امیرحسین پناهی، دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل: وقتی درباره فرهنگ صحبت میکنیم باید توجه داشته باشیم که به اثرگذارترین و مهمترین عنصر زندگی هر فرد میپردازیم. یعنی نظام ارزشی هر فردی و بالطبع نظام ارزشی جامعه را تنها بحث فرهنگی تشکیل میدهد و این مهم خودش را جایی نشان میدهد که ما جامعه امروزمان را با دهههای 50، 60 و 70 مقایسه کرده و میبینیم دچار دگرگونی نظام ارزشی شدهایم و این مساله خودش را در مشکلات معیشتی هم نشان میدهد. یعنی در گذشته سادهزیستی و قناعت ارزش بوده اما امروز این مهم جای خودش را به مصرفگرایی داده است. در تغییر ارزشها طی چند سال اخیر از تبلیغات و فیلمهای داخلی گرفته تا رسانههای خارج از کشور اثرگذار بودهاند.
کشورهای خارج را که میبینیم، متوجه میشویم آنها بودجههای چندصد میلیاردی برای تغییر نظام ارزشها دارند اما در داخل کشور ما طی چند دهه اخیر دیدیم هرگاه اسم کسری بودجه میآید، مسائل فرهنگی اولین بخشی است که بودجه آن کاهش مییابد و این نگاه تنزلیافته به مساله فرهنگ را در زندگی مردم هم شاهد هستیم. متاسفانه امروز فرهنگ عمومی کشور ما ریلگذاری مشخصی ندارد و اگر وظیفه این مهم را به دست شورایعالی انقلاب فرهنگی بدهیم که به اذعان خود رهبری نیز بیشتر به ساحت علم پرداخته، باز هم رویکرد مشخصی را در این زمینه نمیبینیم. این مساله باعث شده به این یقین برسیم که در حوزه فرهنگ عمومی کشور شاهد یک سادهانگاری هستیم و این مهم باعث میشود تا سیاستها و ابزارهایی که وزارت ارشاد دارد، به ضدخودش تبدیل شود.
بهطوریکه میبینیم جشنواره فیلم فجر که قرار بود هنر ارزشهای انقلاب اسلامی را معرفی کند امروز به محفلی تبدیل شده که بدترین توهینها و ضدارزشها را آنجا شاهد هستیم. هنرمندان و نهتنها سلبریتیها که بازوهای کمکی وزارت ارشاد هستند، به ضد آن تبدیل شده و هرساله شاهد این هستیم که بیشترین حملهها از سوی هنرمندان به وزارت ارشاد صورت میگیرد. از سمتی میبینیم وزارت ارشاد بهحدی طی سالهای اخیر از خودش ضعف نشان داده که نمایندهای میگوید وزیر ارشاد را کنار بگذاریم و به جای آن سازمان تبلیغات و دیگر نهادها وظیفه آن را انجام میدهند. البته تقصیر نماینده مجلس نیست؛ چراکه واقعا وزارت ارشاد همین بوده است. وزارت ارشاد در سالهای اخیر بیشتر وزارت ارشاد اسلامی بوده و کمی هم فرهنگ؛ یعنی بیشتر سلبی عمل کرده تا ایجابی.
سوال این است که نقش جوانان و نخبگان و دانشگاه در سیاستگذاریهای فرهنگی و پیادهسازی آنها چیست؟ از سیاستهای کلان وزارت ارشاد که بگذریم، باید بگویم در سالهای اخیر درباره مساله حجاب شاهد این بودیم که وقتی اسم حجاب به میان میآید یعنی باید با فرد بیحجاب برخورد شود و این نشان از تقلیل موضوع حجاب است. ما نقش وزارت ارشاد را صرفا برخورد با بیحجابی نمیبینیم، اما حمایتهایی که از تولید پوشش مناسب باید وجود داشته باشد شاهد نیستیم. امروز قیمت چادر بهحدی گران است که دیگر از لحاظ مالی بهصرفه نیست. حمایتی از سوی وزارت ارشاد در این زمینه صورت میگیرد؟
مساله بعدی تولیدات فرهنگی کشور است که باید مطابق با نیازهای جامعه باشد؛ از طرفی به این قائل هستیم که وزارت ارشاد نباید به هر نیازی که جامعه دارد بهصورت رسمی پاسخ دهد، اما این وزارتخانه باید با ابزارهایی که در اختیار دارد، به نیازهای مردم جهت دهد. متاسفانه فضای تولیدات فرهنگی کشور چه برای بزرگسالان و چه نوجوانان و کودکان بهقدری کماثر بوده که مجبور هستیم وقتی کلیپی توسط یک مداح تولید میشود، بسیار خوشحال شویم.
در حوزه یارانه فرهنگی هم باید تاملی صورت بگیرد و اگر بناست مردم را به سینما آورده یا کتابخوان کرده و به حجاب سوق دهیم، در این زمینه باید فکر اساسی شود.