گزینه اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ چطور ۲۲ سال قبل ترمز رادیکال‌ها را کشید؟
اصلاح‌طلبان که پس از دوم خرداد 1376، آبستن تحولات سیاسی بسیاری در ایران بوده‌اند، بارها با مشخص نکردن مرزبندی خود با اپوزیسیون‌های نظام، ابهامات بزرگی ایجاد کرده‌اند.
  • ۱۴۰۱-۰۱-۲۱ - ۰۹:۱۳
  • 10
گزینه اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ چطور ۲۲ سال قبل ترمز رادیکال‌ها را کشید؟
سمینار لاریجانی علیه کنفرانس برلین
سمینار لاریجانی علیه کنفرانس برلین

علی مزروعی، نرگس چهرقانی،  گروه سیاست: جناح‌های سیاسی با مواضعی که درطول حیات خود گرفته‌اند، حوادث تاریخی بسیاری را به نام خود ثبت کرده‌اند. اصلاح‌طلبان که پس از دوم خرداد 1376، آبستن تحولات سیاسی بسیاری در ایران بوده‌اند، بارها با مشخص نکردن مرزبندی خود با اپوزیسیون‌های نظام، ابهامات بزرگی ایجاد کرده‌اند. مخصوصا بعد از انتخابات ششمین دوره‌ مجلس شورای اسلامی در اواخر سال 78 که منجر به قدرت رسیدن بسیاری از اصلاح‌طلبان شد، عیار چهره‌های مختلف اصلاح‌طلب برای مردم مشخص شد. به فاصله چند ماه از این انتخابات، یعنی در سال 79 مواضع و اقدامات اصلاح‌طلبان به‌خصوص رهبر اصلاحات درخصوص کنفرانس برلین، موجب ابهامات و تعجب بسیاری برای مردم شد. کنفرانس برلین یا «کنفرانس ایران بعد از انتخابات پارلمانی» در آخرین روزهای فروردین 79 توسط بنیاد هاینریش بل که زیرنظر حزب سبزهای آلمان اداره می‌شد، با ادعای «بررسی فضای سیاسی جمهوری اسلامی ایران بعد از انتخابات مجلس ششم» برگزار شد. این بنیاد آلمانی از چهره‌های شاخص سیاسی، مطبوعاتی، علمی و ادبی ایران که دارای گرایش اصلاح‌طلبانه و عمدتا از اعضای حزب مشارکت بودند، دعوت کرد. از میان دعوت‌شدگان، حدود 17 نفر با اسامی عزت‌الله سحابی، اکبر گنجی، حسن یوسفی‌اشکوری، کاظم کردوانی، علیرضا علوی‌‌تبار، حمیدرضا جلایی‌پور، چنگیز پهلوان، فریبرز رئیس‌‌دانا، علی افشاری، مهرانگیز کار، شهلا شرکت، شهلا لاهیجی، منیره روانی‌پور، جمیله کدیور، محمود دولت‌آبادی، خدیجه مقدم و محمدعلی سپانلو در این کنفرانس سه‌روزه شرکت کردند. بلافاصله بعد از شروع این کنفرانس در برلین، بنیاد حزب سبز آلمان با همراهی بسیاری از گروهک‌های سیاسی، با صدور بیانیه‌ای مشترک خواستار تشکیل یک حکومت لائیک و سکولار در ایران شد. در راستای این بیانیه فضای کنفرانس به‌گونه‌‌ای پیش رفت که هرکدام از شرکت‌کنندگان در این کنفرانس آشکارا علیه نظام جمهوری اسلامی سخن می‌گفتند، موردستایش بنیاد حزب سبز قرار می‌گرفتند. البته برنامه‌های این کنفرانس به این بیانیه ختم نمی‌شود، برگزارکنندگان که دومینوی همه‌ تمهیدات را اندیشیده بودند حدود 20 خبرگزاری مهم دنیا را برای پوشش خبری مواضع و اقدامات این کنفرانس دعوت کرده‌ بودند. در میانه کنفرانس، یکی از رسانه‌های آلمان، روزنامه‌ تاکس ساتیونگ به نقل از میشل آلوارس، سخنگوی کنفرانس برلین، هدف این کنفرانس را اینگونه شرح داده بود که بنیاد هانریش بل درنظر دارد با برگزاری چنین کنفرانس‌هایی در ارتباط با دیدگاه‌های گوناگون درباره لیبرالیزه کردن نظام فعلی ایران بحث و تبادل‌نظر کند و سعی دارد با برپایی چنین کنفرانس‌هایی میان نیرو‌های اصلاح‌طلب در داخل و خارج ایران ارتباط برقرار کند. همچنین یوشکا فیشر، وزیر امور خارجه آلمان در تایید اظهارات آلوارس گفته ‌بود: «برای اولین‌بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ما موفق شدیم گفت‌وگویی را در آلمان میان سکولار‌ها و اصلاح‌گرایان دینی سازمان بدهیم و برگزاری این اجلاس به‌صورت عمومی و سهل برای علاقه‌مندان از این جهت ضروری بود که آشکارا با تئوری‌های تفسیرکننده و جذاب توطئه در تعارض بود. برهمین اساس، باید در ایران تغییر بنیادین ایجاد شود و این مساله که در داخل ایران قوای سیاسی (جناح سیاسی) نیز حامی این تغییر بنیادین است، نکته‌ای است که اجلاس آن را به‌طور واضح اثبات کرد.»
