

عاطفه جعفری، خبرنگارگروه فرهنگ: افشین سنگچاپ، برخلاف نقشهای منفیای که تابهحال در سریالهای مختلف ایفا کرده، کارش را با کارهای کودک و نوجوان شروع میکند و عروسکگردان مجموعه چاقولاغر و کارهای دیگری در این زمینه بوده است. او خاطرات جالبی از سالهای دور همراهی با ایرج طهماسب تعریف میکند.
او درمورد آشنایی با ایرج طهماسب میگوید: «زمانی که دانشجو بودم بهواسطه خسرو احمدی با آقای طهماسب آشنا شدم. درنهایت هم این سعادت نصیبم شد که با او کار کنم. آنزمان استاد جبلی هم کنار ایشان بودند. از سالها پیش طهماسب را میشناختم. روزی جلو تئاترشهر نشسته بودم و طهماسب هم تئاتری عروسکی در سالن چارسو اجرا میکرد. از جلوی من رد شد. من روی پلههای سنگی تئاترشهر نشسته بودم و به خود میگفتم خدایا یعنی میشود یک روز من هم کار مشترکی با طهماسب انجام دهم؟ حتی دو سال هم از آن زمان نگذشت که به آرزویم رسیدم. او روحیه بسیار لطیفی دارد. انسان بامطالعهای است. یکی از دلایلی که به گمانم همواره در کارش پیشرفت دارد، این است که هنرمندی بهروز است و همواره در جریان کارهای عروسکی و کودک قرار دارد. آنچه باید برای شما بگویم این است که ایشان انسانی فرهیخته است و در عالم خود حرکت کرده. یعنی خودش دست به انتخاب زده و در جهت آن انتخاب حرکتش را ادامه داده. بیهوده فرافکنی نکرده که به فرض یک روز کار کمدی کند و فردا سراغ کار جدی برود.
درحقیقت او یک شاخه را دنبال کرده و در کارش هم دقت و ظرافت به خرج داده است. به همین دلیل به نظرم هنرمندانی که در این حوزه انتخابشان از نخست درست انجام شده و تکلیفشان هم با خودشان روشن است، مانند ایرج طهماسب به جاهای درست میرسند. ایرج طهماسب از ابتدا رشته عروسکی و کار کودک را انتخاب کرد و تا امروز حدود ۴۰ سال است که در همین حوزه فعالیت هنریاش را دنبال میکند و پی میگیرد. یکی از دلایل عمده موفقیتش همین نکته است. جدای از این موضوع اشارهای کوتاه کردم که انسانی بهغایت فرهیخته است. درعینحال روحیهای لطیف دارد.»
سنگچاپ درمورد شناخت ایرج طهماسب از کودکان میگوید: «با توجه به مطالعاتی که دارد، کودک را بهخوبی میشناسد. یعنی همه تمرکزش بر اتفاقاتی است که برای کودک رخ میدهد. وقتی شما همه تمرکزتان روی مقولهای که انتخاب میکنید، باشد، مطمئنا راز و رمز موفقیت را کسب میکنید و در کارتان پیشرفت خودتان را شاهد خواهید بود و راه و رسم موفقیت پیشرویتان قرار میگیرد. اما اگر فعالیتتان پراکنده باشد و هرجا که میرسید بخواهید سرکی به حوزهای بکشید، به عقیده من نه این میشوید و نه آن! درعینحال، در بهترین حالت خط متوسطی را درپیش میگیرید و از مدار متوسط هم بالاتر نمیروید و پا فراتر نمیگذارید. بهجرأت میتوانم بگویم که همه فکر و ذکر و ذهن ایرج طهماسب روی تولید کار برای کودک تمرکز یافته. به نظرم طهماسب جامعهشناس خوبی هم هست. ایشان جامعه اطرافش را بهخوبی میشناسد. خواستههای این جامعه را بهخوبی میداند و با پسند طنز قشرهای مختلفی که برایشان برنامه تولید میکند، آشناست. بنابراین دست به تولیدی میزند که خواسته نظرات و دلخواه مخاطبش است. اما در نقطه مقابل وقتی با جامعهتان قهر باشید و درها را روی خودتان ببندید و حصاری هم به دور خودتان بکشید، مطمئنا نمیتوانید آدمها و خواستههای افراد جامعهتان را بشناسید. طهماسب علاوهبر اینها در کار اخیر خود یعنی «مهمونی» کاریکاتور جامعه دور و اطرافش را به تصویر میکشد. مگس و پشه درحقیقت کاریکاتورهای ذهنی جامعهای است که درحالحاضر در آن زندگی میکنیم. ایشان بهدلیل شناخت خوبی که از جامعهاش دارد، کارش هم درخشان از آب درمیآید. درس نخست بازیگری را خوب دیدن و خوب شنیدن میدانم. کارگردان برنامه مهمونی از قضا هم خوب میبیند و هم خوب میشنود، بنابراین تولیدی که میکند، خوب است. هر فیلمساز و هرکسی که کار هنری میکند، ممتاز بودنش نتیجه همین دو فعل(خوب دیدن و خوب شنیدن) است. به همین دلیل ساده است که شما در آن واحد با کارهایی از ایندست انس میگیرید و ارتباط برقرار میکنید.»
در این رابطه بیشتر بخوانید:
بده بسازند! (لینک)
فیلسوفی در دنیای عروسکها (لینک)
این صداست که بیشتر از عروسک میماند؟ (لینک)
آقای مجری، آقای قانون، آقای زندگی؛ انتقام ما را این بچه گرفت! (لینک)
رقص ایده در ضیافت (لینک)
