محمدصالح مفتاح، کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» تشریح کرد
یک تجربه هم که خیلی مشهور شد، در دولت گذشته ما دیدیم، وقتی مردم را با شوک مواجه کردند، واکنش‌های شدید مردم و ضربه جدی به سرمایه اجتماعی را به‌دنبال داشت.
  • ۱۴۰۱-۰۲-۱۷ - ۰۲:۰۸
  • 10
محمدصالح مفتاح، کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» تشریح کرد
حکمرانی با تصمیمات یک‌شبه و بدون گفت‌وگو با مردم پیش نمی‌رود
حکمرانی با تصمیمات یک‌شبه و بدون گفت‌وگو با مردم پیش نمی‌رود

نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: تصمیماتی که هر دولت در زمینه‌‌های مختلف ازجمله معیشت و اقتصاد می‌گیرد، فارغ از تاثیرات و تبعات اقتصادی، تبعات اجتماعی نیز به‌همراه دارد. در این راستا برای بررسی ابعاد مختلف افزایش هزینه آرد و مواد غذایی وابسته به آن، با محمدصالح مفتاح، کارشناس و فعال سیاسی گفت‌وگو کردیم. او معتقد است تصمیماتی که اخیرا دولت گرفته، هزینه‌هایی را برای افراد و اقشار مختلف در جامعه می‌تواند ایجاد کند. مفتاح ادامه داد: «اگر به اقدامات اقتصادی اخیر دولت، اصطلاحا یک جراحی اقتصادی بگویند، معمولا نیازمند مشارکت عوامل متعددی است تا این تصمیم به‌درستی اجرا شود. فارغ از اینکه این تصمیم تا چه اندازه درست یا غلط می‌تواند باشد، مساله جدی‌ای که دولت با آن مواجه است، گفت‌وگو نکردن با مردم است. اینکه مردم در این زمینه اقناع شوند و بتوانند خودشان را با تصمیمات هماهنگ کنند، مساله مهمی است. مردم باید بدانند در آینده چه اتفاقی برای زندگی‌شان می‌افتد و این تصمیمات دولت چه تاثیری بر آینده زندگی آنها دارد؟ علاوه‌بر این، نهادهای دیگر حکومتی نیز باید بدانند درقبال چنین تصمیماتی، باید چه کنند و مردم در رابطه با این تصمیمات، متضرر می‌شوند یا حق و حقوق‌شان تغییر می‌کند؟ اما متاسفانه اتفاقی که در ماجرای آرد و به تبع آن محصولاتی که با آرد تولید می‌شوند ازجمله ماکارونی، بیسکوئیت و امثال اینها رخ داد، این بود که مردم به‌یکباره با تصمیمی مواجه شدند که نه علتش را می‌دانستند و نه اینکه از قبل می‌توانستند خودشان را آماده‌ آن شرایط کنند. متاسفانه دولت در این زمینه، مردم را دچار شوک کرد و به‌نظر می‌رسد که در فضای حکمرانی، این اتفاق، اتفاق مطلوبی نیست. مگر اینکه دولت اثبات کند که دلایل دیگری غیر از دلایل معمولی -که الان ما می‌شنویم- در کار بوده است.»

