یکی از پیمانهای مهم جهانی که ظرف 70 سال گذشته شکل گرفته است، پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) است. با اینکه انتظار میرفت سازمان ناتو با انحلال پیمان ورشو، ضعیف شود و درنهایت کنار گذاشته شود اما با تلاشهای آمریکا، نهتنها چنین اتفاقی نیفتاده، بلکه حوزه ماموریتهای ناتو و دامنه نفوذ آن گسترش یافته است. بر همین اساس در دهه اخیر آمریکا سعی کرده کشورهای شرق ازجمله اوکراین را برای پیوستن به ناتو تحریک کند. در عین حال این اقدامات میتواند سناریوهای مختلفی را در حوزه امنیتی پیرامون ایران رقم بزند که مشخصا تهدید حضور ناتو برای جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین این سناریوهاست. در همین راستا به سراغ روحالله مدبر، کارشناس مسائل روسیه رفتم تا تاثیراتی که گسترش ناتو در شرق و خاورمیانه بر امنیت کشورها میگذارد را بررسی کنیم.
کشوری در جهان وجود ندارد که دربرابر عامل تهدیدکننده مرزهایش واکنش نشان ندهد. در همین راستا از روحالله مدبر پرسیدم که پیوستن اوکراین به ناتو چه خطراتی برای کشورهای منطقه و شرق و ایران داشت. مدبر در پاسخ با اشاره به ضرورت شناخت پیشزمینه نقش غرب و آمریکا در حمله روسیه به اوکراین میگوید: «تعدادی از رسانهها در داخل ایران دارند فضای متفاوتی را تعریف میکنند و اصلا پیشزمینه نقش غرب و آمریکا در حمله روسیه به اوکراین را روایت نمیکنند. آمریکا و غرب میخواستند دولت اوکراین را به خط مقدم جنگ و فضاسازی برای اضمحلال کشورهای شرقی تبدیل کنند و برنامه آمریکا این بود که اوکراین مرکز بزرگ تسلیحات، تبلیغات و عملیات جاسوسی علیه کشورهای شرقی بشود. آمریکا میخواست این برنامه خود را ازطریق سازمان پیمان آتلانتیک شمالی جلو ببرد. خیلی از افراد نمیدانند که در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، صرفا کار نظامی نمیکنند، بلکه این سازمان یک معاونت ویژه نانوشتهای دارد که حوزهاش قدرت نرم است و وقتی در یکجا مستقر میشود، علیه کشورهای همسایه در حوزه قدرت نرم، تبلیغات مختلفی انجام میدهد تا درنتیجه انقلاب رنگی یا مخملی در آنجا اتفاق بیفتد.»
مدبر با اشاره به برنامهریزی بلندمدت آمریکا برای اوکراین به این میپردازد: «برنامهریزیای که آمریکا در هشت سال گذشته خصوصا یکسال گذشته انجام داد، برمبنای این بود که اوکراین تبدیل به خط مقدمی برای ضربه و کنترل کشورهای شرقی، بهخصوص ایران، چین و روسیه باشد. پس این یک واقعیتی است که از اوکراین برای تبلیغات متعدد میخواستند استفاده کنند. حتی ممکن بود اعزام گروههای تروریستی به بخشهای مختلف علیه ایران در دستورکار بوده باشد. اقدام فدراسیون روسیه علیه اوکراین بهخاطر این رفتارها است.»
