گروه سیاست: دقیقا دوماه پیش بود که مذاکرات ایران و کشورهای 1+4 در وین تا اطلاع ثانوی متوقف اعلام شد، مذاکراتی که آمریکا هم از طریق واسطه اروپایی و بهصورت غیرمستقیم در آن مشارکت داشت. اصلیترین دلیل این توقف طولانیمدت، فقدان اراده جدی ازسوی مقامات آمریکایی جهت اتخاذ یک تصمیم سیاسی است.
تصمیم سیاسی برای دست کشیدن از کارزار شکستخورده فشار حداکثری علیه ایران و بهرسمیت شناختن حقوق و مطالبات مطرحشده ازسوی مذاکرهکنندگان ارشد کشورمان. خطوطقرمز و مطالباتی همچون خارجکردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست FTO یا همان فهرست ادعایی گروههای تروریستی خارجی مشخصشده توسط دولت آمریکا و همچنین محفوظ دانستن حق تنبیه و مجازات عاملان و آمران ترور شهیدسلیمانی برای ایران.
آمریکاییها که درطول مذاکرات همواره با متهمساختن ایران، عامل بهنتیجه رسیدن گفتوگوها را مذاکرهکنندگان کشورمان عنوان میکردند، حالا و با گذشت دوماه از توقف مذاکرات، هنوز حاضر نشدهاند قدمی درجهت تسریع روند بهنتیجه رسیدن آن بردارد.
در این میان اما انریکه مورا، مذاکرهکننده ارشد و معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بوده که با رفتوآمد میان پایتختهای طرفهای مذاکرهکننده، با ارائه پیشنهادهایی، ظاهرا در تلاش برای خروج مذاکرات وین از بنبست بوده است؛ اما آنچه درحقیقت از رفتوآمدهای مورا در این مدت دیده شده است تنها کوشش جهت راضیکردن جمهوری اسلامی ایران برای کوتاهآمدن از خطوطقرمز خود مقابل آمریکا بوده است، نه تلاش برای مجابکردن آمریکا به پذیرش مطالبات ایران. علاوهبر این، کشورهای اروپایی بهادعای جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مصاحبهای که شنبه هفته گذشته با فایننشالتایمز داشته است، نفع خود را در احیای هرچه سریعتر توافق برجام میدانند و بهگفته خود، در پی یافتن «راهی میانه» جهت توجه به خطوطقرمز اعلامی ازسوی ایران و درنتیجه، حل مشکل ایجادشده در روند مذاکرات وین هستند. در همین راستا هفته گذشته بود که خبر سفر قریبالوقوع و چندروزه انریکه مورا به تهران، بار دیگر تنور گمانهزنیها درباره سرنوشت مذاکرات وین را داغ کرد.
علاوهبر خبر سفر روز سهشنبه مورا به ایران، خبر دیگری که رسانههای خارجی سعی کردند آن را کاملا مرتبط با مذاکرات وین عنوان کنند، سفر قریبالوقوع شیخ تمیمبنحمد آلثانی، امیر قطر به تهران بود، سفری که مقامات دو کشور از پیش برای آن آمادگی داشتند اما حالا با گرهخوردن به گفتوگوهای وین، پیامهای سیاسی متفاوتی برای طرفهای مذاکره و همینطور کشورهای منطقه خواهد داشت. در شماره امروز «فرهیختگان»، با هدف بررسی پیامهای سیاسی سفر انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام به تهران و همچنین واکاوی اهداف سفر قریبالوقوع امیر قطر به کشورمان، با کارشناسان مسائل بینالملل حسن بهشتیپور، حنیف غفاری و امیرعلی ابوالفتح به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
پیشنهادی که مورا در فروردین برای تحریم سپاه داشت
در ابتدای این گفتوگوها از جمیع کارشناسان مسائل بینالملل درباره پیشنهادی که مورا در هفتم فروردین امسال داشت، پرسیدیم.
حسن بهشتیپور در پاسخ به این سوال با اشاره به اینکه در رسانههای رسمی صحبت دقیقی از این پیشنهاد نشده و صرفا براساس آنچه در محافل رسانهای مطرح شده، گفت: «آنچه در رسانهها و مطبوعات غربی گزارش کردند، به این شکل بوده که گفتند ما سپاه را از لیست تحریمها خارج میکنیم، بهشرطی که ایران حاضر باشد تا درمورد موضوعات غیربرجامی مذاکره بکند و تعهد بدهد. چون گفته بودند این تحریم سپاه در زمان برجام نبوده بلکه بعد از برجام، ترامپ دستور این تحریمها را داده است. یعنی آمریکاییها با حیلهگری و زرنگی میگویند این موضوع خارج از برجام بوده است، بنابراین اگر ما بخواهیم راجع به این موضوع صحبت کنیم باید بیایم راجع به سایر مسائل خارج از برجام هم صحبت کنیم. این پیشنهادی بود که انریکه مورا در سفر قبلی خودش به ایران داشت.»
