در شرایط فعلی که تحریم‌های غرب، روسیه را از نظر اقتصادی تضعیف خواهد کرد، احتمالا باعث نزدیک‌تر شدن بیشتر روسیه به چین و اتکا به این قدرت آسیایی می‌شود. چنین فعل و انفعالاتی می‌تواند در میان‌مدت بر همکاری‌های روسیه و هند نیز تاثیر منفی بگذارد.
  • ۱۴۰۰-۱۲-۲۶ - ۰۳:۳۱
  • 10
اوکراین و طالبان، دو تنگنای بزرگ ژئوپلیتیکی هندوستان

مجتبی خراسانی، خبرنگار: پس از جنگ سرد، هندی‌ها در سیاست خارجی خود دگرگونی‌های بسیاری را اعمال کردند. در دوران جنگ سرد به‌ویژه در دوران زمامداری گاندی‌ها، به‌دلیل حمایت گسترده آمریکا از پاکستان با هدف ایجاد کمربند حائل در اطراف اتحاد شوروی، هندی‌ها الزاما هرچه بیشتر به‌سوی شوروی متمایل شدند. در آن زمان یکی از آرزوهای بزرگ رهبران کمونیست در کرملین، سوسیالیزه کردن هند و کشاندن کامل این کشور بزرگ به اردوگاه سوسیالیسم بود.

بزرگ‌ترین مانع دربرابر تحقق این آرزو، تلاش هندوستان برای تثبیت در بلوک غیرمتعهد بود و از همین‌رو دهلی‌نو تلاش می‌کرد درکنار نزدیکی به بلوک شرق و شوروی، در عین حال مناسبات متعادلی را با دنیای غرب و ایالات‌متحده نیز برقرار کند.

این رویکرد پس از جنگ سرد و به‌ویژه از زمان ریاست‌جمهوری بیل کلینتون که اهمیت پاکستان در روابط هند و آمریکا به‌تدریج کاهش یافت، تا به‌امروز روند نسبتا معکوسی به‌خود گرفت و روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی هند با آمریکا، عمیقا گسترش یافت. از آن زمان بود که هندی‌های ثروتمند و تحصیلکرده مقیم آمریکا، در ارکان سیاست خارجی آمریکا نفوذ و به تقویت روابط دو کشور کمک کردند. در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ که واشنگتن پاکستان را به‌دلیل حمایت از تروریسم به‌شدت تحت‌فشار قرار داد، روابط بسیار نزدیک و دوستانه‌ای بین رهبران دو کشور آمریکا و هند برقرار شد.

به‌همان میزانی که روابط آمریکا با پاکستان سردتر می‌شد و اسلام‌آباد به‌سوی چین و تا حدی روسیه متمایل می‌شد، هندی‌ها موقعیت خیلی ممتازتری در سیاست شبه‌قاره‌ای واشنگتن پیدا می‌کردند و از لحاظ اقتصادی و فناوری بیشتر به غرب نزدیک می‌شدند و مورد حمایت قرار می‌گرفتند.

با رویارویی تمام‌عیار ایالات‌متحده و متحدان غربی‌اش علیه چین که اندکی پس از به‌قدرت رسیدن ترامپ در واشنگتن آغاز شد، نزدیکی هند و آمریکا بازهم بیشتر شد. وجود عوامل دیگر نظیر اسلام‌گرایی افراطی از یک‌سو و گرایش‌های حاد ناسیونالیسم هندویی مودی، نخست‌وزیر هند ازسوی دیگر نیز به این فرآیند کمک کرد.

علی‌رغم تمام این فعل و انفعالات، دهلی‌نو همواره تلاش داشته راهبرد متعادل و بینابینی در سیاست خارجی را که الهام‌گرفته از سالیان متمادی سیاست عدم تعهد این قدرت شبه‌قاره پس از استقلال است، در مناسبات بین‌المللی خود مورد توجه قرار دهد.

قامت کشیدن هند در عرصه بین‌المللی به‌ویژه رشد در زمینه‌های اقتصادی و فناوری از اوایل دهه90 و به‌دنبال ایجاد اصلاحات اقتصادی در این کشور آغاز شد. روند رشد اقتصادی هند در این سال‌ها چنان افزایش یافت که درحال حاضر هندوستان یکی از موتورهای محرکه اصلی در مجموعه تجارت جهانی محسوب می‌شود.

با وجود این و درحالی که هندوستان یکی از بالاترین‌ رشدهای اقتصادی و همین‌طور طبقه متوسط روبه‌افزایش را تجربه می‌کند، هنوز از لحاظ شاخصه بین‌المللی «رشد انسانی» در جایگاه خیلی پایینی قرار دارد. این شاخصه خود را در اوایل تابستان2021 و زمانی نشان داد که سیستم بهداشتی این کشور در فائق آمدن بر پاندمی کرونا شکست خورد و با فروپاشی تقریبا کامل این سیستم، تلفات انسانی زیادی را برجا نهاد.

