سیما، سینما و موسیقی چه طرحی برای مهم‌ترین تعطیلی بهار داشتند؟
در روزهایی که کنسرت امیر تتلو در ترکیه با استقبال فوق‌العاده ایرانیان مواجه شد و نزدیک به 40 میلیاردتومان ارز از ایران خارج کرد، کنسرت‌های داخل کشورمان رونق همیشگی را نداشت و خبرها حکایت از لغو شدن برخی کنسرت‌ها در شهرهای مختلف داشت.
  • ۱۴۰۱-۰۲-۱۷ - ۰۶:۴۳
  • 00
سیما، سینما و موسیقی چه طرحی برای مهم‌ترین تعطیلی بهار داشتند؟
تماشاچیان فرهنگی عید فطر
تماشاچیان فرهنگی عید فطر

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگارگروه فرهنگ: همین ابتدای گزارش اجازه بدهید با هم شفاف باشیم. ممکن است حرف‌هایی در این مطلب بیاید که قبلا هم شنیده‌اید و برایتان تکراری باشد. حرف‌هایی که پیش از این هم در «فرهیختگان» خوانده و دیده‌اید و تعجب کنید چرا قرار است باز همان‌ها را بگوییم. اما کمی صبر کنید. وقتی یک اتفاق ناخوشایند هر بار تکرار می‌شود باید چه کرد؟ اتفاقی که جلوگیری از آن کار خیلی سختی هم نیست. فرض کنید شما یک رسانه یا مسئول یک مکان فرهنگی هستید و قرار است برای دو سه روزی که از قبل هم زمانش را می‌دانستید برنامه بسازید یا تامین کنید. حالا به این دو سه روز یک فرصت اضافه‌تر هم داده شده است. فرض دیگر این است که شما به‌عنوان مسئول فرهنگی می‌دانید فلان تاریخ، میزان درخواست برای حضور در کنسرت داخلی و خارجی بیشتر می‌شود. خب، در چنین شرایطی باید چه کارهایی انجام شود؟ شاید برای من و شما بدیهی به نظر بیاید اما باور کنید به همین بدیهیات هم عمل نمی‌شود. اگر سفر رفته‌اید و برنامه‌های این چند روز تلویزیون را ندیده‌اید که هیچ، اما اگر در خانه بودید یا به خانه اقوام رفتید احتمالا گذرتان به برنامه‌های ویژه(!) شبکه‌های تلویزیونی برای تعطیلات عیدفطر افتاده است. برنامه‌هایی که پیش از آن درباره‌اش اطلاع‌رسانی هم شده بود و ویژه‌برنامه‌های «خندوانه»، «دورهمی» «زوجی نو» و «یه عید حسابی» اصلی‌ترین برنامه‌های رسانه ملی برای این روزها بودند. جالب اینکه سه برنامه از این فهرست در یک بازه زمانی و از شبکه نسیم پخش می‌شدند. حالا که اوضاع کرونا در کشور ما بهتر شده که دیگر بهانه کرونایی هم برای رسانه ملی وجود ندارد. عیدفطر هم که اتفاق غیرمنتظره‌ای نبود. فرقی نمی‌کند دلیل پخش این حجم از برنامه‌های خنثی و بی‌کیفیت را نبود مدیریت صحیح، بی‌تفاوتی یا کج‌سلیقگی یا همه اینها بدانیم، مهم این است که بخش زیادی از مخاطبان صداوسیما در سالیان گذشته به‌دلیل همین کم‌کاری‌ها در بزنگاه‌ها ریزش داشته‌اند و عجیب اینکه پیمان جبلی همین هفته قبل از عیدفطر و در دیداری که با هنرمندان داشت، اعتراف کرد همه ما، چه به‌عنوان مسئولان صداوسیما و چه برنامه‌سازان، در کاهش علاقه مخاطب به آثار تلویزیونی مقصریم. حالا و در حدفاصل کمی از گفتن این جملات، شاهد پخش برنامه‌هایی هستیم که انگار فقط برای کاهش مخاطب در کنداکتور قرار گرفته‌اند. البته این بی‌سلیقگی‌ها و سوءمدیریت خاص رسانه ملی نیست. در روزهایی که کنسرت امیر تتلو در ترکیه با استقبال فوق‌العاده ایرانیان مواجه شد و نزدیک به 40 میلیاردتومان ارز از ایران خارج کرد، کنسرت‌های داخل کشورمان رونق همیشگی را نداشت و خبرها حکایت از لغو شدن برخی کنسرت‌ها در شهرهای مختلف داشت. وقوع این دو اتفاق، بار دیگر نشان داد که انگار نه اراده‌ای برای جذب مخاطبان به‌سمت داخل وجود دارد و نه برنامه‌ای. ساخت و تامین برنامه‌های جذاب و سرگرم‌کننده برای یک رسانه عریض و طویل مانند صداوسیما نباید کار سختی باشد و البته که در این چند روز دو سه نمونه از این برنامه‌های موفق هم پخش شد اما کسی دلیل فنی و مناسبتی پخش فیلم «بادیگارد» در روز عیدفطر را متوجه نشد. حاشیه‌های برخورد با پرویز پرستویی می‌تواند دلیل یا توجیه این انتخاب و تکرارش در شبکه‌ها و ساعات دیگر باشد؛ اما شخصی کردن یک رسانه یا شبکه نمی‌تواند منطقی به نظر بیاید. می‌دانم تکراری و کلیشه‌ای است اما با توجه به آنچه گفته شد، همچنان منتظر و البته امیدوار می‌مانیم تا در مناسبت‌های دیگر، شاهد انتخاب و برنامه‌ریزی مناسب، جامع و جذاب‌تری از سوی شبکه‌های تلویزیونی باشیم و از این‌سو هم فضا و شرایط صحیحی برای برگزاری کنسرت‌ها در داخل کشورمان با استفاده از همه ظرفیت‌های داخلی و حتی خارجی مهیا شود.

