عاطفه جعفری، خبرنگارگروه فرهنگ: آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا روحانی مجتهد، خطیب، استاد اخلاق، مورخ اسلامی و کتابشناس بود. ایشان در زمینه اخلاق و عرفان، حدیث و شعر عربی تحقیق داشت. آیتالله فاطمینیا از کودکی تحتتربیت دینی و علمی پدر خود (سیداسماعیل اصفیاییشندآبادی) که ازجمله علمای اهل عرفان بود، قرار گرفت. سپس نزدیک به ۳۰ سال نزد حسن مصطفوی (از شاگردان سیدعلی قاضی) تحصیل کرد و تحت تعلیموتربیت وی قرار داشت و همزمان تحصیلات حوزوی خویش را هم دنبال میکرد. پس از مصطفوی، او از علمایی چون علامهطباطبایی، سیدمحمدحسن الهیطباطبایی (برادر کوچکتر علامهطباطبایی)، محمدتقی آملی، بهاءالدینی، محمدتقی بهجت و... که بیشترشان شاگردان قاضی بزرگ بودند، در علوم اسلامی و عرفان بهره برد. از اینرو، وی با یک واسطه، از شاگردان آیتالله قاضی بود.
او از کارشناسان علوم اسلامی بود که به تحقیق و پژوهش در این زمینه نیز اشتغال داشت و از دیگر فعالیتهایشان میتوان به تدریس در حوزههای علمیه، حضور در برنامههای مذهبی صداوسیما بهعنوان کارشناس و سخنرانی در مراکز حوزوی و دانشگاهی اشاره کرد. به بهانه یادبود و احترام به درگذشت این عالم گرانقدر کتابهایی را که از ایشان منتشر شده است، بررسی کردیم. از آیتالله فاطمینیا کتابهای متعددی منتشر شده است، برخی از مهمترین آثارشان عبارتند از: نکتهها از گفتهها: گزیدهای از سخنرانیهای استاد فاطمینیا، گردآورنده و ناشر: بخش فرهنگی مسجد و حسینیه الزهرای مشهد، دوره سهجلدی، ۱۳۸۵، فرهنگ انتظار: درمورد غیبت امامزمان و مباحث اسلامی دیگر، ۱۳۷۵، فرجام عشق: شرحی بر غزل حضرت امامخمینی(ره) به زبان فارسی و اردو، ۱۳۶۹، یک نکته از هزاران: بازنشر سخنرانیهای استاد فاطمینیا، دوجلدی: جلد اول فرهنگ انتظار و جلد دوم فرجام عشق، ۱۳۸۵، ارمغان غدیر: چهل حدیث از منابع شیعه و سنی، درباره رویداد غدیرخم، ۱۳۷۲، شرح و تفسیر زیارت جامعهکبیره: متن 10 سخنرانی استاد فاطمینیا پیرامون زیارت جامعهکبیره، تدوین محمد رحمتیشهرضا، ۱۳۸۳، روضههای استاد فاطمینیا: متن مجالس روضه استاد فاطمینیا، تدوین محمد رحمتیشهرضا، ۱۳۸۴، نغمه عاشقی: متن مجالس روضه استاد فاطمینیا در نسخه دیگر، تدوین محمد رحمتیشهرضا، 1384 و همچنین از استاد فاطمینیا مقالات متعددی در نشریات مختلف به چاپ رسیده است.
نکتهها از گفتهها
کتاب «نکتهها از گفتهها» گزیدههایی است از سخنرانیهای حاجسیدعبدالله فاطمینیا که در حسینیه الزهرا(س) ایراد شده بود. مسجد و حسینیه الزهرا(س) از مراکز تبلیغی_فرهنگی شهر مشهد است که در ایام حضور مرجع عالیقدر حضرت آیتالله بهجت، میزبان جلسات او بود و برای همین اغلب سخنرانیهای ایرادشده استاد فاطمینیا که در این کتاب آمده، در حضور آیتالله بهجت بود.
«نکتهها از گفتهها» مطالبی است کاربردی در زمینههای گوناگون بهویژه اخلاق و عرفان که باید به این مطالب با همین دید نگریست. در این کتاب برنامههای صحیح درستزیستن را میآموزیم و چه کاری مهمتر برای آدمی از اینکه بداند چگونه باید زندگی کند... .
یک نکته از هزاران - جلد اول: فرهنگ انتظار، شرح دعای غیبت حضرت مهدی(عج)، 40 حدیث در فضیلت حضرتعلی(ع) از منابع شیعه و سنی.
یک نکته از هزاران
این کتاب شامل دو بخش است. بخش اول، شرح دعای مشهور غیبت حضرت ولیعصر(عج) است که این شرح گرچه مجمل است اما اهلبصیرت حدیث مفصل از آن خواهند خواند. بخش دوم در بردارنده 40 حدیث در فضیلت حضرت علی(ع) است.
در بخشی از این کتاب آمده است: «مقصود از ثابتماندن بر طاعت حضرت ولیامر – صلواتاللهعلیه - ثابت ماندن بر طاعت رسول خدا و ائمهطاهرین – صلواتاللهعلیهماجمعین - است، زیرا امام زمان – علیهالسلام - در ظاهر نیست که امر یا نهی فرماید و هر شیعهای که در زمان غیبت عمل به وظیفه کند و به تطهیر نفس بپردازد، به نسبت کوشش خود مورد اشراف خاص امام زمان – صلواتاللهعلیه - قرار میگیرد، چه خود آن اشراف را بفهمد یا نفهمد. این فقیر بارها در مباحث و دروسی که برای دوستان داشتهام گفتم: بالاترین آرزوی هر شیعه پاک و خالصی، زیارت وجهالله یعنی طلعت نازنین ولیعصر – صلواتاللهعلیهوعلیآبائهالطاهرین - است و شکی در این نیست. لکن باید توجه داشت به اینکه مهمتر از زیارت حضرت، راضیبودن.»