موضع ایران دربرابر اوکراین
باتوجه به اینکه مدبر تاکید کرد آمریکا و غرب میخواستند اوکراین را به مرکز ضربه به امنیت کشورهای شرق و منطقه تبدیل کنند، از او پرسیدم ایران چه رویکردی در مسائل اخیر اوکراین داشته است یا باید داشته باشد. این کارشناس مسائل روسیه در پاسخ میگوید: «کلیدواژه «بیطرفی» توهین به هر دستگاه دیپلماسیای است. بهطوریکه امروز در نظام بینالملل واژهای با عنوان بیطرفی نداریم و بهکار بردن این واژه توسط افراد غربزده داخلی و خارجی نشان میدهد این افراد روابط بینالملل را نمیشناسند. امروز در نظام بینالملل دیپلماسی فعال و دیپلماسی پویا برمبنای منافع ملی داریم. برهمین اساس منافع ملی جمهوری اسلامی ایجاب میکند با هر اقدامی که موجب گسترش ناتو به نزدیک مرزهای ما باشد، مقابله کند. گسترش ناتو به نزدیک مرزهای ایران یعنی تهدید و تخریب امنیتی. شما تصور کنید همسایه ما، آذربایجان که در مرز شمالی ما است و نگاه قومیتی و نگاه توهمی گسترش مرزهایش را دارد، به ناتو بپیوندد، اگر یک عملیات ایذایی در مرزهای شمالی ما انجام بدهد و ما اگر بخواهیم از خودمان دفاع کنیم، باید با تمام اتحادیه اروپا و تمام 30 کشور عضو ناتو درگیر بشویم و هرچه مرز ناتو به مرز ما و کشورهایی که در نزدیکی ما هستند، نزدیک نشود، به نفع امنیت ما است. برهمین مبنا کسانی که میگویند جمهوری اسلامی سیاست بیطرفی اتخاذ کند، بهنظر من یا بیاطلاعند یا با دشمنان هستند. این افراد هیچ شناختی از گذشته و منافع ملی ندارند، پیش از این نیز درجریان جنگ جهانی اول و دوم ایران دوبار سیاست بیطرفی را اتخاذ کرد که در هر دوبار بدترین نتیجه از اتخاذ چنین سیاستی نصیب ایران شد. بنابراین اکنون در نظام بینالملل عملا سیاست بیطرفی بیمعنی است یا باید شما در چنین مناقشاتی بهسراغ دیپلماسی فعال رفته و با میانجیگری بین طرفین آنها را دعوت به گفتوگو و حل مسائل ازطریق سازوکارهای قانونی و دیپلماتیک کنید یا اینکه درنهایت بهطور مشخص از یکی از طرفین دعوا حمایت کنید. بهجز این دو مورد حالت دیگری نداریم. جمهوری اسلامی ایران هم درحالحاضر بهترین رویکرد را در این زمینه اتخاذ کرده است. رویکرد جمهوری اسلامی ایران، تشویق دولت اوکراین به کاهش تنش، کاهش میزان اعتماد به غرب و توجه به نکاتی است که برای همسایهاش، فدراسیون روسیه حائز اهمیت است و اینکه اوکراین به یک کشور عادی تبدیل شود و تاکید بر اینکه این کشور نباید به انبار مهمات بدل شود. مواضع دیگر کشورها را هم اگر ببینیم، مثلا چین پیرامون وقایع اوکراین تاکنون مواضع قاطعی گرفته است. ازنظر چینیها در بحران اخیر اوکراین مهاجم و مقصر اصلی آمریکاست، بنابراین امروز فدراسیون روسیه درمقابل یکجانبهگرایی آمریکا ایستاده است و دربرابرش یک جبهه رسانهای و قوی تبلیغاتی قرار گرفته تا واقعیتها را تغییر دهد. اگر فدراسیون روسیه امروز نمیایستاد تا انبار مهمات و تسلیحات و گروههای تروریستی و جاسوسی را از بین ببرد، ظرف کمتر از یکسال آینده اول منافع فدراسیون روسیه بهخطر میافتاد، سپس دیگر کشورهای شرق و منطقه.»
آمریکا تور ناتو را برای ناامن کردن شرق پهن کرده
در بخش دیگری از این مصاحبه مدبر به کشورهای دیگری که آمریکا سعی کرد تا به ناتو بپیوندند و از این طریق امنیت شرق و منطقه را تحتتاثیر قرار بدهد، اشاره کرد. او معتقد است: «انتخابات بلاروس که برگزار شد، لوکاشنکو در انتخابات رقیبی بهنام سوتلانا تیخانووسکایا داشت. آمریکاییها در بلاروس برنامهای ترتیب دادند تا بگویند لوکاشنکو تقلب کرده و در شهر شورش راه انداختند. چرا؟ چون آمریکاییها میخواستند سوتلانا تیخانووسکایا را بهعنوان رئیسجمهور در بلاروس بگذارند تا همان بلایی که میخواستند، سر اوکراین بیاورند، اما لوکاشنکو درمقابل این توطئهها ایستاد و توانست وضعیت بلاروس را کنترل کند. چرا این مساله اهمیت دارد؟ چون غرب با تحریک کشورهایی مانند بلاروس، اوکراین و... برای عضویت در ناتو میخواهد مرزهای کشورهای شرق را ناامن کند. بعد از اینکه آمریکا در بلاروس تیرش به سنگ خورد، بهسراغ اوکراین رفت و زلنسکی را با انقلاب بر سر کار آورد.» مدبر در ادامه با تاکید بر اینکه سال گذشته بیش از 10 مانور نظامی توسط سازمان آتلانتیک شمالی و آمریکا و اوکراین در نزدیکترین بخشهای مرزهای فدراسیون روسیه صورت گرفته است، میگوید: «چرا آمریکا و اوکراین این تحریکات را انجام دادند؟ چون آمریکا میخواست برای فاز عملیاتی بعدی قدرتنمایی بکند؛ فازی که فدراسیون روسیه نگذاشت اتفاق بیفتد. روسیه هم برمبنای دفاع پیشدستانه عمل کرد.»
الان وضعیت اوکراین چگونه است؟
مدبر در پایان این مصاحبه به وضعیت دولت دستنشانده آمریکا در اوکراین، زلنسکی اشاره میکند و میگوید: «درحالحاضر تصمیمگیرنده سیاستها در اوکراین، دولت این کشور نیست. زلنسکی، در سهچهار روز گذشته، تصمیم به فرار از اوکراین داشته است و چندینبار هم با بایدن تماس گرفت و این مساله را با او درمیان گذاشت. چیزی که در رسانهها پیرامون محتوای مکالمه زلنسکی و بایدن مطرح شده، دقیقا عکس آنچیزی است که در واقعیت رخ داده. اصل قضیه این است که در تماس روسای جمهور آمریکا و اوکراین، زلنسکی به بایدن میگوید من را از اوکراین فراری دهید. بایدن پاسخ میدهد ما خانوادهات را به لهستان یا سایر کشورهای همسایه منتقل میکنیم، اما تو فعلا در اوکراین بمان. یعنی بایدن درخواست زلنسکی را قبول نمیکند. بعد از بایدن، مکرون هم با رئیسجمهور اوکراین تماس میگیرد، زلنسکی هم مجددا درخواستش را با رئیسجمهور فرانسه مطرح میکند. مکرون در پاسخ به او وعده میدهد که من به تو تسلیحات جدید میدهم، تو در اوکراین بمان. یعنی زلنسکی عملا اختیار فرار کردن هم ندارد. حتی در این حد هم آزاد نیست. میخواهد فرار کند، اما او را به ماندن در اوکراین تشویق میکنند. منفعت آمریکا در این است که زلنسکی در اوکراین کشته شود تا بتوانند از او قهرمان بسازند، ولی روسیه قصد کشتن او را ندارد. زنده بازداشت کردن زلنسکی برای روسیه اهمیت دارد. نکته قابلتوجه در اینباره این است که امکان قتل زلنسکی پیش از بازداشت توسط نیروهای روس، توسط محافظانش وجود دارد و هدف فدراسیون روسیه کشتن زلنسکی نیست، چون جمعیت بسیار زیادی از مردم دونباس که روستبار هم هستند در دوره زلنسکی به روشهای مختلف کشته شدهاند. عین جملهای که پوتین درباره زلنسکی گفته این است که ما میخواهیم او را محاکمه کنیم. پس اگر در این درگیریها زلنسکی کشته شد، شک نکنید کار محافظان نزدیک او بوده است که اتفاقا از آمریکا هم به وی ملحق شدهاند.»
