• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۱۲-۱۱ - ۰۱:۵۳
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۱
  • 1
  • 0
ساسی مانکن برای چهارمین سال پیاپی تک قطعه جنجالی‌اش را در انتهای سال منتشر کرد

ما هیچ! ما فقط نگاه

به جز خوانندگان و تهیه‌کنندگان آثار مبتذل موسیقی که با افزایش استقبال از قطعاتی شبیه به آهنگ‌های ساسی، فضا را برای خودشان آماده می‌بینند احتمالا پخش چنین آهنگ‌هایی در بستر فضای مجازی، می‌تواند خبر خوشی برای موافقان طرح صیانت از فضای مجازی باشد.

ما هیچ! ما فقط نگاه

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگارگروه فرهنگ: انگار باید عادت بکنیم به این تک آهنگ‌های سالانه پدیده عجیب و غریبی به نام «ساسی مانکن». تک آهنگ‌هایی که هر سال با یک تنظیم جذاب و روان، یک یا چند مفهوم مهم فرهنگی یا اجتماعی را هدف قرار می‌دهد و به واسطه ملودی‌های ساده و پرطرفدارش، پرتکرار می‌شوند. از توصیه به بچه‌ها برای «اول اینستا بعد کتاب» تا حضور یک بازیگر فیلم‌های پورن در نماهنگ آخرش، نشان می‌دهد که این ویژگی‌ها نمی‌توانند بدون ‌انگیزه و هدف خاصی در این قطعات قرار داده شده باشند و مخاطبان هدفش حتما مشخص شده‌اند. این قطعات تصویری که امسال هم با قطعه «مامان منو ببخش» ادامه پیدا کرده است چندین مشخصه ثابت، مهم و البته تکراری دارد؛ حضور و وجود یکی از اعضای خانواده یا مشاغل مشهور، ارجاع به برخی آهنگ‌های مشهور یا افراد معروف داخلی، استفاده از کلمات و اصطلاحات به‌روز در جامعه که اغلب مثبت نیستند و عادی‌سازی برهنگی در کنار ترجیع‌بندهای آشنا به ذهن که به سرعت در یاد مخاطب می‌ماند.

در متنهای سال‌های گذشته به این نکته مکرر اشاره شد که وقتی می‌دانیم که قرار است از کدام جبهه و با چه ابزاری مورد هجوم قرار بگیریم منطقی است که پیش از برخورد این سلاح، فکر اساسی و دست‌کم از هدف مورد اصابت، محافظت شود. عجیب اینکه در این چهار سال به جز برخورد با دانش‌آموزان فلان مدرسه و تهدیدهای آموزش‌وپرورش و پخش چند گزارش سفارشی ضعیف در بخش‌های خبری سیما، واکنش موثر و مفید دیگری ندیدیم. شاید خیلی‌ها این مساله را عمیق ندانند اما پخش متعدد یک آهنگ با ویژگی‌هایی که شرحش رفت در ماشین‌ها یا مراکز خرید و میزان بالای مصرفش در ایام عید تاثیرات غیرقابل جبرانی دارد. اینجا دیگر صحبت از ملودی یا متن ترانه ضعیف نمی‌کنیم یا اصلا بحث به خاطر وجود یکی دو کلمه مبتذل در ترانه نیست؛ تولید این قطعات تبدیل به یک رویه شده و برخی خوانندگان دیگر هم سعی کردند با پیروی از چنین سبکی، خودشان را مطرح کنند.

به جز خوانندگان و تهیه‌کنندگان آثار مبتذل موسیقی که با افزایش استقبال از قطعاتی شبیه به آهنگ‌های ساسی، فضا را برای خودشان آماده می‌بینند احتمالا پخش چنین آهنگ‌هایی در بستر فضای مجازی، می‌تواند خبر خوشی برای موافقان طرح صیانت از فضای مجازی باشد. آنها به راحتی می‌توانند تمام بار منفی تولید چنین محصولی را روی دوش فضای مجازی بگذارند و ادعا کنند که اگر بگذارند چنین طرحی تصویب شود دیگر نه خبری از ساسی مانکن می‌شود و نه تتلو و امثالهم و این همان روش برخورد سطحی و بدون پشتوانه جامعه شناختی و عقلانی است که در سایر حوزه‌های فرهنگی ما هم به چشم می‌خورد. برخورد با معلول به جای علت، ساده‌ترین و البته کم اثرترین راه‌حل است. یک خواننده، با همه اهداف و‌ انگیزه‌های پشت یک اثر، نهایتا یک قطعه را اجرا می‌کند و می‌رود سراغ قطعه بعدی‌اش. موسیقی ما فارغ از پاپ و سنتی، سال‌هاست که هیچ نقشه راهی ندارد. همیشه در موضع واکنش نشان دادن است و از خودش کنش یا دست‌کم کنش موثری نشان نمی‌دهد. اوج این نبودن نقشه را می‌توان در رسانه ملی دید. آهنگی که مثلا در فصل پاییز، پخش آن ممنوع بوده، در فصل بهار، بدون مشکل پخش می‌شود و خواننده‌ای که نهایتا چند قطعه ضعیف اما مشهور را اجرا کرده ناگهان از برنامه‌های پرطرفدار و گاه زنده سر درمی‌آورد و به واسطه همان حضور، برای خودش موقعیت رسمی هم دست‌وپا می‌کند و احتمالا بعدش سر از کشورهای دیگر درمی‌آورد.

