عنوان قهرمانی را کسب کرده و به لیگ دسته اول صعود کنیم. تاریخسازی ما نیز از این منظر بود که در 26 هفته برگزاری رقابتها 23 هفته درصدر جدول بودیم. در هر صورت به صدر رسیدن شاید آسان باشد با حفظ صدر خیلی سخت است، چون شما اگر بخواهید بازیکنان را طی 8 ماه از لحاظ روحی و روانی، جسمی و انگیزشی در اوج نگه دارید، خیلی سخت است اما خداراشکر به نتیجه رسیدیم.
به صعود به لیگ برتر هم فکر میکنید؟
درخصوص ادامه فعالیت خودم و اهداف تیم، به خدا توکل کردیم. چالش سرمربیگری من هم از همینجا شروع شد چون هیچوقت دوست نداشتم که کار را در سطح اول فوتبال آغاز کنم و از همان ابتدا علاقه داشتم در مربیگری خاک بخورم و بیایم کار کنم و کارم را از دستیاری آغاز کردم و در همان تیمهای قبلی هم مدعی صعود بودیم. این یعنی کار را پلهپله پیش بردم و برای آینده نیز همین هدف را دارم اما در هر صورت شما و همه میدانند که فوتبال ایران به چه شکل است. بنده نیز به جز خدا و اعتماد مدیرانی که روز اول با من صحبت کردند، کس دیگری را ندارم و قطعا باید خیلی بیشتر از اینها کار کنم تا بیشتر هم دیده شویم.
به نظر میرسد هدایت تیم ریشهداری را برعهده دارید. این تیم چندی پیش تا مراحل بالای جامحذفی هم صعود کرده بود.
بله تیم قدیمی و ریشهداری داریم و 40 سال از تاسیس آن سپری میشود. در هر صورت مالکان جدید این باشگاه از روستا این تیم را به این سطح رساندند. شاهین بندرعامری تیمی روستایی محسوب میشود که از پایینترین سطح کار را آغاز کرده و اینطور نبوده که سهمیه تیمی خریداری شود تا به اینجا برسد. شاهین پلهپله به اینجا رسیده است.
با اینحال همانطور که خودتان هم اشاره کردید تیمهای خاطرهانگیزی مثل ایرانجوان و شاهینبوشهر دیگر در سطح اول فوتبال ایران نیستند.
واقعا همینطور است. این موضوع برای استان بوشهر با این همه سرمایه باعث تاسف است. پتروشیمی استان معروف است و فکر میکنم حداقل نصف بودجه کشور از اینجا ارتزاق میشود؛ از پارسجنوبی تا عسلویه، گاز، نفت، گمرک شیلات و... بقیه صنایعی که اینجا هستند. فکر میکنم حتی بیشتر از نصف بودجه کشور از اینجا میآید اما شاهین و ایرانجوان بهخاطر بیپولی سقوط کردند.
حیف نیست شهری که طارمیها را به فوتبال معرفی کرده حالا در سطح اول فوتبال ایران نماینده ندارد؟
به هرحال استعداد در فوتبال بوشهر خیلی زیاد است. یعنی شما در کوچه و محلات و هرجایی که میروید این استعدادها را میبینید، حالا شاید بهخاطر ساختمانسازی این امر کمی کمرنگ شده اما خودم وقتی از کوچهپسکوچههای بوشهر رد میشوم و میبینم چهار تا بچه با هم بازی میکنند، میایستم و فوتبال را تماشا میکنم. مشخص است که استعداد در این استان و شهر زیاد است.
