بازار نمایشگاه توان و استعدادهای آدمی است؛ از توانایی تولید منافع مادی چون غذا، پوشاک و مسکن گرفته تا توانایی تولید معنویاتی چون علم، دین و هنر.
  • ۱۴۰۱-۰۲-۱۸ - ۰۳:۰۵
  • 10
۵ پیش‌نیاز بازطراحی ساختار بازار در ایران

ایمان صمدی‌نیا، پژوهشگر اقتصادی: هر گیاهی ریشه‌ای دارد؛ خواه درختی چندهزارساله و خواه گیاهی چندروزه. مرحوم مصطفوی در «التحقیق» در تعریف «اصول» می‌فرماید: «هوَ مَا یُبْنی عَلَیْه شَیْ‏ءٌ سَوَاءٌ کان فِی‌الْجَمَادَاتِ اَوْ فِی‌النَّبَاتَاتِ اَوْ فِی‌الْحَیَوَانِ اَوْ فِی‌الْمَعْقُولَاتِ اَوْ فِی‌الْعُلُومِ. عبارت است از آن چیزی که بنا می‌شود بر آن چیزی، فرق نمی‌کند در جمادات باشد یا در گیاهان یا در حیوانات یا در معقولات یا در علوم.» سال‌هاست در مطالعاتم به‌دنبال این هستم که ریشه اصلی مشکلات اقتصادی یا زیربنای این همه چالش‌های اقتصادی ایران چیست؟ آن ریشه چیست که اگر قطعش کنیم، داروی جامع همه بیماری‌های اقتصادی کشور ماست؟ و من تنها به یک کلمه راهنمایی شدم؛ «بازار» و اصل و اساس اقتصاد بیمار ما، همانا کلمه مقدس «بازار» است.
 اساس اقتصادها برمبنای معامله و انتفاع بنا شده است. بازارها برای زندگی اجتماعی ضروری هستند. بازار نباشد، انسان نمودی بیرون از وجود خود پیدا نمی‌کند. بازار نمایشگاه توان و استعدادهای آدمی است؛ از توانایی تولید منافع مادی چون غذا، پوشاک و مسکن گرفته تا توانایی تولید معنویاتی چون علم، دین و هنر. بازار خارج از وجود انسان نیست بلکه ریشه در درون او دارد و انسان بدون بازار معنایی ندارد. این سخن مولوی است که می‌گوید: «عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد/ عشق دیده زان سوی بازار او بازارها.»
 حذف دائمی بازار از اقتصاد ممکن نیست. بنابراین رویکردها و پارادایم‌های کمونیستی و مارکسیستی از بازار، محکوم به شکست هستند. به تجربه تاریخ، ممنوعیت و مبارزه با بازار، موجبات مبادله مخفیانه میان مردم را ایجاد می‌کند. بازار اساسا ریشه در طبیعت آدمی دارد. طبع کمال‌گرایی انسان که او را وا می‌دارد تا حداکثر منافع مادی و معنوی را برای خود ایجاد کند و طبع برتری‌جویی او که سعی دارد بیش از جامعه رقیب خود، از مادیات و معنویات بهره ببرد. درصورتی‌که این دو طبع انسانی، در مسیر گمراهی وارد شود، حاصل آن حرص و حسد خواهد شد که به زبان اقتصادی زمینه‌ساز فساد، انحصار، رانت، تبعیض و هزاران بلیه دیگر می‌شود.
اگر قبول کردیم بازار، گویی ساحتی از وجود انسان است که دو راه خیر و شر را می‌رود، پس باید قبول کنیم همچون سایر ساحات وجود انسانی که قواعد و قوانین شرع محدود شدند تا مسیر رشد و تکامل‌شان مسیر خیر و نیکی باشد، بازار نیز نیازمند این مهم است. البته اگر سخن از محدود‌سازی می‌آید، افراط و تفریط را باطل می‌دانم و اعتدال در طراحی بازار را ضروری.
بازارها خود بازاری از عقاید متضادند. برخی بازار را به‌منزله آزادی و رفاه تمجید می‌کنند و برخی به‌عنوان منبع استثمار و فقر نکوهش. گروهی می‌گویند بازار ذاتا سودمند است پس همه‌چیز را باید به بازار آزاد سپرد و گروهی می‌گویند بازار ذاتا مضر است و دولت باید دائما آن را کنترل کند. منکن، خبرنگار معروف آمریکایی جمله جالبی دارد که «برای هر مساله‌ای، راه‌حلی وجود دارد که ساده، مستقیم و اشتباه است.» مشهور است هربرت هوور، رئیس‌جمهور آمریکا، که از توصیه مشاوران اقتصادی که مدام می‌گویند: «از یک‌سو...، اما از سویی دیگر...» سرخورده شده بود، دستور داد یک اقتصاددان یک‌دست برای او پیدا کنند. در علم اقتصاد، پاسخ صادقانه به سوالات بزرگ، عموما محتاطانه است. درخصوص شایستگی‌های بازار، بیشتر اقتصاددانان دودست هستند.
حال ویژگی‌های یک بازار کارا که از طرفی مانع ایجاد بن‌بست‌های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی شود و از طرفی موتوری برای رشد و توسعه و کاهش فقر چیست؟ آن‌طور که مک میلان در کتاب خود با عنوان «بازآفرینی بازار» برمی‌شمرد، پنج عنصر اساسی در طراحی بازارهای شکوفا و قدرتمند وجود دارد که عبارتند از:

