نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: درباره آخرین اخبار از روند تحولات در مذاکرات وین و اهداف سفر احتمالی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران، گفتوگویی با عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل بینالملل داشتهایم که در ادامه، متن این گفتوگو را میخوانید.
در این روزها اخبار ضدونقیض بسیاری از بهنتیجهرسیدن مذاکرات شنیده میشود؛ آیا غرب مطالبات ایران را پذیرفته است و میتوانیم پیشبینی کنیم توافق بهزودی محقق خواهد شد؟
همواره در طول هفت، هشتماه گذشته به اینکه توافق به نتیجه برسد، امیدوار بودم و در گفتوگو با رسانهها نیز بر این مساله تاکید داشتم. الان هم همان نظر را دارم. ما داریم به روزهای پایانی این توافق میرسیم. کار همه طرفهای درگیر مشکل است؛ بهویژه کار طرف آمریکایی. چون تصمیمگیری درون سیستمشان با سختیهایی روبهرو است. چالش جدیشان مساله کنگره است. کنگره باید هرچیزی را که درباره آن مذاکره میکنند، تایید کند. یعنی اگر چیزی که توافق شده، بیشتر از برجام باشد، از نظر دولت آمریکا ممکن است در کنگره با بنبست روبهرو شود. همانطور که پیشتر هم اشاره شده است، مسائل مورد بحث در مذاکرات که متعدد بود اما آن مسائلی که بحثها روی آن مقداری جدی شده بود، بحث راستیآزماییها، تضمینها و برخی تحریمها بود که البته میتوان گفت تقریبا برای هرکدام راهحلهایی پیدا شده است. اگر هم موانع کوچکی بر سر این راه وجود داشته، درحال رفع شدن است. مسالهای که بهتازگی مطرح شد و طرف ایرانی روی آن تاکید زیادی داشت، مساله پادمان بود. مساله مربوط به آن سه، چهار سایتی که آژانس پیشتر در بررسیهایش اعلام کرده بود در آنها علائمی از اورانیوم پیدا کرده و ایران در اینباره توضیحات لازم را نداده یا اگر داده، برای آنان قابلقبول نبوده است. لازم است آژانس در اینباره راهحلی داشته باشد. طرف غربی در وین اصرار میکرد قضیه پادمان مسالهای جداست و بعدا باید بین ایران و آژانس حلوفصل شود، درصورتیکه ایران به چیزی عکس این اعتقاد داشت و میگفت این قضیه هم باید در همین چهارچوب مذاکرات حل شود. درنهایت هم مشخص شد که ایران البته نه بهصورت قطعی، زمینههایی را برای توافق فراهم کرده است. آژانس هم احتمالا این چراغسبز را دریافت کرده که بهنحوی فرجههایی در اینباره بدهد و بهنوعی در این قضیه حد وسط را بگیرد تا درنتیجه هر دوطرف را راضی نگه دارد. بنابراین، مشکل اصلی که در یکی دو روز اخیر قرار بود درباره آن توافق شود، مساله پادمانی بود که گفته شد. در اینباره گروسی ابتدا مصاحبهای در وین انجام داد و سپس توافق کرد که سریع به تهران بیاید. احتمالا شنبه صبح(امروز) به تهران میرسد و طی ده دوازده ساعتی که در تهران است، صحبتها و توافقاتی مبنیبر اینکه ایران و آژانس به یک توافق در اینباره برسند، صورت گیرد. به این معنا که یک دستورالعمل تهیه شود که دوطرف بعدها نیز براساس آن دستورالعمل پیش روند.
اگر این دستورالعمل که قرار است برای مدت زمان مشخصی تهیه شود مورد تایید ایران قرار گیرد، به آن معنا خواهد بود که مساله پادمان هم به نحوی بین آژانس و ایران حل شده است. من تصور میکنم گروسی میتواند در تهران این دستورالعمل را با طرفهای ایرانی به نتیجه برساند. لذا ما باید این شانس را برای مذاکرهکنندگان قائل باشیم که بتوانند در روزهای آینده این مساله را نهایی کنند. با همه اینها، درحالحاضر بعید میدانم بازگشتی بهعنوان شکست مذاکرات وجود داشته باشد.
اینکه گفته میشود توافق نهایی در سطح وزرای امورخارجه کشورهای مذاکرهکننده به امضا خواهد رسید و به همین منظور احتمالا طی روزهای آینده وزیر امورخارجه هر کشور به وین سفر خواهد کرد تا چه میزان به واقعیت نزدیک است؟
از ابتدا گفتم و زمانی تاکید میکردم که وقتی مذاکرات به یک مرحلهای رسید، مذاکره مستقیم ایران و آمریکا میتواند موجب شود گفتوگوها زودتر به نتیجه برسد و شاید هم بتوان از این طریق امتیازات بهتری گرفت. دلیل این نکته هم آن است که درنهایت باید یک توافق مهم بینالمللی، در سطح بالاتر یا حداقل مثل گذشته در سطح وزرای خارجه به امضا برسد. شاید بتوان گفت این حداقلش است و اگر قرار باشد توافق در سطح پایینتری به امضا برسد، طبیعتا اعتبار این توافقی را که ما اصرار بر لزوم وجود تضمین، راستیآزمایی و بیانیه کنگره درباره آن داریم، تحتتاثیر قرار دهد. شما اگر بخواهید چنین توافقی را که اینقدر اهمیت دارد، تا این میزان روی آن کار شده و اینقدر روی آن وقت گذاشته شده است، در سطح پایینتر از وزرای خارجه 1+5 بهنتیجه رسانده و به امضا برسانید، طبیعتا اعتبار آن را نیز پایین آوردهاید.
ایران همواره تلاش داشته اعتبار آن را بالا ببرد تا در آینده مجدد به آن خدشهای وارد نشود. معتقدم توافق و امضای نهایی باید در سطح وزرای خارجه صورت گیرد و احتمالا هم همین اتفاق خواهد افتاد. بهنظرم هم انجام نشدن آن یک اشتباه است.
درگیریهای حالحاضر میان غرب و روسیه را تا چه میزان بر روند مذاکرات اثرگذار میدانید؟ آیا ممکن است غرب به این فکر افتاده باشد که برای تمرکز بیشتر بر بحران اوکراین، پرونده مذاکرات هستهای با ایران را بهسرانجام برساند؟
حتما تاثیرگذار است اما نه زیاد. بهنظرم بحرانهایی که درحالحاضر پیش آمده در ابتدای راه است. این امکان وجود دارد که مثلا جنگ تا یک هفته ده روز دیگر تمام شود اما این بحران تحریمها علیه روسیه به این زودیها حل نمیشود. نیروهای روسیه نیز به این زودیها از اوکراین عقبنشینی نمیکنند. بنابراین من اعتقاد داشته و دارم که دوطرف هرچه زودتر باید از غائله اوکراین جدا شده و این توافق را به نتیجه برسانند. بهنظرم حتی وقفه چندروزهای که در این دور از مذاکرات بهوجود آمد به این خاطر بود که طرفین مواضع یکدیگر را باری دیگر چک کنند. هم ایران، هم آمریکا و هم احتمالا روسیه. اینکه ببینند ممکن است بتوانند براساس منافع خودشان در مذاکرات عقبنشینی داشته باشند یا خیر. که بعد دیدند خیر، کار آنقدر جلو رفته و سخت شده است که امکانش وجود ندارد. اگر هم بخواهند اصرار و تاکید زیادی در این زمینه داشته باشند، در سطح بینالمللی بهعنوان کشوری شناخته میشوند که در این راه سنگاندازی کرده و مانع ایجاد میکند.
از طرف دیگر، همانگونه که اشاره کردید، مساله روسیه و اوکراین و این بحران پیشآمده، برای آمریکاییها حیثیتی است و جدا از بحث اوکراین، غربیها تصمیم جدی گرفتهاند که آقای پوتین را شکست دهند، این را هم علنی اعلام کردهاند. بنابراین، باوجود چنین مسالهای، مساله هستهای و مذاکرات با ایران برای آنها یک مساله دستوپاگیر است ضمن اینکه درحالحاضر محبوبیت آقای بایدن و حزب دموکرات افت کرده است و این مساله تقابل با روسیه یک مقدار اتحادی میان جمهوریخواهان و دموکراتها بهوجود آورده که این مساله میتواند منجر به افزایش محبوبیت بایدن شود. یعنی محبوبیت رئیسجمهور کاخسفید، هرچه نسبت به روسیه دست برتر پیدا کند و هرچه روسیه را در گوشه رینگ قرار دهد، بیشتر میشود. علاوهبر این، انتخابات سنا هم نزدیک است. اگر علاوهبر تقابل با روسیه، توافق با ایران حاصل شود، محبوبیت بایدن که به زیر 40درصد رسیده بود، میتواند چند درجهای افزایش پیدا کند. این دو مساله حساس جهانی، میتواند شانس دموکراتها برای موفقیت در سنا و کنگره را هم افزایش دهد. هر حزبی که بتواند در دو پارلمان آمریکا در اکثریت باشد، (چه مجلس نمایندگان و چه سنا) شانسش برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آینده نیز بسیار بالا خواهد رفت. لذا بایدن نمیخواست از مذاکرات وین شکستخورده بیرون بیاید چون اگر شکستخورده بیرون میآمد، محبوبیتش بیش از قبل کاهش پیدا میکرد.