شرح زیارت جامعهکبیره
این استاد اخلاق درباره سیره امام هادی(ع) و زیارت جامعه کبیره، سخنرانیهای زیادی دارند که در این کتاب آمده است: «معرفت مراتب دارد. بین اصحاب خود امیرالمومنین هم، ابنعباس یک شاگرد بود، کمیل یک شاگرد بود، عمار یاسر یک شاگرد بود و میثم تمار هم یک شاگرد. یا رسولخدا بین اصحابشان آیا با همه یکسان برخورد میکردند؟ همهشان را میشناختند و به اندازه ظرفیتشان با آنها حرف میزدند. شتربانی به امام صادق(س) میگوید که نصیحتی بکنید. حضرت میفرماید: «عَلَیْکَ بِالصِّدْقِ الْحَدیثِ»؛ وقتی حرف میزنی راست بگو. خب این حرف بزرگی است، ولی ساده است. اما وقتی یک عالم بزرگی میرود پیش امام صادق(ع). دیگر حضرت آن نصیحت را نمیگوید و لحنش عوض میشود. خلاصه شناخت مراتب دارد. «اللّهم عرّفنی حجّتک» یعنی ما اجمالا بدانیم حضرت هادی(ع) امام است و معصوم است و متصل به غیب. این معرفت اجمالی است اما درباره معرفت ابعاد شخصیتی ایشان، من بارها به دوستان گفتهام که ما حتی شاگردان اینها را نمیتوانیم بشناسیم. حضرت امام صادق(ع) میفرمایند: «لا یُقْبَلُ الله عَمَلا الاّ بِالمَعرِفَة»؛ خدا عملی را نمیپذیرد مگر با معرفت. بعد میفرمایند: «و لا معرفةٌ الاّ بِالعَمَلِ»؛ معرفتی حاصل نمیشود مگر با عمل. اگر سطحی نگاه کنیم، دور لازم است: من چه کار کنم که بامعرفت شوم؟ عمل کنم. حال چه کار کنم که عملم موثر شود؟ معرفت داشته باشم. باز چه کار کنم که معرفت داشته باشم؟ عمل کنم.
«زیارت جامعهکبیره» کلمات عجیبی است. بدون اغراق به شما عرض کنم که تمام کلماتی که ما در متون درمورد امامشناسی داریم، لااقل میتوانیم بگوییم که این زیارت مکمل آنها است. اگر این زیارت نباشد، واقعا خیلی از مقامات ائمه را ما متوجه نمیشویم. زیارت جامعه کبیره کلماتی دارد که بنده به آنها واقف نیستم و فقط نقلقول میکنم. خدا کند که همه ما محرم این حرفها بشویم. اینها کلماتشان مثل قرآن است. در قرآن میگوید: «لا یَمَسُّه الاّ المُطَهرُونَ». باید طهارت باطنی باشد تا آدم این کلمات را متوجه شود. میخواهم اینطور بگویم که اگر بعضی از فرازهای جامعه کبیره را کسی بفهمد، ممکن است وجودش منشأ خوارقعادات بشود. «أنتُم الصِّراطُ الأقْوَم و السّبیل الأعْظم و شُهداءُ دارِ الْفَناءِ و شُفَعاءُ دارِ الْبَقاءِ و الرّحْمَةِ الْمَوصُولَة» اینجا رحمت موصوله را اگر کسی بفهمد، دیگر اصلا همهچیز حل میشود.»
روضههای استاد فاطمینیا
این کتاب توسط محمد رحمتیشهررضا، نوشته شده که به متن روضههای استاد فاطمینیا میپردازد. در بخشی از این کتاب آمده است: «در روایتی دیدم که یک جوان مسیحی در زمان امام صادق(ع) توفیق تشرف به اسلام را پیدا کرده بود و مسلمان شده بود. در منا در جمعی که به دور حضرت امام صادق(ع) حلقه زده بودند، گفت: یابنرسولالله! من مسلمان شدم و مادرم هنوز مسیحی است، قوم و خویشهایم هم مسیحیاند و با من رفتوآمد میکنند. چه کنم؟ حضرت فرمود: گوشت خوک میخورند؟ عرض کرد نه؟ فرمود: شراب میخورند؟ عرض کرد: نه. فرمود عیب ندارد. با اینها رفتوآمد کن. به مادرت هم زیاد احترام کن. آخر، مسلمان باید عملش معرف او باشد والا مرتب بگویی و عمل نکنی کاری از پیش نمیرود. تبلیغ، در اصل، با عمل است. این جوان رفت و به پیرزن مسیحی که مادرش بود، زیاد احترام کرد. با این کار نظر مادرش را جلب کرد. یک روز پرسید: پسر، تو از وقتی که دین تازه را یافتی، به من خیلی احترام میکنی. قضیه چیست؟»
در این رابطه بیشتر بخوانید:
استاد اخلاق، معلم زندگی (لینک)
برای او که رسانه را خوب میشناخت (لینک)
آن مرد مهربان بود (لینک)
استاد فاطمینیا؛ هوشمند و مخاطبشناس (لینک)