این عید حسابی نبود
یکی از برنامه‌های تولیدی و تازه که پیش از عیدفطر درباره‌اش گفته و در رسانه‌ها روی آن مانور شد، برنامه «یه عید حسابی» بود؛ برنامه‌ای ترکیبی با اجرای جواد رضویان و لاله صبوری که کپی ضعیفی از برنامه‌های ترکیبی شبکه پنجم سیما در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 بود. حرف‌های کلیشه‌ای و بی‌اثر در قامت نصیحت که از دل متن‌های ضعیف و تکراری می‌آمد و میهمان‌هایی که پیش از این در انواع برنامه‌ها حضور داشتند و حرف تازه‌ای نداشتند و حتی ایده پشت‌صحنه فرمایشی و ایجاد حاشیه‌های مصنوعی مانند داد و بیداد حمید لولایی در پشت صحنه هم نتوانست مخاطبان را پای این برنامه بنشاند. ادعای سازندگان «یه عید حسابی» این بود که اگر با مخاطبان صادق باشیم می‌توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم؛ اما در عمل، بیگانگی با خلاقیت و تکیه روی همان فرمول‌های قبلی نشان داد که چگونه می‌توان یک برنامه ناموفق دیگر در بهترین زمان آنتن تلویزیون ساخت و پخش کرد.

سوئیچ مدیری جواب داد
یکی از معدود برنامه‌های جذاب و پرمخاطب تلویزیون، ویژه‌برنامه مسابقه «دورهمی» بود که از مدتی قبل با حضور چهره‌های مشهور برگزار می‌‍شد و برای این روزها چند قسمت جداگانه را آماده و پخش کردند. دورهمی در سری تازه‌اش ترجیح داد از سمت یک رئالیتی‌شو به‌سمت مسابقه علمی برود و پس از مدتی متوجه شد که بخش جالب‌توجهی از تماشاگرانش را از دست داده و مجدد برگشت به‌سمت دعوت از چهره‌های مشهور و این‌بار اقوام و دوستان آنها هم اضافه شدند. در ویژه‌برنامه‌های عیدفطر شاهد حضور افرادی مانند رضا نیکخواه، حامد آهنگی، علیرضا خمسه و سوگل طهماسبی در این برنامه بودیم که برنامه‌های دو نفر اول با اقبال بالایی مواجه شدند و جالب اینکه در قسمتی که نیکخواه حضور داشت، اطرافیان او نقش محوری داشتند و در قسمت حامد آهنگی، او بود که بار اصلی برنامه را به دوش می‌کشید. ایده حضور اقوام و دوستان چهره‌های مشهور، توانست دورهمی را از یک شکست مطلق نجات دهد؛ اما بالاتر از آن نشان داد وقتی یک ایده شکست می‌خورد نباید روی آن پافشاری کرد و با چند تغییر ساده، می‌توان آن را تبدیل به یک برنامه جذاب و پرمخاطب کرد. دکور برنامه دورهمی و مجری‌اش که از ارکان اصلی‌اش بودند و هستند، تغییری نکردند و تنها جنس میهمان‌ها و همچنین تبدیل ایده مسابقه به یک دورهمی صرف، عوض شد و نتیجه قابل‌قبولی هم به دست آمد. جایی که مدیری آشکارا جواب سوالات را به مادر همسر نیکخواه می‌گفت، به مخاطبان این پیام بار دیگر منتقل می‌شد که قرار نیست یک مسابقه و رقابت را ببینند و قرار است فقط به آنها خوش بگذرد و البته جواب درست آن سوال هم گوشه ذهن‌شان بماند. دورهمی می‌تواند یک الگوی مناسب برای سایر برنامه‌هایی باشد که به ورطه تکرار یا کلیشه افتاده‌اند و اصرار دارند همان مسیر را سینه‌خیز بروند و به استناد آمارهای منتشرشده خود را مبرا از هر اصلاحی می‌دانند. نکته دیگر موفقیت سری جدید دورهمی با حضور چهره‌های مشهور این بود که برای ساختن یک برنامه موفق نباید به دکور پرهزینه و عجیب‌وغریب تکیه کرد و فرم قرار نیست به‌تنهایی برنامه‌ها را خوشبخت کند.

شبکه نمایش خانگی چه کرد؟
انگار عادت کرده‌ایم به نسبیت و پذیرفتن حداقل‌ها؛ در شرایطی که شبکه‌های تلویزیون پر بود از برنامه‌های بی‌خاصیت و تکراری و غیرجذاب، یکی از گزینه‌های جایگزینی برای سپری‌کردن روزهای تعطیل و اوقات فراغت پلتفرم‌های داخلی است. اکران آنلاین «گشت3» و اکران رایگان «دینامیت» درکنار قسمت‌های تازه برنامه «مهمونی» و «جوکر» و همچنین سریال‌هایی مانند «راز بقا»، «جیران» و «نوبت لیلی»، تدارک پلتفرم‌ها برای تعطیلات عید فطر بود. برنامه‌هایی که به‌جز دوتای اول جدید نبودند و بازهم خبر از دست‌خالی پلتفرم‌ها در مناسبت‌ها و بزنگاه‌ها می‌دهد. در چنین شرایطی همین برنامه‌ها هم اگر نبودند احتمالا باید سراغ فیلم‌ها و سریال‌های خارجی می‌رفتیم و این با سیاست توجه به آثار داخلی منافات دارد. شبکه نمایش خانگی می‌توانست از این خلأ بزرگ استفاده کند و با بارگذاری فیلم‌های جذاب و جدید و رایگان، کفه ترازو را بیشتر از قبل به‌نفع خودش کند، اما موانعی مانند میل به سود بیشتر و همچنین بی‌برنامگی و حتی ذخیره‌کردن برنامه‌های جذاب برای آینده، اجازه نداد شبکه نمایش خانگی برنده این تعطیلات و فرصت طلایی باشد و انگار در این رقابت به یک تساوی هم راضی بود.

عید و ماه رمضان تموم شد... آخیش
تا تابستان که نزدیک به 45روز مانده و احتمالا تا آن زمان با سریال‌های در انبارمانده پر شوند. عید نوروز و ماه رمضان و عید فطر هم که تمام شده است. برای مدیران اسبق سازمان صداوسیما این سه زمان و مناسبت، بره‌کشان بود و برنامه‌های خوب‌شان را برای این اوقات می‌گذاشتند. وقتی عید سال گذشته از شبکه3 و برای نوروز «گاندو2» پخش شد و امسال هم در همین مناسبت و از همین شبکه، «نجلا2» را دیدیم مطمئن شدیم که انگار قرار نیست همین مخاطبانی که مانده‌اند را هم حفظ کنند و همین که آنتن شبکه را پر کنند کفایت می‌کند. آن مدیری که از آمدن عید نوروز و ماه رمضان ناراحت است و به شبکه و زیردستانش این را القا می‌کند که فقط باید یک‌جوری این مدت را بگذرانیم حتما شناختی از سرگرمی و برنامه‌سازی ندارد. وقتی کیسه برنامه‌ها خالی از سکه‌های رایج و جذاب و به‌روز است هر مناسبتی می‌تواند عامل اذیت و آزار مدیران شود و هر مسابقه زنده ورزشی یا مذهبی، امکانی است برای فرار کردن از ساخت برنامه‌های جذاب و فکر کردن به خواسته‌های مخاطبان. در چنین شرایطی هزاران عید فطر و تعطیلات نوروز و ماه رمضان هم که بیاید و برود تغییری در نگاه مدیران و برنامه‌سازان ایجاد نمی‌کند؛ چه کنسرت باشد و چه برنامه‌های تلویزیونی. برنامه‌سازان که به فکر سود بیشتر هستند و مدیران هم به دوام بیشتر روی منصب‌شان فکر می‌کنند و در چنین شرایطی اگر مخاطبان دچار ریزش نشوند باید تعجب کرد و خروج میلیاردی ارز هم دیگر جای شگفتی ندارد و رقمش در سال‌های بعد، می‌تواند بیشتر هم بشود.