برگزارکنندگان و مقامات آلمان با اینگونه صحبت‌ها و سخنرانی‌ها رسما چهارچوب‌های پذیرفته‌شده نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی ایران و... را زیرسوال بردند. به همین جهت، دیگر ابهامی در هدف این کنفرانس برای جناح اصلاح‌طلبان وجود نداشت تا با دستاویز قراردادن آن، عدم‌مرزبندی خود را بهانه کنند. با وجود این، اما اصلاح‌طلبان نه‌تنها در این کنفرانس مرزبندی خود با گروهک‌های اپوزیسیون را مشخص نکردند بلکه با سخنرانی‌های خود، بر مواضع اپوزیسیون‌ها در تخریب چهارچوب نظام سیاسی ایران تاکید کردند. عزت‌الله سحابی که از اعضا و فعالان جدی نهضت آزادی بود، در نطق سخنرانی خود حکومت جمهوری اسلامی ایران را حکومتی دیکتاتور توصیف کرد و خودش را مبارزی دربرابر این حکومت دانست. دیگر اصلاح‌‌طلب شرکت‌کننده در این کنفرانس، شهلا لاهیجی مدیر یکی از موسسات انتشاراتی در تهران نیز در موضعی مشابه سحابی اعتقاد داشت که باید این باور در حاکمیت پدید ‌آید که دوران کمربند‌های عفت گذشته است. اصلاح‌طلبان درحالی این نطق‌های اپوزیسیونی را ایراد می‌کردند که در آن سال(1379) قدرت در قوای پارلمانی و ریاست‌جمهوری در دست خودشان بود. این تناقض در پایان این کنفرانس پررنگ‌تر می‌شود تا جایی‌که احزاب اصلاح‌طلب به‌جای محکوم کردن مواضع اعضای حاضر خود در کنفرانس، به حمایتی تمام‌قد از اعضای ارشد خود در این کنفرانس پرداختند. حتی زمانی که رئیس سازمان صداوسیما، علی لاریجانی اقدام به پخش مواضع اپوزیسیونی اصلاح‌طلبان در کنفرانس کرد، حزب مشارکت در فرار رو به جلو، با بیانیه‌ای صداوسیما را محکوم کرد و پخش کنفرانس برلین از شبکه اول سیما را توطئه خواند! در این بیانیه حزب مشارکت اصلاح‌طلبان مدعی شد اقدام صداوسیما در مجموعه تحریکات وحدت‌شکنانه برای جلوگیری از تشکیل مجلس شورای اسلامی، مقابله با دولت محمد خاتمی و رویارو قراردادن گروه‌ها و گرایش‌های سیاسی و به زیرسوال بردن اصلاحات موردنظر جبهه‌ دوم خرداد است. اینگونه مواضع اصلاح‌طلبان در آن مقطع تاریخی، از ابعاد مختلفی قابلیت بررسی دارد. به همین جهت در این گزارش می‌خواهیم به این ابعاد و به عدم‌مرزبندی و تناقض گفتمانی اصلاح‌طلبان بپردازیم؛ تناقضی که می‌تواند چهره آنها را از منتقد رادیکال لاریجانی در سال 79 به حامی وی در سال 1400 تغییر دهد.