1. حمایت از حقوق مالکیت
مالکیت از دیدگاه الیور ویلیامسون یعنی مالک یک دارایی چون ماشین یا زمین کشاورزی، تمام منافع حاصل از آن را برای خود نگه دارد. اگر بازار مالکیت خصوصی و فردی را به رسمیت نشناسد، کار در آن بازار ارزش اقتصادی ندارد. در اوایل دهه 1990، اغلب کامیون‌های موجود ویتنام، خراب و از کار افتاده بودند. این کامیون‌های وارد‌شده با تکنولوژی و شیوه‌های تولید شوروی ساخته شده بودند و کیفیت بسیار بدی داشتند. سقوط اتحادیه شوروی، امکان تامین قطعات یدکی را از بین برد و به دلیل فقدان کامیون سالم کشور با بحران حمل‌ونقل مواجه شد. دولت ویتنام، به‌ناچار این کامیون‌ها را به رانندگان‌شان واگذار کرد. له دانگ دوآن، دبیر موسسه مدیریت اقتصادی ویتنام با حیرت مشاهده کرد که: «معجزه شده. همه کامیون‌ها به کار افتادند.» پیامبر اسلام(ص) از اولین طرفداران حقوق مالکیت بوده است. زمانی در مدینه قحطی شدیدی بروز کرد و قیمت‌ها به‌شدت افزایش یافت. مردم از ایشان خواستند با تثبیت قیمت‌ها از رنج آنان بکاهد اما او درخواست مردم را نپذیرفت، زیرا می‌دانست که نباید انتخاب آزادانه خریداران و فروشندگان را از بین برد.

2. روان‌بودن جریان اطلاعات
مهارت اصلی زندگی بازاری جست‌وجوی اطلاعات است. اگر اطلاعات آزادانه در دسترس نباشد، فرآیند رقابت بروز نخواهد کرد. در بازاری که هزینه‌های جست‌وجوی اطلاعات بالاست، اگر بیشتر بازار گران‌فروش باشند و شما برای یافتن افراد ارزان‌فروش، متحمل هزینه شوید، فروشنده ارزان‌فروش دچار زیان خواهد شد. فرآیند رقابت مستلزم آن است که افراد ارزان‌فروش، پاداش دریافت کنند و این امر تنها زمانی رخ می‌دهد که اطلاعات کاملا رایگان و در دسترس باشد. اطلاعات نامتقارن حالت خاصی از اطلاعات ناقص بوده و درواقع ریشه مخاطرات اخلاقی، مساله اطلاعات نامتقارن است. تاکید اصلی در زمینه اقتصاد اطلاعات به مساله اطلاعات نامتقارن مربوط می‌شود، یعنی موقعیتی که در آن یک عامل اقتصادی درمورد مبادله خود اطلاعات خاصی دارد که طرف دیگر مبادله آن اطلاعات را ندارد. در هنجارهای اسلامی، نداشتن اطلاعات کافی درباره کالای مورد‌مبادله یا حتی قیمت واقعی کالا منع شده است. هشام حکم می‌گوید: «من نوعی لباس را در سایه می‌فروختم؛ زیرا در سایه، جلوه بیشتری داشت. امام کاظم(ع) از کنار من گذر کردند و فرمودند: ‌ای هشام، بیع در سایه (درخصوص این لباس) غش است و غش حلال نیست.» (الکافی کلینی) در مساله شفافیت اطلاعاتی درمورد معاملات در کتب فقهی اسلامی بارها تاکید شده است. به‌طوری‌که حتی بی‌اطلاعی از قیمت بازار تحت‌عنوان تلقی رکبان منع شده است. درواقع تلقی رکبان، حالتی بود که کالاهای تجاری قبل از رسیدن کاروان به بازار و بی‌اطلاعی کاروان از قیمت بازار، توسط کسانی که از شهر به طرف کاروان حرکت کرده بودند به قیمت نازل‌تری خریده می‌شد. این اطلاعات نامتقارن می‌تواند در افراد رفتار‌‌‌های فرصت‌‌‌طلبانه ایجاد کند.

