
با سوالی کوتاه از وزیر ارشاد شروع میکنم؛ رویکرد حاکمیت بهخصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درقبال جریان «می تو» چیست؟
باید درباره مدیران میانی بحرانساز در وزارت ارشاد تصمیمگیری شود

مژگان صلاحی، دبیر اسبق واحد فرهنگی اتحادیه دفتر تحکیم وحدت: با سوالی کوتاه از وزیر ارشاد شروع میکنم؛ رویکرد حاکمیت بهخصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درقبال جریان «می تو» چیست؟ درحال حاضر جریانی راه افتاده است و اگر رویکرد صریحی درقبال آن داشته باشیم قطعا اتفاقات خوبی خواهد افتاد اما اگر رویکرد ناصحیحی داشته باشیم ممکن است هزینههای زیادی را برای عرصه فرهنگ و هنر داشته باشد که خطرناک است. مساله دوم در رابطه با لزوم شفافیتمالی در عرصه فرهنگ و هنر است. مثلا در عرصه سینما باید قرارداد بازیگران یا هزینه تولید یک اثر فرهنگی شفاف و مشخص شود که این هزینهها از کجا آمده است. نکتهای که در اینجا باید بگویم این است که فردی در یکسال چندین فیلم سینمایی میسازد و هزینه ساخت این فیلمها هیچوقت برنمیگردد. افکار عمومی قطعا فکر میکنند این هزینهها چه شد و اینکه آیا این فرد به منبعی وصل است یا نه؟ نکته سوم که درمورد آن بسیاری از متخصصان ابراز نگرانی کردند این است که برای مثال کشورهای حاشیه خلیجفارس سرمایهگذاری هنگفتی کنند تا محصولی را ضد ما تولید کنند و بهراحتی به خورد ملت ایران بدهند. فضا باز است و بهراحتی میتواند چنین اتفاقی بیفتد و نظارتی نیز در این عرصه وجود ندارد، زیرا شفافیت نیست. نکته چهارم شبکه خانگی و وضعیت این شبکه است. با وجود اینکه مدیریت آن در دست ساتراست اما حوزهای است که به وزارت ارشاد نیز مربوط است و شاید بتوانید بازنگری نسبت به این مساله داشته باشید. در شبکه نمایش خانگی در مدت کوتاهی پولهای هنگفتی جابهجا و قراردادهای بسیاری از بازیگران چندینبرابر شد و درنتیجه شکاف طبقاتی بین هنرمندان را زیاد کرد. با بالا رفتن دستمزد بازیگران و معروف شدن آنها تلویزیون نیز مجبور به استفاده و پرداخت چنین هزینههایی شده است.
نکته پنجم، مبحث مهم مجوزدهی در عرصه سینما و موسیقی است. در عرصه موسیقی عبارتی بین خوانندگان زیرزمینی باب است که اگر به فلان تهیهکننده معروف وصل باشی بهراحتی میتوانی مجوز بگیری و این تهیهکننده نیز عملا قرارداد بردهداری با خوانندگان میبندد. مساله من قرارداد نیست؛ اتفاقی است که به این رانت ختم میشود. ما محتواهایی در عرصه مختلف موسیقی میبینیم که سخیف است و مجوز میگیرد. اما ممکن است موسیقی در سبک رپ که محتوای خوبی نیز دارد، مجوز نگیرد. برای مثال یاسر بختیاری که محتواهای قابلقبولی تولید میکند و نسبت به فعالان این عرصه بهتر است را دارند اما مجوز نگرفتهاند. اگر مجوز صادر شود، چهارچوبها حفظ میشود. درخصوص مجوزهای عرصه سینما نیز عقیدههایی در وزارت ارشاد وجود دارد که فرقی نمیکند که دولت اصولگراست یا اصلاحطلب، این افراد و گروه به یکسری از نفرات خاص مجوز میدهند. حتی ادعا میشود این افراد در رسیدن یک بازیگر به نقطه مطلوب نقش دارند و بقیه را از آن محروم میکنند. این موضوع از این طریق اتفاق میافتد که ما مدیرانی را در وزارت ارشاد داریم که اصطلاحا مدیران وسط هستند و هیچ عقیدهای قلبا و منطقا مشارکت حزباللهی در فضای فرهنگ و هنر ندارد و تماما انرژی خود را وقف فضای لیبرال میکنند. برای مثال در اکران فیلم مهرجویی نیز این اتفاق افتاد و منجر به بحران شد. باید درمورد چنین مدیران بحرانسازی که وسط هستند، تصمیمگیری شود. نکته آخر نیز اینکه فرآیند ارسال فیلمها به اسکار چیست و چرا همیشه تنها فیلمهای یک فیلمساز فرستاده میشوند؟ قطعا این کار باعث ناامیدی بقیه فیلمسازان خواهد شد.
