سیدمهدی موسویتبار، خبرنگارگروه فرهنگ: تا به حال 14 قسمت از سریال «جیران» حسن فتحی از پلتفرم «فیلیمو» پخش شده است. پیش از این گزارش مفصلی درباره این مجموعه با عنوان «حیران» در اسفند سال گذشته منتشر کردیم. حالا و پس از پخش تقریبا یکچهارم از این سریال، بهتر و دقیقتر میتوان درباره نقاط ضعف و قوت آن اظهارنظر کرد. یکی از ویژگیهای مشترک آثار حسن فتحی، در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، نمایش روابط عاشقانه در بستر تاریخی است. گاهی این نسبت البته کم و زیاد میشود و گاهی هم مانند «شهرزاد» این روابط عاشقانه است که بستری برای روایت تاریخ میشود. فتحی در جدیدترین ساختهاش، متفاوتتر از قبل عمل کرده و سراغ بخشهایی رفته که پیش از این سابقهاش را نداشته و انگار سعی دارد تصویر دیگری از خودش را به نمایش بگذارد. هرچند نگاهی به آرشیو نشان میدهد دوره تاریخی قاجار و بهطور خاص زمانه و زندگی ناصرالدین شاه جذابیت بیشتری برای کارگردانان و نویسندگان دارد، اما نگاهها و دلایل مراجعه و پرداختن به این دوره متفاوت است. این تفاوت درباره حسن فتحی و دلیل پرداختنش به این دوره انگار آشکارتر و بیش از بقیه هنرمندان است. نمایش روابط عاطفی، روابط عاشقانه و حتی روابط اروتیک در دربار ناصرالدینشاه تبدیل به اصلیترین دغدغه فتحی در «جیران» شده است. پس از تماشای این 14 قسمت، بهجز این دو دغدغه، مساله خاص دیگری را در نگاه اصلی کارگردان این مجموعه یا نمیبینیم یا بهشدت کمرنگ هستند. در سالهای اخیر شاهد دیالوگها و حتی صحنههای شبهاروتیک در سینما و برخی سریالهای شبکه نمایش خانگی خودمان بودیم. برخی از آنها بدوندلیل و منطق روایی و صرفا برای دیده شدن بیشتر وجود داشتند و بعضی از آنها به سیر داستان کمک میکردند. با وجود اینکه در تاریخ خواندهایم فساد اخلاقی در دربار یک امر عادی بوده و در دورههای مختلف هم تکرار شده بود، اما در سریال جیران خبری از منطق روایی نیست و صرفا شاهد تعداد معتنابهی روابط مسالهدار و خارج از عرف هستیم. اگر به سکانسها و پلانهایی که در فضای مجازی هم وایرال شدهاند، نگاه کنیم متوجه میشویم که بیش از دیالوگها، که نقطه قوت آثار فتحی بودند، این صحنههای جنسی و عاطفی هستند که تبدیل به ویژگی و حتی دلیل تماشای بخشهای دیگر شدهاند. نکتهای که برای یک کارگردان جوان و جویای نام، شاید ایراد نباشد، اما قطعا نقطهضعف حسن فتحی این است که کارنامهاش را پر از آثار جذاب و پرمخاطب دیدهایم. اینکه جیران بتواند مخاطبانش را تا انتها حفظ کند، مساله مهمی است، اما سوال اساسیتر این است که این دوره با چنین ویژگیهایی و بهطور اصولی و با روشهای صحیح دراماتیک، قابلیت ادامه دادن تا 55 قسمت را دارد یا خیر؟ بهنظر میرسد در ادامه احتمالا یا باید شاهد فصلبندی جیران باشیم یا همان بلایی که سر «قبله عالم» و «مردم معمولی» آمد قرار است سر تازهترین سریال فتحی بیاید.
«معمای شاه» ورزی الگوی «جیران » فتحی؟
یکی از مهمترین نقدهایی که به سریال معمای شاه محمدرضا ورزی میشد، نمایش اغراقآمیز فساد در دربار محمدرضاشاه و خاندان پهلوی بود. این شکل از شخصیتپردازی افراطی، فارغ از مورخان، حتی صدای مردم عادی که اتفاقا هم مذهبی بودند و هم علاقهمند به انقلاب را درآورد. کسی منکر فساد اخلاقی شاه و اطرافیانش نبود، اما طبق مستندات و کتب تاریخی، فسادهای دیگری هم بوده و البته کارهای روزانه خودشان را هم انجام میدادند. اگر مبنای آن نگاه افراطی در سریال معمای شاه، سیاست یا روشنگری بود، اما در جیران این مبنای فکری وجود ندارد. فتحی نمیخواهد به مخاطب بگوید که قاجار و شخص ناصرالدینشاه چقدر فاسد بودند و بهخاطر همین هم از بین رفتند. فتحی اشارههای سیاسی در سریالهایش کم نبوده و در همین جیران هم هرجا که خواسته یا توانسته، طعنههایی زده، اما نمایش تهوعآور از فساد ناصرالدینشاه و اطرافیانش حتما مبنای سیاسی نداشته و جذب مخاطب دلیل اصلیاش بوده است.
شاید فتحی و ورزی را دو نگاه مختلف و متفاوت از همدیگر بدانیم، اما هر دو در نمایش افراطی شمایل فساد یک شاه و دوره تاریخی در یکجا ایستادهاند. بیتوجهی به درام و قصه با هر علت و هدفی و همچنین سوءاستفاده یا استفاده ابزاری از لوازمی که بهنظر برای مخاطب جذابیت دارد، خروجیاش میشود معمای شاه یا جیران. هرکدام از اینها نمونه ناموفق سریالهای تاریخی در یکدهه اخیر تلویزیون و شبکه نمایش خانگی هستند؛ سریالهایی که اتفاقا با هزینههای بالا ساخته شدهاند و هر دو قربانی نگاه غلط افراطی کارگردانش شدهاند، با این تفاوت که کسی برای معمای شاه مبلغی بهعنوان اشتراک پرداخت نکرد. اگر محدودیتهای تلویزیون اجازه کامل به ورزی نمیداد تا مستقیمتر به همجنسگرایی یا فساد جنسی محمدرضاشاه در دورههای مختلف عمرش ورود کند، فتحی با دست بازتری به نمایش جزئیات بیشتری روی آورده است، اما برای اینکه بدانیم این نمایش جزئیات به روند داستان کمک کرده یا نه، بیایید یک امتحان کنیم. بیایید تمام صحنهها و دیالوگهای جنسی سریال جیران را حذف کنید، حالا یکبار دیگر نسخه کوتاهشده را تماشا کنید. متوجه خواهید شد که نه داستان را گم خواهید کرد و نه دیالوگ مهم خاصی را از دست دادهاید. شاید نسخهای که تماشا میکنید خیلی کوتاه شده باشد، اما باور کنید چیز خاصی از دست ندادهاید و اگر مخاطب این سریال هستید به این فکر کنید که قرار است حدود 40 قسمت دیگر از جیران مانده است. پس از اتمام پخش کامل قسمتهای این سریال، اگر حوصله داشتید، پیشنهاد کوتاه کردن صحنههای اروتیک را عملی کنید تا متوجه شوید که چند قسمت شستهورفته از آن میماند. این تدوین دوباره ثابت میکند که دیالوگها و صحنههای جنسی گنجانده شده در جیران، منطق روایی ندارد و این از حسن فتحی بعید است که پیش از این در «میوه ممنوعه»، غیرمستقیم، برخی فضاهای جنسی را در شبکه دو سیما و ماه رمضان ایجاد کرد و حاشیههای کمی بهوجود آمد. اگر فتحی در جیران هم همان راه میوه ممنوعه را میرفت، شاید شبکه نمایش خانگی یک «شهرزاد» دیگر را به کارنامهاش اضافه میکرد و رزومه او هم شاهد افزایش یک اثر ضعیف نبود. اثری که موقع تماشا جز حسرت و دلزدگی عاید دیگری برای مخاطبان نداشته و حتی در حوزه سرگرمی هم حرفی برای گفتن ندارد.
وقتی تاریخ و عشق دورچین هستند
شاید این ایراد متوجه مخاطب باشد که وقتی بهرام رادان نقش ناصرالدینشاه را بازی میکند منظور کارگردان را متوجه نمیشود و مدام از خودش سوال میکند که آیا استفاده از کلمات انگلیسی یا امروزی در دیالوگها و متنها منطقی است یا نه؟ درباره انتخاب رادان برای نقش ناصرالدینشاه پیش از این گفتهایم و گفتهاند، اما مشکلات جیران فراتر از انتخاب بازیگر و دیالوگ است. انتخاب رادان میخواهد این پیام را بهصریحترین شکل ممکن به مخاطبان برساند که قرار نیست این بار صرفا تاریخ یا حتی یک اثر وفادار به تاریخ در محتوا و فرم تماشا کنند. با همین فرضیه ویژگیهای دیگری مبتنیبر خواستههای بینندگان اولویت فیلمساز قرار میگیرند و آنچه تابهحال از جیران دیدیم بر همین اصول است؛ اصولی که صرفا قرار است مخاطب را راضی نگه دارد و تاریخ و ادبیات و حتی سینما هم در دستهبندیهای بعدی قرار میگیرند. همین جلب رضایت است که به سازندگان اجازه میدهد تاریخ را صرفا ابزار و بستری برای بیان راحتتر و بدوندردسرتر روابط آزاد و حتی حالبههمزنی کند که در جاهایی مخاطب را هم عصبانی و دلزده میکند.
در جیران با یک حسن فتحی متفاوت مواجهیم که نسبت دوری با کارگردانی دارد که پیش از این میشناختیم. اینکه عامل این تفاوت، فضای شبکه نمایش خانگی است یا بالارفتن سن او و تغییرات جهان پیرامونش مشخص نیست، اما خروجی کار کمترین شباهت را با یک فتحی دقیق، حساس و کیفیتگرا دارد. مهمترین تغییر را فتحی در سهمیهبندی مفاهیم و موضوعات ایجاد کرده است. جایی که از سهم عشق و تاریخ کم کرده و بهجایشان سراغ روابطی رفته که نمونههای بزرگتر و بیشترش را در سریالهای ترکیهای دیده بودیم. «حریم سلطان» نمونه مشهور از این سریالها بود که فتحی سعی کرده بهطور کلی و در هر قسمت ادای دین کاملی به آن کند. ادای دِینی که کار را به تحریف تاریخ میکشاند و مخاطبان جدی تاریخ را به واکنش وا میدارد که «نه دیگه، این خبرها هم نبوده». در سریالها و فیلمهای تاریخی روز جهان و حتی قدیمیترها هم صحنهها و دیالوگهای جنسی به کمک داستان میآیند و در شخصیتپردازی و روند داستان کمککننده هستند و البته که به حساب خودشان جذابیتهایی هم برای مخاطب دارد اما در جیران، اینها در خدمت جذب تماشاگر و دیده شدن در فضای مجازی هستند و نه در خدمت داستان.
در این رابطه بیشتر بخوانید: