در بیستوسومین قسمت از برنامه «سوره؛ فصل نهجالبلاغه» موضوع «مساله نفاق در نهجالبلاغه» با حضور محمدجواد نظافت، نهجالبلاغهپژوه و مدیر مدارس علمیه حضرت مهدی(عج) مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت.
پیش از آغاز گفتوگوی اصلی برنامه، در بخش معرفی، بررسی شرحها و ترجمههای نهجالبلاغه، کتاب «پرتویی از نهجالبلاغه» که ترجمه و شرحی است بر کتاب نهجالبلاغه امیرالمومنین علی(ع) مورد بررسی قرار گرفت. مولف این اثر سیدمحمدمهدی جعفری است.
مسعود دیانی در ابتدای برنامه با اشاره به نظافت گفت که شب گذشته با توجه به خطبه منافقین فهرستی از منافقین را بیان کردید. ادامه شاخصهها و نشانههای نفاق را بفرمایید.
وقتی شاخصههای نفاق را ندانیم سرخودمان را کلاه میگذاریم
نظافت در جواب به این پرسش گفت: «این مواردی که من میگویم مسائل زندگی ماست که هم کمک میکند فریب ندهیم و هم کمک میکند فریب نخوریم. به بیان دیگر کمک میکند که هم منافق نباشیم و هم منافق را بشناسیم. من وقتی شاخصههای نفاق را ندانم سرخودم را کلاه میگذارم. حضرت در ادامه خطبه منافقین میفرمایند وقتی میخواهد ملامت کند، پردهگشایی و عقدهگشایی میکند. منافق برای آبروی مردم ارزشی قائل نیست. افراط در سرزنش خوب نیست چون منجر به لجبازی میشود. ویژگی دیگر منافق این است که اگر به قدرت برسد اسراف میکند. بنابراین اگر کسی اهل زندگی اشرافی است، منافق است چون در زندگی اشرافی نمیتوان اصلاحات انجام داد؛ چرا؟ چون مردم همه دوست دارند مثل او شوند. اگر کسی در بیتالمال دقت نمیکند در زندگی شخصیاش حتما بدتر است.»
برای هوسهای خودمان توجیه دینی میتراشیم
دیانی سپس پرسید: «چرا مسئولان جمهوری اسلامی ایران که آرمانهای امام را دنبال میکنند چنین زندگیهای تجملاتی و اشرافی دارند؟»
وی افزود: «مشکل اینجاست که ما بهجای اصلاح خودمان دین را کج میکنیم. اینکه ما برای هوسهای خودمان توجیه دینی بتراشیم درست نیست. کسانی که بیمبالاتند و بنده خدا نیستند، اهل اسرافند؛ چه در بیتالمال و چه در زندگی شخصی. منافقین برای هرحقی یک باطلی آماده کردند. براساس قرآن، خدا حق و باطل شیطان است. منافقین برای هر ارزشی یک ضدارزش دارند و حقهای جامعه را زیرنظر و برایش باطل در نظر گرفتند. در خطبه 50 حضرت میفرمایند که منافقین باطل و حق را باهم آمیخته میکنند. به همین دلیل تئوری شیعه، تئوری درستی است چون میگوید جامعه نیاز به امام دارد، امامی که رهبری کند و جامعهای که امام نداشته باشد مکرر فریب میخورد. ایشان در ادامه ویژگیهای منافقین میگویند که آنها نگاه میکنند ببینند چه چیزی در جامعه استوار است برای آن هم یک مایلی پیدا میکنند. برای اینها در بسته معنایی ندارد و برای هر در بستهای یک کلید پیدا میکند. منظور از درهای بسته در اینجا یعنی ضدارزشها. ضمنا خود اینها در جامعه ظلمت ایجاد میکنند و بعد راهحل برونرفت از ظلمت ارائه میدهند، جالب اینکه راهحلشان هم خودش یک ظلمت جدید ایجاد میکند.»
