پیام دور کردن دستاوردهای هسته‌ای از تیررس صهیونیست‌ها
به‌نظر می‌رسد اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد امسال، دیگر موضوعی به نام پی‌ام‌دی وجود نداشته باشد. با توجه به ابعاد نظارتی که آژانس بر همه مجموعه‌های فعال جمهوری اسلامی دارد، می‌توان گفت مساله پی‌ام‌دی دیگر موضوعی است که به یک پرونده به بایگانی سپرده‌شده محسوب می‌شود.
  • ۱۴۰۱-۰۲-۱۰ - ۰۶:۲۵
  • 10
پیام دور کردن دستاوردهای هسته‌ای از تیررس صهیونیست‌ها
حرکت در مرز بازدارندگی و مقابله با خرابکاری هسته‌ای
حرکت در مرز بازدارندگی و مقابله با خرابکاری هسته‌ای

گروه سیاست: بحث‌های فنی میان طرفین حاضر در مذاکرات وین چندوقتی است پایان یافته و اکنون تنها تصمیم سیاسی کشورها پیرامون مفاد توافق احتمالی است که می‌تواند ماراتن مذاکرات وین را به پایان برساند. در شرایط کنونی زیاده‌خواهی‌های طرف غربی ازجمله آمریکا باعث شده برخی خطوط‌قرمز ترسیم‌شده ازسوی ایران در مذاکرات وین به‌طور کلی نادیده گرفته شود و همین موضوع به‌تنهایی از اسفند سال گذشته تاکنون علاوه‌بر متوقف کردن مذاکرات وین دستیابی به توافق نهایی را نیز در هاله‌ای از ابهام نگه داشته است. در زمانی که فرآیند مذاکرات متوقف شده، ایران بدون در نظر گرفتن نتیجه مذاکرات وین به فعالیت‌های سیاسی، هسته‌ای و اقتصادی خود مانند گذشته ادامه داده است.
یکی از این اقدامات مهم به انتقال تجهیزات ساخت سانتریفیوژ از مجتمع تسای کرج به مجتمع هسته‌ای شهید احمدی‌روشن نظنز در فروردین‌ماه امسال مربوط می‌شود؛ انتقالی که به تایید رافائل، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز رسید. گروسی دو روز قبل در پاسخ به سوال خبرنگاری در این رابطه ضمن تایید جابه‌جایی تجهیزات از کرج به نظنز اظهار داشت: «ایران کارگاه جدید خود را برای ساخت قطعات سانتریفیوژ در یکی از سالن‌های زیرزمینی کارخانه غنی‌سازی سوخت در تاسیسات نطنز، راه‌اندازی کرده است.»
اقدام ایران در انتقال تجهیزات خود از کرج به نطنز امری عقلانی و در راستای منافع ملی کشورمان است زیرا رژیم‌صهیونیستی و دیگر جریانات همسو با آمریکا که منافع خود را در به بن‌بست کشاندن مذاکرات رفع‌ تحریم‌ها علیه ایران می‌دانند، طی یک‌سال گذشته بیکار نبوده‌ و تمام تلاش‌شان را جهت ایجاد وقفه در روند روبه‌رشد صنعت صلح‌آمیز هسته‌ای ایران با خرابکاری در تاسیسات هسته‌ای کشورمان به‌کار گرفته‌اند. یکی از این تلاش‌ها مربوط می‌شود به اقدام خرابکارانه رژیم‌صهیونیستی در مجتمع تسای کرج که در دوم تیرماه1400 به‌وقوع پیوست. در جریان این حمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نه‌تنها عامل آن اقدام خرابکارانه را که چند روز بعد رژیم‌صهیونیستی معرفی شد محکوم نکرد، بلکه با سکوتی که در برابر این تعرض آشکار به حقوق مشروع ایران داشت، به‌نوعی با اقدامات این‌چنینی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران همراهی کرد.
