امید نظری گوهر، خبرنگار گروه ورزش: دیدارهای هفته بیستوهفتم مسابقات لیگ برتر شنبه 24 اردیبهشت با برگزاری 8 دیدار به اتمام رسید و پرسپولیس در آخرین مسابقه این هفته از رقابتها با شکست 2 بر یک سومین باخت فصل خود را تجربه کرد و باتوجه به برد آبیپوشان تهرانی مقابل فولاد خوزستان جشن قهرمانی بعد از 5 سال در اردوی تیمی به جز پرسپولیس برگزار خواهد شد.
شاگردان گلمحمدی در دیدار مقابل سپاهان یکی از شلختهترین و بینظمترین بازیهای 7 سال اخیر خود را در مستطیل سبز رقم زدند. پرسهای بدون پشتوانه پرسپولیس و عدم آرایش مناسب این تیم برای مقابله با بازیکنهای سپاهان که به آسودگی از زیرفشار و پرس سرخپوشان خارج میشدند بخشی از این سادهانگاری و عدم آمادگی قهرمان لیگهای شانزدهم، هفدهم، هجدهم، نوزدهم و بیستم بود. سپاهانیها هروقت تصمیم به هجوم میگرفتند با کمترین ضربه ممکن به توپ در کوتاهترین فاصله زمانی مسافت بیش از 50 متر را طی میکردند و دروازه متزلزل پرسپولیس را که تمام تیمهای لیگ برتر به جز فجر شهید سپاسی شیراز موفق به فتح آن شدهاند با تهدید و خطر مواجه میکردند. نکته تکراری و برجسته این دیدار ضعف و عدم توانایی شاگردان گلمحمدی در بازیسازی از عقب زمین و ارسال پاسهای بلند بدون سرانجام و بیدقت از دفاع به حمله بود که تکرار آن در اکثر رقابتهای این فصل سرخپوشان آزاردهنده و ملالانگیز است. قرمزها موفق شدند روی ضعف زردپوشان اصفهانی روی توپهای ارسالی که بارها در جدالهای لیگ برتری و آسیایی آن را به نمایش گذاشته بودند دروازه رشید مظاهری را باز کنند تا از بار شکست کمی کاسته شود. اما پرسپولیس به دلیل اشتباهات گذشتهاش با شرایطی مواجه شده که شکست 2 بر یک با 2 بر صفر فرق چندانی برایش ندارد و حتی نمیتواند نقش یک کورسوی امید برای روزهای پیش رو را ایفا کند.
یکنواخت نشدن دردسر بزرگ مربیان
روند پیشرفت، ورود ضدتاکتیکها و بهروزرسانی افکار متناسب برای تقابل با قهرمانها و تیمهای موفق در فوتبال ایران خیلی کند سپری میشود اما همین روند آهسته نیز برانکو ایوانکوویچ را که نمونه موفق و شکست نخورده در فوتبال ایران است را در فصل 1398-1397 دچار مشکل کرد و تیم او که بعد از حضور مهدی ترابی، سروش رفیعی، محمد نادری، مهدی شریفی، مهدی شیری و ماریو بودیمیر خون جدیدی به رگهای خستهاش تزریق شده بود با کسب 4 تساوی متوالی مقابل ذوبآهن، سپاهان اصفهان، تراکتور و ماشینسازی تبریز در مهمترین لحظات یک فصل یعنی در حد فاصل هفتههای بیستوششم تا بیستونهم نقص و ضعف خود را به نمایش گذاشت. به نظر میرسد اگر پرسپولیس تحت هدایت مرد کروات بابت رقابت با سپاهان تحت هدایت امیر قلعهنویی خوششانس نبود و حریفی با نقشههای متنوع تاکتیکی در حمله با این تیم رقابت میکرد تعداد قهرمانیهای متوالی این تیم روی عدد 2 متوقف میشد. تیم تحتهدایت پروفسور فوتبال کرواسی نمونه موفق یک تیم است که در مسابقات داخلی با شکست و بنبست مواجه نشد اما بررسی روند این تیم نشان میدهد برندهها نیز گاهی با یکنواختی و هشدار برای فروپاشی دستاوردهای خود مواجه میشوند.
