گزارش «فرهیختگان» از جلسه چالشی دوشنبه‌های سوهانک این هفته
بیست‌وچهارمین جلسه دوشنبه‌های سوهانک 26 اردیبهشت‌ماه به‌مناسب روز روابط‌عمومی و ارتباطات به‌صورت مجازی و با میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز برگزار شد.
  • ۱۴۰۱-۰۲-۲۹ - ۰۲:۴۵
  • 00
گزارش «فرهیختگان» از جلسه چالشی دوشنبه‌های سوهانک این هفته
گفت‌وگو و لزوم عبور از مارپیچ سکوت خودساخته
گفت‌وگو و لزوم عبور  از مارپیچ سکوت خودساخته

فرهیختگان:  «دوشنبه‌های سوهانک» عنوان مجموعه نشست‌های تخصصی دانشکده علوم‌ اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران‌مرکزی است که از 10 آبان‌ماه سال گذشته به‌صورت هفتگی برگزار شده است. این نشست به‌صورت هفتگی به یکی از مسائل مهم روز جامعه می‌‌پردازد. بیست‌وچهارمین جلسه دوشنبه‌های سوهانک 26 اردیبهشت‌ماه به‌مناسب روز روابط‌عمومی و ارتباطات به‌صورت مجازی و با میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز برگزار شد. در این جلسه اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، فرشاد مهدی‌پور معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، حسین امامی عضو هیات‌مدیره انجمن متخصصان روابط‌عمومی ایران در سامانه دانان، علی ربیعی استاد دانشگاه و سخنگوی دولت دوازدهم، سپهر خلجی عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت و حسن رستمی عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی به بیان دیدگاه‌های خود دراین باره پرداختند که متن کامل صحبت‌های آنها در ادامه آمده است.

  جهاد تبیین یک استراتژی برای خروج از محاصره تبلیغاتی است
اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: در نظر داریم تا مقارن با روز روابط‌عمومی و ارتباطات به نقش این رسانه از جهت جهاد تبیین بپردازیم. ارتباطات همیشه اهمیت داشته و اساس و مبنای محور فعالیت‌های اجتماعی بوده است. به بیان دیگر بدون ارتباطات رشد و توسعه مادی و معنوی امکان‌پذیر نیست. هیچ فرد یا سازمانی هم نمی‌تواند خود را بی‌نیاز از ارتباطات بداند. به عقیده من نقش روابط‌عمومی بسیار مهم‌تر از دیگر رسانه‌هایی چون رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاری‌ها در جهاد تبیین است. به علت آنکه روابط‌عمومی خاستگاه، منشأ و روایتگر اول در شناخت و انتشار اخبار است. به بیان دیگر روابط‌عمومی‌ها نخستین روایتگر یک خبر و اتفاق هستند، به نوعی که هیچ بخشی در جهاد تبیین چنین نقش مهمی را ندارد. اگر این قشر به موقع و صادقانه اخبار موردنیاز مردم را در زمان مشخص با بسته‌بندی‌های مناسب و با ابزارهای درست به مردم ارائه کنند؛ توانسته‌است نقش خود را در جهاد تبیین ایفا کند و در این صورت دیگر مجالی برای دشمن وجود نخواهد داشت و توانسته‌اند وظیفه جهادی خود را اجرا کنند.  درمقابل اگر روابط‌عمومی‌ها نیازهای مردم را به موقع و درست یا با پوشش‌دهی نامناسب یا غیرصادقانه ارائه کند؛ عرصه را برای رسانه‌های رقیب و دشمن و رسانه‌های معاند با روایتگری نادرست باز می‌گذارند. به بیان دیگر آن دسته از روابط‌عمومی‌ها که روایت سریع، درست و صادقانه را انجام نمی‌دهند؛ محل امنیت ملی، روحی و روانی مردم را مخدوش می‌کنند. درحال حاضر همه سازمان‌ها، اداره‌ها و نهادها واحد روابط‌عمومی دارند، اما متاسفانه در جهاد تبیین و روایتگری به درستی نقش خود را ایفا نکرده‌اند و این یکی از مشکلات مهمی است که در کشور وجود دارد؛ تا جایی‌که مقام‌معظم‌رهبری در زمان‌های مختلف نیز به آن اشاره کرده‌اند. بنابراین سابقه جهاد تبیین به اربعین سال گذشته و دیدار رهبری با دانشجویان بازنمی‌گردد؛ چراکه در سال 1395 نیز ایشان این مساله را بیان کردند. اگر روابط‌عمومی‌ها به درستی وظیفه خود را ایفا می‌کردند شاید دیگر امروز این حجم از تاکیدها بر مبحث جهاد تبیین ضرورت نداشت. نکته جالب بازی رسانه‌ها در زمین روابط‌عمومی‌هاست. یعنی اگر روابط‌عمومی به وظیفه خود درست عمل کرده و خبر درست، به‌موقع و دقیق را منتشر کند؛ ابر رسانه‌ای مانند صداوسیما اخبار خود را از روابط‌عمومی‌ها به دست ‌می‌آورد. در محور دوم رسانه‌ها نیز وسیله جهت‌دهی و سازنده افکار عمومی هستند. همچنین نه‌تنها ناظر مستقیم و رابط میان مردم و مسئولان محسوب می‌شوند؛ بلکه به عقیده من مطالبه‌گر و ناظر مستقل نیز هستند. حتی چشم‌وگوش مردم به حساب ‌می‌آیند و اگر قرار است که جهت‌گیری داشته ‌باشند؛ باید این جهت‌گیری به سمت مردم و منافع ملی، دین و فرهنگ باشد. به بیان دیگر نقش رسانه‌ها روایت اتفاقات و رخدادها نیست. بلکه‌ نقشی فراتر از این روایتگری‌ها دارد. رسانه باید روایتگر آن چیزی باشد که اتفاق نیفتاده یعنی کوتاهی که مسئولان در عملکرد خود داشته‌اند‌ را بیان کند. رسانه‌ها باید ترک فعل‌ها را بازگو کنند؛ اگر تنها به بیان مسئولان اکتفا کنند؛ امکان سوءگیری در بیان روایت‌ها وجود خواهد داشت. جهاد تبیین یک راهبرد برای خروج از محاصره تبلیغاتی و ارائه یک روایت درست و صحیح به مردم است. به عقیده من جهاد تبیین یک استراتژی برای خروج از محاصره تبلیغاتی است.

  کارگزاران روابط‌عمومی امروز رزمندگان این میدان هستند
سپهر خلجی، عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت: درواقع روابط‌عمومی بیش از هر دستگاه و ساختاری نقش اصلی و مهمی را در حوزه تولید، توزیع در جریان خبر دارد. روابط‌عمومی‌ها یکی از درگاه‌های اصلی خبر به حساب می‌آیند. از آنجا که روابط‌عمومی‌ها پل بین مردم و سازمان‌ها هستند؛ نقش بسیار حساسی برعهده دارند. روابط‌عمومی‌ها نقشی چندبعدی، متنوع و اقتضایی در ساختار سازمان‌ها دارند. به بیان دقیق‌تر نقش آنها متنوع است؛ چراکه در ساختار سازمان‌ها، پاسخگویی و مواجه با مخاطبان برعهده این بخش است، از طرفی دیگر چون ابعاد مختلف یک سازمان را دربر دارد، چندبعدی عمل می‌کند. بخشی از آبروی هر سازمانی برعهده روابط‌عمومی آن سازمان قرار دارد. تصویری که از هر سازمان و نهادی که از روابط‌عمومی به مخاطب ساخته می‌شود؛ بسته به اهمیتی است که آن سازمان مشخص به قسمت روابط‌عمومی خود دارد. درحال حاضر یکی از وظایف و رسالت اصلی روابط‌عمومی‌ها جهاد تبیین است. کارگزاران روابط‌عمومی امروز رزمندگان این میدان هستند و نقش میدان‌دار را در این میان ایفا می‌کنند. امروز ما درگیر جنگ روایت‌ها در قالب عناصرشناختی و در عین حال جنگ ترکیبی هستیم. پایه همه این موارد هم در حوزه رسانه و هم در افکار عمومی است. طبیعی است که بهترین افرادی که در این میدان می‌توانند نقش خود را به درستی ایفا کنند؛ حوزه رسانه و به‌طور ویژه روابط‌عمومی‌ها هستند.

