علیرضا تقوی‌نیا، کارشناس مسائل منطقه‌ در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
بن‌سلمان روی پیروزی ترامپ قمار کرده است و برای اینکه بایدن را تحت فشار قرار داده و موقعیت او را تضعیف کند درحال گرایش به‌سمت شرق است تا در آمریکا بایدن تحت فشار قرار گیرد و بگویند عربستان، تحت تاثیر رفتارهای بایدن دارد از عنوان متحد آمریکا خارج می‌شود.
  • ۱۴۰۱-۰۲-۱۱ - ۰۱:۴۸
  • 30
علیرضا تقوی‌نیا، کارشناس مسائل منطقه‌ در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
عربستان نگاه راهبردی به مذاکره با ایران ندارد
عربستان نگاه راهبردی به مذاکره با ایران ندارد

با توجه به اینکه پیش از این ایران برخی درخواست‌های عربستان ازجمله مذاکره درمورد یمن را نپذیرفته بود، چرا عربستان حاضر به بازگشت به میز مذاکره شده است؟
نکته مهم این است که عربستان به مذاکره با ایران به‌عنوان یک تاکتیک نگاه می‌کرد و به‌دنبال خروج از بحران یمن بود. درحال حاضر تغییری که رخ داده این است که در یمن آتش‌بس اجرا شده است. درست است که آتش‌بس نیز گاهی مورد نقض قرار گرفته اما میزان آن زیاد نیست و ایران از این آتش‌بس استقبال کرده است. ایران معتقد است راه‌حل یمن از مذاکره و انتخابات آزاد می‌گذرد، نه از جنگ و درگیری. این تحولات میدانی بود که عربستان را متقاعد کرد به آتش‌بس در یمن تن بدهد و ایران نیز به‌عنوان متحد انصارالله استقبال کرد.

در چند وقت اخیر شاهد تغییر موضع عربستان از غرب به شرق بوده‌ایم. مذاکره با چین و عدم توجه به درخواست‌های آمریکا برای فروش نفت نمونه‌هایی از همین رویکرد‌ هستند. آیا این نگاه به شرق یک سیاست راهبردی برای عربستان است یا صرفا سیاستی کوتاه‌مدت تا پایان دوره بایدن؟
بن‌سلمان روی پیروزی ترامپ قمار کرده است و برای اینکه بایدن را تحت فشار قرار داده و موقعیت او را تضعیف کند درحال گرایش به‌سمت شرق است تا در آمریکا بایدن تحت فشار قرار گیرد و بگویند عربستان، تحت‌تاثیر رفتارهای بایدن دارد از عنوان متحد آمریکا خارج می‌شود. نکته دوم آنکه عربستان حس می‌کند آمریکا دیگر نمی‌تواند امنیت او را تامین کند؛ بنابراین نمی‌‌خواهد تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد آمریکا بچیند. اما به‌نظرم این رویکرد یک سیاست کوتاه‌مدت تا پایان دوره بایدن است. نکته سوم آنکه عربستان از آمریکا دلخور است؛ به این دلیل که دولت فعلی این کشور با ایران مذاکره می‌کند. مذاکره با ایران و پذیرفتن شروط کشورمان درصورت به‌نتیجه رسیدن مذاکرات، حاکی از آن خواهد بود که آمریکا، ایران را به‌عنوان یک قدرت بزرگ منطقه‌ای پذیرفته است که این یک تضمین امنیتی برای ایران خواهد بود. عربستان‌سعودی به‌دنبال آن است که آمریکا را همواره به‌عنوان یک متحد و پشتیبان خود دربرابر ایران ببیند و آمریکا دراین‌باره موضع داشته باشد. اما اگر آمریکا به توافق با ایران برسد، نوعی تضمین امنیتی برای ایران ایجاد می‌کند و به همه القا می‌کند که بله، ما از برجام خارج شدیم اما ناچار شدیم که برگردیم و شروط ایران را بپذیریم. این، پیروزی ایران تلقی می‌شود و ایران با خیال راحت‌تری سیاست‌های منطقه‌ای خود را دنبال می‌کند.

