• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۲-۱۱ - ۰۴:۳۷
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 3
  • 0
بازخوانی مواضع آیت‌الله ری‌شهری در مقاطع حساس انقلاب به‌مناسبت چهلمین روز درگذشت

جعبه‌سیاه فتنه‌های دهه ۶۰

شامگاه نخستین روز فروردین‌ماه، یعنی حدود 40 روز قبل بود که آیت‌الله محمد محمدی‌نیک، معروف به محمدی‌ری‌شهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در 76سالگی دار فانی را وداع گفت.

جعبه‌سیاه فتنه‌های دهه ۶۰

فرهیختگان: شامگاه نخستین روز فروردین‌ماه، یعنی حدود 40 روز قبل بود که آیت‌الله محمد محمدی‌نیک، معروف به محمدی‌ری‌شهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در 76سالگی دار فانی را وداع گفت. دو روز بعد و در تاریخ سوم فروردین بود که رهبر انقلاب بر پیکر وی نماز خواندند و بعد از اقامه نماز، چند جمله‌ای در وصف خدمات آیت‌الله ری‌شهری به انقلاب، سخن گفتند. ایشان در اولین جمله بعد از اقامه نماز خطاب به خانواده مرحوم محمدی‌ری‌شهری گفتند: «ما هرچه خاطره از آقای ری‌شهری داریم، خاطره‌ نیک است.» رهبر انقلاب در ادامه به نخستین دیدارشان با مرحوم ری‌شهری اشاره کرده و گفتند: «گمان می‌کنم اولین‌باری هم که ما ایشان را دیدیم، به نظرم سال ۴۴ یا ۴۵ بود که ایشان زندانی بود در زندان اطفال[دارالتأدیب]. من که می‌رفتم دیدن هادی‌آقا، (سیدهادی خامنه‌ای) به نظرم آنجا اول‌بار ایشان را دیدم. بعد هم که دیگر بعد از انقلاب و کارهای[مختلف] ایشان، زمان وزارت و زمان قضاوت و بعدها، خب فراوان ایشان را می‌دیدیم؛ ایشان واقعا همیشه منشأ خیر بود. در زمان وزارت اطلاعات، ایشان هفته‌ای یک‌بار می‌آمد و با من ملاقات داشت و من واقعا از مجالست و مصاحبه‌ با ایشان محظوظ می‌شدم و لذت می‌بردم؛ چون در راه و در کار و علاقه‌مند و معنوی و...[بودند]؛ الحمدلله. خدا ان‌شاءاللّه ایشان را با محمد و آل‌محمد محشور بکند؛ خداوند ایشان را رحمت بکند.»
رهبر انقلاب همچنین در پیام تسلیت خود به‌مناسبت ارتحال آیت‌الله ری‌شهری با اشاره به تعدد و تنوع اقدامات گوناگون وی در راه خدمت به انقلاب و نظام، نوشتند: «تنوع عرصه‌های مجاهدت این عالم ربانی؛ علمی، اخلاقی، انقلابی، سیاسی و اداری که همه با اخلاص و صفا همراه بود، از او شخصیتی کم‌نظیر پدید آورده بود.»
باهمه این توصیفات رهبر انقلاب از شخصیت مرحوم ری‌شهری می‌توان پیش‌بینی کرد وی در مقاطع مختلف تاریخ انقلاب اسلامی با چه آزمون‌ها و دوراهی‌های دشواری مواجه بوده که گاه در برخی از آن دوراهی‌ها باید میان خود و مصالح نظام اسلامی یکی را انتخاب و به‌نوعی، یکی را هزینه دیگری می‌کرده است که باتوجه به بیانات رهبر انقلاب درباره ابعاد شخصیتی ایشان، می‌توان گفت آیت‌الله ری‌شهری، همواره در این دوراهی‌ها، از آبروی خود برای حفظ و تقویت نظام هزینه کرده است. در گزارش پیش‌رو، قصد داریم به مرور شاخص‌ترین مقاطعی که آیت‌الله ری‌شهری با روحیه انقلابی و احساس مسئولیت خود در تاریخ انقلاب اسلامی خوش‌ درخشیده است، بپردازیم. مقاطعی از تاریخ انقلاب اسلامی که در آن، شاهد حوادث سرنوشت‌ساز و مهمی بوده‌ایم که اگر مسئولیت‌شناسی و نقش‌آفرینی‌های چهره‌هایی مثل مرحوم ری‌شهری نبود، نهال انقلاب اسلامی که حالا به درختی تنومند تبدیل شده است در سال‌های پرتنش و پر از فتنه دهه 60 آسیب‌های جبران‌ناپذیری می‌دید که چه‌بسا می‌توانست ادامه حیات نظام اسلامی را به خطر بیندازد. حوادثی مثل «کودتای پایگاه نوژه»، «تحرکات قطب‌زاده»، «سلب صلاحیت مرجعیت از آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری»، «توطئه‌های باند مهدی هاشمی» و مهم‌ترین و تاریخی‌ترین آنها، ماجرای «برکناری آیت‌الله منتظری از جایگاه قائم‌مقامی رهبری». حوادث و رویدادهایی که گاه درهم‌تنیدگی و ارتباط آنها با یکدیگر، مدیریت و خنثی‌کردن‌شان را نیز پیچیده‌تر از قبل می‌کرد. در ادامه، ضمن ارائه توضیحاتی کوتاه درباره هرکدام، به نقش‌آفرینی مرحوم آیت‌الله ری‌شهری در آن حوادث می‌پردازیم.