  نقش کنشگران ارتباطی در جریان پساحقیقت دنیای امروز بسیار برجسته است
علی ربیعی، استاد دانشگاه و سخنگوی دولت دوازدهم: امروزه جامعه ارتباطات بسیار گسترش پیدا کرده است. زمانی بود که فعالیت علاقه‌مندان به این حوزه تنها به روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه محدود بود. درحال حاضر در دانشگاه‌های مختلف، رشته‌های متنوعی با محوریت علوم ارتباطات شکل‌ گرفته‌ است. امروز در نتیجه این فعالیت‌ها رشته روابط‌عمومی در دانشگاه‌ها نیز تدریس می‌شود. درحال حاضر مشکلات معیشتی که در کشور وجود دارد؛ باعث شده تا اهالی رسانه‌ها نیز احوال خوبی نداشته ‌باشند. همین امر یکی از عوامل بسیار مهمی است که در کوچک‌تر شدن رسانه‌های مکتوب تاثیر دارد. شرایط امروز روابط‌عمومی و ارتباطات بسیار سخت است و به نوعی در رنج هستند. بحران ارتباطات در کشور موجب شده تا روابط‌عمومی شرایط سختی پیدا کنند؛ به بیان دقیق‌تر، روابط‌عمومی‌ها جایگاه مناسبی ندارند و تبدیل به روابط‌عمومی اشخاص شده‌اند. درحالی که باید روابط‌عمومی سازمان‌ها باشند. آنچه که باید اجرا شود و شایسته جایگاه روابط‌عمومی‌هاست با این ساختاری که در جامعه وجود دارد؛ فاصله دارد.
درخصوص جریان ارتباطات کتاب‌ها و گفتمان‌های زیادی انجام شده ‌است. جامعه شاد و پویا به نوعی نتیجه عملکرد درست ارتباطات محسوب می‌شود. این مباحث حوزه‌هایی هستند که تاکنون زیاد به آنها پرداخته شده است. برای مثال طبق نتایجی که در زمان تصدی بهزیستی داشتم؛ به‌دست آمده بود؛ عامل اصلی طلاق در کشور برخلاف نظراتی که وجود دارد؛ نه اعتیاد و نه مشکلات ناشی از فقر است بلکه عامل اصلی طلاق زوج‌ها عدم ارتباط و حتی عدم ارتباط درست است. مشکل ارتباطات امروز از سطح خانواده تا سطح کلان کشور وجود دارد. به عقیده من اگر رنسانس را عامل روشنگری اول درمقابل جهالت قرون وسطی بشناسیم، امروز در عصر روشنگری قرار گرفته‌ایم. با این تفاوت که دیگر این روشنگری در مقابل جهالت قرار ندارد. بلکه روشنگری امروزه در مقابل تغییر و تخریب واقعیت‌ها قرار گرفته است. آسیب‌های تخریبی پروپاگاندا آنقدر زیاد و عمیق شده که مفهوم پساحقیقت در ادبیات ابداع شده و به نوعی شکل گرفته است. آن‌قدر این مبحث اهمیت یافته که امروزه مباحث بسیاری نیز درخصوص پساحقیقت بیان شده است. به‌طور کلی و طبیعی هر جامعه‌ای وظیفه‌ای برای حفاظت از حقیقت دارد و در هر جامعه‌ای گروه‌هایی هستند که وظیفه حفاظت از حقیقت را برعهده دارند.  به عقیده من نقش کنشگران ارتباطی و رسانه‌ای درمیان این جریان پساحقیقت در این دوره برجسته‌تر از زمان دیگری است. اگر بخواهیم بیانات مقام‌معظم‌رهبری را تعبیر گفتمان کنیم؛ نگرانی ایشان نتیجه توجه ویژه‌ای بوده که ایشان بر جهاد تبیین برای روشنگری در عصر پساحقیقت، داشته‌اند. مهم‌ترین الزامات تبیین در امروز را می‌توان ابزار ارتباطاتی دانست که وجه آن نیز گفت‌وگو است. بخشایش آنچه در حیطه توانایی آدمی است از گفت‌وگو و کردار را دهخدا برای واژه جهاد درنظر گرفته است که به نوعی به‌منظوری که ما می‌خواهیم بسیار نزدیک است. اینها همه گزاره‌هایی است که درخصوص جهاد تبیین برای ما وجود دارد. به عقیده من رسانه‌ها مهم‌ترین ابزار و وسیله تبیین با تعریفی که دهخدا ارائه داده؛ درحال حاضر هستند. در گذشته نه‌چندان دور وظیفه رسانه‌ها تنها ارسال یک‌طرفه پیام بوده است. امروز نسبت وسیعی بین رسانه و زندگی افراد به وجود آمده است. این نسبت بین رسانه و زندگی اجتماعی و افراد را در چهار بخش می‌توان بررسی کرد. امروزه رسانه به‌مثابه به سطح آوردن مسائل قابل گفت‌‍وگو است. یا می‌توان رسانه را مثابه تدوینگر مسائل داشت. سومین نسبت، نسبت رسانه با مسائل قابل تبیین را می‌توان جهت‌دهی به روایت‌ها دانست و آخرین نسبتی که امروز با رسانه‌های نوین به وجود آمده، این است که می‌توان رسانه را به‌عنوان یک مساله که الزاما منفی نیست؛ دانست. امروزه نمی‌شود با سازمان‌های ساده وارد جامعه و مسائل پیچیده شد.

  اقدامات لازم برای آموزش روابط‌عمومی را باید از مدارس شروع کرد
فرشاد مهدی‌پور، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد: نیاز است درخصوص ضرورت یا هر آنچه ما را به شکل‌گیری جهاد تبیین رسانده، تامل کنیم. اگر مساله به بیان ساده و روشن گفته شود راه‌حل‌های مساله نیز در دسترس خواهد بود. جهاد تبیین به‌علت چند پیشران مهم به‌وجود آمده است. یکی از این پیشران‌های مهم برای پدید آمدن این نیاز را می‌توان تغییرات فناورانه و تکنولوژی دانست، برای مثال تصور افراد در 20 سال گذشته از یک وسیله‌ای مانند تلفن همراه یا رسانه‌ها نسبت به امروز چقدر متفاوت شده است؟ این شتاب فناوری زمان را از تحت‌تاثیر قرار داده است. از دیگر نکات آن می‌توان به کاهش مرجعیت رسانه‌ای کشور دانست که به چند دلیل این اتفاق افتاده است؛ یکی از موارد تاثیرگذار در این خصوص را می‌توان حضور شبکه‌های مجازی دانست. به عقیده من اشکالاتی که در حوزه رسانه کشور وجود دارد که بخشی از آن هم برای فضای آکادمیک است و این مهم باعث شده حوزه رسانه دچار یک پسرفت نسبت به حوزه بومی خود شود. یکی دیگر از آفات این حوزه را می‌توان رفتن افراد حرفه‌ای حوزه تولید محتوا از این عرصه دانست. به عقیده من در این حوزه باید به سه‌مولفه توجه کرد؛ نخست غلبه روایت و بازنمایی بر واقعه است. پس از آن باید به فیک‌نیوزها که چندسالی است ادبیات آن در جهان شکل گرفته، توجه کرد و نکته آخر نیز تهاجم چندوجهی است که به آن دچار شده‌ایم که نه‌تنها در حوزه رسانه، بلکه در اقتصاد، سیاست و... نیز وجود دارد. می‌توان نقشی را که روابط‌عمومی‌ها دارند به گونه‌های مختلف تقسیم‌بندی کرد؛ نخستین نقش را می‌توان حرکت به‌سمت همگرایی دانست. نقش دیگر تربیت نیروی انسانی زبده است و نکته دیگر آنکه باید به تکنولوژی توجه کرد. برای این بخش مالکیت افراد بر شبکه‌های مجازی مانند توئیتر را می‌توان مثال زد. نکته آخر برگشت به مدرسه است؛ باید برای آموزش روابط‌عمومی به گذشته برگردیم و دانش‌آموزان را از پایه برای این موضوع تربیت کنیم.

جهاد تبیین به بهترین شکل ممکن در زمان جنگ تحمیلی شکل گرفت
حسین امامی، عضو هیات‌مدیره انجمن متخصصان روابط‌عمومی ایران: قصد دارم موضوع جهاد تبیین را با نظریه‌های ارتباطی شبیه‌سازی کنم و در ادامه به شکل‌گیری جهاد تبیین بپردازم تا مردم پذیرای آن باشند و در نهایت به کار روابط‌عمومی‌ها می‌پردازم. وقتی صحبت از جهاد می‌شود، منظور جهاد نظامی نیست، بلکه در اینجا جنگ و قدرت نرم است. اگر می‌خواهید جایی را فتح کنید به‌راحتی ‌می‌توان از قلب‌ها و ذهن‌ها وارد شد. تبیین نیز که ‌معنی به‌دور از اغراق صحبت کردن می‌دهد. جهاد تبیین باید حقایق را بدون‌هیاهو بیان کند، پاسخگو بوده و اقناع افکار عمومی را داشته ‌باشد. جهاد تبیین را می‌توان به‌درستی در زمان جنگ پیدا کرد، زمانی که جوانان‌ها التماس می‌کردند به خط مقدم بروند.
روابط‌عمومی یک سازمان و دستگاه چگونه می‌تواند این جهاد تبیین را در خودش به وجود بیاورد؟ مردم بر مبنای تجربیات خود دست به نتیجه‌گیری می‌زنند، برای مثال فردی برای انجام کاری به یکی از سازمان‌ها می‌رود و برخورد بد مسئول مربوط را به همه کارمندان آن سازمان تعمیم می‌دهد. ساده‌ترین شکل تبیین با ترغیب یک عقیده در فرد به‌وجود می‌آید، بنابراین باید به‌سمت عقیده‌هایی که در افراد جامعه وجود دارد رفت و آنها را تقویت کرد. درست مانند نظریه استحکام یا تقویت است. استفاده از رهبران افکار یکی دیگر از اقداماتی است، برای اجرای تبیینی که منجر به اقناع شود می‌توان سه اقدام را انجام داد؛ اول خنثی‌سازی یا تغییر ایده‌های خصمانه، دوم آشکار کردن ایده‌ها و دیدگاه‌های مثبت و سوم حفظ دیدگاه‌ها و تکرار پیام‌های مثبت، در نظریه پیشگیرانه به این مهم اشاره شده است. مردم نیز باید تبیین را پذیرا باشند. چه چیزی را مردم می‌پذیرند؟ آن چیزی که باید دغدغه مردم باشد. قدرت، احترام، رفاه، عشق و علاقه، ثروت، مهارت، بزرگ شدن، در چشم افتادن از دغدغه‌های مردم است، برای مثال هر چیزی که در مورد کسب درآمد بیشتر باشد، مورد علاقه مردم است.  اگر تبیین مورد نظر انجام شود؛ به مرحله اقناع رسیده‌ایم. انسانی کردن مسائل، ارائه آمار، نظرسنجی و رای‌گیری و در نهایت جاذبه‌های عاطفی و گواهی‌هایی که افراد دیگر در مورد سازمان می‌دهند، از مواردی است که باعث اقناع می‌شوند. روابط‌عمومی باید مخاطب‌شناسی درست و پس از آن پیوست رسانه‌ای انجام دهند، البته استفاده از فضای سایبری نیز خوب است که فیلتر شده‌ و دسترسی به آن‌ برای روابط‌عمومی وجود ندارد.
 
  امروز شاهد روابط عمومی اشخاص به‌جای سازمان‌ها هستیم
خلجی: در حوزه ارتباطات و روابط‌عمومی به‌نوعی رنج می‌‌بریم. این مشکلات را می‌توان در مواردی یافت که بیان می‌کنم؛ نخست بازگشتی به هنرستان‌های روزنامه‌نگاری داشته‌ باشیم که این مشکلات را تنها در دانشگاه باید تکمیل کرد و از دیگر مشکلات ما در این زمینه تبدیل نیروهای میدانی به ستادی است. روابط‌عمومی‌ها به روابط‌عمومی اشخاص تبدیل شد‌ه‌اند. به عقیده من روابط‌عمومی‌ها باید نسبت به شبهات حساس باشند و آنها را رفع کنند. تلاش داشته‌ باشند از گروه‌های مشورتی استفاده و همچنین سعی کنند روابط‌عمومی‌ها به اداره افراد بازمانده تبدیل نشود. روابط‌عمومی با بخش‌های دیگری از یک سازمان تلفیق نشود. روابط‌عمومی‌ها باید به آینده یک خبر نیز توجه داشته‌ باشند. ششمین نکته مهم دیگر نیز این است که باید کنترل انتشار اخبار را داشته باشند. خدمت نهاد باید تبلیغ شود، نه افراد. حتما به پازل دشمن توجه شود و در رسانه تکمیل‌کننده آن نباشد. روابط‌عمومی باید به افکار عمومی توجه داشته‌ باشد. این مواردی است که روابط‌عمومی‌ها از آن رنج می‌برند.
 
 منبع اخبار جعلی، خارج از کشور است
مجری: اگر فیک‌نیوز را به‌مثابه تشنج افکار عمومی بگیریم، آیا سابقه آن به شب‌نامه‌ها می‌‌رسد؟
مهدی‌پور: بله، در زمان‌های قبل شب‌نامه‌ها نمونه بارزی از یک فیک‌نیوز بوده است. اما همان‌گونه که خود می‌‌دانید شیوه سرایت انتخاب و گزینش‌های شب‌نامه‌ها با فیک‌نیوزها تفاوت‌های زیادی دارند. در سال 2016 رئیس‌جمهور سابق آمریکا عبارت مبارزه با فیک‌نیوز را در مقابل مبارزه با مخالفان خودش مطرح کرد. یکی از مهم‌ترین کاربردهای روابط‌عمومی در جهاد تبیین، مقابله با همین فیک‌نیوزهاست. طبق تحقیقات صورت‌گرفته، فیک‌نیوزها منبع انتشار اخبار جعلی هستند. روشن است که یک خبر از کجا برای نخستین‌بار انتشار یافته است. این تحقیقات نشان می‌دهد در خارج از کشور نسبت به داخل اخبار جعلی بیشتری تولید می‌شود. بررسی پایش‌ها و پیمایش‌ها نشان‌دهنده اثر روابط‌عمومی‌ها بر اخبار جعلی است. هرچه زمان پاسخ‌دهی به اخبار جعلی کمتر باشد؛ اثری که به مخاطب و مردم دارد بیشتر است، برای مثال اگر پاسخگویی در 10 دقیقه نخست انتشار خبر باشد، به‌طورکلی می‌تواند جلوی انتشار را بگیرد و اگر در دوساعت نخست این پاسخگویی انجام شود؛ از وایرال شدن آن جلوگیری می‌کند. اما این نکته دلیل نمی‌شود که روابط‌عمومی‌ها در هر ساعتی از پاسخگویی به خبرها کوتاهی کنند.
امامی: اگر روابط‌عمومی‌ها بخواهند جهاد تبیین را در همان گام نخست انجام دهند باید عقیده موجود را تقویت کنند. روابط‌عمومی‌ها باید همواره این را در نظر داشته‌ باشند که جهاد تبیین به‌نوعی برندسازی یک ملت است. برای نکته سوم می‌توان گفت تبیین یک‌سویه نیست و باید با مردم تعامل داشت. نکته بعدی در ادامه نکته قبلی بیان می‌شود؛ برای تاثیر تبیین باید منتظر بازخورد از سوی مردم بود و در نکته آخر، روابط‌عمومی‌ها باید جهاد تبیین را به عنوان مسئولیت اجتماعی خود را بدانند.

حسن رستمی، عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد تهران مرکزی: روابط‌عمومی‌ها درحال‌حاضر تبدیل به وکیل افراد شده‌اند. درحالی که اگر مدافع مردم باشند می‌توانند جلوی خیلی از مسائلی را که در کشور پیش می‌آید، بگیرند. مقام‌معظم‌رهبری با تاکید بر جهاد تبیین بارها از استفاده از فضای مجازی سخن گفته‌اند، برای مثال به دفعات ایشان به استفاده از فضای مجازی تاکید کرده‌اند که باید به‌سمت استفاده درست از این فضا حرکت کنیم. باید مدیران ناکارآمد را کنار گذاشت تا دیگر چیزی به عنوان روابط‌عمومی شخصی وجود نداشته باشد. مدیران نیز باید بدانند از فرصتی که در اختیار دارند باید برای ارتقای کشور و نظام استفاده کنند.