3. وجود اعتماد میان افراد
اگر مردم به هم اعتماد نداشته باشند، بازار عملکرد بدی خواهد داشت و هزینه‌های مبادلات بالا خواهد رفت. برخی از مردم، ذاتا درستکار هستند و برخی از مردم این‌گونه نیستند. بازارها با طراحی مناسب، سازوکارهای متنوع رسمی و غیررسمی دارند تا صداقت را در بازار تضمین کنند. سازوکار بازار برای ارائه تضمین کیفیت بسیار متنوع است. شما باتری‌هایی می‌خرید که قبلا استفاده کرده‌اید و می‌دانید عمر طولانی دارند. برندی را از اتومبیل می‌خرید که سابقه فروش بالایی از اتومبیل‌های باکیفیت دارد. کسی را استخدام می‌کنید که از کارفرمای سابق خود، نامه رضایت دارد. شهرت و خوشنامی، همان اعتباری است که شما به اتکای وجود آن، اعتماد می‌کنید. این اعتبار همان آزمونی است که امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند: «اعتماد کردن به هرکسی، پیش از آزمودن او، ناتوانی است. ما با استفاده از ابزار برند، به کسانی اعتماد می‌کنیم که آزمون خویش را پیش از این پس داده‌اند.»

4. کنترل آثار جانبی فعالیت افراد بر یکدیگر
هر عملی که ما انجام می‌دهیم، خواسته یا ناخواسته بر دیگران نیز تاثیر می‌گذارد. این تاثیرات را «آثار خارجی» می‌نامند. از رانندگی ما در ترافیک که صرفا حضور خودروی من در خیابان می‌تواند احتمال تصادف را افزایش دهد و آلودگی‌های زیست‌محیطی ایجاد کند تا دست‌درازی به اموال دیگران چون غصب زمین‌های دیگری و استفاده نامشروع از آنها و حتی در مقیاسی کلان‌تر، انتصابات ناشایسته در پست‌های دولتی می‌تواند آثار خارجی زیان‌باری را بر دیگران ایجاد کند که در فقه «ضرر» نامیده می‌شود. «ضرر» در اصطلاح فقهی درمقابل نفع و به معنای وارد‌شدن نقصان در مال، جان و آبرو است و «ضرار» را به‌معنای تداوم و استمرار در ضرر رساندن دانسته است. ماجرای سمره بن جندب فزاری و قطع نخل وی توسط پیامبر و بیان حدیث «لاضرر و لاضرار فی‌الاسلام» که قاعده‌ای کلی برای مقابله با آثار انتخاب آزادانه زیان‌بار افراد بر سایرین است، نمونه‌ای از قواعد محدود‌کننده بازار است.

5. تقویت رقابت
سوال اساسی حال حاضر مردم ما، این است که چرا ما می‌توانیم تسلیحاتی را تولید کنیم که برتر از تسلیحات کشورهای رقیب ما در منطقه و حتی در تراز جهانی است. موشک‌ها و پهپادهایی که کارشناسان نظامی خارجی را به شگفتی درمی‌آورد، اما از طرف دیگر خودروهای ما سال‌هاست ارابه‌های مرگ هموطنان‌مان است و کیفیتی ندارد؟ درحالی‌که فناوری نظامی بسیار پیشرفته‌تر از قطعات یک خودروی عادی است. پاسخ آن را باید در تفکر پشت این دو صنعت جست. صنعت دفاعی ما در معرض رقابت قرار دارد. ما همزمان در سطح منطقه‌ای و جهانی در حوزه‌های نظامی با کشورهایی نظیر عربستان، ترکیه، رژیم غاصب صهیونیستی، پاکستان و آذربایجان درحال رقابت برای برتری نظامی هستیم و به همین دلیل مجبوریم سطح کمی و کیفی بالایی در تولیدات نظامی خود به کار ببریم. اما در صنعت خودروسازی، بازار را تنها در اختیار دو رقیب (البته برادر!) قرار داده‌ایم که هیچ خودروساز دیگری را همتای خود نمی‌بینند، چون عملا خودروساز دیگری نیز در این بازار حضور ندارد! بازار باید موجد رقابت باشد تا پیشرفت حاصل شود.
اگر این پنج قاعده اصلی بر هر بازاری، حکمفرما شود، آن بازار با کارایی و بهره‌وری بالایی عمل خواهد کرد. نیازی نیست دولت برای نظارت بر عملکرد آن، قیمت‌ها را سرکوب یا واردات را محدود یا مردم را مجاب کند؛ تنها نیاز آن است که چهارچوب آن را با اصول بالا طراحی کرده و اجازه دهد نیروهای بازار، خود به تکاپو و تلاش بیفتند و آن را اصلاح کنند. این بازار می‌تواند اصلاح کند، اصلاح شود و صلاح مردم را به خودی خود ایجاد کند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