وقتی لاریجانی هنوز اصلاح‌طلب نشده بود
با پخش تصاویر کنفرانس برلین در صداوسیما که علی لاریجانی آن زمان ریاست آن را برعهده داشت، اعتراضات اصلاح‌طلبان به صداوسیما آغاز شد؛ اعتراضی که صرفا به بیانیه اعتراضی محدود نماند و کار به اظهارات رسانه‌ای علیه لاریجانی و مطالبه عزل وی از ریاست صدا‌و‌سیما نیز رسید. تیترهایی همچون لاریجانی در بن‌بست نیز با همین هدف انتخاب می‌شد. اصلاح‌طلبان رادیکال با مستمسک قرار دادن پخش تصاویر رقص یک زن و برهنه شدن یک مرد -که بخشی از برنامه کنفرانس برلین بود- سعی در به‌حاشیه راندن اصل ماجرا داشتند. این اعتراضات درحالی صورت می‌گرفت که اصلاح‌طلبان رادیکال درمورد اظهارات مطرح‌شده در این کنفرانس هیچ‌ موضعی نداشتند و درباره حضورشان در چنین محفلی هم توضیحی ارائه نمی‌دادند.
علی لاریجانی، رئیس صداوسیمای وقت درباره چندوچون پخش این فیلم از رسانه ملی گفت: «نوارهای آن جلسات از دو کانال به‌دست ما رسید و معلوم شد برخی آقایان حتی نزد اجانب حرمت منافع ملی را هم حفظ نکرده‌اند، لذا در معاونت سیاسی برنامه‌ای تدوین شد که حدود 5/0 ساعت بود و اجمالا ماجرای زشت آن جلسه را روشن می‌کرد. این برنامه را با من در میان گذاشتند. من موافق بودم که پخش شود.» لاریجانی همچنین درباره علت بازپخش این برنامه گفت: «فشار و توهین در این زمینه زیاد بود و تصور می‌کردند با این روش صداوسیما عقب‌نشینی می‌کند، از طرفی عده زیادی از مردم که حساس شده بودند، آن برنامه را ندیده بودند. در جلسه‌ای با مدیران، اکثرا مخالف پخش مجدد آن بودند اما نظر من این بود که باید پخش مجدد شود که اولا مردم در جریان قرار بگیرند و ثانیا افراطیون تصور نکنند که صداوسیما با هیاهو از حرف حق خود عقب‌نشینی می‌کند.»
بعد از پخش تصاویر کنفرانس برلین حکم احضار از طرف دستگاه قضایی برای همه شرکت‌کنندگان فرستاده شد و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام بازجویی و تفهیم اتهام شدند. از میان شرکت‌کنندگانی که عضو کانون نویسندگان بودند، عده‌ای همچون کاظم کردوانی و چنگیز پهلوان به ایران بازنگشتند و به تدریس در دانشگاه‌های خارج از کشور و فعالیت‌های فرهنگی خود مشغول شدند. در بین دستگیر‌شدگان نیز حسن یوسفی‌اشکوری ابتدا به اعدام و سپس به هفت‌سال زندان و اکبر گنجی ابتدا به 10سال و سپس به 6سال زندان محکوم شدند.
شاید اگر بعد از ماجرای پخش تصاویر کنفرانس برلین از صداوسیما و احکام محکومیتی که برای اصلاح‌طلبان صادر شد این پیش‌بینی مطرح می‌شد که لاریجانی روزی به‌عنوان نامزد اصلاح‌طلبان وارد کارزار انتخابات می‌شود پاسخی جز تعجب و انکار دریافت نمی‌شد اما کرسی ریاست آنقدر جذابیت داشت که بتواند بعد از 20 سال در یک سیر تدریجی چنین تغییری را هم در لاریجانی و هم در اصلاح‌طلبان حامی او ایجاد کند.
البته لاریجانی در گفت‌وگوی کلاب‌هاوسی خود که در ایام انتخابات 1400 برگزار شد پخش برنامه هویت از صداوسیما در سال‌های ریاستش را -که در آن گروهی از روشنفکران و نویسندگان ایرانی به فساد، جاسوسی و همراهی با اهداف دولت‌های خارجی در ایران متهم شده بودند- کار اشتباهی دانست. او البته از پخش تصاویر کنفرانس برلین از برنامه هویت دفاع و اظهار کرد که در این کنفرانس عده‌ای در خارج از کشور به جمهوری اسلامی توهین کرده‌اند.