  از بین رفتن یک‌شبه‌ تلاش‌های دولت برای بازسازی سرمایه اجتماعی
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به تاثیر منفی شوک‌درمانی بر اقدامات مثبتی که دولت سیزدهم در بازسازی سرمایه اجتماعی انجام داده، گفت: «دولت در این چند ماهی که برسر کار آمده، اقدامات موثری توانست انجام دهد؛ از واکسیناسیون سراسری گرفته تا سفرهای استانی. بالاخره مردم می‌بینند دولت دارد تلاش خودش را می‌کند. مثلا در فروش نفت اتفاقات خوبی رخ داده اما در نتیجه این اتفاقات، آن چیزی که خودش را در معیشت مردم نشان می‌دهد، مهم است و مردم انتظار داشتند نتیجه ملموس این اتفاقات در زندگی‌شان، چیزی غیر از گرانی‌هایی که الان می‌بینیم باشد.»
مردم وقتی تصمیمات دولت را ندانند و مشارکت داده نشوند، خب تصمیمات همین‌گونه اتفاق می‌افتد که یک‌باره جامعه را با شوک مواجه می‌کند، درحالی که اگر این دولت مساله‌ مشارکت را به‌عنوان یکی از شعارهای اساسی خودش قرار دهد و از طرف دیگر، عدالت را به‌عنوان یک محور اساسی در برنامه‌ریزی خودش قرار دهد، هم باید مردم را در تصمیم‌گیری‌هایش مشارکت دهد، هم در تصمیماتش کاری کند که حقوق افراد نیازمند و اقشار پایین‌دست جامعه هم در آن مراعات شود. اما در این گرانی‌های اخیر، متاسفانه به‌نظر می‌آید این نگرش وجود نداشته که باید برای این موضوع برنامه‌ریزی شود. یکی از مواردی که باید برایش برنامه‌ریزی می‌شد، در اطلاع قرار دادن رسانه‌ها بود. در ابتدا باید با رسانه‌ها جلسه‌ای برگزار می‌کردند، با نمایندگان مجلس هم همین‌طور. به‌نظر می‌رسد اینها یک‌سری تصمیماتی است که می‌تواند آن سرمایه اجتماعی که دولت داشت آن را بازسازی می‌کرد و به میزان مطلوبی می‌رساند، به‌مرور از بین ببرد و حتی دولت را دچار بحران کند.

از شوک‌درمانی دولت‌ روحانی عبرت بگیریم
مفتاح در ادامه با تاکید بر شیوه غلط اجرای تصمیمات در دولت قبل گفت: «یک تجربه هم که خیلی مشهور شد، در دولت گذشته ما دیدیم، وقتی مردم را با شوک مواجه کردند، واکنش‌های شدید مردم و ضربه جدی به سرمایه اجتماعی را به‌دنبال داشت. جامعه‌ای که امروز سفره‌اش کوچک شده، درطول این سال‌ها تورم بسیار بالایی را پشت‌سر گذاشته و همچنان هم تورم خیلی بالایی داریم، اینها همه جامعه را آماده یک التهاب کرده که دولت نباید این‌گونه به‌راحتی تصمیمات مهم درباره معیشت مردم را یک‌شبه بگیرد و بدون اینکه جامعه را آماده کند، این‌گونه تصمیم‌گیری کند. به‌نظرم این زنگ ‌خطری برای دولت است که اگر بخواهد تصمیماتش را این‌گونه بگیرد، در آینده نزدیک دچار مشکلات جدی می‌شود. مساله حکمرانی، مساله‌ای نیست که با تصمیمات یک‌شبه و بدون گفت‌وگو با مردم بتوان آن را پیش برد. حکمرانی امروزه، باید به‌گونه‌ای باشد که مردم در امور اداری کشور مشارکت داده شوند. بله، دولت اختیار دارد تصمیماتی را بگیرد اما داشتن اختیار نباید به‌معنای این باشد که مردم را از صحنه تصمیم‌گیری‌ها حذف کنند. اگر دولت مردم را حذف کند، دولت خودش متضرر می‌شود و در بسیاری از این تصمیمات، مشارکت مردم لازم است. اگر مردم امید به آینده نداشته باشند، تصمیماتی می‌گیرند که دولت نمی‌تواند آن را کنترل کند. کما اینکه بازار را الان در بعضی اقلام شاید دولت نتواند کنترل کند. ممکن است همین اتفاقی که برای بعضی از اقلام ضروری مثل روغن دارد می‌افتد، رخ دهد. شما ببینید حجم تولید در کشور خیلی کاهش پیدا نکرده، اما آن اتفاقی که می‌افتد این است که مردم به‌خاطر اینکه عدم ‌قطعیت درمورد آینده دارند، تلاش می‌کنند برای آینده‌های دورتر هم خرید کنند. وقتی مردم درمورد ماکارونی یا موارد اینچنینی، با رشد قیمت‌های چندبرابری مواجه می‌شوند، نگران هستند که ممکن است برای اقلام دیگر هم چنین تصمیماتی گرفته شود و آن زمان کنترل بازار خیلی سخت می‌شود، حتی اگر چندبرابر نیاز فعلی جامعه هم تامین شود، دولت نمی‌تواند کنترل کند. به همین خاطر دولت باید اعتماد مردم را در تصمیمات بزرگ، مخصوصا در این زمان جلب کند که من می‌خواهم چنین تصمیمی بگیرم و چه منافع یا تبعاتی برای مردم دارد.»