انسان باید امربهمعروف خالصانه کند
مجری و سردبیر برنامه سوال دیگری را هم مطرح کرد: «گاهی گناه باعث میشود آدم جرات حرف زدن و حق گفتن پیدا نکند. راه علاج این کار چیست؟»
این نهجالبلاغهپژوه پاسخ داد: «انسان باید امر به معروف خالصانه کند ولو اگر خودش به آن عمل نکند. چون اگر کسی امربهمعروف خالصانه کند ولی خودش عمل نکند بالاخره روی خودش اثر میگذارد، بنابراین باید به حق اعتراف کنیم حتی اگر به آن عمل نمیکنیم. منافقان گاهی مناعتطبع نشان میدهند و از دنیا میگذرند اما بهخاطر دنیا به بیان دیگر به مال مردم طمع دارند اما خودشان را مایوس نشان میدهند. آنها هم تحریک شهوت میکنند و هم ایجاد شبهه.»
راه برخورد با شبهات تکیه به محکمات است
دیانی گفت: «نکاتی که بیان میکنید بهخوبی پیچیدگی تشخیص در دورههای مختلف تاریخ اسلام را نشان میدهد.»
نظافت در پاسخ گفت: «بله و دقیقا به درد الان میخورد که بهراحتی قضاوت نکنیم. راه برخورد با شبهات تکیه به محکمات است چون با محکمات، متشابهات هم قابلفهم میشود. محکمات ما را نجات خواهد داد. منافقین راه ورود خودشان را آسان جلوه میدهند تا دیگران را به دام بیندازند اما وقتی یک نفر میخواهد توبه کند، راه خروج را تنگ میکنند. یعنی راه ورود به عرصه نفاق آسان ولی راه برگشت تنگ و سخت است. آخر خطبه منافقین حضرت فرمودند که منافقین نیش آتش جهنمند و جامعه را به آتش میکشند. در خطبه 210 هم امیرالمومنین اشارهای به منافقین دارند و میگویند اینان کسانی هستند که روکش اسلام دارند و احساس گناه ندارند ولی به جبهه حق دروغ میبندند.»
راه پیشگیری از نفاق انتقاد است
دیانی در ادامه از نظافت خواست تا راههای جلوگیری از نفاق را شرح دهد و اینکه چگونه از این نفاق جان سالم به در ببریم؟
این استاد حوزه در پاسخ گفت: «اول از همه بگویم که بیشتر از همه مسئولان جامعه باید مواظب باشند چون منافق میخواهد پستهای کلیدی را بگیرد و نفوذ کند، چون هرجا قدرت و ثروت بیشتری باشد بیشتر میتواند ضربه بزند. راه پیشگیری از نفاق انتقاد است. باید به منتقد جایزه بدهیم نه اینکه حذفش کنیم. مسئول باید مراقب باشد که متکبر نشود. روایتی داریم مبنی براینکه کثرتالوفاقه نفاق، یعنی اگر کسی با یک نفر زیادی موافقت کرد، منافق است. البته توجه داشته باشید که تقیه با نفاق فرق دارد پس صراحت و انتقاد خوب است ولی با تقیه فرق دارد، اگرچه صراحت باید همراه با لطافت باشد. یعنی وقتی طرف آمادگی ندارد، صریح نباشیم. در نهجالبلاغه جملهای داریم مبنی براینکه اگر کسی میخواهد حرف تندی بزند باید طوری حرف بزند که مردم پذیرش آن حرف را پیدا کنند. رهبر معظم انقلاب میفرمایند هرکسی هر حرف انتقادی زد فورا نگوییم او با نظام مخالف است، خیلی از نظرات انتقادی گزنده از روی دلسوزی است. انسان باید ببوسد آن دهانی را که از روی دلسوزی انتقاد میکند. درواقع ایشان بیانات مکرری دارند مبنی براینکه به هرکسی نگویید ضدولایت فقیه. البته وقتی یک نفر میخواهد جملهای از رهبری بگوید باید حواسش را جمع کند تا درست بگوید چون آبروی بزرگان، آبروی نظام و ملت است و در هنگام خطر این آبرو باید خرج این شود که مردم خطر را دفع کنند. مقاممعظمرهبری خودشان الگویی هستند برای اینکه با تملق مقابله شود و مسئولان باید مواظب باشند که تملق زمینهای برای نفوذ و عُجب نشود.»
فرهنگسازی برای طرد ستایشگران مسئولان
نظافت در ادامه بخشهایی از سخنان مقاممعظمرهبری را درخصوص دوری ایشان از تملق و چاپلوسی قرائت کرد و گفت: «ایشان در پاسخ به سخنان تملقآمیز بیان کردند که این سخنان هم به ضرر من است و هم به ضرر شمای گوینده. در خطبه 216 امیرالمومنین میفرمایند که من نمیخواهم شما فکر کنید که من ستایش و فخر را دوست دارم. باید در جامعه فرهنگسازی شود که ستایشگران مسئولان طرد میشوند و درعوض منتقدان به میدان میآیند. همه باید از حرف حقزدن امنیت داشته باشند. امیرالمومنین میفرمایند که از سخیفترین حالات والیان این است که گمان شود اینان فخر را دوست دارند. همچنین ایشان میگویند که محافظهکار نباشید، در برابر من ظاهرسازی نکنید و رفتار مصنوعی نداشته باشید و خاطرتان جمع باشد که میتوانید راحت حرف دلتان را بزنید و گمان نکنید اگر انتقاد کنید برای من سنگین میشود. منافق یعنی کسی که رفتار و گفتارش متفاوت است.»
خیانت در امانت دروغ و خلفوعده نشانههای نفاق است
مجری و سردبیر برنامه گفت که راه خروج از این فضای غبارآلود چیست؟
نظافت پاسخ داد: «یکی از کارهایی که میتوان انجام داد، تفکر است خصوصا در شبهای قدر. ما نفاقهایی در لایههای رقیق و ریز داریم ولی ممکن است بعدها سرنوشتساز شوند. روایتی داریم که اگر هرکس سه چیز را داشته باشد ولو اینکه نماز بخواند و روزه بگیرد منافق است؛ خیانت در امانت، دروغ و خلفوعده. متاسفانه در جامعه ما خلفوعده و دروغ بسیار است که همگی از نشانههای منافق است. منافق هرچه به زبانش بیاید میگوید و بعدش فکر میکند، درحالی که مومن اول فکر میکند بعد حرف میزند. غیبت از دیگر نشانههای نفاق است. ما باید عیبهای یکدیگر را جلوی روی یکدیگر بگوییم و تحمل شنیدن آن را هم داشته باشیم و صداقت را هم ترویج کنیم. قساوت و سنگدلی، اشک به چشم نداشتن (البته منافق جلوی روی مردم اشک میریزد اما در خلوت خودش چشمش اشک ندارد)، اصرار برگناه و حرص بر دنیا از نشانههای نفاق است.»
توبه واقعی آن است که تغییر ایجاد کند
دیانی گفت: «برای دوری از نفاق باید چه کنیم؟»
نظافت گفت: «به خدا پناه ببریم. مثل مریضی که پیش دکتر میرود و علائم بیماریاش را میگوید ما هم به خدا پناه ببریم و بگوییم چه ایراداتی داریم. اگر از خدا بخواهیم، خودش اسبابش را فراهم میکند. بنابراین باید لیستی از عیوبمان را داشته باشیم و شب قدر برای هرکدام تصمیمی بگیریم. در روایت داریم که توبه واقعی آن است که تغییر ایجاد کند و توبه بدون تغییر، توبه واقعی نیست. مساله با یک گریه و قرآن سرگرفتن حل نمیشود؛ اسلام کلمه درمانی و دعادرمانی ندارد، شب قدر، شب تصمیم است. باید پشیمان شوی، تصمیم تازه بگیری و ریلگذاری تازه کنی. در نهجالبلاغه بیان میشود که مومن به خودش بدبین است یعنی خطاهای خود را میبیند و پیوسته مچ خود را میگیرد و از خودش مطالبه میکند که چرا درجا میزنی. اگر کسی میگوید که من عیبی ندارم بداند که درجا زده است. فهم عیب خودمان نشانه رشد است. ما در مقام ارزیابی خودمان باید ببینیم که خدا چقدر به ما لطف کرده است چون شب قدر، شب ارزیابی است. توصیه پایانی هم اینکه همدیگر را دعا کنید. در روایت داریم که حضرت زهرا(س) تا صبح همسایهها را با اسم دعا میکرده است.»