نسیم شیرازی، خبرنگار: مسلم اولادقباد با تیم فوتسال پالمای اسپانیا قرارداد بست تا دومین لژیونر این روزهای ایران باشد. او که در جامجهانی بهرغم عملکرد به نسبت ضعیف تیم ملی ایران در رقابتها توانست خودش را به چشم فوتسال دنیا بیاورد از همان موقع پیشنهادش را از پالما و چند تیم دیگر در لیگهای مختلف فوتسال دریافت کرد تا امروز تصمیمش را مصمم برای رفتن به اسپانیا بگیرد؛ اسپانیایی که از ابتدا هم هدف او برای لژیونرشدن بود و حالا فقط کمی خیز رو به جلو مانده تا رسیدن به تیمی که برایش اسپانیا را از میان گزینههایش انتخاب کرده است. او البته این روزها برای رفتن به پالما یک دغدغه مهم دارد؛ دغدغهای به نام سربازی که نگران است سد رسیدن به افتخارآفرینیاش برای ایران باشد. او که ملیپوش تیم فوتسال و البته دانشجوست حالا باید رایزنیها را برای رفتن بیدغدغه به اسپانیا شروع کند تا بتواند از قانونی که شامل حال دیگر لژیونرها در رشتههای فوتبال و والیبال میشود، استفاده کند و با خیال راحت به سمت هدفش که افتخار برای فوتسال و ورزش ایران است، قدم بردارد. مسلم اولادقباد درصورت به وجود نیامدن مشکل، اوایل تیرماه راهی اسپانیا خواهد شد تا اینبار تکنیک او را در تیم سوم لیگ این کشور ببینیم؛ تیمی که مذاکرات جدیاش را با حسین طیبی هم برای پیوستنش به باشگاه شروع کرده است. به همین بهانه فوتسالیست بااخلاق کوهدشتی ایران پاسخگوی سوالات «فرهیختگان» شد تا از زبان خودش درباره مسیر رسیدنش به پیراهن تیم پالما بدانیم. مسیر رسیدن او به فوتسال، شبیه بازشدن دری بود که فکر بودن آن در را هم نمیکرد. صحبتهای او از این روزهای خودش و فوتسال ایران را در ادامه خواهید خواند.
از برنامه رفتن به اسپانیا بگو. کی راهی این کشور میشوی؟
قرار بود هفته گذشته برای مراسم معارفه، دیدن باشگاه و تماشای یکی، دو بازی بروم ولی به دلیل مشکلی که برایم پیش آمد، نتوانستم. بهطور کلی اوایل تیرماه صددرصد میروم که به تمرینات برسم.
مشکل پیشآمده، اداری و کاری که نبود؟
برای این یک هفته قصد رفتن بهصورت توریستی داشتم، در سفارت به مشکل خوردم و گفتند که توریستی نمیتوانم بروم و از آنجایی که قرارداد بستهام باید ویزای کار بگیرم و باشگاه دنبال کارهایم باشد تا آن موقع بروم وگرنه با ویزای توریستی نمیتوانم بروم. به همین خاطر برنامه رفتنم جور نشد.
پس با شروع فصل جدید لیگشان به اسپانیا میرسی.
بله، فصلشان مرداد ماه شروع میشود و قبل از آن انشاءالله اگر کارهایم درست شد میروم، چون من دانشجو هستم و مشکل سربازی هم دارم. شنیده بودم ملیپوشان به شرط دانشجو بودن میتوانند تا 30 سالگی بیرون از ایران بازی کنند، مانند سردار آزمون، جهانبخش و بیرانوند که دانشجویی بازی میکنند ولی الان شنیدهام که میگویند این فقط شامل فوتبال، والیبال و بسکتبال است که بازیکن ملیپوش تا 30 سالگی میتواند برود و در فوتسال فقط یکی، دو ماه میتواند. ولی الان دنبال کارهایم هستم که بتوانم مانند فوتبالیها بهعنوان لژیونر به فوتسالم ادامه دهم.
این موضوع را با فدراسیون مطرح کردی؟
فعلا صحبتی نکردهام ولی قرار است به فدراسیون بروم و صحبت کنم؛ چراکه اگر کارهای سفارت به مشکل بخورد احتمال اینکه اصلا نتوانم بروم هم وجود دارد.
اگر نروی برای قراردادی که امضا کردی مشکلی پیش نمیآید؟
نه مشکلی از لحاظ قرارداد پیش نمیآید ولی امیدوارم فسخ نشود و بتوانم در لیگ اسپانیا توپ بزنم تا برای کشورم هم افتخارآفرینی داشته باشم.
درمورد تیم «پالما»، شرایط این تیم و دلایل انتخابش را هم بگو.
بعد از جامجهانی پیشنهادهای زیادی از طرف روسیه، قزاقستان، ایتالیا و دو، سه تیم دیگر اسپانیا و دیگر کشورها داشتم ولی فکر کردم در اسپانیا لژیونر شوم؛ چراکه سطح لیگ اسپانیا خیلی بالاتر از کشورهای دیگر است. پالما هم تیم خوب و ریشهداری است و در رتبه سوم لیگ اسپانیا قرار دارد و میخواهم تلاش کنم تا ببینم از آنجا میتوان به بارسا رفت یا نه؛ چراکه تمام فکر و ذکر من اینجاست که در لیگ اسپانیا به بارسلونا برسم.
پس میخواهی در لیگ اسپانیا با تیم بارسلونا ماندگار شوی؟
بله، انشاءالله اگر کارهای اینجا به مشکل نخورد اول برای مفید بودن در تیم پالما و بعد برای رسیدن به بارسلونا تمام تلاشم را خواهم کرد.
احتمال همتیمیشدن حسین طیبی با تو وجود دارد، درصورت حضور کاپیتان فعلی تیم ملی در پالما این اتفاق تاثیری برای خودت و تیم پالما دارد؟
بله من هم شنیدم، حتی مدیر باشگاه پالما هم که با من صحبت کرد نظرش نسبت به حسین مثبت بود و دوست داشتند حسین برایشان بازی کند. اگر حسین هم بیاید شرایط برای من خیلی بهتر میشود؛ چراکه حسین هم چند سالی است بیرون بازی میکند و تجربه حضور موفق در لیگهای معتبر روسیه، قزاقستان و پرتغال را دارد و همین هم میتواند به من کمک کند، ضمن اینکه همزبان من است. حسین طیبی الان کاپیتان تیم ملی و بزرگ تیم ملی است و این میتواند برای من خیلی مثبت باشد. حالا او هم درحال صحبت با این باشگاه است و امیدوارم شرایط برای حضورش جور شود و باهم در این تیم توپ بزنیم.
از سختیهای مسیرت برای لژیونر شدن بگو.
سختی زیاد کشیدهام، چند سالی که در لیگ قم بودم خیلی برایم سخت بود؛ چراکه در آن سه سالی که آنجا بودم هم از لحاظ مالی خیلی بد بودند و هم از نظر اسکان ولی بعد از آن که به شهرداری ساوه، تاسیسات دریایی و بعد هم گیتیپسند رفتم، شرایط خوبی داشتم. به نظر خودم خیلی زودتر میتوانستم برای تیم ملی بازی کنم ولی خب شرایط بهگونهای بود که در دورهای که من بودم بازیکنان خیلی خوبی تیم ملی داشت و زودتر نتوانستم به کمک تیم بیایم ولی خداراشکر از وقتی که پیراهن تیم ملی را به تن کردم، توانستم به این تیم کمک کنم و در همین جام جهانی هم دیده شدم و تیمها استقبال کردند.
کار با وحید شمسایی چطور است و آیا این تیم میتواند در رقابتهای بزرگتر عملکرد بهتری را به نمایش بگذارد؟
بله شک نکنید. شمسایی بزرگ فوتسال ایران است و قهرمانیهای متعددی دارد، در آسیا و جامجهانیهای زیادی حضور داشته که این تجربه میتواند به تیم ملی و جوانترها خیلی کمک کند تا بتوانند شرایط خوبی برای خودشان مهیا کنند و خیلی زود خودشان را در تیم ملی جا بیندازند. وحید شمسایی را همه میشناسند و ثابت شده است، قهرمانیهای لیگ ایران و جام باشگاههای آسیا را دارد و این میتواند فشار را هم روی بازیکنان زیاد کند، چون خودش همهچیز را میفهمد و وقتی یک بازیکن کاری انجام میدهد چون آن مسیر را خودش رفته میداند شرایط چگونه است. باید جوانان تیم ملی از این فرصت استفاده کرده و همه حمایت کنند تا تیم ملی موفق باشد. الان شرایط تیم ملی با جوانگرایی همراه شده است و باید حمایت شود تا در جام ملتها و جامجهانی بتواند موفق باشد.
از جوانگرایی گفتی، تغییر نسل در تیم ملی اتفاق افتاده است؟
واقعیت این است که تغییر نسل آنچنانکه باید گفت اتفاق افتاده باشد، نیست و این تغییر نسل باید از خیلی قبل شروع میشد. بهطور مثال تیمهایی هستند که بازیکنان 17 تا 20 ساله در تیم ملیشان دارند و اینها بازیکنان جوان هستند ولی بازیکنی که 27 یا 28 ساله است به نظر من جوان نیست، درحالی که در فوتسال و فوتبال ایران بازیکن 27 یا 28 ساله را بازیکن جوان محسوب میکنند ولی در کشورهای دیگر که بازیکنان 18 ساله وارد تیم ملی میشود آنجا میشود گفت جوانگرایی اصلی انجام شده است. چون از قبل بسترسازی برای جوانگرایی انجام نشده، بازیکن 27 ساله را جوان میگوییم. ما بازیکنان 27 تا 29 ساله در تیم ملی داریم که روی هم دو بازی برای تیم ملی انجام ندادهاند و تازه الان کمکم تجربه به دست میآورند و تا وقتی بخواهند با تجربه شوند، سنشان 30 سال به بالا میشود و بازیکنان مسن محسوب میشوند و میگویند سنشان زیاد است. همین بازیکنان را میشد از قبل وقتی زیر 20 سال داشتند به تیم ملی آورد تا دو بازی ملی انجام میدادند و آنقدر تجربه کسب میکردند که وقتی به سن 25 میرسیدند بازیکن پخته تیم ملی به حساب میآمدند. الان بازیکنان ما بالای 25 سال سن دارند، فوقش یکی، دو نفر زیر 25 باشند. ولی چون در شرایط تیم ملی نبودند، میگوییم بازیکن جوان هستند و مشکل ما فقط همین است.
جام باشگاههای آسیا لغو شد و ایران هم میخواست میزبانی این رقابتها را بگیرد که البته خیلی از اینها اتفاق نیفتاد. این امر را بهدلیل پیگیری نکردن مهدی تاج در AFC هم میدانند. نظرت در این مورد چیست؟
باید همه پیگیری میکردند تا جام باشگاههای آسیا برگزار میشد. فکر میکنم سه سال است که این جام لغو میشود، ما خودمان دو سال با مس سونگون قهرمان شدیم ولی جام باشگاهها لغو شد و این به نظر من به فوتسال ما خیلی ضربه میزند؛ چراکه همه تیمها مانند مس سونگون و گیتیپسند چند سال است خوب سرمایهگذاری میکنند تا با قهرمانی در ایران به جام باشگاههای آسیا بروند و دیده شوند ولی وقتی بازیها لغو میشود واقعا تیمهایی که شخصی اداره میشوند مانند گیتیپسند از این شرایط زده میشوند. این بازیها باید برگزار شود تا انگیزهای برای باشگاهداران باشد و دوباره بیایند در لیگ سرمایهگذاری کنند و جوانترها به تیمهایی که خوب خرج میکنند، بیایند و بازی کنند و این لغوشدن به ضرر فوتسال است.
ایران در جامجهانی قبلی با وجود عملکرد خوب انفرادی بعضی از بازیکنان مثل خودت، بازهم عملکرد خوب تیمی نداشت، در اینباره بیشتر بگو.
به نظر من در همین جامجهانی نسل بسیار خوبی بودند و فکر میکنم ایران حتی میتوانست به فینال این جام هم برسد و با آرژانتین یک نتیجه خوب بگیرد ولی شرایطی که پیش آمد مانند سهلانگاریای که در یکی، دو صحنه در بازی با قزاقستان پیش آمد گلهای بدی خوردیم، ما جلوی قزاقستان خوب بازی کردیم ولی گلهای خوبی نخوردیم. نمیدانم در اینباره چه بگویم ولی ما با این تیم میتوانستیم به فینال جامجهانی برسیم. قزاقستان هم فکر نمیکرد در نیمه دوم بتواند بازی را برگرداند ولی کار را برای ما سخت کرد و سه تا گل بد خوردیم.
از ابتدا فوتسالی بودی یا از فوتبال به سالن آمدی؟
نه در شهر کوهدشت استان لرستان بودیم و آنجا نه فوتبال و نه فوتسال داشتیم، فکر نمیکردم با این شرایط بیایم و در لیگ برتر فوتسال بازی کنم، چون نه لیگی بود و نه تیمی و فقط در مسابقات دانشآموزی که در تیم مدرسه بازی میکردم آنجا حسین شمس در مسابقات کشوری برگزارکننده مسابقات بود و با من صحبت کرد و در مسابقات آنتالیا که بهعنوان مدیر فنی آمده بود و بازیام را زیرنظر داشت به فوتسال هدایتم کرد و من به تیم قم پیوستم و از آنجا پا به توپشدنم شروع شد. من اصلا فوتبالی و فوتسالی نبودم و فقط دنبال درسخواندن بودم که مسیرم آنجا عوض شد و به فوتسال آمدم.
درس را که کنار نگذاشتی؟
نه، ولی خب مثل قبل هم دیگر نشد بخوانم و فقط خواندم که درس را هم داشته باشم.
الان از مسیرت راضی هستی؟
بله خدا را شکر مسیرم خوب بوده و توانستم در آن شرایط خوب پیشرفت کنم و آدمهایی در راهم بودند که کمکم کردند، مانند حسین شمس، رضا کردی، محسن حسنزاده، علی افضل، رضا لک و وحید شمسایی در این راه کمکم کردند تا در راه اسپانیا قرار گرفتم تا انشاءالله ببینم در پالما چه میشود.
با فوتبال شروع نکردی؛ ولی احتمالا آبی یا قرمز هستی!
واقعیتش من استقلالی هستم.
پس با حسین طیبی کلکل زیادی دارید.
بله خب. البته استقلالی هستم ولی خیلی حساس نیستم چون در پرسپولیس هم همشهریهای خودم مانند وحید امیری و بیرانوند بودند و نسبت بهشان حس دارم و وقتی آنها بازی دارند دوست دارم پرسپولیس نتیجه نگیرد ولی همشهریانم خیلی خوب بازی کنند! این حس دوگانه عجیبی است که بهخاطر همشهریانم ایجاد شده است.