دولت چطور می‌توانست از ضربه به سرمایه اجتماعی جلوگیری کند؟
از مفتاح درباره‌ تجربه‌های موفق گفت‌وگو و در میان گذاشتن تصمیمات دولت با مردم پرسیدم. او برخی از کارهایی را که دولت می‌توانست قبل از گرانی انجام دهد، توضیح داد: «یکی از کارهایی که دولت می‌توانست انجام دهد این بود که یارانه را قبل از اینکه تصمیمات خود را درباره آرد اجرایی کند، به مردم می‌داد. همچنین مردم باید سازوکارهای این تصمیم و اقدامات آن را بدانند. اطمینان حاصل کنند از اینکه در آینده در تامین مایحتاج زندگی‌شان ازجمله نان با مشکلی مواجه نمی‌شوند.
بعضا حتی برخی اطلاع‌رسانی‌هایی که بعد از گرانی اتفاق افتاد، متاسفانه درست هم منتقل نشد. یعنی اول گفتند نان سنتی گران نمی‌شود بعد گفتند نان سنتی هم گران می‌شود ولی مابه‌ازایش به‌صورت یارانه به مردم پرداخت می‌شود. خب اینها نشان می‌دهد مردم با یک نااطمینانی مواجه خواهند شد که بر اثر این نااطمینانی همراهی درستی نمی‌توانند داشته باشند. چون مردم می‌توانند بگویند چون وقتی دولت تصمیماتش را با ما به‌درستی در میان نمی‌گذارد، ما هم نمی‌توانیم به دولت اعتماد کنیم. این اتفاق خیلی بدی است، اینکه حتی در سطح حاکمیت نیز به این تصمیم اعتراض دارند، یعنی الان نمایندگان مجلس اعتراض دارند که چرا این موضوع با آنها در میان گذاشته نشده‌ است. مصوبه‌ای که مجلس درباره حذف ارز 4200تومانی داشت، اختیاری که به دولت می‌داد مشروط بود که بتواند قیمت‌ها را در سطح شهریور1400 نگه دارد. اما نمی‌دانم دولت این تصمیم را چگونه گرفته که آیا این اختیار به‌صورت قانونی به آن داده شده‌ بود یا نه، بالاخره اینها چیزهایی است که دولت باید درباره آنها به مردم توضیح دهد و مردم و بقیه ارکان حاکمیت را مطمئن کند و اطمینان بدهد این تصمیمی که دارد می‌گیرد درست و ضروری است. من فکر می‌کنم اگر این روال ادامه داشته‌ باشد و همین الان هم با مردم گفت‌وگو نشود، نارضایتی بسیار زیادی بین مردم به وجود می‌آورد و سرمایه اجتماعی دولت را به‌سرعت تحلیل می‌برد.»