ماجرای رفتار ویژه امام با یکی از عوامل ارتشی «کودتای نوژه»
هفته‌ها و ماه‌های ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آبستن حوادث ریز و درشت بسیاری بود که رخ‌دادن هرکدام به‌تنهایی در هر کشوری می‌توانست به‌راحتی انقلاب مردمی شکل‌گرفته در آن کشور را با شکست قطعی مواجه کند اما در ماه‌ها و سال‌های بعد از پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی، این حوادث و فتنه‌‌ها یکی پس از دیگری یا کشف و خنثی می‌شد یا بعد از وقوع، به نحوی توسط امام خمینی و کارگزاران وقت مدیریت می‌شد که آسیبی متوجه نظام نوپای اسلامی نشود. یکی از آن حوادث، «کودتای نافرجام پایگاه هوایی شهید نوژه همدان» بود که برنامه‌ریزانش آن را «کودتای نقاب» با سرواژه نجات قیام‌ ایران بزرگ می‌نامیدند. این اتفاق در فاصله‌ای حدود یک سال و نیمه از پیروزی انقلاب اسلامی و در مقطعی که هنوز اثری از دستگاهی به نام وزارت اطلاعات نبود، به‌وقوع می‌پیوست و این شرایط بود که نحوه مواجهه با حوادث اینچنینی را دشوار می‌کرد. برای بررسی نحوه نقش‌آفرینی آیت‌الله ری‌شهری درکنار مقامات فعال در کمیته اداره دوم ارتش که توسط نیروهای انقلابی با هدف فعالیت‌های اطلاعاتی تشکیل شده بود، باید این نکته را درنظر داشت که مرحوم ری‌شهری در آن مقطع، موسس و نخستین رئیس دادگاه انقلاب اسلامی ارتش بود. دادگاهی که با هدف مقابله با توطئه‌های احتمالی‌ گروهک‌های ضدانقلاب در ارتش‌ تاسیس شده بود. مرحوم ری‌شهری در این‌باره، در مجموعه خاطرات پنج جلدی خود که تحت‌عنوان «خاطره‌ها» در سال 83 از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده، نوشته است: «آقای‌ مومن‌ که‌ از طرف‌ جامعه‌‌ مدرسین‌، مسئول‌ اعزام‌ قضات‌ بود از من‌ خواست‌ که‌ به‌ مدت‌ 6ماه‌ به‌ تهران‌ بروم‌ و دادگاه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ارتش‌ را تأسیس‌ کنم‌.» مرحوم ری‌شهری درباره نحوه اطلاعش از کودتای نافرجام 18 تیر 59 پایگاه شهید نوژه همدان می‌نویسد: «نزدیک غروب آفتاب روز 17 تیر 59، آقای سعید حجاریان که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت، به دفترم آمد و هیجان‌زده گفت کار خصوصی دارم. ظاهرا چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیک شد و گفت: «امشب قرار است کودتا شود.» بدین‌سان، ظاهرا من نخستین کسی از دستگاه قضایی بودم که در جریان این کودتا قرار گرفتم. نظارت بر دستگیری، بازجویی و محاکمه بیشتر کودتاچیان نکات تاریخی ارزنده و آموزنده‌ای دربرداشت که متاسفانه در آن هنگام ثبت و ضبط نشد.»
نکته قابل‌توجه در این میان، بررسی عقاید و باورهای سروشکل‌دهندگان به این کودتای نافرجام است که برای فهم بهتر آن، بررسی خاطرات نقل‌شده از آن مقطع از سوی چهره‌های درگیر در مقابله با این جریانات، الزامی به نظر می‌رسد.
طراحان و مجریان این کودتای نافرجام که تعدادی از افسران ارتش رژیم پهلوی و عمدتا، آن‌دسته از افسران نیروی هوایی با راهبری سپهبد «سیدسعید مهدیون» و سرتیپ «آیت محققی»، که منافع خود را در بازگردانی محمدرضاشاه به ایران و درهم‌شکستن انقلاب نوپای اسلامی می‌دیدند، سه هدف اصلی برای این کودتای نظامی درنظر داشتند. یک، به شهادت رساندن امام خمینی با عملیات نظامی، دو، نابودی و براندازی نظام جمهوری اسلامی و بازگرداندن رژیم پادشاهی گذشته و سه، تضعیف یگان‌های ارتشی که در آن مقطع با امام خمینی بیعت کرده بودند. از عوامل جدی در خنثی‌سازی کامل این توطئه بزرگ می‌توان به همکاری سپاه و ارتش، پایگاه اجتماعی قدرتمند آن روزهای جمهوری اسلامی و اثرگذارترین عامل، رویکرد امام خمینی و مقامات قضایی وقت در مواجهه با ارتش و ارتشی‌ها اشاره کرد. درباره عامل سوم که اوج تدبیر امام خمینی در اداره امور نظام نوپای اسلامی را نشان می‌دهد، مرحوم ری‌شهری در جایی دیگر از خاطرات خود می‌نویسد: «تنها خاطره‌‌ شیرینی‌ که‌ در جریان‌ رسیدگی‌ به‌ اتهامات‌ کودتاچیان‌ به‌ یاد دارم‌ این‌ بود که‌ ضمن‌ رسیدگی‌ قضایی‌ به‌ پرونده‌‌ شماری‌ از متهمان‌، به‌ این‌ نتیجه‌ رسیدم‌ که‌ آنان‌ در توطئه‌‌ کودتا نقش‌ داشته‌اند و باید به‌ اشدّ مجازات‌ که‌ اعدام‌ است‌، محکوم‌ شوند؛ اما در یک‌ بررسی‌ عمیق‌ و همه‌‌جانبه‌، می‌توان‌ راهی‌ برای‌ تخفیف‌ مجازات‌ و حتی‌ عدم‌ مجازات‌ آنان‌ پیدا کرد؛ زیرا احساس‌ می‌شد آنان‌ واقعا اغفال‌ شده‌اند و درحقیقت‌ پشیمان‌ هستند. یکی‌ از آنان‌ که‌ خلبان‌ نیروی‌ هوایی‌ بود در دادگاه‌ به‌شدت‌ اظهار ندامت‌ می‌کرد و ضمن‌ اعتراف‌ به‌ جرم‌ خود می‌گفت‌: «مرا اینجا مجازات‌ نکنید، مرا به‌ هواپیما ببندید و در آن‌ مواد منفجره‌ بگذارید و هرجا که‌ می‌خواهید در عراق منفجر کنید.» و اصرار داشت‌ که‌ اگر مجازات‌ او اعدام‌ است‌ به‌ او اجازه‌‌ عملیات‌ انتحاری‌ در جبهه‌ داده‌ شود.
 خدمت‌ امام‌ خمینی‌ رضوان‌الله‌‌علیه رسیدم‌ و تحلیل‌ خود را در رابطه‌ با عفو و آزادسازی‌ شماری‌ از کودتاچیان‌ عرض‌ کردم‌، امام‌ با دو شرط‌ با پیشنهاد اینجانب‌ موافقت‌ کردند: یکی‌ احراز اغفال‌ شدن‌ آنان‌ و دیگر، اطمینان‌ از عدم‌ خیانت‌ آنان‌ در فضای‌ جنگ‌ با عراق. با پیشنهاد من‌ و موافقت‌ حضرت‌ امام‌، جمعی‌ از کودتاچیان نادم‌ آزاد شدند و به‌ ارتش‌ پیوستند و شماری‌ حُسن‌ عاقبت‌ یافتند و در جبهه‌ نبرد با ارتش‌ متجاوز صدام‌ به‌ شهادت‌ رسیدند.»
آیت‌الله ری‌شهری، در جایی دیگر درباره عوامل طراح و مجری کودتا این‌گونه می‌گوید: «نقاب، نام رمزی و برگرفته از سازمان قیام ایران بزرگ است. این سازمان در ظاهر، تشکیلات هوادار دکتر بختیار، آخرین نخست‌وزیر رژیم شاهنشاهی و درواقع سازمان کودتای نظامی آمریکا علیه انقلاب اسلامی ایران بود.»