با وجود عرض‌اندام هند در عرصه‌های اقتصادی و اعتلای روابط خارجی‌اش با ایالات‌متحده و بلوک‌های متحد با آن، در عین حال سیاست خارجی هندوستان طی کمتر از یک‌سال گذشته با دو بحران جدی رویارو شد و شرایط کاملا ناخواسته‌ای را تجربه کرد.

اولین بحران، مربوط به قدرت گرفتن مجدد طالبان در افغانستان بود. ظهور مجدد طالبان، یک شکست بزرگ و راهبردی برای هند محسوب می‌شد. این تحول که دست‌پخت آمریکا در منطقه هندوکش بود باعث شد پاکستان، چین و روسیه نقش فعال‌تری در این کشور پیدا کنند و درواقع برندگان واقعی این رخداد باشند. در عوض هند با از دست دادن نفوذ و منافع خود در افغانستان که حالا تحت نفوذ مستقیم و مضاعف پاکستان قرار گرفته، بازنده اصلی معادلات افغانستان شد و با مخاطرات و نگرانی‌های عمده در ابعاد امنیتی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی مواجه شد.

اولین خطر حضور مجدد طالبان در کابل برای هند، مسائل امنیتی و تروریسم است. هندی‌ها معتقدند با بازگشت طالبان به قدرت، کابل می‌تواند مجددا پناهگاه امنی برای سازمان‌های تروریستی ضد هند مخصوصا در منطقه کشمیر باشد. هرچند در توافقنامه میان ایالات‌متحده و طالبان تاکید شده است طالبان از فعالیت گروه‌های تروریستی در خاک افغانستان جلوگیری می‌کند و تاکنون نیز به آن متعهد مانده، اما عدم شفافیت در چگونگی تایید و اجرای این توافق، ظن هند را درمورد کمک طالبان به قدرت‌گیری گروه‌های مسلح علیه هند و به‌طور کلی در تمام منطقه شبه‌قاره تقویت می‌کند.

دومین خطر، مساله همکاری‌های اقتصادی است. از سال2002، هند یکی از ذی‌نفعان اصلی در بازسازی افغانستان و همچنین بزرگ‌ترین کمک‌کننده اقتصادی به این کشور بوده است. در این مدت دهلی‌نو بیش از 3میلیارد دلار در پروژه‌های عمرانی و زیربنایی افغانستان سرمایه‌گذاری کرده است. نکته حائز اهمیت دیگر به رقبای اقتصادی هند در افغانستان به‌ویژه چین برمی‌گردد. چین تاکنون4/4میلیارد دلار در این کشور سرمایه‌گذاری کرده و از این طریق، سرمایه‌گذاری هند را در آن منطقه به‌طور جدی به چالش کشیده است. با حضور طالبان در کابل و مناسبات به‌مراتب بهتر آنها با چین و پاکستان، موقعیت هند با چالش و عقبگرد بیشتری مواجه می‌شود.

سومین خطر، بعد ژئوپلیتیکی تحولات است. ورود طالبان به‌معنی تغییر روابط در شبه‌قاره و منطقه آسیای‌میانه به‌نفع چین و پاکستان است. دهلی‌نو در سال‌های اخیر، پکن را درحال گسترش توانایی اقتصادی و نظامی خود در شبه‌قاره هند –به‌عنوان یک از رقبای اصلی در منطقه- تعریف کرده است. چین درحال حاضر شریک راهبردی نپال، بنگلادش و سریلانکا است و علاقه‌مندی خود را در همکاری همه‌جانبه با بوتان و مالدیو نیز نشان داده است. مشارکت چین و پاکستان در افغانستان، درواقع یک شکست بزرگ برای هند به‌ویژه در جناح حساس شمال‌غربی این کشور است. چین از طریق مساعدت متحدش پاکستان که دارای نفوذ اساسی در کابل است، می‌تواند جای‌پای خود را در منطقه از طریق افغانستان تحکیم بیشتری ببخشد. همچنین پکن با اضافه‌کردن افغانستان در طرح راهبردی کمربند و جاده می‌تواند معادلات حضور در آسیای‌میانه را به‌نفع خود و به‌ضرر هند، تغییر دهد.

اما دومین و اصلی‌ترین بحران به تحولات اوکراین و حمله نظامی روسیه به این کشور برمی‌گردد. این جنگ هندوستان را در تنگنای سیاسی و دیپلماتیک پیچیده‌ای قرار داده است. هندوستان تا به‌امروز از محکوم کردن روسیه در تهاجم نظامی به اوکراین امتناع ورزیده است. این رویکرد با توجه به تلاش هند برای ارتباط توامان با غرب و شرق، به‌نظر می‌رسد که دهلی‌نو را در تنگنای خاصی قرار داده باشد.

هندی‌ها در سال2014 که روسیه شبه‌جزیره کریمه را به خاک خود ملحق کرد، از اقدام مسکو ابراز نگرانی کرد ولی با این حال درمجموع موضع‌گیری‌هایش بیشتر جانب مسکو را گرفت، اما اکنون با توجه به تقابل جدی دو طرف، دهلی‌نو در یک تنگنای سخت قرار گرفته است؛ تنگنا از این جهت که هند قادر نیست در این منازعه جانب یک طرف را بگیرد، زیرا در منازعات خود با چین هم به پشتیبانی آمریکا و هم به حمایت روسیه نیازمند است. بر این اساس به‌نظر می‌رسد رای ممتنع اخیر هند در شورای امنیت موضع مناسبی بوده زیرا هم استقلال راهبردی هند را نشان داده و هم به‌نوعی ملاحظه روسیه را داشته است، اما چنین مواضعی می‌تواند در آینده در غرب گستره همکاری‌ها با هند را در حد و مرز و چهارچوب مشخصی محدود کند. هرچند هند از محیط درگیری دور است، لیکن نتایج ژئوپلیتیکی ناشی از این جنگ می‌تواند هندوستان را به طرف بازنده جنگ در اوکراین تبدیل کند.

روسیه شریک محوری هند در صحنه‌های بین‌المللی است. تخمین زده می‌شود نیروهای مسلح هند بین 60 تا 70درصد به تسلیحات ساخت روسیه متکی است. گرچه هند همکاری‌های دفاعی گسترده‌ای با آمریکا و رژیم‌صهیونیستی دارد، اما هند بدون اتکا به فناوری‌های دفاعی روسیه، نمی‌تواند پاسخگوی چالش‌های امنیتی چین و پاکستان باشد. ثانیا روسیه و هند دارای همکاری‌های گسترده در زمینه انرژی هستند. روسیه بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار خارجی در بخش انرژی هندوستان است، همین‌طور هند نیز در بخش نفت و گاز، بیشترین سرمایه‌گذاری‌های خود را در روسیه متمرکز کرده است. روسیه به‌طور سنتی در شورای امنیت سازمان‌ملل، مهم‌ترین متحد و جانبدار مواضع هند است.

با این حال اخیرا برخی تبعیض‌ها ازسوی روسیه درقبال هند صورت گرفته است؛ مثلا روسیه هند را به مذاکرات چندجانبه راجع به افغانستان دعوت نکرد، همکاری نظامی خود را با پاکستان تقویت کرد و مخصوصا وقتی که چین مناقشه سال2019 خود را با هند به شورای امنیت احاله کرد، روسیه از خود مداخله‌ای به‌نفع هند نشان نداد.

در شرایط فعلی که تحریم‌های غرب، روسیه را از نظر اقتصادی تضعیف خواهد کرد، احتمالا باعث نزدیک‌تر شدن بیشتر روسیه به چین و اتکا به این قدرت آسیایی می‌شود. چنین فعل و انفعالاتی می‌تواند در میان‌مدت بر همکاری‌های روسیه و هند نیز تاثیر منفی بگذارد.

با توجه به بهبود قابل‌توجه روابط میان هند و آمریکا و به‌ویژه حضور هند در گروه امنیتی چهارجانبه موسوم به «کواد» مرکب از آمریکا، ژاپن، هند و استرالیا دربرابر رشد و توسعه چین در حوزه هندو-پاسیفیک، این کشور در سال‌های اخیر بارها موفق به دریافت معافیت از تحریم‌های آمریکا شده است. با معافیت از تحریم آمریکا، هند توانسته است در بندر چابهار ایران دست به سرمایه‌گذاری بزند تا بتواند درمقابل بندر گوادر پاکستان که چین در آن سرمایه‌گذاری کلانی کرده است، از لحاظ ترانزیتی دست بازتری داشته باشد. مضافا هند توانسته بدون عواقب قابل‌توجه ازسوی غرب، به سامانه دفاع موشکی اس-400 روسیه دست یابد.

 اگر رژیم‌های تحریمی آمریکا در آینده هند را از دستیابی راحت به انرژی یا فناوری نظامی روسیه منع کند، این یک محدودیت گسترده برای منافع امنیتی هند خواهد بود. اگر رویارویی سیاسی بین آمریکا و روسیه حاد شود این نیز می‌تواند بحث درباره نقش آینده هند به‌عنوان یک ستون از راهبرد هندو-پاسیفیک آمریکا و دنیای غرب در مقابل چین را به‌طور جدی‌تری مطرح کند.

با توجه به اهمیت سیاسی، اقتصادی و امنیتی هند به‌عنوان یک قدرت درحال رشد و پرجمعیت برای غرب و جاه‌طلبی‌هایی که مودی، نخست‌وزیر هند دنبال می‌کند از یک‌سو و نیز این مساله که هند تاثیرگذاری مستقیم و قابل‌توجهی در بحران اوکراین ندارد، این احتمال هم وجود دارد که دولت هند بتواند کماکان «وضع موجود» را در مناسبات با روسیه و درقبال بحران اوکراین کم‌وبیش حفظ کند و این سیاست در پایتخت‌های ممالک غربی مورد اغماض قرار گیرد و برای همکاری‌های آتی هند محدودیت ایجاد نکند. قدرمسلم این است که از دیدگاه غربی‌ها، پایبندی هند به سیاست موازنه‌سازی و تعادلی، معضلی حل‌نشدنی است و درصورت ایجاد دگرگونی‌های اساسی در حیطه‌های ژئوپلیتیکی، می‌تواند از هند یک بازنده بحران اوکراین بسازد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