آن حمله تروریستی و عدم موضع‌گیری بهنگام و مناسب آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باعث شد مقامات کشورمان به این جمع‌بندی برسند که برای تامین امنیت تاسیسات هسته‌ای، دست به اقداماتی همچون انتقال تاسیسات ساخت سانتریفیوژها به نطنز بزنند.
نکته قابل‌توجه آنکه مقامات آمریکایی بعد از آنکه خود را در متوقف ساختن ایران در امر انتقال کارگاه تولید سانتریفیوژ به مکان امن ناتوان می‌دیدند، همچون دفعات گذشته، دور جدیدی از فشارهای رسانه‌ای علیه این اقدام مشروع و قانونی کشورمان را به این امید که بتوانند آژانس را برای برخورد با ایران متقاعد کنند، کلید زدند. درنهایت می‌توان گفت انتقال کارگاه تولید سانتریفیوژها، با اطلاع کارشناسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صورت گرفته است و هرگونه موضع‌گیری مغرضانه و خبرسازی رسانه‌های غربی درباره این وقایع، در پازل جنگ روانی آمریکا و رژیم‌صهیونیستی علیه روند گفت‌وگوهای وین تعریف می‌شود. در همین رابطه با دو تن از کارشناسان مسائل بین‌الملل سیدرضا صدرالحسینی و حنیف غفاری به‌همراه حسین آبنیکی، معاون اسبق سازمان انرژی اتمی به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

نطنز امنیت بیشتری برای نگهداری سانتریفیوژها دارد
اخیرا رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، گروسی اعلام کرده ایران کارگاه جدیدی در نطنز ساخته است. در همین راستا از کارشناسان هسته‌ای و بین‌الملل پرسیدیم که این ساخت کارگاه جدید و انتقال قطعات سانتریفیوژهای پیشرفته از کرج به نطنز تا چه حد مرتبط هستند؟
در ابتدا حسین آبنیکی با تاکید بر اینکه حق ایران است تا با افزایش ملاحظات امنیتی از تاسیسات هسته‌ای خود محافظت کند، گفت: «با توجه به نکاتی که پیش‌تر درباره عدم‌حمایت آژانس گفته شد، ما خود را موظف می‌دانیم تمهیداتی بیندیشیم تا مانع از مورد هدف قرار گرفتن تاسیسات صنعت صلح‌آمیز هسته‌ای کشور شویم. بر همین اساس باید آسیب‌پذیری را به پایین‌ترین سطح رسانده و پدافند غیرعامل را دراین‌خصوص بیش از قبل جدی بگیریم. بنابراین لازم است در بعضی از تاسیساتی که به‌لحاظ امنیتی چالش‌های بیشتری دارند، جابه‌جایی صورت گیرد. تاسیسات کرج هم به این دلیل به نطنز جابه‌جا شده است. علی‌القاعده ما این اصول پدافندی را از پیش‌ رعایت کرده‌ایم اما با این سکوت آژانس و گستاخی رژیم‌صهیونیستی و آمریکا، این روند باید ادامه پیدا کند و اگر تاسیساتی در معرض خطر بوده، جلوی تهدید آن گرفته شود. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نه‌تنها حملات گذشته را محکوم نکرده، بلکه درمقابل اقدامات ایران نیز در پازل آمریکا و رژیم‌صهیونیستی موضع گرفته است و نگرانی بروز می‌دهد. این مواجهه آژانس با اقدامات ایران برای تقویت امنیت تاسیسات صلح‌آمیز خود جای تعجب دارد و نشان می‌دهد آژانس از سوی غرب، نقش ابزاری برای فشار به جمهوری اسلامی را ایفا می‌کند و مواضع اخیر دبیرکل این سازمان، در پازل همراهی کامل با غرب معنا می‌شود.»
سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل بین‌الملل نیز درباره چرایی انتقال قطعات سانتریفیوژهای هسته‌ای از سایت تسای کرج به نطنز گفت: «یکی از مهم‌ترین مسائلی که همه اعضای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که ان‌‌پی‌‌تی را پذیرفته‌اند باید از آن برخوردار باشند، امنیت تاسیسات هسته‌ای است. جمهوری اسلامی هم که یکی از قدیمی‌ترین اعضای آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای محسوب شده و ان‌‌پی‌‌تی را نیز پذیرفته است از این قاعده مستثنی نیست. در سفر اخیر گروسی به ایران، به ‌این ‌دلیل که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هیچ‌تعهدی برای محافظت از سانتریفیوژهای مجموعه کرج نداد و همچنین به‌ این دلیل که یک‌بار سوله‌ای که لاین سانتریفیوژها در آن قرار داشت آسیب دید، ایران به آژانس اطلاع داد هر اقدامی را که لازم باشد در این ‌خصوص انجام می‌دهیم. بر این اساس این سانتریفیوژها، به نقطه‌ای منتقل شدند که هم امنیت آن‌ها تامین شود و هم بتوانند به وظیفه‌ خودشان عمل کنند. یکی دیگر از عوامل این تصمیم ایران، سابقه بد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در درز اطلاعات دانشمندان هسته‌ای ایران بود.»
کارشناس دیگر، حنیف غفاری نیز با اشاره به امنیت نداشتن سانتریفیوژها در کرج، گفت: «اظهارات اخیر رافائل گروسی از دو بعد قابل‌بررسی است، یکی بعد فنی، یکی بعد محیطی و فرامتنی ماجرا که هر دوی اینها باید همزمان باهم مورد بررسی قرار بگیرد. به‌لحاظ بحث فنی، در جریان هستیم که بعد از عملیات خرابکارانه‌ای که رژیم اشغالگر قدس در موسسه تحقیقاتی تسای کرج انجام داد، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در صیانت از زیرساخت‌های تحقیقاتی و هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران متاسفانه برخورد و واکنش منفعلانه‌ای داشت، درحالی‌که ایران به‌عنوان یک عضو آژانس این حق را داشت تا توسط آژانس صیانت بشود، بالاخره ما عضو آژانس هستیم. همه این موارد تصمیم‌گیران ما در حوزه‌ بهره‌مندی از فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای را به این سمت سوق داد که انتقال سانتریفیوژها از کرج به نطنز انجام بگیرد. اما چرا نطنز؟ به‌دلیل امنیت بیشتری که آنجا دارد و همچنین امکان نظارت بر پروسه‌ حفاظتی آنها.»

آژانس به وظیفه خود عمل نکرده است
اگرچه اصلی‌ترین وظیفه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مربوط به بحث‌های فنی فعالیت‌ هسته‌ای کشورهای عضو آژانس می‌شود، اما بسیاری از مواقع موضع‌گیری‌هایی سیاسی یا غیرفنی نیز از این سازمان دیده شده. شاهد این مساله، مذاکرات وین است. درطول مذاکرات وین، این آژانس بارها سعی کرد با اتخاذ مواضع سیاسی، نقش پلیس بد را بازی کرده و به ایران برای عقب‌نشینی از منافع خود در مذاکرات وین، فشار بیاورد. با توجه به سابقه‌ عملکرد بد و نامتعارف آژانس، درباره پیام آخرین گفته‌های گروسی در دو روز گذشته از کارشناسان پرسیدیم. در این‌ باره ابتدا حنیف غفاری توضیح داد: «مساله دیگری که در بعد فنی اظهارات گروسی وجود دارد، این است که با توجه به اینکه برجام هنوز احیا نشده و وقفه یا گره‌ای در این مذاکرات به‌وجود آمده و همچنین با توجه به اینکه ما شاهد هستیم که درخصوص مذاکرات ایران و آژانس هم، آن پروسه‌ای که در جریان سفر قبلی گروسی تعیین شد، قرار است خردادماه به پایان برسد، یعنی ما از یک‌طرف بحث توافق با آژانس را داریم، از طرف دیگر بحث توافق برجام را داریم و همه اینها باید درکنار هم به فعلیت تام و کامل برسند تا آن زمان جمهوری اسلامی ایران، نسبت به انجام برخی اقدامات خودش و همچنین جابه‌جایی‌های خودش، بتواند تعهداتی را به‌طرف مقابل بدهد. پس اینکه گروسی می‌آید با لحن طلبکارانه‌ای یا اینکه به‌مثابه‌ یک نقطه انحرافی این مساله را مطرح می‌کند، توجیه حقوقی ندارد، چون هنوز نه مذاکرات ما با آژانس به نقطه نهایی رسیده و نه توافق برجام.»
غفاری ادامه داد: «اما در بعد فرامتنی ماجرا، اینکه وقتی همیشه ما در اختلافات بین ایران و آمریکا و اعضای تروئیکای اروپایی در برجام و پروسه احیای توافق می‌بینیم مقامات آژانس که ورود پیدا می‌کنند -این مساله کاملا به‌صورت هدفمند صورت می‌گیرد- یعنی در اینجا ما شاهد همپوشانی آشکار آژانس و غرب علیه ایران هستیم. وقتی‌ که بازی تبلیغاتی غرب در آستانه‌ رسیدن به یک توافق نهایی تشدید می‌شود، همیشه ما شاهد هستیم که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم به‌عنوان مکمل این بازی و به‌عنوان یار کمکی واشنگتن و تروئیکای اروپایی وارد صحنه و معادله می‌شود. این بازی همیشه مسبوق به‌سابقه بوده، ما حتی مشاهده کرده‌ایم بعضا رافائل گروسی خواسته از برگزاری نشست‌های شورای حکام به‌مثابه کاتالیزور یا یک عامل تسریع‌کننده برای تحت‌فشار قرار دادن ایران در مذاکرات برجام استفاده کند و این بازی را جمهوری اسلامی ایران رصد کرده است و در ادامه هم رصد خواهد کرد، پس این یک مساله تازه یا مساله‌ ناگهانی برای ما نیست اما متاسفانه نشان‌دهنده وابستگی یک سازمان ظاهرا بین‌المللی به بازی جریان سلطه در نظام بین‌الملل است.»
در ادامه این گفت‌وگو، نظر سیدرضا صدرالحسینی را هم در این‌ باره جویا شدیم. این کارشناس مسائل بین‌الملل اهداف آژانس‌ بین‌المللی انرژی اتمی برخی موضع‌گیری‌های همسو با آمریکا را این‌گونه تشریح کرد: «به‌نظر می‌آید عملیات روانی و رسانه‌ای آمریکایی‌ها به کمک امپراتوری رسانه‌ای‌شان و پیش‌قراولی برخی شبکه‌های تلویزیونی و خبرگزاری‌ها، پس از عدم موفقیت این کشور در تحمیل اراده خود به جمهوری اسلامی، این هدف را دنبال می‌کند که پرونده قدیمی ادعایی رسیدن ایران به بمب هسته‌ای را از بایگانی خارج کرده و با سوءاستفاده از مساله افزایش غنی‌سازی جمهوری اسلامی به 60 درصد، این مساله را برجسته کند. همچنین این برجسته‌سازی را با چندهدف انجام می‌دهد؛ یک اینکه می‌کوشد تا حساسیت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را در مواجهه با ایران برانگیزد. در این مسیر می‌تواند از دیدگاه‌های رافائل گروسی استفاده کند و شرایطی را فراهم آورد که اظهارات وی هم منجر به دمیدن در این موضوع شود. درنهایت تلاش می‌کنند براساس سخنان پرتکرار و اما غیرمستدل و غیرقابل اثبات خود یک اجماع بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنند. البته شرایط کنونی نظام بین‌الملل و همچنین شرایط کنونی جمهوری اسلامی در منطقه و جهان نیز دست آنها را از رسیدن به این خواسته‌شان کوتاه کرده است اما تلاش آنها همچنان ادامه دارد.»