درباره درخشش و گلزنیهای طارمی چه صحبتی دارید؟
شاید نمونه پشتکاری که مهدی طارمی از خود نشان داد را در فوتبال ایران فقط در گذشته از علیدایی سراغ داشته باشیم. پشتکار او خیلی خوب بود و این درحالی است که در سن و سالی که باید به حقش میرسید به آن نرسید و حتی به سربازی رفت و فوتبال را کنار گذاشت اما با آن پشتکار مثالزدنیاش برگشت و حقش را در فوتبال ایران گرفت. او بازهم سیر نشد و به حضور در کشورهای حاشیه خلیجفارس قناعت نکرد و به اروپا ترانسفر شد. او از همان زمان اهداف بزرگی در سرش داشت و به نظرم اگر از یک شهر محروم و مظلومی مثل بوشهر نبود، شاید در 17،18 سالگی در اروپا مطرح میشد و الان او را در تیمهای بزرگی مثل بارسلونا یا رئالمادرید میدیدیم. هرچند این امکان وجود دارد که در سالهای آینده هم طارمی به این تیمها بپیوندد، چون ظرفیتهای خوبی دارد و هنوز هم اشباع نشده است. او از لحاظ فنی خیلی بالاست اما در هر صورت در ترانسفرهای اروپایی فقط مساله فنی مطرح نیست و باشگاهها به یکسری آیتمهای دیگر هم فکر میکنند. طارمیهای زیادی در بوشهر حضور دارند که باید دیده شوند و باید روی آنها سرمایهگذاری شود اما درعوض آن میبینیم که دارند تیمهای ریشهدار را نابود میکنند و بهنوعی از بین میبرند که باعث میشود پیشرفت این استعدادها نیز عقب بیفتد.
کمی هم درباره مهدی قایدی دیگر ستاره فوتبال بوشهر صحبت کنیم.
اتفاقا قایدی هم توسط محمود خرمزی که الان از مربیان خوب فوتبال ایران است، کشف شد. این بازیکن را هم از یک تیم محلی به ایرانجوان برد و به فوتبال ایران معرفی کرد. استعداد در فوتبال بوشهر زیاد است و باید فقط آنها را بهموقع دید تا ستارههای بیشتری به فوتبال ایران معرفی شود.
فکر نمیکنید قایدی زود اشباع شد؟
چرا همینطور است. شاید فوتبالیستهای ایرانی با بازیکنان در سایر کشورها 5 درصد تفاوت فنی داشته باشند اما بقیه موارد برای موفقیت یک بازیکن برمیگردد به سبک زندگی، نحوه زندگی کردن، تمرینات و اهدافی که در سر بازیکن است و مسیر سختی که باید طی کند. بر همین اساس مهدی یک مقدار زود اشباع شده و امیدوارم با کمک و استفاده از مشاوران خوب بتواند دوباره احیا شود تا به جایگاه قبلی خود بازگردد، هرچند میتواند خیلی بهتر از گذشته هم باشد.
بهعنوان آخرین سوال. تیم سابقتان استقلال سرانجام قهرمان ایران شد. در این مورد چه صحبتی دارید؟
فرهاد مجیدی نشان داد اگر خودش تیمش را ببندد و مدیریت کند، میتواند موفق باشد؛ هرچند برای قهرمان شدن فقط نباید به مسائل فنی و بازیکنان اکتفا کرد بلکه باید تیم مدیریتی هم پای کار باشد و به تیم درون زمین کمک کند. در هر صورت به همه استقلالیها و همه هواداران عزیز این تیم تبریک میگویم اما وقتی تیمی 3 هفته زودتر قهرمان میشود این نشان میدهد همه عوامل تیم از مدیریتی تا فنی و رسانه درکنار هم در این موفقیت نقش داشتهاند. آقای آجرلو روزی که تشریف آورد صحبتهایی در حد مشاور ورزشی با من کرد اما من از آنجایی که دوست داشتم کارفنی کنم در ادامه نفراتی مثل خسرو حیدری و آرش برهانی به مجموعه اضافه شدند. وقتی کار بخواهد شکل بگیرد و شما روزی 15-14 ساعت کار کنید ثمرهاش میشود قهرمانی که برای استقلال به دست آمد. این درحالی است که به نظر من قهرمانی دست فرهاد مجیدی میماند اگر دوباره خودش تیم خودش را ببندد چون نشان داد حرفهای زیادی برای گفتن دارد. درحال حاضر در فوتبال ایران این امر گواه این است که اعتماد به مربیان نسل جوان تا اندازه زیادی جواب داده و حضور این دسته از مربیان جوان و موفقیتهای آنها در لیگهای مختلف نشان میدهد یک پوستاندازی خوبی بین مربیان صورت گرفته که میتواند نویدبخش روزهای خوش آینده در عرصه مربیگری باشد.