بازداشت «قطب‌زاده» از مهم‌ترین اقدامات دادگاه انقلاب اسلامی ارتش
آیت‌الله ری‌شهری در نقل قسمت‌هایی از خاطرات مربوط به جلسات دادگاه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ارتش‌ و همچنین اعترافات و توجیهات کودتاچیان در جلسات بازجویی، گریزی به اعترافات صادق قطب‌زاده، بعد از دستگیری در تاریخ ۱۷ فروردین 61، به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی می‌زند و با اشاره به اظهارات کودتاگران نوژه که عملیات خود را در جهت نجات(!) انقلاب از دست امام خمینی عنوان می‌کردند، می‌نویسد: «این نکته جالب‌توجه است که پس از گذشتن قریب دو سال از جریان توطئه نوژه، آقای قطب‌زاده نیز توطئه خود را دقیقا همین‌گونه توجیه می‌کند. او در پاسخ به بازجوی خود نوشت: اینجانب، هرگز نخواستم که نظام جمهوری اسلامی را براندازم... اصلا مساله براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح نبوده، بلکه به‌نظر من به‌عکس بوده؛ یعنی نجات انقلاب و جمهوری اسلامی ایران از دست کسانی که به نظر اینجانب صلاحیت حکومت کردن ندارند.»
همان‌طور که در خاطرات مسئولان و مقامات درگیر با خنثی‌سازی چنین برنامه‌ریزی‌هایی علیه انقلاب نوپای اسلامی قابل دریافت است، با اینکه تحرکات قطب‌زاده، حدود دو سال بعد از کودتای نافرجام نوژه به وقوع می‌پیوست، اما در ابعادی شاهد میزان قابل‌توجهی تشابهات میان این وقایع هستیم که بعد از بررسی بیشتر، اثر آن بر حوادث بعد از خود نیز که علیه موجودیت نظام اسلامی طراحی شده بودند، می‌بینیم. مرحوم ری‌شهری، رئیس دادگاه صادق قطب‌زاده که سابقه همراهی با امام خمینی در نوفل‌لوشاتو پیش از انقلاب، وزارت امورخارجه و ریاست رادیو و تلویزیون پس از پیروزی انقلاب را در کارنامه خود داشت و به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شده بود، ماجرای تحرکات قطب‌زاده را به‌نحوی مرتبط با وقایع بعد از آن، که به سلب صلاحیت مرجعیت از آیت‌الله کاظم شریعتمداری منجر شد، می‌داند و می‌نویسد: «جریان بازداشت آقای قطب‌زاده در تاریخ 17 فروردین 61 به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی ایران، مهم‌ترین و خبرسازترین اقدامات دادگاه انقلاب اسلامی ارتش در سال 1361 بود. ارتباط این ماجرا با سلب صلاحیت مرجعیت از آقای شریعتمداری و همچنین شایعات نادرستی که در این‌باره وجود دارد، بر اهمیت بررسی این موضوع افزوده است.»
آیت‌الله ری‌شهری با اشاره دوباره به اظهارات قطب‌زاده مبنی‌بر اینکه قصد داشته انقلاب و جمهوری اسلامی ایران را از دست کسانی که به‌زعم خود فاقد صلاحیت حکومت کردن می‌دانسته، نجات دهد، از روند کشف و خنثی‌سازی توطئه قطب‌زاده می‌نویسد: «در آن تاریخ، «وزارت اطلاعات» هنوز تشکیل نشده بود، پس از کشف کودتای نوژه، واحد «اطلاعات سپاه» به‌تدریج فعال شد، البته چند واحد اطلاعاتی دیگر نیز در کنار تشکیلات اطلاعاتی سپاه وجود داشت که در آینده بدان اشاره خواهم کرد. جریان آقای قطب‌زاده در اطلاعات سپاه پیگیری می‌شد و دادگاه انقلاب ارتش، به‌دلیل اینکه موضوع آن براندازی بود و با تعدادی از نظامیان نیز به‌گونه‌ای ارتباط داشت، احکام موردنیاز اطلاعات سپاه برای پیگیری این موضوع را در اختیار آنان قرار می‌داد. در پی تعقیب و مراقبت از آقای قطب‌زاده و فعالیت‌های اطلاعاتی(که حدود یک سال و نیم طول کشید) مشخص شد که وی درصدد ایجاد یک جریان براندازی است و برای این منظور ارتباطاتی را در داخل و خارج کشور آغاز کرده است.»

کودتای نوژه و تحرکات قطب‌زاده مقدمه سلب صلاحیت مرجعیت از «سیدکاظم شریعتمداری»
آیت‌الله ری‌شهری درباره کیفیت مواجهه آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری با امام خمینی و انقلاب اسلامی این‌طور می‌نویسد: «آقای شریعتمداری پس از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ‌گاه با امام و انقلاب همراه نشد. درواقع، ایشان مواضع قبل از انقلاب خود را به‌‌گونه‌ای که شرایط پس از پیروزی ایجاب می‌کرد، ادامه داد.» مرحوم ری‌شهری در پیوست جلد اول کتاب خاطرات خود، بخش‌هایی از اظهارات تیمسار محققی(از مجریان کودتای نوژه) در دادگاهی که خود ریاست آن را در دو جلسه به‌عهده داشته‌، آورده است. در این دادگاه است که مشخص می‌شود طراحان کودتای نافرجام نوژه روی شریعتمداری به‌عنوان یکی از رهبران دینی همراه با خود حساب ویژه باز کرده‌اند. محققی در بخش‌هایی از اظهارات خود در پاسخ به پرسش آیت‌الله ری‌شهری مبنی‌بر اینکه «شما با این تعداد کم، فکر می‌کردید چطور می‌توانید جمهوری اسلامی را سرنگون کنید؟» با استفاده از جمله «آن مطلبی که جنابعالی می‌دانید» در لابه‌لای پاسخ خود، سعی کرده اشاره‌ای به اظهاراتش در یکی از همان جلسات محاکمه درباره نقش شریعتمداری داشته باشد. محققی در جلسه دوم محاکمه گفته است: «... به ما گفتند که وقتی امام دیگر وجود نداشته باشد، یکی جای امام می‌نشیند، آن شخصی که جای امام می‌نشیند، از رادیو و تلویزیون صحبت خواهد کرد و مطالبی را که امام تا امروز گفته است، او فتوا می‌دهد که غلط است. ما خواستیم(من و مهدیون) یک مقداری بیشتر در این مورد بگوید، گفت از آقایون روحانیون، 4 نفر هستند که این چهار نفر بلافاصله وقتی رادیو و تلویزیون گرفته شد، از رادیو و تلویزیون برای ملت صحبت خواهند کرد و فتوا خواهند داد که مطالبی که امام گفته است، واقعیت ندارد و ملت را می‌نشانند سرجای خودشان... .»
تیمسار محققی در ادامه جلسه محاکمه از این چهار روحانی نام می‌برد که مرحوم ری‌شهری آن چهار نام را به این‌صورت در خاطرات خود عنوان کرده است: «محققی: نام آن چهار نفر را آیت‌الله شریعتمداری، آیت‌الله ر، آیت‌الله ق، آیت‌الله ز [برای ما عنوان کردند.]»
محققی در ادامه جلسه دادگاه خود همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، با جمله «آن مطلبی که جنابعالی می‌دانید» به شریعتمداری اشاره داشته و در پاسخ به پرسشی که پیش‌تر به آن اشاره شد، گفته است: «به ما این‌طور تفهیم شده بود که وقتی امام وجود نداشته باشد و رادیو و تلویزیون شروع بکند به صحبت کردن و آن مطلبی که شما می‌دانید(پیام آقای شریعتمداری)، دیگر تمام است.»
آیت‌الله ری‌شهری در جایی دیگر از خاطرات خود، به نقل از علی‌محمد بشارتی، وزیر اسبق کشور می‌نویسد: «در تابستان سال 58، هنگامی که مسئول اطلاعات سپاه بودم، گزارشی داشتیم که آقای شریعتمداری در مشهد گفته است: من بالاخره علیه امام اعلام جنگ می‌کنم.»
درنهایت، علاوه‌بر اظهارات طراحان و مجریان کودتای نافرجام نوژه همچون تیمسار محققی و استوار سلامت(از دیگر عوامل کودتا) درباره حسابی که روی کمک شریعتمداری در براندازی جمهوری اسلامی باز کرده‌ بودند، تحرکات جدایی‌طلبانه «حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان» که حول شخصیت شریعتمداری شکل گرفته بود و همچنین کشف همراهی‌های سیدکاظم شریعتمداری با صادق قطب‌زاده در توطئه‌های او ضد نظام اسلامی، ازجمله عواملی بود که درنهایت در 31 فروردین سال 61، منجر به این شد که مدرسان و مجتهدان عالی‌رتبه قم، در اتفاقی بی‌سابقه در حکمی، وی را به‌دلیل «پیشینه سوء»، از مرجعیت خلع کردند.