نظر حسین آبنیکی نیز قابل‌توجه بود. او در توضیح به نحوه موضع‌گیری‌های آژانس تاکنون دربرابر حملاتی که علیه تاسیسات هسته‌ای ایران شکل‌گرفته پرداخت و درباره اینکه اقدامات آژانس در چه پازلی تعریف می‌شود، گفت: «از زمانی که ما صنعت صلح‌آمیز هسته‌ای را شروع کرده‌ایم، کشور تحت‌فشارهای مختلف سیاسی و اقتصادی بوده است و تاسیسات هسته‌ای ما در این ‌سال‌ها مورد تهدید قرار داشته. خیلی وقت‌‌ها این تهدیدها لفظی بوده اما در مقاطعی عملیاتی هم شده است. خرابکاری‌های صنعتی مکرر و متعددی اتفاق افتاده است. از بدافزارها و جنگ‌های سایبری مثل استاکس‌نت گرفته تا خرابکاری صنعتی در تجهیزات و حتی کار گذاشتن بمب در تاسیسات نطنز که چندماه قبل به‌وقوع پیوست که البته اینها دیگر خرابکاری صنعتی نیست، به‌نوعی حمله به یک تاسیسات محسوب می‌شود. درمورد اخیر هم شاهد حمله مستقیم به تاسیسات کرج بوده‌ایم. بنابراین جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده تاسیسات را به‌‌نحوی ایجاد کرده و طوری نگهداری کند که بتواند امنیت آن را تامین کند. اما آژانس علی‌رغم وظیفه‌ای که دارد، درطول این مدت، نه‌تنها این حملات را محکوم نکرده، بلکه تذکری هم به ‌طرفینی که به‌صراحت اعلام کرده‌اند حمله کار آنها بوده نداده است. آمریکایی‌ها در استاکس‌نت رسما اعلام کردند که این بدافزار را آنها تولید کرده‌اند. رژیم‌صهیونیستی هم مکررا در ترور دانشمندان ما و همچنین در عملیات مستقیم و آسیب‌رساندن به تاسیسات اعلام موضع کرده‌اند اما آژانس دربرابر آن سکوت کرده و با این سکوت، عملا با آن اقدامات همراهی داشته است.»

پرونده پی‌ام‌دی ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟
اواسط اسفند 1400 که گروسی به ایران آمد، بنا بود تا خردادماه طی گزارش‌هایی وضعیت بسته شدن پرونده پی‌ام‌دی ایران را دنبال کند. با این ‌حال مشخص نیست صحبت‌ها و مواضع دو روز گذشته گروسی در راستای بسته شدن پرونده پی‌ام‌دی ایران هست یا نیست. به همین جهت نظر حنیف غفاری را دراین‌باره جویا شدم. او تشریح کرد: «در همان چهارچوب زمانی است. منتها بحث پی‌ام‌دی را هم که مطرح فرمودید؛ اولا اینکه مساله پی‌ام‌دی یک‌بار حل شده بود اما نکته‌ این است که آژانس سعی می‌کند با سوءتفسیر از حل‌وفصل آن ماجرا، به‌گونه‌ای وانمود کند که مثلا می‌شود از اجزای آن پرونده حل شده، یعنی از گذشته آن مساله برای زمان حال و آینده استفاده کند. این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران صراحتا این را به آژانس اعلام کرده که مختومه شدن یک پرونده مساوی با مختومه شدن کل اجزا و ارکان آن است. به‌هرحال ما درمقابل بازی سیاسی آژانس قطعا باید هوشمندانه عمل کنیم، یعنی در عین اینکه حقانیت خودمان را در مسیر بهره‌مندی از فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای اثبات می‌کنیم، قطعا باید در اینجا از این بازی آژانس در زمین آمریکا و اروپا پرده‌برداری کنیم. در اینجا باید دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی کشور ما و مسئولان محترم سازمان انرژی اتمی، روشنگری‌هایی را مخصوصا برای افکار عمومی ایران و جهان درخصوص این بازی‌های غیرفنی و غیرحقوقی انجام دهند.»