مدبر در ادامه وضعیت مردم اوکراین را شرح میدهد: «برخلاف تمام تبلیغاتی که رسانههای غربگرای خارجی و داخلی پخش میکنند مبنیبر اینکه مردم اوکراین درحال مقاومت هستند و مردم اوکراین دارند سنگربندی میکنند، اما فضای واقعی در داخل اوکراین این است که مردم اوکراین از دولت زلنسکی حمایت نمیکنند. بخش عمدهای از مردم اوکراین فرار کردهاند یا در پناهگاهها منتظر هستند تا حکومت زلنسکی ساقط بشود و به روسیه بپیوندد. این یک واقعیت و اثبات این موضوع این است که امروز صبح زلنسکی رسما به تمام سفارتخانههایش ماموریت داد تا در کشورهای خارجی تبلیغ کنند که هرکس آماده دفاع از اوکراین است، به سفارتخانهها مراجعه کند و هزینه رفتوآمدش را هم میدهند. این اقدامات مغایر با کنوانسیون دیپلماتیک و کنسولی است و یک تخلف بزرگ بینالمللی محسوب میشود که الان زلنسکی دارد انجام میدهد و قطعا ضدامنیت ملی کشورهایی است که زلنسکی به سفارتشان این ماموریت را داده، بهطوریکه سفارتخانهها مرکز یارگیری و جذب مزدوران خارجی باشد. واژه مزدور به این علت بهکار گرفته میشود که قرار است به این افراد حقوق داده شود، به همین جهت در تعریف حقوق جنگ و حقوق بینالملل میگویند مزدور. و میدانید که طبق کنوانسیون حقوق جنگ هم چنین کاری یک تخلف است و قابلیت پیگیری در دیوان بینالمللی کیفری و دادگستری را دارد. یعنی زلنسکی یک تخلف بزرگ مرتکب شده است. چرا؟ چون ملت اوکراین از دولت زلنسکی حمایت نمیکنند و این مساله مهمی است. برخی از افراد مطلع نیستند که یاناکوویچ زمانیکه توسط انقلاب رنگی و کودتای آمریکا در اوکراین همزمان با این انقلاب سقوط کرد، محبوبیت بیش از 60 درصدی داشت. طی 30سال گذشته بعد از اتحاد جماهیر شوروی خصوصا بعد از سال 2014، هشت سال گذشته دولت اوکراین شدیدترین اقدامات تبلیغاتی را علیه روسیه و حتی متحدان روسیه انجام داد. با این حال زلنسکی الان محبوبیتی بین مردم ندارد.»
این کارشناس مسائل روسیه در ادامه میگوید: «شاید لازم باشد درباره فراخوان زلنسکی هم این هشدار را داد که سفارت اوکراین در ایران دارد به مرکز جذب نیرو تبدیل میشود. ما باید مراقب باشیم تذکرات لازم درباره فراخوان زلنسکی -که مغایر با حقوق داخلی کشورها است- داده شود. حرف روسیه هم این بود که اوکراین، سیاستهای برهمزننده ثبات در نظام بینالملل را درپیش گرفته است، این فراخوان را هم میتوان از نمونههای آن سیاستهای برهمزننده ثبات برشمرد. شما حساب کنید در هر کشور افراد بدون مشغله، بدون حقوق و مزایایی هستند که اگر فقط همینها هم بروند و ثبتنام کنند، در کشورها هرجومرج ایجاد میشود. زلنسکی خودش دارد غرق میشود، میخواهد امنیت سایر کشورها را هم بههم بزند. اینها نکات مهمی است، اما درحالحاضر شاهد این هستیم خیلی از افرادی که خود را کارشناس و تحلیلگر میدانند، در تله رسانهای قرار گرفتهاند و دارند به مباحث دیگری میپردازند که هم درجهت منافع ملی ما نیست و هم نشاندهنده عدم شناخت آنها از روسیه و راهبردهای این کشور است.»
روسیه ایران را بر سر اوکراین معامله کرده؟
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان این مصاحبه به این نکته اشاره میکند که روسیه در مساله اوکراین و نفوذ ناتو به شرق با هیچکس معامله نمیکند و توضیح میدهد: «این حرف که روسیه ایران را بر سر اوکراین معامله کرده یا مسائلی از این دست که شنیده میشود، کاملا خلاف واقع است. اصلا این مساله غیرممکن است، چون مساله گسترش ناتو به شرق و اینکه اوکراین به پایگاه تسلیحاتی علیه روسیه تبدیل نشود به حدی برای این کشور مهم است که هیچچیز دیگری نمیتواند جای آن را بگیرد. علاوهبر آن، روابط ایران و روسیه درحالحاضر در مسیر مناسبی قرار دارد و بحث معامله در چنین شرایطی معنا ندارد. این حرفها صددرصد اشتباه است و نشان میدهد این افراد بههیچوجه روسیه را نمیشناسند و دارند مواضع غرب را تکرار میکنند، چون این نکته را ابتدا غربیها مطرح کردند تا بتوانند در روابط میان ایران و روسیه خلل بهوجود بیاورند.»