در ادامه دیگر کارشناس مسائل بینالملل، حنیف غفاری دراینباره گفت: «واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی ایران مواضع صریح خودش را بر این مبنا به اتحادیه اروپا اعلام کرده است که اگر آنها پیشنهادی دارند مبنیبر اینکه منافع ایران بهویژه درمورد خروج سپاه از لیست FTO را تامین کند، اعلام کنند. پس اگر پیشنهاد کاربردی در این مورد دارند باید آن را مطرح کنند اما اصرار بر پیشنهادهای قبلی قطعا گرهای را در مسیر حلوفصل اختلافات و بازگشت به برجام حل نخواهد کرد.»
غفاری به این نیز پرداخت که برخی از منابع غربی ادعا کردهاند انریکه مورا میخواهد به ایران این درخواست را بدهد که ایران موضوع حذف سپاه از لیست FTOرا فعلا کنار گذاشته و آن را به آینده موکول کند، یعنی توافق احیا شود و سپس ایران درقالب مذاکرات دیگری در این مورد صحبت کند، البته این موضوع بهصورت رسمی اعلام نشده است.
غفاری ادامه داد: «نکتهای که در این رابطه وجود دارد این است که جمهوری اسلامی ایران تاکید کرده باید تمامی ملزومات و شرایط برای رفع عملیاتی تحریمها فراهم شود که یکی از آنها تعیینتکلیف حضور سپاه در لیست تروریستی مورد ادعای آمریکا است.»
نظر امیرعلی ابوالفتح را نیز جویا شدیم. ابوالفتح با اشاره به ادعاهای آمریکا مطرح کرد: «ببینید تلاشهایی دارد برای احیای برجام صورت میگیرد، مساله این است که آمریکاییها مدعی هستند ایران خواستههای فرابرجامی دارد، ایران هم تاکید میکند آمریکا به تعهدات برجامی خودش عمل نکرده و نمیکند. برای اینکه در این بین، یک راهحل میانه پیدا شود، تلاشهایی دارد صورت میگیرد ولی من خیلی به این مساله خوشبین نیستم.»
پیشنهاد جدید مورا درمورد تحریمهای سپاه چیست؟
انریکه مورا مجددا قرار است برای صحبت درباره پروندههای باز مذاکرات احیای برجام به ایران بیاید. در همین راستا، از حنیف غفاری پرسیدیم پیشنهاد جدید مورا با توجه به صحبتهای اخیر جوزپ بورل چه میتواند باشد؟
او پاسخ داد: «جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مصاحبهای که هفته گذشته داشت اعلام کرد اروپا به راهکاری میانه میاندیشد. اگر منظور از راهکار میانه این است که بخشی از سپاه یعنی همان نیروی قدس در ذیل تحریمها باقی بماند و بخش دیگری از این لیست خارج شود خب این پیشنهاد جدیدی نیست و پیش از این نیز از جانب اروپاییها مطرح شده و ایران نیز پاسخ خود را به این پیشنهاد بارها اعلام کرده است.
اصرار بر این مساله قطعا منجر به حل موضوعات باقیمانده نخواهد شد. با توجه به اینکه احتمال دارد انریکه مورا تا روز جمعه در تهران بماند، یک گمانهزنی دیگر نیز مطرح است مبنی بر اینکه اروپاییها پیشنهاد جدیدی را مطرح کنند. در این صورت قطعا دستگاه دیپلماسی میتواند سنجش این طرح را برمبنای منافع ملی ما انجام دهد.»
غفاری همچنین با تاکید بر اینکه چیزی که درحال حاضر مهم است این است که اروپاییها باید بدانند برای حل موضوع نیاز به ارائه پیشنهادهای جدید است و اصرار بر پیشنهاد قبلی مشکلی را حل نمیکند، گفت: «پاککردن صورتمساله و موکول آن به آینده نیز عملا موضوعی را حل نخواهد کرد و جمهوری اسلامی ایران در انتظار پیشنهادهای عملیاتی و کاربردی اتحادیه اروپاست.»
مساله دیگری که باید مطرح شود این است که با توجه به استقبالی که آمریکا از سفر انریکه مورا به ایران -که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز این مساله را صراحتا اعلام کرده است- داشته باید این احتمال را در نظر گرفت که یا اتحادیه اروپا طرح پیشنهادی خود را قبلا با واشنگتن درمیان گذاشته یا آمریکا طرحی را به اتحادیه اروپا پیشنهاد کرده است تا این طرح در قالب یک طرح اروپایی به ایران ارائه شود.
بههرحال فارغ از اینکه ماهیت این طرح چه خواهد بود، نسبت آن با منافع کشور سنجیده خواهد شد و پاسخ ایران نیز برمبنای صیانت از همه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود.»
درباره پیشنهاد جدید مورا از حسن بهشتیپور نیز پرسیدم. او گفت: «راهحل میانهای که اخیرا بورل به آن اشاره کرده و مورا آمده تا در تهران مطرح کند، ظاهرا به این معناست که سپاه پاسداران را از لیست تروریستها خارج بکنند، چون منطق ایران این است که میگوید شما نمیتوانید بخشی از نیروهای مسلح یک کشور را بهعنوان تروریست اعلام کنید و از نظر حقوقی هم این موضوع بار خیلی مهمی دارد، بهخاطر اینکه هر شرکت یا هر کشوری بخواهد با ایران همکاری کند، خودش بهعنوان حامی تروریسم مجازات خواهد شد که مجازات بسیار سنگینی هم هست و در حد جریمههای ساده نیست. بنابراین آمدند گفتند ما میپذیریم که سپاه از این لیست تروریستی خارج بشود، ولیکن تحریمهای سپاه را ادامه بدهیم. تحریمها را ادامهدادن یعنی اگر کشور ثالثی با سپاه پاسداران معاملاتی انجام داد، حداکثرش مشمول جریمه میشود و آن را تحریم میکنند و دیگر مشمول مجازات حمایت از تروریسم نمیشود. این راهحل میانه که میگویند ظاهرا از حرفهای بورل اینگونه میشود فهمید. حالا باید ببینیم مورا این را به چه نحوی مطرح میکند و تیم مذاکرهکننده ایران هم آن را بررسی میکنند.»
از بهشتیپور پرسیدم که از لحاظ اقتصادی چطور؟ از جهت اقتصادی اگر بخواهیم این راهحل میانه را ارزیابی کنیم، به چه صورت است؟
او توضیح داد: «از لحاظ اقتصادی، باید دید شرکتهای وابسته به سپاه در برونمرزها کار میکنند یا خیر. اگر در برونمرز بخواهند فعالیت داشته باشند، دچار مشکل جدی خواهندشد و اگر بخواهند در درون مرز کار کنند، دچار مشکل میشوند. آن بخشی که مربوط به صادرات یا واردات در خارج از ایران انجام میشود، نیز دچار مشکل میشود. باید بررسیهای لازم توسط تیم مذاکرهکننده ایرانی صورت بگیرد و جوانب سنجیده شود که این مساله منافع ملی را تامین میکند یا نمیکند. چون بالاخره الان بخشی از اقتصاد کشور ما به صادرات و واردات وابسته است و به این مساله گره خورده است. ما براساس منابع غربی داریم این تحلیلها را میگوییم وگرنه وزارت خارجه خودمان که در اینباره صحبتی نداشته که ما بتوانیم دقیق تحلیل کنیم.»
در ادامه امیرعلی ابوالفتح درباره موضوعات مورد صحبت مورا در سفر مجددی که بناست به ایران داشته باشد، گفت: «اینکه راهحل میانه مورا چه باشد، نمیدانم اما مشکل اصلی در تهران نیست. یعنی سفر انریکه مورا یا سفر امیر قطر به تهران، میتواند تلاشی به حساب بیاید اما گرهی از این گرههای کور را باز نمیکند. این تلاشهای انریکه مورا یا سفرهای اینچنینی باید بیشتر روی واشنگتن متمرکز شود. دولت دموکرات جو بایدن و کنگرهای که حتی برخی دموکراتها با رئیسجمهورِ همحزبی خود هم همسو نیستند، آنها را باید راضی کنند. بخش سخت ماجرا در واشنگتن است نه در تهران.»
ابوالفتح ادامه داد: «من دقیقا نمیدانم چه پیشنهادی میآورد. باید پیشنهاد ارائه شود و در سطوح مختلف کشور ما، بررسی شود. به لحاظ حقوقی و اقتصادی این پیشنهاد بررسی میشود، اگر اینها به سود منافع ملی ایران باشد، ایران آن را میپذیرد، اگر نباشد هم نمیپذیرد.
بههرحال، این نکته را باید در نظر بگیریم که بیاعتمادی جدی به طرف مقابل در ایران وجود دارد چون ایران یکدفعه این توافق را انجام داد، ایران همه تعهداتش را انجام داد اما آمریکا زیرتعهدات خودش زد. بعد شما با همین مساله فرض کنید، آنها بیایند و شرط بگذارند که اقتصادی یا حقوقی تحریمها را برمیداریم یا اما و اگر در آن بیاورند. اینطور که نمیشود. اگر بخواهند برای کوتاهمدت رضایت ایران را جلب بکنند و دو یا سه ماه بعد در کنگره آمریکا، قانونی را تصویب کنند که توافق را زیرسوال ببرد که نمیشود. جمهوری اسلامی یک تجربه تلخی را در توافق با آمریکا پشتسر گذاشته، لذا باید با دقت بیشتری توافق احیای برجام را جلو ببرد. اینکه حالا کشور ما در شرایط تحریمی هست، دلیل نمیشود که چشمبسته هر شرطی که آنها گذاشتند را بپذیریم. از این جهت، اگر مورا پیشنهاد خوبی برای منافع ملی ایران دارد، بیاورد و بررسی میشود و اگر واقعا منافع ایران تامین بشود، ایران میپذیرد و قبلا هم عرض کردم مشکل در آمریکاست. ما که آمریکا را تحریم نکردیم که بخواهیم تحریمهای او را برداریم. آنها باید تحریمهای ما را بردارند.»
امیر قطر برای میانجیگری برجام به تهران میآید
این هفتهها شاید، هفتههای شلوغی از جهت سفرهای متعدد مقامات به ایران باشد. به غیر از انریکه مورا، امیر قطر نیز در آستانه سفری به ایران است. فارغ از اهداف منطقهای و قراردادهای اخیر قطر و ایران، این سفر را از جهت ارتباطش با مذاکرات احیای برجام بررسی کردیم. به همین منظور حنیف غفاری درباره این مساله توضیح داد: «یک نکته درمورد تفاوت ماهوی سفر انریکه مورا و سفر قطر به ایران را باید موردتوجه قرار داد. مسالهای که راجعبه اتحادیه اروپا مطرح است اینکه این اتحادیه جزئی از امضاکنندگان برجام است و نمیتواند طرف واسطه قرار بگیرد بلکه خودشان به لحاظ حقوقی طرف متعهد هستند. ایران از طرف اروپایی انتظار دارد بهعنوان بازیگران امضاکننده برجام و باتوجه به تعهدات خود، وارد معادله شوند اما امیر قطر بهعنوان فرد امضاکننده برجام وارد ایران نمیشود.
دلیل حضور امیر قطر صرفا مساله هستهای نیست بلکه مساله هستهای و حلوفصل آن را در ذیل یک پازل بزرگتری میخواهد تعریف کند. این امر نیز به همکاریهای منطقهای با ایران بازمیگردد.»
غفاری ادامه داد: «امیر قطر به برجام از زاویه ایجاد امنیت در منطقه نگاه میکند. به همین دلیل مناسبات بین ایران و اعضای شورای همکاری خلیجفارس را نیز درنظر میگیرد. با درنظر گرفتن این اصل، واضح است که امیر قطر و انریکه مورا نگاه و رویکرد واحدی به مساله هستهای ندارند. البته این امکان نیز وجود دارد که بهطور کلی پیام امیر قطر با آنچه که انریکه مورا میخواهد بگوید تفاوت داشته باشد. این هم موضوعی است که نباید در تحلیل این مساله فراموش شود.»
ماهیت سفر امیر قطر به ایران را از حسن بهشتیپور نیز پرسیدم. او پاسخ داد: «ببینید قطر چون هم مورد وثوق ایران است، هم رابطه بسیار نزدیکی با آمریکا دارد(بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه قطر است). بنابراین قطر از یک طرف با آمریکا رابطه نزدیکی دارد، از طرف دیگر با جمهوری اسلامی ایران هم رابطه خوبی دارد، بنابراین کشوری که بالقوه با هر دو طرف روابط خوبی دارد و مورداعتماد است، میتواند نقش میانجی ایفا کند، مانند عمان. عمان در دوران سلطان قابوس چنین نقشی را ایفا میکرد. بعد از درگذشت سلطان قابوس نقش عمان در این زمینه کمرنگ شد. و الآن قطر بیشتر در این زمینه فعال است. حالا به دلایلی که خودشان دارند، در منطقه و از لحاظ بینالمللی نقش مثبتی داشته باشند. بنابراین من فکر میکنم سفر امیر قطر به ایران، قطعا یک بخشش یکجانبه است و بخش دیگرش هم در رابطه با مسائل منطقه است. یک بخشش هم درباره احیای برجام و کمکی که میتواند بکند تا برجام از حالت بلاتکلیفی بیرون بیاید. چون الآن برجام در یک حالت بلاتکلیفی قرار دارد.»
آخرین پیشنهاد مورا یا فضاسازی رسانهای؟
جوزپ بورل در مصاحبه اخیر خود با فایننشال تایمز درباره راه میانهای که مورا بناست به ایران پیشنهاد دهد، ادعا کرده است که این سفر مورا، آخرین تیر اتحادیه اروپا برای احیای برجام است. این چنین ادعاهایی درحالی مطرح میشود که پیشتر نیز طرف غربی و آمریکایی با تعیین زمان برای توافق، سعی در جوسازی رسانهای داشتند تا ایران از منافع خود عقبنشینی کند اما چنین نشد. در اینباره از کارشناسان مسائل بینالملل نیز پرسیدم.
حسن بهشتیپور گفت: «مقامات آمریکایی و غربی از این صحبتها، زیاد کردند. اینها دیگر فضاسازی رسانهای است. مثلا اگر خاطرتان باشد، میگفتند اول فوریه و بعد میگفتند اگر دیگر توافق حاصل نشد، آمریکا بیخاصیت میشود و دیگر انگیزهای ندارد که در موردش مذاکره کند. اما دیدید که اینجور نشد.»
بهشتیپور درباره نیازمندی آمریکا برای مذاکره و توافق با ایران گفت: «جنگ اوکراین که پیش آمد، بازار انرژی دچار مشکل شد، امنیت انرژی دنیا دچار مختلشده و اینها علاقهمندند ایران به بازار انرژی برگردد، تا حداقل ایران با صادرات نفت و گاز خود، التهاب بازار جهانی را کم بکند. بنابراین من فکر میکنم این صحبتهای بورل و امثالهم فضاسازی رسانهای است و نباید خیلی جدی گرفته شود.»
حنیف غفاری نیز درباره صحبتهای بورل تاکید کرد: «نهتنها مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا بلکه وزرای خارجه آلمان بارها طی همه مذاکرات گذشته اعلام کردند که این آخرین دور مذاکرات است و اگر به نتیجه نرسد، مذاکرات شکست خواهدخورد. واقعیت امر این است که بخشی از واژگان و عبارات مورداستفاده سیاستمداران اروپایی در قبال برجام که تهدید به شکست مذاکرات میکنند یک مساله مسبوق به سابقه است.
طرفهای اروپایی در بحث مذاکره با ایران بارها از این کلید واژهها استفاده کردهاند اما یک مساله وجود دارد که اینبار از جانب ایران باید موردتاکید قرار بگیرد و آن این است که اگر اتحادیه اروپا نتواند پیشنهاد سازندهای برای احیای برجام، خروج سپاه از FTO و همچنین رفع عملیاتی تحریمها ارائه کند یا بخواهد روی خواستههای قبلی خودش اصرار بورزد در این صورت اروپا صرفا زمان خود و ما را تلف کرده است. ما در مواضع خودمان اعلام کردهایم که تا ابد پای میز مذاکره صبر نمیکنیم و درحال حاضر نیز اینجا ما نه در کسوت یک بازیگر منفعل بلکه باید در چهره یک بازیگر فعال عمل کنیم و به اروپاییها این پیام را منتقل کنیم که اتفاقا این امکان وجود دارد که این آخرین فرصت برای احیای توافق هستهای برای آنها باشد.»
امیرعلی ابوالفتح نیز درباره صحبتهای و فضاسازیهای امثال بورل گفت: «صحبتهای بورل خیلی جدی نیست. از این صحبتها زیاد کردند. الآن 6 ماه است که زمان تعیین میکنند ولی هیچ چیز طبق زمان آنها پیش نمیرود. این توافق برای آنها خیلی ضرورت دارد ولی برای ایران شد، شد و اگر نشد، هم نشد. هیچ فشاری بیشتر از شرایط فعلی نمیتوانند به ایران بیاورند. مثلا فرض کنید پیشنهاد مورا الآن پذیرفته نشود، نمیتوانند بر تحریمها بیفزایند چون چیز دیگری برای اضافه کردن ندارند. اگر میخواستند تحریم یا مورد دیگری را درباره ایران انجام بدهند، اگر میتوانستند انجام میدادند. ولی نمیتوانند. از این جهت، صحبتهای آنها برای تعیین زمان، خیلی اهمیتی ندارد. اگر پیشنهاد مورا پذیرفته نشود، مذاکرات دوباره از سر گرفته میشود، وین نباشد، میروند ژنو، الآن این کار را انجام ندهند، 6 ماه دیگر انجام میدهند. این حرفهای امثال بورل، برای تحتتاثیر قرار دادن افکار عمومی است. باز هم دوباره یک ماه بعد برمیگردند میگویند آخرین تیر است و باز دوباره همینطور.
تحریم سپاه تنها پرونده باز مذاکرات احیای برجام نیست
در پایان این گفتوگوها به سراغ پروندههای باز در مذاکرات احیای برجام رفتم و پرسیدم که به غیر از تحریمهای سپاه، مسائل دیگری هم پروندهشان هنوز باز است، یکی از این پروندههای باز، پیام دی است؟ چون اخیرا رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دوباره ادعا کرده که ایران هیچ اطلاعاتی در اختیار آژانس قرار نداده درحالی که آخرین بار که گروسی به ایران آمد بنا بود تا خرداد پرونده پیام دی بسته شود ولی الآن گویا دارد زیرش میزند.
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بینالملل در اینباره توضیح میدهد: «توافق با آژانس ذیل توافق وین است. یعنی اگر روند مذاکرات وین، مثبت باشد، آژانس هم ابراز خوشبینی و امیدواری میکند و رافائل گروسی میآید تهران و با مقامات وزارت خارجه ایران دیدار میکند. اگر چشمانداز وین منفی شود، آژانس هم دوباره همین اما و اگرها و تردیدها را ایجاد میکند. بستگی به توافقات سیاسی در مذاکرات دارد. اگر توافقات سیاسی بین تهران و واشنگتن انجام شود، گروسی اظهار رضایت میکند. دفعه قبل هم همین بود، اول در وین توافق کردند بعد یوکیا آمانو، مدیر اسبق آژانس بینالمللی انرژی اتمی آمد ایران و پروندهها را بست. برای همین خیلی نظرات گروسی مهم نیست. طبیعی است که الآن ناامیدی در سخنان گروسی درباره فضای مذاکرات وین افزایش پیدا کرده، ما از آژانس خبرهای دلگرمکنندهای نمیشنویم. چون تعیینکننده وین است نه آژانس.»
این کارشناس مسائل بینالملل، امیرعلی ابوالفتح در ادامه توضیحات خود گفت: «الآن در مذاکرات احیای برجام، تنها مسالهای که حل نشده حذف سپاه پاسداران از لیست تحریمها نیست، بلکه مسائل دیگری هم وجود دارد که حل نشده باقیمانده است. اخیرا یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس، محمود عباسزاده گفت که چند مورد دیگر هم هست، البته به موضوعات اشاره نکردند ولی قابلفهم هست که فقط در یک موضوع اختلاف وجود ندارد. یکی از مسائل مهم این است که اصلا آینده این توافق تا چه زمانی تداوم خواهد داشت و دولت بعدی آمریکا و جمهوریخواهان در آمریکا، چه رویکردی در قبال ایران میخواهند داشته باشند؟ بالاخره ایران اگر بخواهد به تعهدات برجامی خودش برگردد، باید یکسری اقدامات انجام بدهد، مثلا تغییراتی در سطح سانتریفیوژها، ذخایر اورانیوم، تغییرات در نطنز و فردو و... و چند قدم به عقبتر از جایی که هست، برگردد. خب اگر عمر این توافق احیای برجام دو یا سه سال باشد، خیلی سازنده نیست و هزینههایی را به ایران تحمیل میکند. و ما را با این سوال مواجه میکند که اصلا توافقی که مشخص نیست دو یا سه سال دیگر قرار است از بین برود، ارزش هزینه دادن دارد یا خیر؟ ضمن اینکه در داخل آمریکا هم، مشکل فقط حذف سپاه از لیست تحریمها نیست. الآن لایحهای در مجلس سنا درحال بررسی است که میخواهند بانک مرکزی ایران را در فهرست تروریستی قرار دهند. در اینصورت، ایران هیچ منفعتی از برجام به دست نمیآورد.»