• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۱-۱۵ - ۰۸:۴۹
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 2
  • 0
«عصر جدید» باوجود برخی ضعف‌ها بهترین برنامه سیما در نوروز بود. فرمول پیام_سرگرمی همچنان جواب می‌دهد

زنگ طلایی تلویزیون

در فصل جدید گاهی کفه سرگرمی و سرخوشی‌ها سنگین‌تر از حضور شرکت‌کنندگان و توانایی‌هایشان می‌شود و میزان «نمایشی» شدن عصر جدید بالا می‌رود اما درمجموع و به‌واسطه تاثیری که در روحیه امیدآفرینی و ایجاد انگیزه در بین همه مردم با هر سن و جنسیت و طبقه‌ای دارد می‌تواند همچنان تک‌چراغ روشن خانه سرگرمی تلویزیون باشد و بدرخشد.

زنگ طلایی تلویزیون

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگار گروه فرهنگ و هنر: ساختن یک برنامه سرگرم‌کننده که حرف‌هایی هم برای گفتن داشته باشد شاید در ظاهر خیلی سخت به‌نظر نرسد اما جمع کردن سرگرمی و پیام در یک برنامه ویژه نوروزی که قرار بوده توانایی‌های مردم کشورش را فارغ از جنسیت و جغرافیا به نمایش بکشد- در شرایطی که عدد برنامه‌های باکیفیتش به‌اندازه انگشتان یک دست هم نیست- یک حرکت خاص و قابل‌توجه است. «عصر جدید» از ابتدا تا همین فصل تازه‌اش سعی کرده که راهبر دو قطار سرگرمی و پیام باشد. پیش از این و در شماره‌های قبلی «فرهیختگان» به‌تفصیل درباره عصر جدید و کارکردهایش نوشته شده و این بار می‌خواهیم از زاویه‌ای دیگر به این برنامه و بیم‌ها و امیدهایش بپردازیم. برنامه‌ای که براساس نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در هفت روز اول سال جدید با 3/82 درصد مخاطب و رضایت 5/86 درصدی عنوان پربیننده‌ترین ویژه‌برنامه تحویل سال را کسب کرد. فصل سوم عصر جدید با تغییراتی همراه بود که مهم‌ترینش چینش ترکیب داورانش بود که واکنش‌های اکثرا مثبتی هم داشت. مخاطبان عصر جدید، سه داور جدید را با داوران قبلی مقایسه و آن‌وقت آنها و گفتار و رفتارشان را داوری می‌کردند. عصر جدید از بهمن 97 تاکنون میهمان خانه‌های مردم است و آزمون‌وخطاهایی هم در فرم و محتوایش تجربه کرده است. تغییراتی که در فصل سوم به‌جایی رسیده که این برنامه را تبدیل به تکخال صداوسیما در نوروز می‌کند و مانند یک قهرمان فیلم‌های گانگستری، تمام سختی‌ها و بار شهرش را به‌دوش می‌کشد. عصر جدید خالی از خطا و اشتباه نیست و حتما مشکلات آشکار کوچک و بزرگی دارد. بخشی از این مشکلات به برخی محدودیت‌ها برمی‌گردد و بخشی دیگر هم به‌ سختی‌های ساخت چنین برنامه‌هایی در قامت تلویزیون و محدودیت امکانات. با همه این سختی‌ها عصر جدید ساخته ‌شده و حالا به یک پختگی نسبی رسیده است. دیگر مساله مخاطبان و منتقدان، دکور سنگین و هزینه‌های ساخت و جنگ بین سرگرمی و آموزش نیست و از این مراحل عبور کرده و صاحب شخصیتی شکل‌گرفته است. البته در فصل جدید گاهی کفه سرگرمی و سرخوشی‌ها سنگین‌تر از حضور شرکت‌کنندگان و توانایی‌هایشان می‌شود و میزان «نمایشی» شدن عصر جدید بالا می‌رود اما درمجموع و به‌واسطه تاثیری که در روحیه امیدآفرینی و ایجاد انگیزه در بین همه مردم با هر سن و جنسیت و طبقه‌ای دارد می‌تواند همچنان تک‌چراغ روشن خانه سرگرمی تلویزیون باشد و بدرخشد.

عادی باش، ستاره باش
ممکن است بگویید عصر جدید ستاره دارد و برای اثباتش از داوران و مجری نام ببرید. نگاهی به تمام قسمت‌های سه فصل اخیر نشان می‌دهد که این مدعا قابل‌تایید نیست. ستاره‌های اصلی این برنامه، شرکت‌کنندگانی هستند که روی صحنه راه پیدا کرده‌اند و از این فرصت برای نمایش استعدادهایشان استفاده می‌کنند. شاید بتوان عصر جدید را بدون علیخانی در مقام اجرا و داورانش تصور کرد اما بدون شرکت‌کنندگانش، امری شبیه به محال است. قابل‌دسترس بودن موفقیت و دیده شدن و رد این فرضیه که برای دیده شدن حتما باید چیزی اضافه‌بر توانایی شخصی داشت مهم‌ترین پیام حضور شرکت‌کنندگان از جای‌جای ایران است. اگر کسی بگوید عصر جدید روی کاکل شرکت‌کنندگانش می‌چرخد حرف بیهوده‌ای نزده است. این شرکت‌کنندگان هستند که پیغام «می‌شود» را به همه روستاها و شهرهای ایران مخابره می‌کنند و راه ستاره شدن را نه در پرده سینماها جستجو می‌کند و نه روی جلد مجلات. اینجا ستاره‌هایی هستند که به‌واسطه ویژگی خودشان دیده و دوست داشته شدند و دستی از بیرون آنها را بالا نبرده است. ممکن است کسی بگوید که این ستاره‌ها تکراری شدند و فرقی ندارد که چند خواننده از چند شهر معرفی شوند و کارکرد اصلی‌اش به‌مرور زمان از بین رفته است. اتفاقا اینجاست که این تکرار می‌تواند نشان دهد سبک‌های مختلف، گویش‌های متفاوت و همینطور لهجه‌های جذاب متنوع در قالب آواز می‌توانند هرکدام صدای خاص خود و دیار خودشان را داشته باشند و به‌عنوان‌مثال این موسیقی آذری یا ترکی نیست که موردتوجه مخاطبان قرار می‌گیرد. اینجاست که مساله مهم «سلیقه‌سازی» مخاطبان شکل می‌گیرد و سمت دوربین متوجه دارایی‌های خودمان می‌شود و متوجه می‌شویم که در همه جای ایران چه گنجه باارزشی قرار دارد. این گنج‌ها را همین ستاره‌های معمولی و عادی جامعه از زیرخاک بیرون می‌آورند و گردوغبارش را می‌زدایند و جلوی چشم تماشاگران داخل استودیو و تلویزیون قرار می‌دهند. دیدن شرکت‌کنندگان با لباس و گویش سرزمین خودشان، فارغ از تقویت حس وطن‌دوستی و آشنایی بافرهنگ‌ها و رسوم اقصی‌نقاط کشور، منجر به یک مودت و همراهی بین شهرها و مردمش می‌شود. به‌هرحال همه اینهایی که در پایتخت حضور دارند از ابتدا ساکن این شهر نبودند و گذشته و قوم‌وخویشی دارند و با تماشای لهجه و لباس، حس خوبی در آنها و نسل‌های بعدی‌شان ایجاد می‌شود.

تغییر داوران، خوب، بد، معمولی
از سال گذشته بود که پیشنهاد تغییر ترکیب داوران به برنامه عصر جدید داده شد و برای این پیشنهاد هم استدلال‌هایی عنوان می‌شد. استدلال‌هایی که بیشتر مبتنی بر قابل‌پیش‌بینی بودن، تکراری شدن و نامتجانس بودن این ترکیب بود و در آخرین برنامه فصل قبل مشخص شد که قرار است این ترکیب تغییر کند و از همان زمان گمانه‌زنی‌ها درباره چینش جدید مطرح شد؛ از حضور مهران مدیری و مرضیه برومند گرفته تا مجید حسینی و دیگران. درنهایت اما با حفظ امین حیایی که هم مسلط به چندین فن و هنر است و هم بین مخاطبان هنوز هم محبوبیت دارد و تعویض رویا نونهالی با ژاله صامتی که پیش‌زمینه مثبتی در ذهن مخاطب دارد و سریال زیرخاکی‌اش در فصل‌های اول و دوم موردتوجه قرار گرفت همراه شد. آمدن کارن همایونفر به‌جای آریا عظیمی‌نژاد و حضور مجید اسماعیلی روی صندلی بشیر حسینی از دیگر تغییرات در هیات داوران بود که موافقان و مخالفانی هم داشت. برخی اعتقاد داشتند آریا بهتر و گرم‌تر از کارن بود و برخی نظر عکس داشتند و طرفداران بشیر حسینی هم از رسمی بودن بیش‌ازحد اسماعیلی می‌گفتند با همه این حرف‌ها فصل جدید عصر جدید با داوران جدید از شبکه سه پخش شد و با استقبال فوق‌العاده‌ای هم مواجه شد. حتی در برنامه‌های موفق و طولانی هم، مخاطب از تغییر و نوآوری استقبال می‌کند و این بار هم شاید ترکیب تازه به عصر جدید خون تازه‌ای تزریق کرد و آن را از افتادن در ورطه تکرار نجات داد. از آن‌سو هم هر تغییر تازه‌ای برای جاافتادن و عادی شدن به چشم مخاطب نیاز به زمان دارد و این قاعده برای داوران عصر جدید هم صدق می‌کند. نظرات مختلف و گاه متناقضی درباره ترکیب تازه داوران مطرح شده اما آنچه نمی‌توان پنهان کرد موفق بودن این ترکیب است و ارتباط گرفتن با مخاطب و برعکسش. ژاله صامتی که به‌واسطه صحبت‌هایش درباره لهجه یکی از شرکت‌کنندگان در فضای مجازی موردحمله منتقدان قرار گرفت رفتار مادرانه و معلمانه توامان دارد و توانست به‌واسطه شیرینی و صداقت ذاتی‌اش با مخاطبانش به‌سرعت ارتباط برقرار کند.

موفقیت دکتر شدن نیست
دور نیست زمانی که تعریف از موفقیت شبیه به امروز نبود و محدود به چند شغل و یکی دو موقعیت بود. زمان گذشته و زمانه عوض شد و مفاهیم و معانی تازه‌ای در ادبیات افراد، خانواده‌ها و شهرها وارد شد. حالا دیگر یک مکانیک کاربلد هم درآمد بیشتری داشت و هم موقعیت اجتماعی بالایی و مشاغل و حرفه‌های دیگر هم‌جایشان را در جامعه باز کرده بودند. عصر جدید درواقع ادامه‌دهنده راه همان نگاه است و فضا را برای نمایش هر توانایی قابل‌قبول و جذابی (و نه یک یا دو توانایی محدود) آماده کرده است. دیگر می‌دانیم که یک جوان یا نوجوان می‌تواند در درس‌هایش ضعیف باشد اما در حرکات نمایشی یا آواز یا هنرهای دیگر مهارت داشته باشد و دیگر مثل قدیم نمی‌توان به او «خنگ» گفت. به‌جای توجه به اسامی دهان پرکن مشاغل یا عناوین، این مهارت‌ها و توانایی‌های خاص هر فرد است که حرف می‌زند و از او دفاع می‌کند. با گسترش این نگاه، دیگر هیچ‌خانواده‌ای بابت درسخوان بودن یا نبودن فرزندش یا حتی زبان خارجه دانستن یا ندانستن او افتخار نمی‌کند یا سرخورده نمی‌شود. این خانواده و والدین می‌دانند که ممکن است استعداد فرزندشان در حوزه دیگری باشد و خود را موظف به حمایت از آن استعداد می‌دانند. عصر جدید این نگاه را حمایت و تقویت کرده و یکی از شعارهای اصلی‌اش هم همین است. افزودن به مفهوم پیروزی و موفقیت و گستراندن آن به وسعت همه آدم‌ها و همه شهرها یک اتفاق خجسته و مهم است. اتفاقی که البته وظیفه وزارت آموزش‌وپرورش و دستگاه‌های آموزشی بوده و در غیاب آنها، یک برنامه تلویزیونی توانسته آن را اجرایی کند و نتایجش هم در حدود سه‌سالی که از این برنامه گذشته ببیند. یادمان نرفته که هنرستان‌ها اصلا با همین هدف تاسیس شدند اما با گذشت زمان ماهیت خود را از دست دادند و به دلایل مختلف نتوانستند جوابگوی همه نیازهای جامعه و دانش‌آموزان باشند.  

در همین رابطه بیشتر بخوانید:
چند سوال و جواب از عصر جدیدی‌ها (لینک)
سکویی برای پرتاب (لینک)
سیدوحید موسوی، شرکت‌کننده فصل سوم عصر جدید در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: به‌عنوان یک شهروند از شبکه ملی سهم دارم (لینک)
شکوفه عزیزی، شرکت‌کننده فصل دوم عصر جدید در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: برای شرکت در مسابقه تردید داشتم (لینک)

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

روزنامه فرهیختگاننظرسنجی

مناظره‌های دور دوم، چقدر شما و اطرافیانتان را به مشارکت در انتخابات ترغیب کرده است؟



مشاهده نتایج

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