رادیکال‌های بلاتکلیف
سخنرانان این کنفرانس رسما با زیر سوال بردن بسیاری از مبانی دینی جمهوری اسلامی و همچنین حمله به قانون اساسی و چهارچوب‌های پذیرفته‌شده نظام، عملا ابهامی جهت علت برگزاری و شرکت خویش در این کنفرانس باقی نگذاشتند.
در بخشی از این کنفرانس 2روزه، عزت‌الله سحابی حکومت ایران را حکومتی دیکتاتوری توصیف کرد و گفت: «شما که علیه دیکتاتوری داخل ایران مبارزه می‌کنید، باید بدانید کسانی که اینجا هستند نیز همچون شما درحال مبارزه با دیکتاتوری در داخل هستند.»
شهلا لاهیجی، مدیر یکی از موسسات انتشاراتی در تهران و دیگر اصلاح‌طلب شرکت‌کننده در این کنفرانس نیز در موضعی ضد‌‌دینی اظهار داشت: «باید این باور در حاکمیت پدید ‌آید که دوران کمربند‌های عفت گذشته است.»
در ادامه این کنفرانس چنگیز پهلوان از اعضای کانون ضدانقلابی نویسندگان نیز سخنانی را ایراد کرد و طی آن جمهوری اسلامی را «کودکی عقب‌افتاده» توصیف کرد.
با وجود اینکه اظهارات حاضران در این کنفرانس به‌طور واضحی مواضع رادیکال آنها نسبت به کشور و انقلاب را نشان می‌داد و از سوی بسیاری از گروه‌ها و شخصیت‌ها در طیف‌های مختلف محکوم شده بود اما حزب مشارکت نه‌تنها برگزاری چنین سمیناری را محکوم نکرد بلکه در فراری روبه‌‌جلو طی بیانیه‌ای از اعضای ارشد حزب خود که در این سمینار حضور داشتند، حمایت کرد. این بیانیه بعد از پخش تصاویر حضور خیانت‌گونه اصلاح‌طلبان در کنفرانس برلین از صداوسیما منتشر شد. جبهه مشارکت در بیانیه خود بدون اشاره به علت حضور اعضای سرشناس خود در این کنفرانس، پخش کنفرانس برلین از شبکه اول سیما را توطئه خواند! و در بیانیه‌ای که در 13 اردیبهشت‌ماه 79 و در روزنامه کیهان منتشر شد، مدعی شد: «جبهه‌ مشارکت ایران اسلامی این اقدام را در مجموعه تحریکات وحدت‌شکنانه برای جلوگیری از تشکیل مجلس شورای اسلامی، مقابله با دولت جناب آقای خاتمی و رویارو قرار دادن گروه‌ها و گرایش‌های سیاسی و به زیر سوال بردن اصلاحات موردنظر جبهه‌ دوم‌خرداد ارزیابی می‌کند.» آنچه از محتوای این بیانیه برداشت می‌شود این است که خود اصلاح‌طلبان نیز تلویحا اقدام خود را غیرقابل دفاع دانسته و بدون اینکه حضور خود را توجیه کنند در موضعی برائت‌گونه پخش این تصاویر را وحدت‌شکنانه توصیف می‌کنند. تکرار اتخاذ این رویکرد متناقض اصلاح‌طلبان رادیکال را در ایام انتخابات نیز شاهد بوده‌ایم. اصلاح‌طلبانی که در کنفرانس برلین حکومت ایران را دیکتاتوری توصیف کردند با حمایت از کاندیداتوری حسن روحانی در انتخابات 1392 ادعای خود را زیر پا گذاشته و ثابت کردند منفعت سیاسی مهم‌ترین عنصر سازنده مفاهیم غیرواقعی آنهاست.
اکبر گنجی سال 96 در یادداشتی با عنوان «تحریم انتخابات توسط اپوزیسیون چقدر موثر است؟»، تحریم توسط آنها را بی‌فایده نشان داده و با طرح بهانه ساختگی «تهدید جنگ» به‌صورت تلویحی از ادامه یافتن دولت روحانی حمایت کرد.
علیرضا علوی‌تبار، حمیدرضا جلایی‌پور و شهلا لاهیجی از دیگر چهره‌های شاخص کنفرانس برلین و حامیان روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری بودند.

موضع خاتمی چه بود؟
در جریان کنفرانس برلین و بیانیه حزب مشارکت علیه صداوسیما، اما رهبر اصلاحات، سیدمحمد خاتمی که آن زمان رئیس دولت هفتم بود، کوچک‌ترین موضعی در برابر این کنفرانس و اصلاح‌طلبان رادیکال نگرفت. تا جایی که رهبر معظم انقلاب پس از برگزاری این کنفرانس در دیدار با شخصیت‌های سیاسی فعال در کشور چند نکته را گوشزد کردند. ایشان ابتدا به ترکیب انتخاب ‌شده برای حضور در این کنفرانس اشاره کردند و آن را حاصل یک برنامه‌ریزی بلندمدت و کاملا سنجیده عنوان کردند، زیرا برای شرکت در این کنفرانس از یک روحانی، دانشجو، استاد دانشگاه، برادر شهید، یک انقلابی سابق، نویسنده و یک سیاسی قدیمی، چند زن و یک نماینده‌ مجلس دعوت شده بود و از این طریق، به دنبال آن بودند تا حاضران این کنفرانس را نمایندگان آحاد ملت ایران معرفی کنند. در بخشی از سخنان ایشان آمده ‌است: «برگزارکنندگان و جناح‌های مخالف نظام در خارج، درصدد بودند کنفرانس را به جلسه محاکمه انقلاب و نظام اسلامی تبدیل کنند و با تبلیغ ناکارآمدی نظام اسلامی از زبان دعوت‌شدگان داخلی، از زبان ضدانقلاب هم این‌گونه تبلیغ کنند که اصلاحات اساسی تنها با حذف اسلام، ولایت فقیه، شورای نگهبان و حدود اسلامی یا کلا نوشتن قانون اساسی جدید امکان‌پذیر است که خداوند این نقشه را بر هم زد.» همچنین در این دیدار یکی از مهم‌ترین نکاتی که در تحلیل سخنان ایشان دیده می‌شود، دعوت گروه‌های سیاسی فعال در سطح کشور به‌ویژه اصلاح‌طلبان، به مشخص کردن مرزبندی خود با کسانی است که در داخل و خارج زیر پوشش اصلاحات «انقلاب، راه امام، ولایت فقیه و قانون اساسی» را موردتعرض قرار می‌دهند. پس از این گوشزد، طیف‌های مختلفی از سیاسیون کشور، ائمه جمعه و... صراحتا مرزبندی و موضع صریح خود را با جریان‌های رادیکال و اپوزیسیون مشخص کردند اما محمد خاتمی، رهبر اصلاحات حتی پس از انعکاس محتوای کنفرانس در روزنامه‌ها سکوت اختیار کرد و تنها چند روز پس از پخش بخش‌هایی از فیلم کنفرانس از شبکه اول صداوسیما، برای فرار رو به جلو واکنش نشان داد و با محکوم کردن صداوسیما مرزبندی مبهمی از اصلاحات با رادیکال‌ها تصویر کرد. او در این‌ باره گفت: «از آغاز انقلاب، از زمان حضرت امام(قدس) تاکنون ده‌ها نشست و سمینار با ‌انگیزه‌های مختلف که نوعا برای تحریف انقلاب و دستاوردهای آن بوده برگزار شده و حرف‌های بی‌ربطی هم زده شده است و شنیده‌ام در کنفرانس برلین هم حرف‌های بد و نامناسبی زده شد و برخی حرف‌های خوب و معقول هم زده‌اند، آیا بناست هر چه در آرشیوهاست بیرون بکشند و نشان بدهند؟» و خاتمی در جایی دیگر گفت: «به‌هیچ‌وجه با کار صداوسیما موافق نبودم که مساله را به این نحو مطرح کند... آنچه در برلین نیز رخ داد قابل قبول نیست.» شاید اگر بخواهیم بین صحبت‌های رهبر اصلاحات، اصلاح‌طلبان رادیکال و رویکرد سیاسی لاریجانی یک وجه اشتراک پیدا کنیم «تناقض» بهترین واژه و نخ تسبیح باشد. تناقضی که هیچ جز منفعت سیاسی نمی‌تواند چرایی آن را پاسخ دهد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