 
  جهاد تبیین نیازمند الزامات اجرایی است
ربیعی: با تعریفی که از جهاد تبیین ارائه شد باید به الزامات آن نیز بپردازیم. زمانی که به الزامات این امر بی‌توجهی صورت بگیرد ما به کامیابی دست ‌پیدا نمی‌کنیم و با چالش‌ها مواجه می‌شویم که علت‌یابی مناسبی هم برای آن صورت نمی‌گیرد و با دلایل موهون از کنارش می‌گذریم. چنددهه است که در کشور این روال جریان دارد. به عقیده من یکی از الزاماتی که نیاز است تا به جهاد تبیین برسیم، گفت‌وگو است. گفت‌وگو بیان یک‌طرفه نیست و برای گفت‌وگو دوطرف یا حتی در مواردی چندطرف را لازم داریم. گفت‌وگو تنها بیان خدمت نیست و در آن باید به چندجانبه بودن و از پایین به بالا و مورب بودن آن توجه شود. این اصل نیز نخستین الزام برای اجرای جهاد تبیین است، حال آیا این اصل در کشور برقرار است؟ تلویزیون چقدر از این امر را به عنوان بزرگ‌ترین وسیله ارتباطی کشور فراهم می‌کند؟ در مورد نکته دوم باید گفت جهاد تبیین پاسخ پیچیده به دنیای پیچیده است. بدون‌تردید نگاه حذفی و سانسور در جهاد تبیین یک عامل مخل است. در نکته سوم هم باید متذکر شد که در موضع قدرت باید برابر بود و ابزار گفت‌وگو باید در اختیار همه قرار داشته ‌باشد. نکته آخر اخلاق گفت‌وگو است که باید رعایت شود، نباید رسواگری به‌عنوان افشاگری صورت بگیرد و تمامی این موارد جزء الزامات جهاد تبیین است.
 
  وزرا در دولت قبل با رهبری بسیار راحت‌تر از رئیس‌جمهور صحبت می‌کردند
نصراللهی: ربیعی از اهمیت گفت‌وگو دوطرفه صحبت کردند. این امر بسیار درستی است اما نیاز است تا من کمی مصداقی‌تر صحبت کنم. در دولت قبلی که آقای ربیعی سخنگو بودند و در جلسه دولت شرکت می‌کردند وزرای دولت در مارپیچ سکوت گرفتار شده بودند و نمی‌توانستند حرف‌هایشان را به رئیس‌جمهور وقت بگویند. درحالی‌که وزرا با رهبری بسیار راحت‌تر از شخص رئیس‌جمهور گفت‌وگو می‌کردند. درخصوص رسواگری نیز سوالی که پیش می‌آید، این است که چطور باید مردم را از فسادی که انجام می‌شود آگاه کنیم؟ بالاخره باید درمقابل افرادی که وضع کشور را به اینجا رسانده‌اند، مقابله کرد. به عقیده من باید افشاگری انجام شود اما این افشاگری نباید با بی‌اخلاقی صورت بگیرد. آقای خلجی اشاره کردند که باید رفع شبهه شود. من می‌گویم نباید شبهه به‌وجود بیاید. روابط‌عمومی و رسانه باید بازدارنده باشند. جهاد تبیین یک راهبرد برای خروج از محاصره تبلیغاتی است و نقش روابط‌عمومی‌ها بی‌بدیل و انحصاری است، بنابراین باید دو رویکرد ایجابی و آفندی و رویکرد پدافندی و واکنشی را داشته‌ باشیم. باید از رسانه‌های مغرضانه دشمن مستندسازی شود و این رسانه‌ها رسوا شوند. گام‌های مفیدی را که می‌توانیم برداریم می‌توان ناآگاهی رسانه‌ها از توانایی‌ها و قدرت‌شان و آگاه‌سازی مردم از طریق راه درست دانست.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