سنگ‌اندازی در مسیر مبارزه با باند «مهدی هاشمی» آغاز سقوط «آیت‌الله منتظری»
مرحوم ری‌‌شهری در کتاب خاطرات خود، در ادامه مطالبی که درباره وقایع پیرامون روند رسیدگی به اتهامات سیدکاظم شریعتمداری نوشته است، به حمایت‌های وی از مواضع آیت‌الله منتظری در طول مدتی که دادگاه انقلاب ارتش بر امور شریعتمداری نظارت داشته است، اشاراتی هم دارد و این‌گونه، وارد فصل بیست‌و‌دوم کتاب خاطرات و عنوان «نگاهی به خاطرات آقای منتظری» می‌شود. آیت‌الله ری‌شهری همچنین علاوه‌بر مکتوبات و خاطرات خود درباره پرونده تحرکات مهدی هاشمی و مواضع آیت‌الله منتظری درباره آن، در دو نوبت، یک‌بار مقابل دوربین صداوسیما و برنامه شناسنامه که در تاریخ ۲۰ اردیبهشت سال 92 روی آنتن رفت و نوبت بعدی در مستند «قائم‌مقام» که چهار سال بعد از آن تولید و منتشر شد، خاطرات کمتر شنیده‌شده خود از دوران وزارت اطلاعات و بررسی پرونده مهدی هاشمی و مواضع آیت‌الله منتظری را بیان کرد.
مرحوم ری‌شهری در برنامه «شناسنامه» از آغاز روند کشف تحرکات باند مهدی هاشمی، واکنش منتظری و همچنین حمایت‌های امام خمینی از وزیر وقت اطلاعات این‌گونه روایت می‌کند: «ما برای اینکه با پشتوانه قوی جلو برویم، موضوع را با امام درمیان گذاشتیم و از ایشان سوال کردیم که آیا اجازه می‌دهید اقدامات لازم را انجام دهیم یا خیر. امام فرمودند جلو بروید و ببینید ماجرا چیست.»
ری‌شهری همچنین نقل می‌کند تصور داشته منتظری بعد از شنیدن نتیجه تحقیقات وزارت اطلاعات درباره مهدی هاشمی، برادر داماد خود، با ری‌شهری و نیروهای بررسی‌کننده پرونده همراه شود و در جهت رسیدگی به اقدامات غیرقانونی افراد تحت امر مهدی هاشمی با نیروهای اطلاعات همکاری داشته باشد اما همه‌چیز عکس آن‌چیزی که تصور می‌کردند، رقم می‌خورد. ری‌شهری در این‌باره می‌گوید: «تصور ما این بود که وقتی پرونده جدید را به‌همراه پرونده قتل‌ها به آقای منتظری ارائه دهیم، ایشان می‌گویند بروید و به جرائم این افراد رسیدگی کنید. اما وقتی این موضوع را با ایشان مطرح کردیم، دیدم آقای منتظری خیلی عادی برخورد می‌کند و به نوعی کارهای این افراد را توجیه می‌کند. ایشان گفتند مدارک را به من بدهید. مدارک را به ایشان دادیم و بعدها متوجه شدیم آقای منتظری مدارک را به سیدمهدی هاشمی تحویل داده تا از جریان پرونده‌ها باخبر باشد.»
مرحوم ری‌شهری همچنین اشاره‌ به همراهی امام خمینی با وزارت اطلاعات می‌کند و می‌گوید: «از امام درخواست کردم بفرمایند چه کنیم و سند آن چیزهایی را که از خانه تیمی کشف شده، لیست کردم.» بعد از آن است که امام، به وزیر اطلاعات(ری‌شهری) تاکید می‌کنند هرکس مجرم است، «حتی مهدی هاشمی» باید دستگیر شود.
مرحوم ری‌شهری همچنین در ادامه اظهاراتش درباره جزئیات اتفاقاتی که در آن روزها پیرامون پرونده مهدی هاشمی و حمایت‌های آیت‌الله منتظری از او رخ می‌داد، این‌گونه روایت می‌کند: «وقتی امام دستور به دستگیری دادند، چند نفر از مسئولان درجه یک کشور(درواقع سران قوا) خدمت امام رسیدند و از ایشان درخواست کردند این مساله مسکوت گذاشته شود. امام نکته جالبی فرمودند، پرسیدند یعنی شما می‌گویید مهدی هاشمی دستگیر نشود؟ سوال امام این بوده است که حضار می‌گویند نه، امام در پاسخ می‌گویند «مهدی هاشمی حتما باید دستگیر شود.» این آقایان به امام می‌گویند اگر مهدی هاشمی دستگیر شود، ممکن است کار به خود منتظری هم برسد، «آقای منتظری هم دستگیر شود؟» امام بدون اینکه یک‌ذره از قاطعیتش بکاهد، می‌گویند اگر او هم کار خلافی کرده، او هم دستگیر شود.»
ری‌شهری در جایی دیگر از سخنانش از احساس نیاز مجموعه وزارت اطلاعات به سندی از امام‌خمینی(ره) جهت برخورد بی‌ملاحظه با مهدی هاشمی که به‌هرحال از نزدیکان قائم‌مقام رهبری محسوب می‌شد، می‌گوید و اظهار می‌کند: «وقتی این موضوع پیش آمد من از امام خواستم به درخواست پیگیری ما به‌صورت کتبی پاسخ دهد تا ما سند داشته باشیم و این شد که ایشان نامه معروفی را خطاب به من نوشتند و در آن اظهار داشتند که «دامن بزرگان انقلاب» باید از لوث این «اتهامات» پاک شود. با صدور نامه امام، ما به‌صورت جدی وارد این پرونده‌ها شدیم.»
مرحوم ری‌شهری همچنین با اشاره به مقاومت‌ مهدی هاشمی در اذعان به جرایمش می‌گوید بعد از صحبت‌های زیادی که با او داشتیم، بالاخره توانستیم سرنخ‌های زیادی پیدا کنیم و جنازه مقتولان را کشف کنیم. وی در ادامه، درباره واکنش آیت‌الله منتظری این‌گونه روایت می‌کند: «وقتی جنازه این شهدا پیدا شد هم آقای منتظری ماجرا را نپذیرفتند و دست از حمایت سیدمهدی هاشمی برنداشتند و این موضوع برای ما جای تعجب داشت.»
مورد جالب‌توجهی که آن ایام پیرامون این پرونده وجود داشت، توصیه‌های جسته‌گریخته مقامات نظام به ری‌شهری برای منصرف کردن وی از پیگیری مجازات برادر داماد قائم‌مقام وقت رهبری بود. او دراین‌باره می‌گوید: «آیت‌الله هاشمی در آن روزها به من می‌گفتند امشب که می‌خوابید، شاید فردا صبح آیت‌الله منتظری رهبر باشد و با اقداماتی که انجام می‌دهی ممکن است باعث شود دیگر در مسیر انقلاب جایگاهی نداشته باشی و مجبوری در خارج از کشور زندگی کنی! البته ایشان این صحبت‌ها را از روی خیرخواهی با من مطرح می‌کردند. راستش ما فکر آینده خودمان را نمی‌کردیم و به وظایف شرعی خود فکر می‌کردیم. پشتوانه اصلی ما امام، بعد هم مقام‌معظم‌رهبری بودند که از اقدامات ما پشتیبانی می‌کردند و هیچ حامی دیگری در این جریان نداشتیم.»
ری‌شهری درمقابل دوربین مستند قائم‌مقام با اشاره به نامه 12 مهر 65 امام‌خمینی به آیت‌الله منتظری، از پاسخ 13 صفحه‌ای تند منتظری به نامه امام، اینگونه نقل می‌کند: «خلاصه 13 صفحه را به شما بگویم؛ آقای منتظری در این نامه باصراحت، تقوا، اخلاص و هوش مهدی هاشمی را تایید می‌کند و می‌گوید مهدی هاشمی از طرف من مامور بوده و اگر قرار است او محاکمه شود، پیش از او باید خود آقای منتظری و محمد محاکمه شوند.»
وزیر وقت اطلاعات باری دیگر به مقاومت مهدی هاشمی در اذعان به جرایمی که مرتکب شده اشاره می‌کند و آن را ناشی از حمایت‌های منتظری می‌داند و می‌گوید مهدی هاشمی با دلخوش بودن به آن حمایت‌ها، فکر می‌کرد به‌زودی آزاد خواهد شد. ری‌شهری در ادامه به تصمیم عجیب منتظری در تعطیلی دروس خود در اعتراض به بازداشت‌شدن مهدی هاشمی اشاره می‌کند و از اقدام برخی چهره‌های حوزوی ازجمله جوادی‌آملی و یزدی برای متقاعد کردن منتظری جهت بازگشت به حوزه می‌گوید.
مرحوم ری‌شهری همچنین از اتفاقی روایت می‌کند که مسیر پرونده مهدی هاشمی و کنشگری‌های حامیانه منتظری را وارد مرحله جدیدی کرد؛ اتفاقی که اینگونه آن را نقل می‌کند: «یکی از ماموران بازداشتگاه، یک‌دفعه متوجه حرکت مشکوکی در زندان می‌شود، می‌بیند یکی از زندانیان مربوط به این پرونده، چیزی را در حفره‌ای گذاشت و رفت. بعد که رفت آن را باز کرد دید پیغام به یکی‌دیگر از هم‌بندی‌هایش است که از قتل‌ها اطلاع دارد. مفاد این نامه‌هایی که به همدیگر می‌دادند را می‌خواندیم اما زمینه را فراهم کردیم و نگذاشتیم لو رود تا ادامه بدهند، به یکدیگر نامه بنویسند و تبادل اطلاعات کنند. تا اینکه همه جمع شد و جلویشان گذاشتیم و از خودشان پرسیدیم اینها چیست.» همین اتفاق باعث می‌شود متهمان به همه‌چیز اعتراف کنند.
پیش از این اتفاق البته، مستند قائم‌مقام، با اشاره به نامه 5 آبان 65 امام خمینی(ره) به آیت‌الله ری‌شهری، وزیر اطلاعات وقت، آن را عامل ناامیدکننده مهدی هاشمی از آزاد شدن از بازداشت و تصمیم برای اذعان به جرایم مقابل دوربین عنوان می‌کند. امام خمینی در آن نامه تاریخی، با اشاره به نام مهدی هاشمی، خطاب به ری‌شهری می‌نویسند: «جنابعالی موظف هستید به جمیع‏‌ ‌‏جوانب این امر را با کمال دقت و انصاف رسیدگی نمایید؛ و تمام افراد متهمی را که از سران‏‌ ‌‏این گروه محسوب می‌شوند و نیز افراد دیگری را که در انتشار مسائل کذب و قضایای‏‌ ‌‏دیگر دست داشته‌اند تعقیب نمایید و بدیهی است که این امر چون مربوط به اسلام و‏‌ ‌‏انقلاب و امنیت کشور است، تحقیق آن منحصرا در اختیار وزارت اطلاعات کشور‏‌ ‌‏می‌باشد.‏» امام در پایان‌نامه می‌نویسند: «این امر(رسیدگی به این پرونده) عبادتی است که دامان بزرگان(آیت‌الله منتظری) ‏را از اتهامات پاک، و توطئه منحرفان را خنثی می‌کند. والسلام.»‏
امام بعد از مشاهده اعترافات ضبط شده مهدی هاشمی که در آن، دفتر آیت‌الله منتظری را «پایگاهی برای تحقق اهدافی که به آن ایمان داشته» عنوان می‌کند، دستور به پخش آن از تلویزیون می‌دهند. آیت‌الله ری‌شهری دراین‌باره می‌گوید: «حضرت امام تا نوار را از من گرفتند، گفتند اگر این نوار را هم برای آقای منتظری پخش کنید ایشان خواهد گفت تحت فشار و شکنجه گرفته شده است.»
درنتیجه آن پخش عمومی، منتظری نامه‌ای می‌نویسد و به‌طور تلویحی از برخورد با متهمان پرونده که حالا فیلم اعترافات‌شان نیز به‌طور عمومی پخش شده بود حمایت می‌کند اما برخلاف نامه علنی، منتظری، نامه محرمانه‌ای نیز خطاب به امام خمینی می‌نویسد که در آن از پخش اعترافات مهدی هاشمی از تلویزیون انتقاد کرده و در جملاتی تند می‌گوید: «شنیده شد فرموده‌اید فلانی[یعنی آقای منتظری] مرا[یعنی امام را] شاه و اطلاعات مرا[آقای ری‌شهری] ساواک شاه فرض می‌کند، البته حضرتعالی را شاه فرض نمی‌کنم ولی جنایات اطلاعات شما و زندان‌های شما روی شاه و ساواک شاه را سفید کرده است. من این جمله را با اطلاع عمیق می‌گویم.» با همه اینها و بعد از اثبات جرایم صورت‌گرفته توسط باند مهدی هاشمی به واسطه اسنادی که کشف و اعترافاتی که از خود متهمان ضبط شد، آقای منتظری همچنان تمام تلاش خود را جهت نجات مهدی هاشمی می‌کند.
پرونده این غائله هم بسته می‌شود اما تحرکات و اظهارنظرهای دور از انتظار آیت‌الله منتظری همچون مواجهه وی با اعدام منافقین و نامه عجیبی که در آستانه 10 ‌سالگی انقلاب، در بهمن‌ماه سال 67 درباره هشت سال دفاع مقدس به صورت عمومی منتشر کرد، در فاصله کمتر از دو سال از اعدام مهدی هاشمی منجر به آن شد که درنهایت، امام خمینی(ره) به این جمع‌بندی برسند که منتظری به‌هیچ‌وجه گزینه مناسبی برای رهبری نظام نیست و بعد از بررسی موضوع عزل منتظری از قائم‌مقامی رهبری توسط نمایندگان مجلس خبرگان، در 6 فروردین 68، در نامه‌ای تاریخی که به‌صورت محرمانه به دست آیت‌الله منتظری می‌رسد، از تصمیم‌شان برای عزل وی از قائم‌مقامی رهبری خبر می‌دهند. منتظری هم در روز 7 فروردین نامه کناره‌گیری خود از این جایگاه را خطاب به امام می‌نویسد و درنهایت، 9 فروردین‌ماه، روزی ا‌ست که خبر عزل آیت‌الله منتظری از قائم‌مقامی رهبری به‌طور رسمی در جامعه منتشر می‌شود.

 آخرین اثر آیت‌الله ری‌شهری بازخوانی ادله روشن‌بینی امام خمینی(ره) در نامه تاریخی 68/1/6
مرحوم ری‌شهری، تا ماه‌های پایانی عمر خود، همچنان در تلاش برای تبیین وقایع انقلاب جهت دفاع از نقش‌آفرینی تاریخی امام و رهبری در بزنگاه‌های مهم بود. وی در آخرین سال زندگی خود، با انتشار کتاب «روشن‌بینی امام خمینی در نامه 1368/1/6» به دلایل برحق بودن دلایل نوشته شده توسط امام خمینی در آن نامه تاریخی خطاب به منتظری می‌پردازد و در 10 مورد، روشن‌بینی ایشان را به‌طور تفصیلی تشریح می‌کند؛ آن 10 مورد با این عنوان مطرح شده است:
1- «خودپسندی و نقدناپذیری آقای منتظری»، 2-«سخنان آقای منتظری درباره ولایت فقیه»، 3- «به‌چالش کشیدن رهبری پس از امام خمینی»، 4-«تناقض‌گویی آقای منتظری درباره شرط بودن اجتهاد مطلق برای رهبر»، 5- «سخنان آقای منتظری درباره انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری»، 6- «نامشروع دانستن فرمان امام خمینی درباره بازنگری قانون اساسی»، 7- «بهره‌مند نبودن آقای منتظری از ملکه عدالت»، 8-«آگاهی نداشتن آقای منتظری از نیازهای داخلی و خارجی کشور»، 9- «نسبت‌های ناروا به مقام‌معظم‌رهبری» و 10- «صلاحیت آیت‌الله خامنه‌ای برای مرجعیت» که در شماره 19 آبان 1400 «فرهیختگان»، به‌طور تفصیلی، با معرفی آخرین اثر آیت‌الله ری‌شهری، محورهای مورد اشاره در این‌کتاب را مورد بررسی قرار داده بودیم.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

میکائیل دیانی، فعال فرهنگی:

ترمیم شکاف‌ها؛ اولین ماموریت پزشکیان

محمدامین ایمانجانی، مدیر مسئول؛

پروژه مدد به مسعود پزشکیان

مهدی خانعلی‌زاده، پژوهشگر سیاست خارجی:

آقای پزشکیان! این شما و این جهان واقعی

محمدرضا کردلو، فعال فرهنگی:

آری، اینچنین است برادر!

در مناظره ۲ به ۲ نامزدهای ریاست‌جمهوری مجری با سوالات صریح و به‌جا بحث را داغ کرد؛

تنها ستاره مناظره

محمد زعیم‌زاده، سردبیر: 

کلید انتخابات در دست مرددها

پرویز امینی، استاد دانشگاه:

مرددین؛ سرنوشت‌سازان انتخابات چهاردهم

پیام پیغام‌های انتخاباتی؛

چرا تحریم انتخابات شکست خورد؟

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

بازگشت به راهبرد مشارکت حداکثری

«اگر دفاع ما نبود، حمله ایران به اسرائیل ویرانگر می‌شد»؛

اعتراف بایدن

سیدجواد نقوی، خبرنگار فرهیختگان؛

‌نوبل خون

حمید ملک‌زاده، پژوهشگر اندیشه‌های سیاسی:

مقاومت؛ روح پایدار انقلاب اسلامی ایران

سیدجواد نقوی، خبرنگار فرهیختگان:

عجب کشور قانون‌مداری!

صادق امامی، عضو شورای سردبیری:

در مسیر تحول

7 نکته از دیدار رمضان 1403 رهبر انقلاب با دانشجویان؛

پای درس جامع‌نگری در خانه پدری

جیش‌العدل به نیابت از تل‌آویو دست به عملیات تروریستی زد؛

تروریست‌های توسعه

سیدحسین امامی، خبرنگار اندیشه سیاسی:

نقدی بر ایده پایان دین در یک کتاب

جعفر درونه، تحلیلگر سیاسی:

دو روی یک انتخابات

عباسعلی کدخدایی، عضو شورای نگهبان:

من رای نمی‌دهم!

جعفر درونه، پژوهشگر سیاسی:

نقطه عزیمت به‌‌سمت مشارکت حداکثری

درباره نامه 110 اصلاح‌طلب مشارکت‌جو؛

نه به خاتمی، سلام به واقعیت

محمد قائمی‌راد، پژوهشگر هسته مکتب امام خمینی(رحمه‌الله) مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع):

از «خواص و عوام» تا «خاصه و عامه» در اندیشه رهبری

درباره جوانب مختلف ردصلاحیت روحانی

او باید در انتخابات شکست می‌خورد

مرتضی قاضی، نویسنده:

صادق الوعد

آرزویی که بستر آن فراهم نیست؛

تمایل به شیوه‌های کنترلگری نوین

سرباز روح الله رضوی؛ فعال رسانه ای:

الجزیره و آفریقای جنوبی؛ جای ایران را نخواهد گرفت

محسن فایضی؛

چقدر بی انصاف‌اند

نگاه سطحی اپوزسیون سلبریتی؛

این جهل نیست خیانت به تاریخ و انسانیت است

سیدجواد نقوی، خبرنگار؛

بحران‌زدگی برندینگ برهانی

در حاشیه اظهارات جدید وزیر سابق خارجه؛

تاریخ را با تراژدی‌هایش بخوانید

کنشگران سیاست و نوار باریک انسانیت؛

در آینه فلسطین به خودتان نگاه کنید

وقایع نقش جهان و مصائب توییتری شدن سیاست

سانتی‌مانتال‌ها مشغول کارند