محمد روحی‌صفت، کارشناس مسائل شرق آسیا در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:
پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین، علی‌رغم اینکه رئیس ارتش از عمران‌خان خواسته بود که به روسیه سفر نکند، او به مسکو رفت و تا حدودی باعث دلخوری بلوک غرب نسبت به خودش شد.
  • ۱۴۰۱-۰۱-۲۲ - ۰۶:۲۵
  • 20
محمد روحی‌صفت، کارشناس مسائل شرق آسیا در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:
چرا عمران‌خان سقوط کرد؟
چرا  عمران‌خان  سقوط  کرد؟

فرهیختگان: در کشوری که مردان سیاست هم به‌سختی توانسته‌اند دولت‌شان را به مقصد برسانند، کار برای یک قهرمان کریکت بسیار دشوار می‌نمود و چنین هم شد. سرنوشت عمران‌خان، همان داستان تکراری است که پیش‌ از این 17بار در اسلام‌آباد به‌نمایش درآمده است. درباره چرایی برکناری او با محمد روحی‌صفت، کارشناس مسائل شرق آسیا گفت‌وگو کرده‌ایم. متن این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.

چه اتفاقاتی در پاکستان رخ داد که درنهایت منجر به برکناری نخست‌وزیر این کشور شد؟
ما شاهد یک شکل‌بندی قوا در جهان هستیم. این اتفاق  بعد از قراردادی که بین روسای جمهور روسیه و چین در پکن به امضا رسید، افتاد و این دو کشور بیش از گذشته به هم نزدیک شدند و یک ‌قطب را تشکیل دادند. جنگ اوکراین به تعبیر تحلیلگران خارجی «جنگ سرد دوم» این قطب را تا حدود زیادی به‌شکل اجرایی درآورد. در این جنگ سرد نیروها هم تا حدود زیادی دچار قطب‌بندی شدند و هر بلوکی تلاش داشت تا وفادارانش در مقابل بلوک مقابل موضع‌گیری کنند.  پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین، علی‌رغم اینکه رئیس ارتش از عمران‌خان خواسته بود که به روسیه سفر نکند، او به مسکو رفت و تا حدودی باعث دلخوری بلوک غرب نسبت به خودش شد.  از سوی دیگر عمران‌خان تحت‌تاثیر شخصیت اردوغان تلاش می‌کرد که کشورش بین دو بلوک غرب و شرق توازن ایفا کند؛ همانطور که  اردوغان عضو ناتو است ولی با روسیه روابط نزدیکی دارد و سعی می‌کند نقش میانجی را ایفا کند و از این طریق منافعی برای کشورش به‌ارمغان بیاورد. عمران‌خان هم تلاش داشت چنین نقشی را ایفا کند ولی مشکل آنجا بود که در پاکستان ارتش نقش بسیار پررنگی را برعهده دارد. ارتش دارای روابط بسیار عمیقی با آمریکاست و در گذشته هم کمک‌های زیادی از آمریکا دریافت می‌کرد اما طی تحولات اخیر این کمک‌ها به ارتش پاکستان قطع شده است. اینجاست که یک اختلاف‌نظر بین عمران‌خان و رئیس ارتش به وجود می‌آید.  از سوی دیگر عمران‌خان به‌دنبال این سیاست بوده که با الگوگیری از ترکیه سعی کند نقش ارتش را در تحولات داخلی و خارجی پاکستان کاهش دهد و در مقابل احزابی که از طریق رای مردم به قدرت می‌رسند، سیاست‌ها را تعیین کنند. در تاریخ پاکستان ارتش در موضوعات خارجی مثل هند، افغانستان، آمریکا و عربستان نقش اصلی را برعهده داشته و سیاست‌ها را تعیین کرده است. در امور داخلی هم ارتش هر موقع علاقه داشته، به پشتوانه از یک حزب، حزب دیگر را در مجلس ساقط کرده و اگر هم توانایی این کار را نداشته با کودتا زمان امور را به‌دست گرفته است.

می‌توان گفت که عمدتا ریشه آنچه بر سر عمران‌خان آمده، در گام نخست مربوط به سیاست خارجی بوده که بر تحولات داخلی نیز سایه انداخته است؟
بخشی همین است اما زمینه‌های داخلی هم دارد. همیشه اتفاقات خارجی با زمینه‌های داخلی شکل اجرایی به خودش می‌گیرد. در پاکستان علی‌رغم روابط خوبی که بین آن کشور و عربستان برقرار بوده است، عربستان همیشه فکر می‌کرد پاکستان چک سفید‌امضایی در دستش است اما در قضیه یمن پاکستان حاضر به همراهی نشد و سعودی‌ها را دلخور کرد. در همراهی پاکستان با آمریکا در 70 سال گذشته، پاکستان تلاش کرده درکنار همراهی با آمریکا منافع خودش را به‌طور حداکثری دنبال کند. در تحولات افغانستان این پاکستان بود که تا حدودی قرارداد دوحه را به آمریکا قبولاند و سعی کرد آمریکا را مجاب کند که به طالبان نقش اصلی را بدهند. بر همین اساس قرار شد 80 درصد قدرت به طالبان داده شود و 20 درصد را بقیه احزاب بگیرند اما در این موضوع بخش اطلاعات نظامی پاکستان پا را فراتر گذاشت و طوری عمل کرد که طالبان همه قدرت را در کابل قبضه و همه منافع را از آن خود کردند.

زمینه‌های داخلی این رای عدم اعتماد چه بود؟
عمران‌خان در کمپین انتخاباتی‌اش و حتی وقتی به حکومت رسید وعده‌های بسیاری در ارتباط با توسعه اقتصادی داد که متاسفانه عملی نشد و مشکلات اقتصادی باقی ماند. همچنین ایشان اقدامات مهمی در رابطه با فساد اقتصادی انجام داد که این اقدامات تا حدود زیادی افراد را از ناراضی و مخالفان داخلی را علیه خودش تقویت کرد. مجموع این اتفاقات باعث شد ماه‌عسلی که بین ارتش و حزب عمران‌خان شکل گرفته بود، به پایان برسد. در انتخابات چهارسال پیش این ارتش بود که از عمران‌خان حمایت کرد و او را سر کار آورد. آن موقع ارتش می‌خواست از شر حزب «مردم» و «مسلم لیگ» رها شود، لذا حزب سومی را وارد صحنه پاکستان کرد.

با توجه به رای عدم اعتماد و مخالفت ارتش، آیا حزب عمران‌خان دوباره به قدرت برگردد؟
بستگی به انتخابات دارد، اگر در انتخابات بعدی بتواند اکثریت آرا را به‌دست بیاورد، دوباره نخست‌وزیر می‌شود ولی شواهد این را نشان نمی‌دهد. الان عمران‌خان تلاش دارد با تحریک احساسات عمومی مردم علیه آمریکا آنها را تهییج و بسیج کند و از این راه بتواند در انتخابات رای کافی را بیاورد ولی شانس این اتفاق 50-50 است. احتمال دارد این اتفاق نیفتد و آرا به‌سمت احزاب دیگری بروند، چون بالاخره بخشی تهییج مردم است و بخش دیگر نفوذی است که احزاب از طریق پول، زدوبندهای سیاسی و قومی و قبیله‌ای و وعده‌ووعیدها، نماینده‌های مردم را به‌سمت خودشان می‌کشانند.

با این حساب، طراحی ارتش برای حزب سوم به شکست انجامید و سرنوشت پاکستان به یکی از دو حزب گره خواهد خورد.
بله، البته ممکن است تحولات به‌سمت بی‌ثباتی پیش رود و خود ارتش وارد میدان شود و بگوید که امنیت به ‌مخاطره افتاده و من می‌خواهم ناجی کشور باشم یا اینکه به آنجا نکشد و حزب مردم یا مسلم لیگ یا ائتلافی از احزاب، قدرت را به‌دست بگیرند. مگر اینکه حادثه و تحول مهمی به جهت مسائل داخلی و خارجی شکل گیرد که حزب تحریک بتواند آرای بیشتر از گذشته به‌دست آورد، چون همان موقع که عمران‌خان در انتخابات پیروز شد، با اختلاف اندکی توانست رای مجلس را بگیرد.

* حسن شعبانی

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