یک صبح دیر، خواستی از من جدا شوی...

همه شاعران با مضامین مختلف شعر می‌گویند؛ چراکه شاعر نمی‌تواند نسبت به آنچه می‌بیند و می‌شنود و درمعرضش قرار می‌گیرد، بی‌تفاوت باشد. شعر یک واکنش است و هر شاعر نسبت به جهان اطراف واکنش نشان می‌دهد.

  • ۱۴۰۱-۰۲-۰۱ - ۰۴:۵۵
  • 00
یک صبح دیر، خواستی از من جدا شوی...

شاعر کتیبه‌های تاک از عاشقانه‌هایش می‌گوید

شاعر کتیبه‌های تاک از عاشقانه‌هایش می‌گوید

«کتیبه تاک» مجموعه غزل‌های «علی‌اصغر شیری» به‌تازگی در نشر سوره مهر چاپ شده است. این مجموعه 32 غزل عاشقانه دارد و از شاعری است که فوق‌لیسانس ادبیات فارسی خوانده و پیش از این هم دو مجموعه شعر دیگر به نام‌های «زبان مادری» و «لب‌خوابی» منتشر کرده است. این شاعر زنجانی ساکن قم است و از فعالان انجمن‌های شعر این شهر و در جشنواره‌های و کنگره‌های متعددی برگزیده شده. گفت‌وگویی با او داشتیم درباره این مجموعه غزل‌های عاشقانه و نگاهی که شاعر را در عشق‌ورزی هم از دیگری متفاوت می‌کند؛ یکی ناز معشوق را می‌کشد و دیگری مذمتش می‌کند.

اغلب غزل‌های شما عاشقانه است؛ با مضامین دیگر شعر نمی‌گویید؟
چرا، غزل‌های اجتماعی هم دارم. همه شاعران با مضامین مختلف شعر می‌گویند؛ چراکه شاعر نمی‌تواند نسبت به آنچه می‌بیند و می‌شنود و درمعرضش قرار می‌گیرد، بی‌تفاوت باشد. شعر یک واکنش است و هر شاعر نسبت به جهان اطراف واکنش نشان می‌دهد؛ مسائل عاشقانه، اجتماعی، مذهبی و... عواطف شاعری که در ایران زندگی می‌کند در محرم درگیر می‌شود و برای امام حسین(ع) می‌گوید، سر چهارراه اگر کودک دستفروشی ببیند، درگیر می‌شود و شعر اجتماعی می‌گوید. برای عاشقانه سرودن هم بستگی دارد شاعر در زندگی شخصی چه فراز و فرودهایی داشته و چه عشق‌هایی در زندگی‌اش بوده که شکست خورده و چه عشق‌هایی دوام داشته است.

شما سعی کرده‌اید با غزل‌هایتان چیزی به جهان‌بینی‌ای که دارید، اضافه کنید؟
جهان‌بینی شاعران با مطالعه اشعار شاعران گذشته شکل می‌گیرد اما شاعر فیلتری در ذهنش می‌گذارد تا طبق آرای شخصی از آن جهان‌بینی بگوید. شاعر از دریچه نگاه خود به دنیا می‌نگرد و همین است که پنجره در شعر فروغ متفاوت است با پنجره شعر اخوان. در عاشقانه هم سبک عراقی معشوقه را ستایش می‌کند و سبک واسوخت معشوقه را مذمت. در واسوخت شاعر ناز معشوقه را نمی‌کشد و وحشی‌بافقی به این سبک شعری دارد: ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم/ امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم/ دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند/ از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم... .

شما در چه سبکی عاشقانه می‌گویید؟
سبک من به عراقی نزدیک است. هر شاعری نسبت به زندگی شخصی که داشته به مقوله عشق واکنش نشان می‌دهد. من دنبال عشق واقعی بوده‌ام و به آن اعتقاد دارم. این را هم اضافه کنم که برای سرودن عاشقانه مهم نیست خودت عاشق شده باشی، ممکن است فیلم عاشقانه‌ای ببینی، داستان عاشقانه‌ای بخوانی یا حتی تصویری ببینی. شعر «ترکمن‌صحرا» را در مجموعه «به زبان مادری» با دیدن تابلویی در خانه سرودم. عکس دختری را دیدم کنار اسبی که موهایش با یال اسب گره خورده بود و سرودم: گره می‌خورد اگر مویت به یال اسب‌ها در باد/ نسیم ترکمن‌صحرا فقط بوی تو را می‌داد...

همه‌چیز برای شاعر جرقه است؟
بله. حتی ممکن است از حرف یک باغبان به شعری برسد. روز دیگری صبح به اداره رفتم و مستخدم درحال آب و جارو کردن حیاط بود. به او گفتم صبح زود تمیز کن که کسی نباشد رفت‌وآمد کند و دوباره کثیف شود. گفت «الان صبح دیر است؟» این صبح دیر در ذهنم ماند و روزی سرودم: یک صبح دیر، خواستی از من جدا شوی. از خواب تلخ می‌پرم؛ اما نمی‌شود... این شعر در مجموعه کتیبه هست.

شاعری برای شاعر مسئولیتی هم ایجاد می‌کند؟
شاعر به‌دلیل نگاه دقیقی که به اطراف دارد، می‌تواند مصلح اجتماعی باشد. شاعر ممکن است چند دهه جلوتر از جامعه خود باشد، همان‌طور که بسیاری از شاعران قبل از انقلاب، وقوع انقلاب را پیش‌بینی کرده بودند. مانند شعر زمستان اخوان. شاعران امروز هم می‌توانند نقاط ضعف و تاریک جامعه را ببینند و با شعر خود بیان کنند و راه‌حل بدهند. اما باز هرکسی در دریچه نگاه و به زبان خودش. سهراب در شعر اجتماعی زمان خود می‌گوید: «آب را گل نکنید...» و شاملو مفاهیم خودش را به زبان آرکائیک که در شعرش دارد، بیان می‌کند.

به‌عنوان آخرین سوال بگویید چندسال است شعر می‌سرایید؟
جرقه‌های اولیه دوره دبیرستان خورد، 16سالگی. وارد دانشگاه که شدم با شعر کلاسیک بیشتر آشنا شدم، به انجمن شعر دانشگاه رفتم و بعد انجمن قم و با شعرنو آشنا شدم. به‌ویژه شعر حسین منزوی که از زبان و شعرش تاثیر گرفتم. از سال 90 هم به‌صورت حرفه‌ای شعر می‌گویم.

* حامد اکرم زاده

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران