جعفر علیاننژادی، دانش آموخته علوم سیاسی: سال گذشته بود که مقام معظم رهبری در سخنرانی تلویزیونی، بهطور خاص بر اهمیت شکست جریان تحریف در مقابله و خنثیسازی جریان تحریم تاکید ورزیدند. هرچند بهنظر میرسد خطاب رهبری به جریان تحریفگری است که زمینهساز تاثیر تحریمهای اقتصادی در افکار عمومی است، اما تاکیدات چندباره ایشان در دوسال اخیر بر ضرورت مقابله با عملیات تخریبی دشمن، میدان مقابله را وسیعتر کرده و ضرورت شناخت عمیقتر این مساله را ایجاب میکند.1 در این یادداشت نگارنده قصد دارد، اندکی به دلالتهای اجتماعی کلیدواژه «تحریف» و آثار و تبعات آن در حوزه عمومی پرداخته و درضمن بحث، نکاتی را به جهادگران حوزه تبیین بهمنظور مواجهه میدانی بهتر، عرضه کند. محققان حوزه فرهنگ میدانند همانگونه که آگهیهای تجاری ترجیحات مصرفی ما را قالب میزنند، یقینا ترغیبهای سیاسی نیز به ترجیحات سیاسی ما شکل میبخشند. در موضوعات سیاسی فرد بیش از حوزه مصرف عادی وابسته به «جامعه» خواهد بود. این وابستگی بیشتر به آسیبپذیر شدن او دربرابر «فریب» میانجامد.
پرسشی ساده اما مهم؛ چگونه میتوان دروغی را راست گفت؟ با «تحریف ترجیح2». تحریف ترجیح مفهومی است که برای صورتبندی یک پدیده اجتماعی شایع مورداستفاده قرار گرفته است. پدیدهای که تا حدود زیادی در تاروپود فعالیتهای اجتماعی ریشه دوانیده، ولی کمتر موردتوجه و بررسی قرار گرفته است. بهقدری طبیعی شده که کمتر کسی را به اندیشه و پرسشگری از آن وداشته است. در هر حضور و ارتباط اجتماعی رخ مینماید و در گفتوگوهای روزمره موجود است. پدیدهای که تبعات و پیامدهای اجتماعی مخرب خود را پنهان میسازد و این کار را ازطریق عمومیت یافتن، طبیعی میکند. کارکردی ضدمردمی دارد و علیه منافع جمعی عمل میکند.
پرسش از این پدیده، در وهله اول، میل به طبیعیسازی آن را نشانه میگیرد و این کار را ازطریق شناسایی منابعی انجام میدهد که از قِبَل این رخداد، منافع خود را تامین میکنند. به بیان دیگر، این بررسی نشان میدهد گروهها و جریاناتی از آن منتفع میشوند. بنابراین اگر سازوکار تحریف ترجیح مشخص شود، احتمالا راه عبور، مواجهه اننقادی یا بیرون ایستادن از آن ممکن میشود. با این مقدمه اکنون معنای تحریف ترجیح را مشخص میسازیم. «تحریف ترجیح در سطح فردی به اقدامات و موضعگیریهایی میگویند که خواستهای واقعی فرد را تحتتاثیر فشارهای اجتماعی دچار انحراف میسازد.» بنابراین میتوان از دو نوع ترجیح حرف زد؛ ترجیح نهان و ترجیح عیان.
اگر این نوع رفتار توسط آحاد یک جامعه یا اکثریت آن افراد صورت پذیرد، دارای پیامدهای اجتماعی خواهد بود. در جامعهای که شکاف بین ترجیح نهان و عیان بسیار زیاد باشد، شاهد یک دوگانگی و شکاف اجتماعی خواهیم بود. مردم در رفتار شخصی و خصوصی خود کاملا متضاد و متناقض با رفتار اجتماعی خود عمل خواهند کرد. بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت جریان یا جریاناتی که فضای حوزه عمومی را در دست دارند، متضرر اصلی این شکاف یا دوگانگی خواهند بود، زیرا بین خواست نهانی افراد با رفتار عیان آنها که متناسب با فضای حوزه عمومی است، فاصله وجود دارد. انحراف در همین نقطه خود را نشان میدهد. تحریف ترجیح به همین معناست.