70  میلیارد تومان پول ایرانی خرج کنسرت تتلو
در همین روزهایی که کنسرت‌های برخی شهرها مانند آمل و بابل لغو شدند و کنسرت‌های تهران هم کم‌فروغ شدند، این کشورهای همسایه بودند که سود بیشتری از تعطیلات عید فطر و علاقه مردم به موسیقی بردند. درباره کنسرت‌ها هم پیش از این پیشنهادهایی را ارائه دادیم و از تاثیرشان بر تغییر سلیقه و ذائقه مخاطبان و همچنین پرشدن اوقات فراغت مردم با کم‌خطرترین روش گفتیم و اینکه باید به چشم فرصت به برگزاری کنسرت‌ها در همه‌جای ایران نگاه کنیم و البته عوارض منفی آن هم باید توسط وزارت ارشاد و مسئولان موسیقی کشور در نظر گرفته شوند و با آنها مقابله شود. اینکه میزان مصرف موسیقی در کشور ما بالاست واقعیت غیرقابل‌ انکاری است که باید پذیرفت و ابعاد آن را شناخت و از آن بهترین استفاده را کرد.
طبق آنچه بهمن بابازاده، خبرنگار حوزه موسیقی در صفحه شخصی‌اش در توئیتر نوشت، کنسرت تتلو ۴۰میلیارد تومان ارز از کشور خارج کرد. مبنای محاسبه او قیمت بلیت‌ها از ۲۰۰ تا ۵۰۰دلار بوده و اینکه بیش از نیمی از سالن بلیت ۵۰۰دلاری خریدند. سالن برگزاری کنسرت تتلو ۳۵۵۵نفر ظرفیت داشته و با دلار ۲۸هزار تومانی، بیش از ۴۰میلیارد تومان تنها برای خرید بلیت کنسرت ارز از ایران خارج شد.
سال گذشته بود که در «فرهیختگان» درباره کنسرت‌های ترکیه نوشتیم و با مبنای فروش میانگین 30هزار بلیت برای کنسرت‌ها، هزینه‌های کلی رفت‌وآمد به این کنسرت‌ها را محاسبه کردیم. در آن گزارش میانگین هزینه رفت‌وبرگشت هر نفر به استانبول در تورهای مختلف را پنج‌میلیون تومان در نظر گرفتیم که طبیعتا امسال خیلی بیشتر شده است. آن 30هزار بلیت را ضربدر ‌پنج‌میلیون تومان میانگین خودمان کردیم و به عدد 150میلیارد تومان فقط برای هزینه رفت‌وبرگشت ‌رسیدیم. 120میلیارد تومان هم هزینه خرید بلیت را اضافه کردیم و متوجه شدیم که بدون احتساب هزینه اقامت و خریدهای جانبی، 270میلیارد تومان پول از جیب ایرانیانی که برای کنسرت به استانبول رفته‌اند، خارج شده است.
مشخصا درباره کنسرت مهرماه سال گذشته تتلو و درآمدهایش تخمین‌های زیادی زدند که عدد ۳۱میلیارد منطقی‌تر است. بنابربر تخمین‌ها، تعداد جمعیت حاضر در کنسرت ۷۵۰۰نفر بودند. اگر میانگین قیمت هر بلیت را 150دلار بگیریم و رقم ریالی قیمت دلار ۲۷۵۰۰ حساب کنیم، عدد تخمینی به دست می‌آید.
یعنی یک خواننده جوان که در کشور ما رشد کرده و طرفداران چشمگیری هم دارد در کمتر از یک‌سال باعث شده نزدیک به 70میلیارد تومان از ایران خارج شود و این را جدا از تاثیرات فرهنگی و بین‌المللی و... حساب کنید. حتما در داخل و خارج از کشورمان هستند کسانی که از این کنسرت و گسیل خوانندگان به خارج از کشور و عدم اجازه ورود به برخی خوانندگانی که مشکل خاصی ندارند سود می‌برند اما باید مسئولان و نهادهای ذی‌ربط ورود کنند و شرایط را برای کسانی فراهم کنند که دنبال تجارت صحیح و اصالت در موسیقی هستند و به‌خاطرش هزینه هم داده‌اند و از ابتدا پای این کار بوده‌اند و دغدغه فرهنگ و موسیقی و وطن دارند. تعطیلات عید فطر امسال هم فرصتی بود که می‌توانست از نظر مالی و سرگرمی، اوجی برای مراکز فرهنگی و همچنین مردم باشد و از هزینه‌های آنها کم و به کشور خودمان سرازیر شود.
حالا که تقویم‌ها در دسترسند و برنامه کنسرت‌ها هم مشخص است باید تمهیدی اندیشیده شود تا دفتر موسیقی به‌جای ورود به دعواهای مجازی یا بدون جواب گذاشتن ابهامات و سوالات اصلی و با حفظ استقلال حقوقی‌اش بتواند از جایگاه موسیقی دفاع کند و پاسخگوی عوارض احتمالی‌اش هم باشد؛ عوارضی که البته با تعامل و گفت‌وگو می‌تواند کمتر شود و حفظ صندلی ریاست نباید مانع از این رایزنی‌ها شود.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