درست است که این قطعات به واسطه سخافت ذاتی، در تاریخ موسیقی ایران ماندگار نخواهند شد اما اثراتی که در کوتاه‌مدت و حتی بلندمدت روی گوش موسیقی و روح و روان مخاطب و به‌طور خاص نوجوان و جوان می‌گذارند مخرب است. تنزل سطح سلیقه موسیقایی آنها و همین‌طور عادی کردن برخی از ارتباطات و تابوها کمترین اثر این‌گونه از قطعات است. احتمالا شما هم می‌خواهید بپرسید که چاره چیست؟ در سال‌های قبل هم پیشنهادهایی ارائه شد که همچنان امیدوار به شنیده شدن آنها توسط مسئولان فرهنگی کشورمان هستیم. برخی از سبک‌ها و ژانرهای موسیقی در کشور ما طرفداران فراوان و خاص خودش را دارد و عموم این طرفداران را نسل‌های جوان و نوجوان تشکیل داده‌اند. پذیرفتن این سبک‌ها و تلاش برای تولید محصولات استاندارد، جذاب و دغدغه‌مند برای این مخاطبان یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای جلوگیری یا دست‌کم، کاستن از استقبال فوق‌العاده از آهنگ‌هایی است که توسط امثال ساسی مانکن منتشر می‌شوند. مثلا پذیرفتن سبک رپ و برگزاری کنسرت‌هایی با حمایت و نظارت توامان می‌تواند میزان اثربخشی آثار مبتذل را کاهش دهد. ترانه با کیفیت و توانا در ایجاد ارتباط با عموم جامعه در کنار تنظیم جذاب و خوانندگی منطبق با استانداردهای روز، مثلثی هستند که برای تولید هر اثر پرطرفداری کفایت می‌کند.

تولید این قطعات قطع نمی‌شوند و احتمالا شاهد افزایش آنها هم هستیم اما نمی‌توانیم سطح واکنش‌ها را در حد برخورد با چند راننده یا دانش‌آموز پایین بیاوریم و توقع داشته باشیم که آنها در خلوت خودشان به آن آهنگ‌ها گوش ندهند یا همان چیزی را بشنوند که ما دل‌مان می‌خواهد.

قدرت‌نمایی ساسی مانکن و شبیه به او صرفا نه به خاطر توانایی‌های آنهاست و میدان خالی از آثار شاخص و قابل دفاع و مهم‌تر از آن نبود یک برنامه مدون و اجرایی و ملموس به آنها مجال فعالیت و اثرگذاری می‌دهند. ساسی مانکنی که در داخل مشهور شد و در انتخابات هم برای نامزدها خواند و سپس مهاجرت کرد یک نمونه از تایید این نکته است که برای موسیقی هیچ برنامه‌ای نداریم و نه می‌دانیم با آنها که هستند چه رفتاری بکنیم و نه می‌دانیم با آنها که رفته‌اند باید چه مواجهه‌ای داشته باشیم. سال گذشته هم گفتیم که بازدید میلیونی از تیزر آهنگ جدید ساسی یک زنگ خطر است و امسال هم مجبوریم که آن را تکرار کنیم. اگر زمانی مخاطب موسیقی پاپ بین محمد اصفهانی، علیرضا عصار، شادمهر عقیلی، قاسم افشار، خشایار اعتمادی و... باید سلیقه‌اش را انتخاب می‌کرد حالا اما باید از او خواهش کنیم که چه آهنگی را، به خاطر سلامت روانی خودش، گوش نکند و این یعنی یک عقب‌گرد کامل. محدود کردن مشکلات موسیقی به برگزاری یا عدم برگزاری چند کنسرت یا ممنوع‌الکاری موقت چند خواننده توسط اهالی موسیقی هم در ایجاد وضعیت فعلی موسیقی بی‌تاثیر نبودند. موسیقی پاپ ایرانی، ما را ببخش که اوضاع‌مان این شده است.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار