• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۱-۲۱ - ۰۷:۳۸
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
محمدرضا اصلانی از کتاب «آتش در آذرشهر» می‌گوید

از روایت زندگی شهید مدنی تا تاریخ معاصر

آتش در آذرشهر درباره زندگی شهیدمدنی نوشته شده است و خواننده این کتاب با خواندن این کتاب با زندگی شهیدمدنی کاملا آشنا می‌شود.

از روایت زندگی شهید مدنی تا تاریخ معاصر

رمان «آتش در آذرشهر» اثر محمدرضا اصلانی شرح زندگی خصوصی، اجتماعی و سیاسی شهید محراب سیداسدالله مدنی است. مخاطب این کتاب وضعیت سیاسی و امنیتی سال‌های پیش از انقلاب و مبارزات عموم مردم و روحانیون را مطالعه می‌کند. شخصیت‌های این رمان واقعی و باورپذیر هستند و همذات‌پنداری با آنها به سهولت انجام می‌پذیرد. در همین ارتباط گفت‌وگویی با نویسنده این اثر داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

با موضوع کلی کتاب و فضایی که دارد شروع کنیم. از شکل‌گیری این اثر بگویید؟
آتش در آذرشهر درباره زندگی شهیدمدنی نوشته شده است و خواننده این کتاب با خواندن این کتاب با زندگی شهیدمدنی کاملا آشنا می‌شود. منتها در متن کتاب از ابتدا تا انتها خرده‌داستان‌هایی وجود دارد که عمده آنها درباره زندگی دو نفر است که برای ساواک خبرچینی می‌کنند. این دو نفر در بازار صاحب حجره هستند و با یکدیگر همکار و آشنا هستند. با این حال نمی‌دانند درحال چه فعالیتی هستند و سرانجام این فعالیت‌ها که برای ساواک می‌کنند چه خواهد شد. درنهایت این دو شخصیت متوجه می‌شوند نتیجه اقدام‌هایی که انجام دادند چه شده است.

چرا سراغ شخصیت شهیدمدنی رفتید؟ انگیزه شما از نوشتن کتاب چه بوده است؟
من به دلیل فعالیت کاری به مدت هفت سال در آذرشهر زندگی می‌کردم. به همین دلیل با شخصیت شهیدمدنی آشنا شدم و تحقیق پیرامون این شخصیت برای مهم شد. شهیدمدنی زندگی بسیار جالبی داشت، همچنین فضای شهر آذرشهر و اتفاقاتی که در این شهر رخ داده بود من را برای نوشتن این رمان مجاب کرد. علاوه‌بر این به دلیل فعالیت کاری‌ام با ساواک و شخصیت‌های این سازمان آشنا بودم و از سویی تلاش داشتم به نقش ساواک در شهادت شخصیت‌هایی چون شهیدمدنی بپردازم.

وجه‌تمایز رمان آتش در آذرشهر با سایر اثرهای مرتبط با شهیدمدنی چیست؟
کتاب‌هایی که تاکنون درباره شهیدمدنی نوشته شده به‌صورت زندگینامه داستانی مختصر بوده است. اما آتش در آذرشهر هم رمان است و هم به زندگینامه شهیدمدنی پرداخته است.

برای نوشتن این اثر چه اقدامات و تحقیقاتی داشتید؟
بنده از سال 65 تا 73 ساکن آذرشهر بودم و در این مدت با شخصیت این شهید آشنا شدم. با اینکه سال‌ها از شهادت این شخصیت گذشته بود اما هنوز می‌توانستم حضور این شهید را حس کنم. به بیان دیگر شخصیت شهیدمدنی همچنان زنده بود. همچنین با افرادی که با این شهید در ارتباط بودند، گفت‌وگو کردم و سبب شد با شخصیت بیرونی و اجتماعی شهیدمدنی آشنا شوم. علاوه‌بر این منابعی را که درباره فعالیت‌های شهیدمدنی بودند مطالعه کردم و قرارگرفتن تمام اینها درکنار هم نتیجه‌اش نگارش رمان آتش در آذرشهر شد.

درباره شخصیت‌های این داستان توضیح دهید که آیا واقعی هستند؟
دو دسته شخصیت در این رمان حضور دارند. یک دسته شخصیت‌های واقعی هستند که برای اسم بردن از آنها از نام مستعار استفاده کردیم، مثل رئیس اداره‌های ساواک در مراکز استان‌های مختلف. یک دسته دیگر افرادی هستند که نام واقعی آنها را ذکر کرده‌ام. تلاش کردم تا اسامی واقعی‌ افراد مثبت داستان را بنویسم.

درکنار شخصیت شهیدمدنی که محور اصلی داستان است، به چه موضوعات مهم دیگری پرداخته‌اید؟
روابط اجتماعی مردم آذرشهر و اعتقادات مذهبی و پیوندهای اجتماعی برای من مهم بود و تلاش کردم به آنها اشاره کنم. آذرشهر در زمان هشت سال دفاع مقدس به جنگ‌زده‌ها پناه می‌دادند بدون آنکه از آنها پولی دریافت کنند و این نشانگر میهمان‌نوازی مردمان این شهر است. بنابراین خواننده کتاب درکنار مطالعه زندگی شهیدمدنی شناختی از فضای شهر آذرشهر، جغرافیای این شهر و مفاخرش به دست می‌آورد. خواننده همچنین به دلیل اینکه شهیدمدنی دورانی را در تبعید سپری کرده بود، از مفاخر مناطق تبعید نیز اطلاعاتی به دست می‌آورد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار