ایمان صمدینیا، پژوهشگر اقتصاد: در میان افزایش بیسابقه خطرات ژئوپلیتیک جهانی، جهان بهطور فزایندهای از این واقعیت آگاه میشود که معماری نظم جهانی قدیم، جای خود را به نظم جدیدی از روابط بینالملل و بلوکهای منطقهای میدهد. کشورهای جنوب جهانی درحال ایجاد نهادها، اتحادهای منطقهای و سیستمهای پرداخت میان خود هستند که در اقتصاد جهانی درحال تغییر، به نیرویی حیاتی تبدیل میشود. بزرگترین کشورهای درحال توسعه کشورهای بریکس (BRICS) هستند. در این نظم نوین، قدرتهای نوظهور میتوانند پایه و اساس نظم نوین جهانی را تشکیل دهند. این کشورها که تقریبا نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند و سهم بالایی در تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) دارند، پرچمداران این نظم جدید هستند.
نهادهای بینالمللی در سیاست جهانی معاصر
برای اینکه کشورهای بریکس به معمار نظم نوین جهانی تبدیل شوند، این بلوک باید به کشورهای دیگر، پارادایمهای جدیدی از توسعه در کلاس جهانی را نمایش دهد. اقداماتی چون بازجهانیسازی مبتنیبر دولتهای جدید، ایجاد نظامهای نهادی جدید جهت مدرنسازی کشورها، تشکیل بلوکها و اتحادیههای منطقهای جدید و همچنین توافق بر سر صندوق ارز ذخیره جدید با ارزهای کشورهای درحال توسعه میتوان بخشی از برنامه جدید کشورهای پیشرو در راستای معماری نظم نوین جهانی باشد.
تقریبا تمام پارادایمهای ممکن در مقیاس جهانی را میتوان درقالب بریکسپلاس (BRICS+) اجرا کرد. درحال حاضر بریکسپلاس تحت رهبری چین است و اخیرا نیز نمایندگان چین اعلام کردهاند درحال ایجاد پارادایمهای توسعه اقتصادی مبتنیبر بریکسپلاس هستند تا همگرایی را در کشورهای جنوب جهانی تقویت کنند.
برخی از این اتحادیههایی که درچنین قالبی درحال رشد هستند، عبارتند از: اتحادیه آفریقا، CELAC (جامعه کشورهای آمریکای لاتین) و SCO/SCO+ در اوراسیا. این اتحادیهها دو ویژگی اساسی دارند: اول اینکه میتوانند کشورهای متعدد و تاثیرگذار اقتصاد را در هر سه قاره دربرگیرند و دوم اینکه نیازی به یکپارچگی اقتصادی عمیقی برای همگرایی در تعاملات اقتصادی ندارند که جمع این دو ویژگی، میتواند توسعه پایدار مستقل دولتها را رغم بزند.
امسال ما شاهد شرایط کاملا مساعدی برای ظهور چنین دایره گستردهای از تعاملات بین کشورهای درحال توسعه هستیم: آرژانتین که درحال حاضر ریاست CELAC در آمریکایلاتین را برعهده دارد، اخیرا تلاشهای خود را برای ایجاد تعامل با BRICS افزایش داده است. تعلیق حضور برزیل در CELAC در سال2020 یک عامل محدودکننده است، اما احتمالا موقتی خواهد بود. ازبکستان که اکنون ریاست سازمان همکاری شانگهای در سال2022 را برعهده دارد، پس از یک دوره انزوا به شکل فزایندهای در تلاش برای ادغام در اتحادیه اوراسیا است. ریاست اتحادیه آفریقا در سال2022 به سنگال رسیده است؛ کشوری که هماهنگی و همکاری اتحادیههای یکپارچه منطقهای را ترویج میکند و تعاملات ملموسی را با کشورهای بریکس ایجاد کرده است.
چندجانبهگرایی بینالمللی در جهانی غیرهژمونیک
بسترهای تعامل بین بلوکهای ادغام منطقهای شامل کشورهای بریکس میتواند مسیر دیگری از تعامل در داخل بریکسپلاس باشد. چنین بستری میتواند شامل پروژههای اولویتدار ادغام منطقهای که کشورهای BRICS نقش فعالی در آنها دارند باشد؛ مانند اتحادیه بازار مشترک کشورهای آمریکایجنوبی (MERCOSUR)، اتحادیه گمرکی جنوب آفریقا (SACU)، ابتکار خلیج بنگال برای همکاریهای فنی و اقتصادی چندبخشی (BIMSTEC، اتحادیه اقتصادی اوراسیا EAEU) و همچنین مشارکت اقتصادی جامع منطقهای (RCEP یا منطقه آزاد تجاری ASEAN-چین).
روحیه چندجانبهگرایی و ساختن معماری جدید متناسب با منافع کل جنوب جهانی در ایجاد چنین بسترهایی اهمیت دارد. همه این بلوکهای منطقهای میتوانند با هماهنگی بهسمت همسویی با استانداردهای یکدیگر و ایجاد فضای بازتر اقتصادی برای تجارت و سرمایهگذاری حرکت کنند. اکثر کشورهای بریکس درحال حاضر سیاست خارجی خود را درقالب بلوکهای همگرایی منطقهای (روسیه–اتحادیه اروپا، برزیل–مرکوسور،آفریقایجنوبی–SACU) و درنتیجه، بریکسپلاس براساس «یکپارچگی» انتخاب میکنند. ادغامها تنها قالب ممکن برای یکپارچگی اقتصادی و باز کردن بازارها بین کشورهای بریکس است.
بنابراین، بریکسپلاس میتواند دو مسیر را برای تعامل میان کشورهای جنوب جهانی شکل دهد: سازمان همکاری شانگهای+اتحادیه اروپا+CELAC، فراگیرترین مسیری است که برای تعاملات گسترده بین کشورهای درحال توسعه در سازمانهای بینالمللی تنظیم شده است.
البته، تعداد مسیرها و قالبها برای تعامل بین کشورهای درحال توسعه ممکن است بسیار بیشتر باشد که منعکسکننده دیدگاه جهانیشدن هر عضو بریکس است. بهعبارت دیگر، برخلاف رویکرد تکقطبی ادغام در کشورهای توسعهیافته، بریکسپلاس ممکن است بهعنوان پایهای برای تنوع بخشیدن به مدلها و بسترهای توسعه و یکپارچگی اقتصادی عمل کند. در این راستا، بهمنظور توسعه BRICS+ بهعنوان بخشی از مدلهای توسعه متنوع، برای هند، برزیل و آفریقایجنوبی مهم است که دیدگاههای خود را درمورد BRICS+ و جهانیشدن در جنوب جهانی و خارج از آن ارائه دهند. این امکان وجود دارد که هند، برزیل و آفریقایجنوبی گزینه جذابتری برای مشاهده گسترش عضویت در بانک توسعه جدید BRICS با پذیرش شرکای منطقهای باشند. این پارادایم پس از پذیرش مصر در NDB بهعنوان شریک آفریقایجنوبی در اتحادیه آفریقا، اروگوئه بهعنوان شریک برزیل در MERCOSUR و بنگلادش بهعنوان شریک هند در BIMSTEC و منطقه تجارت آزاد جنوب آسیا مورد استفاده قرار گرفته است.
بهبود عملکرد صندوق موقت ذخایر پولی بریکس (PMRP) نیز میتواند جهت افزایش فعالیتهای بینالمللی بریکس باشد. اخیرا PMRP BRICS هماهنگی خود را با سایر سازمانهای مالی منطقهای (RFOs) طی مشاورههای منظمی که صندوق بینالمللی پول با RFO انجام میدهد، افزایش داده است.
بهطور کلی، چشمانداز دگرگونی اقتصاد جهانی امروز بهشدت به هماهنگی فعالیتهای بزرگترین کشورهای جنوب جهانی و در درجه اول کشورهای بریکس وابسته است. شروع مجدد توسعه اقتصادی جهانی مستلزم یک قالب تعامل بزرگتر مانند BRICS+ است که مشارکت سایر کشورهای درحال توسعه را در این فرآیند ممکن میسازد. در این صورت، روند اصلاح اقتصاد جهانی واقعا فراگیر و پایدار خواهد شد. قالب «ادغام یکپارچهسازیها» که شامل همکاری بین بلوکهای ادغام منطقهای جنوب جهانی میشود، ممکن است به ابزار مهمی در مقیاسسازی تحول اقتصادی جهانی تبدیل شود. ریاست بریکس2022 چین ممکن است انگیزه بیشتری برای ایجاد بسترهایی برای تعامل بین گروههای منطقهای کشورهای درحال توسعه ایجاد کند.
پیشرفتهایی توسط کشورهای بریکس در حرکت بهسمت پلتفرمهای جدید برای همکاری میان اتحادیههای کشورهای درحال توسعه حاصل شده که ممکن است شالوده یک پلتفرم همکاری مشترک برای همه کشورهای جنوب جهانی را تشکیل دهد. این پلتفرم گسترشیافته میتواند فراگیری و درجه بازبودن اقتصادها را افزایش دهد.
پینوشت
https://russiancouncil.ru/en/analytics-and-comments/analytics/can-brics-underpin-a-new-world-order/