آیا دولت نمی‌تواند مرزها [قاچاق] را کنترل کند؟
قاچاق یکی از عمده مواردی بود که اخیرا علت گرانی آرد و امثالهم دانسته شد. از مفتاح درباره ابهاماتی که در چند روز گذشته درباره قاچاق یا گرانی موجب تشویش افکارعمومی شده، پرسیدیم. او با اشاره به اینکه بعضی از اعداد و ارقامی که در این چند روز توسط دولتمردان گفته شد مورد انتقاد جدی است، توضیح داد: «آیا واقعا این حجمی که از قاچاق گفته ‌شد در کشور ما رخ می‌دهد؟ چون حجمی که گفته شد، معادل صدها هزار کامیون هست که بخواهند این حجم را قاچاق کنند. مردم برایشان سوال پیش می‌آید که آیا این میزان قاچاق به‌لحاظ عقلی امکان‌پذیر است که مثلا صدهزار حجم آرد را قاچاق کرده باشند یا قاچاق کنند؟ پس دولت در این مساله چه‌کاره است یا دارد چه می‌کند؟ آیا دولت نمی‌تواند مرزها را کنترل کند؟ اینها همه سوالات و ابهاماتی است که مردم با آن مواجهند و علت تصمیم دولت را نمی‌دانند. اگر امروز مساله‌ گرانی‌ها به‌خاطر قاچاق است، خب مرز که دست دولت است و می‌تواند آن را کنترل کند، اگر دولت در تامین امنیت مرزها دچار مشکل است، باید این را به مردم بگوید و این هزینه را نباید به زندگی مردم تحمیل کند که از آنها بخواهد کالاهای اساسی را گران‌تر بخرند. این مسائل به‌نظرم محل بحث است که در تخصص من نیست و کسانی که در حوزه اقتصادی صاحب‌نظرند باید پاسخ دهند که آیا این‌گونه اقدامات اقتصادی تنها کاری بود که دولت می‌توانست انجام دهد؟ به‌نظر می‌رسد این مساله مورد تردید است که گران کردن آیا تنها راه بوده؟ و این به سرمایه اجتماعی و اقشار مستضعف جامعه ضربه‌ سنگینی وارد نمی‌کند؟ این سوالات را باید دولت پاسخ دهد و باید هرچه زودتر این موضوع با افکارعمومی در میان گذاشته شود تا در فرآیند تغییرات و تصمیمات اقتصادی، همراهی مردم را هم به‌دنبال داشته باشد.»

دولت باید ضربه به سرمایه اجتماعی را جبران کند
در پایان این مصاحبه از مفتاح سوال کردم با توجه به شرایط فعلی، دولت برای جبران و ترمیم این ضربه‌ای که به سرمایه اجتماعی زده، چه اقداماتی باید انجام دهد؟
او مطرح کرد: «دولت باید یک برنامه جدی برای گفت‌وگو با مردم و تشریح شرایط فعلی در دستورکار قرار بدهد. این کار با گفت‌وگوی یک فردی مانند سخنگوی دولت انجام‌پذیر نیست، علاوه‌بر گفت‌وگوی رئیس‌جمهور با مردم، دولت باید کارشناسان مختلف را به میدان بیاورد، هم نظرات‌شان را بشنود و هم آنها را برای گفت‌وگو و همراه‌کردن مردم در رسانه‌ها دعوت کند. مردم این مباحث را بشنوند و آمادگی ذهنی برای مردم ایجاد شود تا مردم کمی با حوزه‌های اجرایی دولت و دغدغه‌هایش آشنا شوند، بدانند دولت بر چه مبنایی چنین تصمیماتی می‌گیرد. یک فرآیند گفت‌وگوی جدی باید در پیش گرفته شود. وقتی می‌گویند جراحی، این یک اتفاق خاص است، این‌طور نیست که ما بگوییم همیشه قرار است انجام شود، بالاخره باید ابتدا و پایان این عملیات برای مردم مشخص می‌شد، مردم باید بدانند که اگر قرار است قیمت‌ها مقطعی زیاد شود، تا چه زمانی و چرا؟ و فردا درمورد یک کالای دیگری چنین اتفاقی می‌افتد یا نمی‌افتد؟ مردم بتوانند آینده‌شان را پیش‌بینی کنند کمااینکه کسانی که در حوزه اقتصادی دارند فعالیت می‌کنند، باید بتوانند اقتصاد را پیش‌بینی کنند. باید ببینند وضعیت تامین مواد اولیه به چه صورتی خواهد بود، قاعدتا با این فرآیند اگر حذف یارانه صورت بگیرد، ممکن است بعضی کالاها به‌خاطر گران شدن از سبد خرید مردم کم شود. آن کسی هم که دارد تولید می‌کند، باید آمادگی این را داشته باشد که بتواند از طرق دیگری، تامین مالی کند و مشتری‌های جدیدی برای خودش پیدا کند. اینها همه چیزهایی است که به‌نظر می‌رسد باید رخ دهد تا فرآیند درست طی شود. البته همچنان یک مساله جدی وجود دارد، آن‌هم باید پاسخ داده شود؛ اینکه آیا تصمیمی که اتخاذ شده، بهترین تصمیمی بود که می‌شد گرفت؟»

در این رابطه بیشتر بخوانید:

تکرار اشتباهات دولت روحانی؛ ممنوع (لینک)

احتکار تدبیر (لینک)

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