یحیی گلمحمدی توانست در لیگ بیستم با اضافه کردن یکسری نکات مثبت به تیم تحت هدایتش قهرمانی را برای سرخپوشان پایتخت کسب کند. او از احمد نوراللهی بازیکنی ساخت که در حملات تاثیرگذاری مثبت و تعیینکنندهای داشت و سرخپوشان با این حربه آرایش دفاعی حریفان را دچار دگرگونی و بینظمی میکردند. امید عالیشاه زیرنظر او تبدیل به بازیکنی شد که دیگر فقط تاثیرگذاری مثبتش در سمت راست و چپ مستطیل سبز نمایان نبود و با جنبوجوش خود در میانه میدان در یکسوم میانی و یکسوم هجومی دژهای دفاعی حریفان را با نفوذ مواجه میکرد. گلمحمدی در فصل فوتبالی 1400-1399 به سیدجلال حسینی 39 ساله نقش تعیینکننده و تاثیرگذار در حملات این تیم داد تا از بحران بعد از شکست در لیگ قهرمانان آسیا 2020 عبور کند. اما سرمربی فعلی سرخپوشان که در کارنامه مربیگریاش سابقه 2 قهرمانی لیگ برتر، 2 قهرمانی جام حذفی، نایبقهرمانی لیگ قهرمانان آسیا 2020 و 2 قهرمانی سوپرجام را میبیند نسبت به نشانهها و هشدارها که در لیگ بیستم گاهی به شکل محسوس نمایان بود بیتوجهی نشان داد و از اتفاقات لیگ بیستم برای کم اشتباهتر شدن در دوره بیستویکم استفاده نکرد.
اولین بار نیست که یحیی گلمحمدی با مشکلی شبیه به وضعیت فعلی سرخپوشان درگیر شده است. او در فصل سوم حضورش در ذوبآهن بعد از جدایی مسعود حسن زاده، کاوه رضایی و هادی محمدی دچار سردرگمی تاکتیکی و ابزاری شد و بعد از ثبت یک برد، 3 شکست و 3 تساوی از جمع ذوبآهنیها جدا شد. نکتهای که در پرسپولیس 1401-1400 بعد از جدایی احمد نوراللهی، حسین کنعانیزادگان و شهریار مغانلو بسیار مشهود و واضح بود.
شناختی که منجر به پیشرفت نشد
یکی از نکات متفاوت پرسپولیس لیگ بیستویکم با قهرمانیهای گذشتهاش به بخش تدافعی این تیم برمیگردد. این تیم تا پیش از آغاز هفته بیستوهشتم 20 گل وارد دروازهاش شده است و این آمار در لیگ بیستم تا لیگ شانزدهم به ترتیب 14، 15، 14، 17 و14 گل بوده است. بعد از جدایی شماره 6 اسبق سرخپوشان رقم خوردن مشکلات دفاعی و پیش آمدن اتفاقات تلخ تا حدود نسبتا زیادی قابل پیشبینی بود. با بررسی بازار نقلوانتقالات تابستانی به نظر میرسد گزینههای چندان شاخصی برای پیوستن به اردوی پرافتخارترین تیم لیگ سراسری وجود نداشت و اگر امروز انتقادی مطرح میشود بیشتر از حیث عدمپیشرفت بازیکنهایی است که در دو فصل اخیر به جمع قرمزها پیوستند. برخی از افراد جذب شده در یکسوم تدافعی سابقه شاگردی یحیی گلمحمدی را در رزومه ورزشی خود میدیدند و باتوجه به آشنایی با ظرفیت بازیکنانی مثل فرشاد فرجی و علی نعمتی راهکار مناسبی برای پیشرفت و رسیدن به سطح قابل قبول اندیشیده نشد. یکی از بزرگترین تفاوتهای پرسپولیس امسال با چند فصل اخیر اسارت در فضای فشرده و پرسهایی بود که حریفان به آنها تحمیل میکردند که یکی از راههای فرار از این نقشههای حریف، انتقال پاسهای بلند سالم از دفاع به حمله است که منجر به خنثی شدن فشردگیهای میانه میدان میشود. ضعف در این بخش از هفته اول مقابل فولاد دیده شد و بعد از گذشت 27 هفته سرخپوشان پیشرفتی از این حیث نکردهاند و حریفان با اشراف به ضعف قرمزها نقشههای خود را به راحتی در زمین بازی پیاده میکنند.
استراتژیهای سردرگم یکسوم میانی و هجومی
یکی دیگر از مشکلاتی که این تیم در بخش هجومی قرمزها رقم خورد گل محمدی و دستیارانش بعد از جدایی احمد نوراللهی سعی کردند تواناییهای او را با حضور میلاد سرلک و رضا اسدی در مستطیل سبز پیاده کنند که طبیعتا به دلیل عدم تطبیق خواستههای کادرفنی با ظرفیت مهرههای موجود تصمیم و حرکتی شکست خورده و اشتباه بود. تاریخ بارها اثبات کرده اصرار بر انجام استراتژی درست در زمان غلط با افراد نامتناسب بزرگترین دشمن تیمهای ورزشی است. آنها سپس تصمیم گرفتند شرح وظایف احمد نوراللهی در لیگ بیستم را روی دوش مهدی ترابی بگذارند و با حضور او کلید حل مشکلات میانه میدان و موقعیتسازی را پیدا کنند که به دلیل آگاهی حریفان از افکار کادرفنی پرسپولیس همواره با موفقیت همراه نبود و میتوان آن را یک پروژه تقریبا شکست خورده نامید. بعد از عدم دستیابی کادرفنی به خواستههای خود پست شماره 9 سرخپوشان از هفته سیزدهم تغییر پیدا کرد و او توانست با استفاده از فضای میانه میدان تواناییهای خود را به نمایش بگذارد و مشکلات موقعیتسازی سرخپوشان را تا حدود زیادی حل کند که البته برای صدرنشینی و موفقیت این تیم کافی نبود. دیگر مشکل هجومی سرخپوشان آگاهی از مشکلات و عدم تلاش مناسب برای رفع آن است. یحیی گلمحمدی و کادرفنی زیرنظرش به خوبی درک کردهاند که برای غلبه به اکثر تیمهای لیگ برتری نیاز به حضور یک مهاجم سر زن و بلندقامت در این تیم دیده میشود که شناختی درست نسبت به شرایط حریفان و ضعف تیم خودی است اما پرسپولیس در چند سال اخیر همواره به خرید بازیکنانهایی با قابلیت برد در دوئل هوایی مثل آرمان رمضانی و کریستین اوساگونا اکتفا کرده است و در برنامههای خود راهحلی برای استفاده از این قابلیت و بالا بردن کارایی این افراد نگنجانده است که طبیعتا بعد از ناکامی در لیگ بیستویکم این نقیصه بیش از گذشته نمایان و مشهود میشود. بعضی بازیکنان مثل سعید آقایی به دلیل عدم طراحی تمرینات مناسب تواناییهای اسبق خود را از دست دادهاند و دیگر نتوانستند ارسالهای باکیفیتی روی دروازه حریفان ارسال کنند. همچنین یک سردرگمی عجیب در تصمیمات مسئولان فنی سرخپوشان حاکم است که نمونه آن را بعد از حضور علیرضا ابراهیمی سر زن و تعویض رامین رضاییان که توانایی ارسالهای باکیفیت و تاثیرگذار دارد مشاهده کردیم.
دستاوردهایی که تکرار نشد
داود فنایی، سنگربان اسبق پرسپولیس در دهههای 70 و 80 بعد از خداحافظیاش از فوتبال در نقش مربی دروازهبانها تجربه موفقی در ذوبآهن، سایپا و پیکان رقم زد و سنگربانهای سطح بالایی همچون رشید مظاهری، محمدرضا اخباری و پیام نیازمند زیرنظر او به فوتبال ایران معرفی شدند. اما او نتوانست در پرسپولیس روزهای خوب گذشته را تکرار کند و بعد از حضورش در تمرینات پرسپولیس علیرضا بیرانوند که بعد از تنبیه فنی گابریل کالدرون تقریبا به روزهای خوب خود برگشته بود دچار افت محسوس شد و بوژیدار رادوشوویچ با سرعتی محسوس تبدیل به یک سنگربان نامطمئن و متزلزل شد. همچنین حامد لک که بعد از حضور در پرسپولیس توانسته بود در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا 2020 به دلایل مسائل انگیزشی و اثبات تواناییها مقابل التعاون، النصر عربستان، السد قطر، الشارجه امارات و پاختاکور ازبکستان بدرخشد بعد از رسیدن به نقطه اوج و دفع ناموفق پنالتی مهاجم برزیلی و زهردار اولسان کرهجنوبی جونیور نگرائو با سرعت هر چه تمامتر به تمام تلاشهای خود پشت کرد و راه تبدیل شدن به سنگربان متزلزل و نامطمئن پیش از حضور در پرسپولیس را دنبال کرد و داود فنایی نتوانست با تمرینات و کارهای روحی سد راه نزول حامد لک 31 ساله شود. همچنین فنایی 46 ساله که کولهباری از تجارب را در کارنامه خود دارد موفق نشده تحمل جو سنگین پرسپولیس را برای احمد گوهری سهلتر کند.
مربیای که خودش را فراموش کرده است
نکته تلخ پرسپولیس این فصل نسبت به فصول قبل تاثیرپذیری یحیی گلمحمدی و دستیارانش از فضای حاکم بر فوتبال ایران و ورود به مباحثی بود که آرامش، تمرکز و انرژی این تیم را خرج مسائل خارج از مستطیل سبز کرد. همچنین دستیارهای یحیی گلمحمدی پیش از این اثبات کرده بودند روی آقای سرمربی اثرگذاری بیش از حد دارند. حمید مطهری که در سالهای گذشته با حضور در کادرفنی پیکان و سایپا زیرنظر مجید جلالی توانسته بود کسب رتبههای نسبتا قابل قبول ششمی و هفتمی را در رزومه خود ثبت کند بعد از حضور در پرسپولیس به یحیی گلمحمدی القا کرد که استراتژی موفق و پیروز با مالکیت توپ بالا و پاسهای پرتعداد به دست میآید که همین موضوع باعث کمتوجهی کادرفنی فعلی پرسپولیس به دیگر نقشههای تاکتیکی و دچار مشکل شدن در زمینهای بیکیفیت لیگ شد که اجازه پاسکاری صحیح و سالم را نمیدهد.
البته نمیتوان سبک کاری منحصربهفرد گلمحمدی را انکار کرد. او در اکثر اوقات با افرادی همکاری میکند که از نظر دیدگاه فنی با افکار او نزدیک هستند و کمتر سراغ افرادی میرود که نقش مکمل او را بازی کنند و ضعفهای این مربی را در دیگر مباحث تاکتیکی پوشش دهند. همین نگاه باعث شده است هواداران پرسپولیس احساس کنند مهرداد خانبان که جزء معدود ایرانیهای مورد وثوق کارلوس کیروش بود در مدت حضور یحیی گلمحمدی در پرسپولیس موفق نشده نقش تاثیرگذاری را در این تیم ایفا کند. همچنین کریم باقری هم که البته در سالهای اخیر در مباحث فنی تاثیری نداشته در جمع کردن حواشی هم چندان موفق نبود و قرمزها کم حاشیه نداشتند.
نایبقهرمانی هم در خطر است!
از چند هفته قبل صحبت از رقابت پرسپولیس و استقلال بر سر قهرمانی بود. یعنی اینکه فاصله این دو تیم با بقیه به حدی بود که همه منتظر بودند یکی قهرمان شود و یکی نایبقهرمان. نتایج اخیر پرسپولیس اما به قدری بد بود که حالا نایبقهرمانیاش هم قطعی نیست و شاید سپاهان که به 2 امتیازی این تیم رسیده در سه هفته مانده به پایان لیگ جای قرمزها را در رده دوم بگیرد.