غفاری ادامه داد: «موضوعی را عرض کنم، ما بعضا شاهد نقاط اوج در مواضع آژانس هستیم، یعنی گاهی ناگهان شاهدیم که یک خلل ظاهرا حقوقی و فنی را در مسیر مناسبات خودش با ایران ایجاد می‌کند. این گره‌ها یا خلل‌ها بیشتر از این جنس هستند که آژانس در بازی فرامتنی خودش می‌خواهد کاری را کند که فضا برای نرمش یا انعطاف ایران در مذاکرات را مهیا کند و این بازی آژانس اصلا ناظر به مسائل و موضوعات فنی نیست، یعنی جنس مسائلی که الان آژانس دارد طرح می‌کند و جنس ادعاهایی درخصوص فرآیند حل‌وفصل اختلافات ما و آژانس تا خردادماه مطرح است، جملگی نشان‌دهنده این است که اساسا رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، گروسی با دیدی فنی و کارشناسانه به پرونده هسته‌ای ایران نگاه نمی‌کند.»
سیدرضا صدرالحسینی همچنین درباره مساله پی‌ام‌دی و اثرگذاری آن بر مواضع آژانس در مواجهه با ایران گفت: «به‌نظر می‌رسد اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد امسال، دیگر موضوعی به نام پی‌ام‌دی وجود نداشته باشد. با توجه به ابعاد نظارتی که آژانس بر همه مجموعه‌های فعال جمهوری اسلامی دارد، می‌توان گفت مساله پی‌ام‌دی دیگر موضوعی است که به یک پرونده به بایگانی سپرده‌شده محسوب می‌شود. جمهوری اسلامی ایران هم درخصوص این مساله، برای چندمین‌بار اعلام کرده این موضوع باید هرچه سریع‌تر توسط آژانس تعیین‌تکلیف شود. با توجه به عدم‌تغییر موضع رافائل گروسی از زمان آخرین سفرش به ایران در مواجهه با این مساله، می‌توان پیش‌بینی کرد نظرش همچنان برهمان موضع استوار است. به‌نظر می‌رسد پی‌ام‌دی به‌عنوان یک پرونده بسته‌شده مطرح است اما باید این نکته را هم موردتوجه قرار دهیم که یکی دیگر از موضوعاتی که عملیات روانی و رسانه‌ای به‌دنبال آن است، همانطور که پیش‌تر هم به آن اشاره کردم، پروژه تحریک آژانس ژانس آبین‌المللی انرژی اتمی و شخص رافائل گروسی با هدف تحت‌تاثیر قرار دادن سازمان و شخص ایشان است تا موضوع بسته شدن پرونده پی‌ام‌دی را به‌تاخیر بیندازند اما آنچه از شواهد امر پیداست، مساله پی‌ام‌دی یک موضوع پایان‌یافته است.»

گریز هسته‌ای ایران، ادعای غیرقابل اثبات آمریکا
یکی از ادعاهایی که آمریکا و طرف غربی از دیرباز درباره فعالیت هسته‌ای ایران مطرح می‌کردند، اصطلاح «گریز هسته‌ای» است. این ادعا هیچ‌گاه اثبات نشده و حتی وزیر خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن نیز اخیرا در کنگره سنا تاکید کرده ایران به سلاح هسته‌ای دست نیافته است. دراین‌باره حسین آبنیکی، معاون اسبق سازمان انرژی اتمی ادعاهای مطرح‌شده ازسوی غربی‌ها را درباره لفظی تحت‌عنوان گریز هسته‌ای کشورمان این‌گونه پاسخ داد: «اساسا هیچ‌کس در دنیا، نه آژانس نه کشورهای غربی تابه‌حال نتوانسته‌ است چنین ادعایی را به شکل فنی اثبات کند. فعالیت‌های هسته‌ای ما کاملا صلح‌آمیز است و دارد در چهارچوب قوانین و مقررات بین‌المللی جلو می‌رود. می‌توان گفت تمام مباحثی که نسبت به فعالیت هسته‌ای ما طی این 20سال مطرح‌شده و فشارهایی که به‌تبع آن دارد به‌ کشورمان می‌آید، کاملا سیاسی است. این فعالیت از ابتدا صلح‌آمیز بوده و تا به‌امروز هم همین‌طور است. ما از ابتدا پروتکل الحاقی را پذیرفته و عضو آژانس بود‌ه‌ایم. تا به‌امروز هم امور را تحت نظارت‌های آژانس پیش برده‌ایم و در این موضوع، هیچ‌گونه عدم شفافیتی وجود نداشته و ندارد. بنابراین، زمینه همه آنچه تا امروز به‌عنوان فشار به‌ کشور وارد می‌شود کاملا سیاسی است. آژانس، ابزار این فشار است و هر آنچه طرف غربی در این خصوص ادعا می‌کند، با این هدف است که مانع از دسترسی مداوم ما به این دانش و فناوری شود. به‌علاوه آنکه در نتیجه فشار اقتصادی، مانع از توسعه و پیشرفت ایران شوند. این برای طرف آمریکایی بسیار مهم است. روزی همین آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها تلاش کردند همسایگان ما را درگیر جنگ با ایران کرده و به کشور ما حمله کنند. زمانی که دیدند در آن عرصه موفق نمی‌شوند، استفاده از جنگ‌های نیابتی و فشارهای مختلف اقتصادی را در پیش گرفتند و فعالیت هسته‌ای نیز در این ‌میان بهانه‌ای برای وارد کردن این فشارها و ایجاد چالش برای کشور محسوب می‌شود.»
آبنیکی ادامه داد: «فشارهای مختلف اقتصادی را باید کنار هم درنظر بگیریم که بهانه‌ای است برای وارد کردن این فشارها و ایجاد چالش برای کشور، وگرنه خودشان بهتر از هرکسی می‌دانند که فعالیت هسته‌ای ما کاملا صلح‌آمیز است و حق ماست. ما به‌عنوان یک کشور عضو آژانس می‌توانیم به هر میزان که می‌خواهیم، اورانیوم را در فضای فعالیت‌های صلح‌آمیزمان غنی کنیم و در حوزه پزشکی، صنعت، کشاورزی و انرژی فعالیت هسته‌ای داشته باشیم. آژانس و کشورهای دارنده‌ دانش و فناوری هسته‌ای عضو آژانس هم موظفند به ما کمک کنند تا این فناوری را دراختیار بگیریم، نه اینکه کارشکنی و ما را متهم کنند. بنابراین چیزی به‌نام گریز هسته‌ای دیگر وجود ندارد. اصلا ما با توجه به فرمایشات مقام‌معظم‌رهبری، استراتژی کشورمان به این صورت است که هرگونه ورود به بحث‌های غیرصلح‌آمیز را مجاب نمی‌دانیم و هیچ‌گاه وارد فعالیت هسته‌ای برای تولید سلاح نخواهیم شد. منتها اینها بهانه‌های واهی‌ است که هرازچند گاهی از جانب طرف غربی و آمریکایی مطرح می‌شود و تحت این بهانه‌ها، نهادهای بین‌المللی فشارهایی به کشور وارد می‌کنند. آنچه به‌عنوان فشار اقتصادی به کشور وارد شده، به بهانه مسائل هسته‌ای همه‌ به‌نوعی بهانه‌جویی است و به این جهت است که کشور را تحت فشار اقتصادی قرار دهند، به‌خاطر اینکه ما در پازل غرب قرار نگرفتیم، درواقع به‌نوعی مانند بسیاری از کشورهای منطقه نوکری استکبار و آمریکا را نمی‌کنیم. بنابراین آنچه در فضای هسته‌ای مبنی‌بر غیرصلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای ما مطرح می‌شود، حرف‌های کاملا پوچ، سیاسی، رسانه‌ای و ابزاری ا‌ست برای اینکه به ما فشار وارد و وانمود کنند که ایران ممکن است وارد فاز غیرصلح‌آمیز شود. 20سال است که دارند این ادعا را می‌کنند، هیچ چیزی را هم نتوانسته‌اند تا به‌امروز اثبات کنند. بنابراین ما به هر مقدار اورانیوم غنی‌شده داشته باشیم، مجاز هستیم و هیچ چالشی ندارد چون صلح‌آمیز و تحت نظارت آژانس است و هیچ انحرافی هم تا به الان اتفاق نیفتاده و آنها هم این مساله را می‌دانند و مطمئن هستند اما بالاخره اینها با ابزار رسانه و آژانس می‌خواهند فشارهای سیاسی برای ایران تعیین کنند و به‌نوعی امتیازهایی را که می‌خواهند در این عرصه بگیرند و به‌نفع خودشان، هم مانع توسعه و پیشرفت کشور ما شوند، هم فشار اقتصادی را به مردم وارد کنند و به‌نوعی فاصله بین ملت و حاکمیت ایجاد کنند وگرنه به‌هیچ‌وجه این ادعاها صحت ندارد و خودشان هم این را می‌دانند و آژانس بارها از مراکز هسته‌ای ایران بازدید کرده و متوجه شده که صنعت هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است؛ اما برای منافع غرب موضع دیگری می‌گیرد.»

تنها مانع باقی‌مانده در مذاکرات، تصمیم آمریکاست
حنیف غفاری در پایان صحبت‌های خود به وضعیت کنونی مذاکرات احیای برجام نیز پرداخت و با اشاره به اینکه آمریکا سه سناریو در مذاکرات دارد، گفت: «یک اصطلاحی اخیرا به‌کار می‌رود که توافق بسیار دور یا بسیار نزدیک است، کاملا به‌نظر می‌رسد که واژه قریب به ذهنی است. ببینید واقعیت ماجرا این است که ابعاد فنی مذاکرات مدت‌هاست به پایان رسیده، یعنی الان به‌لحاظ فنی ما بحثی با طرف مقابل نداریم؛ اما درخصوص موانع باقی‌مانده، تمامی اینها در گرو اتخاذ یک تصمیم سیاسی از جانب آمریکاست و این تصمیم سیاسی می‌تواند به‌صورت ناگهانی انجام شود، یا اینکه می‌تواند تحت‌تاثیر لابی‌های داخلی در آمریکا، لابی ایپک و لابی‌هایی که در کنگره وجود دارد، گرفته نشود یا با تاخیر تصمیم سیاسی گرفته شود. پس ما سه سناریو پیش‌رو داریم؛ یکی اینکه آمریکا آن تصمیم سیاسی لازم را نگیرد، یکی دیگر اینکه دولت بایدن فورا این تصمیم را اتخاذ کند و به این چندگانگی پایان بدهد و سوم اینکه با تاخیر این تصمیم سیاسی گرفته شود. باید بگوییم که هرکدام از اینها آثار و تبعات خاص خودش را دارد که قطعا عاقلانه‌ترین راه برای دولت بایدن این است که به‌نظر کارشناسان وزارت امور خارجه این کشور و نه پنتاگون در مسیر احیای برجام گوش کند و این تصمیم را بر سر اختلافاتی که به وجود آمده سر بحث سپاه و غیره و ذلک، هرچه سریع‌تر اتخاذ کند، زیرا تصمیم‌های دیگر قطعا تبعات سخت‌تری برای آمریکا خواهد داشت.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