عربستان از طرفی به‌دلیل مذاکره آمریکا با ایران از این کشور گلایه‌مند است و در مذاکرات وین نقش مخرب ایفا می‌کند و از طرفی تن به مذاکره با ایران داده است؟ این تناقض چگونه قابل توجیه است؟
عربستان نگاه راهبردی به مذاکره با ایران ندارد و به‌دنبال حل اساسی مشکلات فی‌مابین نیست، صرفا به‌دنبال این است که از بحران‌های خودساخته‌ای که در یمن، لبنان، سوریه و عراق دچار شده، نجات پیدا کند. یعنی آنها در منطقه خطاهای اساسی انجام دادند، درقبال قطر خطا انجام دادند، درقبال لبنان دچار اشتباه محاسباتی شدند، دربرابر یمن اشتباه استراتژیک انجام دادند اما از طریق مذاکره با ایران می‌خواهند تاحدی بتوانند از آن پرونده‌ها آسوده‌خاطر باشند.

بعد از حمله ایران به پایگاه رژیم‌صهیونیستی در اربیل، عراق به بهانه نقض حاکمیتش به ایران اعتراض کرد، میز مذاکرات ایران و عربستان نیز مدتی متاثر از همین امر معلق بود. اما شاهد هستیم که بعد از مدت کوتاهی مجددا مذاکرات بین ایران و عربستان در عراق برپا شده است. این تغییر موضع عراق درمقابل ایران ناشی از چیست؟
عراق بعد از حمله به اربیل، به ایران اعتراض کرد و میز مذاکرات ایران و عربستان را معلق کرد و به‌دنبال بستن قرارداد با قطر رفت. اما نکته‌اش این است که دولت عراق متوجه شده در عرصه‌ سیاسی، متحدان ایران حق وتو دارند و این‌گونه نیست که جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌ سیاسی عراق تنها و دستش خالی باشد و متحدی نداشته باشد و در موضع ضعف و شکست باشد. آنها گمان‌شان این بود که می‌توانند از طریق انتخابات پارلمانی ریاست‌جمهوری و نخست‌وزیری مدنظر خودشان را به قدرت برسانند؛ اما بعد از اینکه متوجه شدند شکست خوردند، طبیعتا به این سمت رفتند که ناچارند با ایران تعامل کنند. این‌گونه نیست که آنها بتوانند دربرابر ایران بایستند و به کشورهای غربی و حتی رژیم‌صهیونیستی بپیوندند. یک اشکالی که متاسفانه در عراق ایجاد شده‌، این است که به‌جای اینکه شیعه‌ اکثریت تعیین‌کننده مناسبات باشد، با توجه به اینکه جریان صدر به‌سمت جریان حلبوسی و حمیس خنجر هستند که تعیین‌کننده مناسبات عراق در شرایط فعلی شدند در کوتاه‌مدت البته نه در بلندمدت، اما همین آنها را دچار یک نخوت کرده و خیال می‌کنند که می‌توانند هرگونه که می‌خواهند سیاست خارجی عراق را تغییر دهند. اما غافل از این نکته هستند که بالاخره جمهوری اسلامی ایران در عراق همچنان از دست‌ها و بازوان قدرتمندی برخوردار است، متحدان قوی و وفاداری دارد و این‌گونه نیست که آنها بتوانند نقش ایران را نادیده بگیرند. آنها معادلات سیاسی داخلی و خارجی را می‌بینند و به این نتیجه رسیده‌اند که نباید دربرابر ایران قدرت‌نمایی کنند.

مهم‌ترین موضوعاتی که ایران و عربستان روی آن مذاکره می‌کنند چه مواردی است؟
بیشتر بحث‌های منطقه‌ای است. ابتدا یمن، دوم لبنان، سوم عراق، چهارم سوریه و مواردی اینچنینی ا‌ست و من اطلاعی ندارم در روند این مذکرات کدام‌یک از موارد بالا حل شده ‌است. اما فکر می‌کنم هنوز هیچ‌کدام از موارد حل نشده چون کف خواسته‌های دو طرف کاملا با هم تفاوت دارد و این معادلات میدانی است که تعیین‌کننده پیروز جنگ سرد بین ایران و عربستان است، نه مذاکره و گفت‌وگو. با توجه به اینکه دو طرف اختلاف‌نظرهای ماهوی دارند، از لحاظ هویت منافع ملی‌شان با هم اختلاف‌نظر جدی دارند و منافع ملی آنها کاملا با هم در تضاد است، به‌نظر نمی‌رسد در کوتاه‌مدت به یک راه‌حل پایدار برسند.

در این رابطه بیشتر بخوانید:

سعودی زیر ضرب یمن واقع‌بین می‌شود؟ (لینک)
تن دادن عربستان به مذاکرات ناشی از درک قدرت ایران (لینک)
عربستان باید حسن‌نیت خودش را به ایران نشان بدهد (لینک)

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