دلایل بسیار زیادی را میتوان در وقوع این پدیده دخیل دانست، اما شاید بتوان یکی از مهمترین دلایل پدیدآمدن این رفتار را، قدرتیابی حوزه غیررسمی دانست. البته مطلق قدرتمند بودن حوزه غیررسمی، معضل و مسالهای ایجاد نمیکند و چهبسا تبدیل به مولفه قدرت یک جامعه سیاسی شود. نمونه آن را میتوان در نیکوکاری جمعی مردم، دستگیری اجتماعی، نهضتهای خدمترسانی، نهضت مواسات، حضور خودجوش در مجامع مذهبی و سیاسی و... مشاهده کرد. در جایی این موضوع تبدیل به آسیب میشود که گفتار و رفتار غیررسمی و خیابانی بخشی از آحاد جامعه تحتتاثیر آگاهیهای ناسودمند و کاذب قرار میگیرد؛ ناسودمند بهحال کلیت اجتماعی. آگاهیهای بیفایدهای که مقوله مهم همبستگی اجتماعی را نشانه میگیرد. به بیان بهتر و شیواتر میتوان گفت ناآگاهیهایی که بر آگاهیهای واقعی چیره میشود و عموما ریشه در واقعیت ندارد؛ «وقتی افکار عمومی یک ملت دراختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملت هم طبعا طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت.»
وجه مخربتر این آگاهیهای بیفایده و کاذب، پس از تحریف ترجیحات پنهان در محافل رسمی، «تغییر» ترجیحات پنهان است. وضعیتی که در آن بین ترجیحات پنهان و این ناآگاهیها یک همسازی پدید میآید. به بیان دیگر، افراد در صحنه اجتماعی رسمی، رفتار شخصی و خصوصی خود را که بهدلیل آگاهیهای بیفایده و کاذب تغییر پیدا کرده است، بروز و ظهور میدهند. دوگانه فرهنگ رسمی و فرهنگ غیررسمی در همین نقطه شکل میگیرد.
گروههای مختلف با آگاهی از امکان تغییر دانش شخصی و درنتیجه دگرگون شدن عقاید نهان شهروندان تحتتاثیر فضای جمعی غیررسمی، هرکاری بتوانند میکنند تا موضعشان را محبوب مردم جلوه دهند. برخلاف استدلالهای ملموس که با هدف اثرگذاری بر نحوه تفکر افراد در موضوعات روزمره مطرح میشوند، غرض گروههای مختلف از توسلهای مستقیم و غیرمستقیم به فضای غیررسمی، واداشتن مردم به قبول غیرانتقادی مواضعی خاص است. در سطور ذیل به بخشی از این ناآگاهی اشاره میشود:
1- سیاست مأیوسسازی مردم و مسئولان و مدیران از آینده: خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ3
2- سیاست فضاسازی عمومی: برگرداندن افکار، ایمانها و مذاقها، تضعیف باورها و زمینهسازی تاثیر جنگ اقتصادی4
3- سیاست تحریف واقعیتها: دروغپردازی با جرات، عوض کردن جای ظالم و مظلوم، مخدوش کردن چهره انقلاب، چهره امام و فعالیتهای 40ساله5
4- تصویرسازی غلط از وضع کشور: اغوای افکار عمومی دنیا و داخل کشور6
5- سیاست مزدورپروری و حرامخوارسازی: با لطایفالحیل افرادی را حرامخوار میکنند؛ وقتی حرامخوار شد، مثل حیوان جلّال، دیگر خیلی مشکل میشود او را از حرامخواری دور کرد، و مزدورپروری میکنند؛ بعضیها را با تهدید، بعضیها را با تطمیع و انواع و اقسام اینچیزها.7
یکی دیگر از دلایل مهم تغییر ترجیحات پنهان، اعتماد مردم به میانبرهای ادراکی و اقناعی نظیر افراد مطلع است. درواقع آنچه به فرد مطلع، قدرت بالقوه عظیمی دربرابر اذهان نامطلع میبخشد آن است که افراد در غلبه بر محدودیتهای شناختیشان ناچار از سواری مجانی گرفتن از دانش دیگرانند. اگر دیگران موضوعی را بهصورت عمیق موردبررسی قرار دادهاند و قضاوت آنها قابلاعتماد است، شخص میتواند با برگرفتن آنچه ایشان فهمیدهاند، خود را از زحمت تامل خلاص کند. دلیل دیگر اعتماد مردم به یک کارشناس مطلع فارغ از موضوع گفتهشده، به این دلیل است که بهنظر میرسد «دیگران» برای این فرد نوعی مرجعیت قائلند. به بیان دیگر، اعتماد به یک متخصص یعنی اجازه دهیم توسط داوری مشترک جامعه، نسبتبه خبرگی او هدایت شویم. «البته هدف این است که تودههای مردم مورد اغوا قرار بگیرند، اما وسیله اغوای تودههای مردم، اغوای خواص است. امروز یکی از کارهای مهم، اغوای خواص جامعه است، [یعنی] کسانی که عنوانی دارند و امکانی دارند و احیانا سوادی دارند و مانند اینها. چون وقتی خواص اغوا شدند، اگر به این خواص اغواشده فرصت داده بشود و امکان داده بشود، راحت توده مردم را اغوا خواهند کرد. یکی از سنگینترین جنگهای نرم تاریخ کشور ما امروز در همین زمینه درجریان است.8»
جمعبندی
«چگونه میتوان دروغی را راست گفت»؛ این یادداشت بسیار کوتاه، درپی بررسی پاسخی دوکلمهای بود که در ابتدای نوشتار مورد اشاره قرار گرفت؛ «تحریف ترجیح». بدین منظور ابتدا به تعریف این پدیده و سپس چگونگی وقوع آن پرداخت. پس از تجزیه این مفهوم به دو شاخه ترجیح نهان و ترجیح عیان، با نظر به اقتضائات جامعه ایرانی-اسلامی از تحریف ترجیح نهان عبور کرده و پدیده «تغییر» ترجیح نهان را مورد بررسی قرار داد. بر این اساس بهنظر میرسد سازوکار تحریف واقعیت در جامعه ایرانی و اسلامی، بر تغییر ترجیحات پنهان افراد نظر دارد. این یک آسیب قابلتوجه است و نشان میدهد تمرکز دشمن از صرف فضاسازی عمومی، یعنی تغییر گفتار عمومی به تغییر ترجیحات نهانی، میل کرده است. تغییر ترجیحات پنهان پیامدهای منفی بسیاری دارد و میتوان گفت روی اتحاد ملی، اعتماد ملی، امید عمومی و اعتمادبهنفس ملی اثر مخرب دارد. نکته دیگر آنکه اشاره شد، یکی از مهمترین ابزارهای تغییر ترجیحات پنهان توده مردم، خواص و نخبگان تریبوندار اجتماعی هستند. به این معنا که اگر ترجیحات پنهان خواص جامعه تغییر کرد، این تغییر یقینا روی ترجیحات نهان توده مردم موثر و کارساز است. اشاره مقام معظم رهبری به پدیده مزدورپروری و حرامخوارسازی، ناظر به تغییر ترجیح پنهان نخبگان است. استفاده ایشان از تعبیر حیوان جلّال (نجاستخوار) که به حرامخواری عادت کرده است، نشان میدهد برای دشمن تا چهاندازه تغییر ترجیحات نخبگان اهمیت دارد.
پاورقی:
1- اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعا شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه جنگ ارادههاست. وقتی جریان تحریف شکست خورده و اراده ملت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعا بر اراده دشمن فائق میآید و پیروز خواهد شد 10/05/1399
2- این مفهوم از کتاب حقایق نهان، دروغهای عیان نوشته تیمور گوران و ترجمه حامد بهشتی اخذ شده است. این اخذ مفهومی بهمعنای متابعت از چارچوب نظری گوران نیست، بلکه نگارنده سعی داشته تا آنجا که امکانپذیر است، این مفهوم را متناسب با اقتضائات جامعه ایرانی-اسلامی، بومی سازد.
3- بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
4- بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 15/6/97
5- بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش - 19/11/1400
6- بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی - 25/07/1397
7- بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 11/12/1400
8- بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 11/12/1400