مریم رحمانی، خبرنگار: فایلهای موسیقی تلفن همراهم را باز میکنم، درحال رانندگی هستم و تمرکز لازم را برای انتخاب موسیقی خاصی ندارم. پس انتخاب را برعهده گوشی تلفن همراه میگذارم. چند ثانیهای موسیقی ملایم پخش میشود و واعظی شروع به صحبت میکند. لحن خاص و شیرنش را میشناسم، تهلهجه شیرین ترکی دارد و صدایی گرم و از همه مهمتر وجه تمایزش با سایر سخنرانان یا بهتر است بگویم اغلب سخنرانان مذهبی، سادگی در گفتار و ارائه مطالب است. استاد شروع به روایت میکند و از داستان مرد میوهفروشی میگوید که مرد دیگری که از قضا راهزن بوده به او مراجعه میکند و از او قیمت میوهها را سوال میکند. مرد راهزن میپرسد میوهها را چطور میفروشید؟ دانهای است یا کیلویی؟ میوهفروش در جواب میگوید عددی است و داستان از اینجا جالب میشود که مرد راهزن که اتفاقا چربزبان بوده و هوش زیادی هم داشته، میوهفروش را درگیر معادله میکند که اگر ما 100عدد بخواهیم به چه ترتیب است و حالا اگر 50عدد بخواهیم چطور و مرد میوهفروش جواب میدهد. راهزن که فرصت را مناسب میبیند معادله را گنگتر میکند و بهاصطلاح (بهنقل از راوی) اعداد را کمرشکن میکند و اینطور ادامه میدهد که خب حالا اگر 49عدد بخواهیم یا 73عدد چطور. اینجاست که میوهفروش متوجه حقه راهزن میشود و او را راهی میکند و راوی ادامه میدهد حاجی ملااحمد، این مرد بزرگ میفرماید خوشبهحال آن میوهفروش که در میوه سوم به خود آمد. شیطان 60سال از ما میوه گرفته است و ما هنوز به خودمان نیامدهایم. پنجدقیقه که چیزی نیست یکشب که چیزی نیست... یکوقت چشم باز میکنیم و میبینیم 60سال شده و وقت رفتن است.
روایتکردن هنر خاصی میطلبد. انداختن قلاب و درگیرکردن بهموقع مخاطب، صغری و کبری را درست چیدن و مطرحکردن موضوعات مناسب و مبتلابه که برای هر فردی جذابیت داشته باشد، هنر ویژهای است. اینکه با چند جمله ذهن مخاطب را تا ساعتها درگیر کنید تا مابهازای خارجی روایت را پیدا کند، هنر میخواهد. شاید برخی سخنرانها فکر میکنند آسان گفتن و صحبت از موضوعات ساده که روزمرگی مردم را تشکیل میدهد، در سخنرانیها از درجه اهمیت پایینی برخوردار است و بهنوعی ممکن است از وجهه علمی و دینیشان کاسته شود؛ اما میتوان با منبرهای استاد فاطمینیا خلافش را ثابت کرد. ایشان سالها در مساجد و تکیههای مختلف و همچنین در تلویزیون در مناسبتها منبر داشتند. همچنین در سالهای اخیر که شبکههای اجتماعی همهگیر شدهاند شاگردان و اطرافیان ایشان در این بسترها هم به نشر سخنرانیهایشان میپرداختند، اتفاقا تعداد دنبالکنندههای صفحات منسوب به ایشان در فضای مجازی گویای محبوبیت این عالم گرانقدر بین مردم و خاصه جوانان است. اینکه در شلوغیهای این روزها مخاطب را درست بشناسی و بدانی که شاید دیگر حوصله منبرهای طولانی و سنگین را ندارد و بهنوعی در هر زمینهای طالب لقمه حاضر و آماده است، امتیاز ویژهای است که استاد فاطمینیا از آن بهره میبردند. این مرد دین و عمل و این خطیب، کتابشناس، استاد اخلاق و مورخ اسلام در زمینه اخلاق و عرفان، حدیث و شعر عربی هم تحقیقاتی انجام داده بود.
شرح کرامات استاد فاطمینیا بهنوعی تکرار مکررات است و آنچه این عالم را در دید مردم بزرگ میکرد، رفتار خالصانهاش بود. بهنوعی میتوان درمورد این عالم معظم گفت صحبتهای ایشان از دل و از سر اخلاص میآمد و همانطور بر روح و جان مخاطب هم مینشست و اما روز گذشته خبر رحلت ایشان تن شهر را لرزاند و حتما بهجهت حقی که ایشان بر گردن ما دارند باید بگوییم «اللهم لانعلم منهم الا خیرا».
پیچید خبر، عالم این شهر سفر کرد/ پیک اجل اینبار، بر این خانه گذر کرد
در این رابطه بیشتر بخوانید:
استاد اخلاق، معلم زندگی (لینک)
برای او که رسانه را خوب میشناخت (لینک)
آن مرد مهربان بود (لینک)
اخلاق در صدر (لینک)