

اما هنگامی که این دوومیدانیکار ایرانی در المپیک ریو موفق شد به مرحله نیمهنهایی رقابتهای دو صد متر راه یابد، عاقبت طلسم نادیدهگرفتن او شکست و از این ورزشکار با عنوان شگفتیساز المپیک یاد شد. با حسن تفتیان درباره روزهای حضور در ریو و تجربه زندگی المپیکی گپی زدیم که در ادامه میخوانید.
از تجربه حضور در المپیک چه چیز بیش از همه به یادتان مانده است؟
برای من صعود به المپیک، آن هم در رشته مهمی مثل دو صد متر و همینطور صعود به مرحله نیمهنهایی، یک افتخار بزرگ محسوب میشود. دوست داشتم بین فینالیستها قرار بگیرم، اما متاسفانه از آسیا هیچ کس نتوانست به فینال راه یابد.
اقامت 12 روزه شما در دهکده المپیک چه جذابیتهایی برایتان داشت؟
المپیک تمام ورزشکاران رشتههای مختلف دنیا را در یک کمپ جمع میکند. برای من غذا خوردن در کنار ورزشکاران مهم دنیا در یک سلف خیلی جذاب بود. علاوهبر آن سعی کردم بعضی از مسابقات مثل دوومیدانی، وزنهبرداری، بوکس و تکواندو را از نزدیک ببینم. یکی از بهترین لحظات من در المپیک ریو زمانی بود که بهداد سلیمی رکورد دنیا را زد. در آن لحظه من و بچههای کشتی و سایر ورزشکاران ایرانی که در سالن بودیم آنچنان از خود بیخود شدیم و به هوا پریدیم که انگار خودمان قهرمان المپیک شدهایم. تلاش آقای سلیمی برای رسیدن به المپیک با آسیبدیدگیای که داشتند به اندازه مدال طلا ارزش دارد. یکی دیگر از جذابیتهای المپیک تماشای مسابقات و نحوه گرم کردن و آمادهسازی آقای اوسین بولت بود که مثل یک کلاس آموزشی میماند.
غذا یا محل خاصی در برزیل بود که خاطرهاش در ذهنتان مانده باشد؟
بعد از تمام شدن مسابقات زیاد به مکدونالد رفتیم. البته غذایش خیلی هم خاص نبود، ولی چون معمولا دور هم جمع میشدیم و توی صف میایستادیم و معاشرت میکردیم در خاطرم مانده است. قبل از مسابقه هم چون باید رژیم غذاییمان را رعایت میکردیم از غذاهایی که برای ورزشکاران سرو میشد میخوردیم. معمولا در هر وعده 200 نوع غذا برای ورزشکاران با برنامههای غذایی و ذائقههای مختلف سرو میشد. غیر از اینها پیتزاهای خوبی هم داشتند و اغلب غذاهایشان تند بود. از مکانهای دیدنی هم به نظرم تندیس مسیح از نزدیک خیلی عظمت داشت و دیدن آن برایم خیلی جالب بود.
به نظرتان چرا ایرانیها در دوومیدانی کمتر شاخص میشوند؟
در دوومیدانی باید ابتدا جاده رسیدن به مدال را با هزار اما و اگر و شاید و باید ساخت. در رشتههایی مثل کشتی، وزنهبرداری یا تکواندو این جاده از قبل ساخته و هموار شده است.
اینکه جزء معدود ایرانیهایی هستید که در دوومیدانی دیده شدند، چه تاثیری در زندگی شما داشته است؟
شاید یک قهرمان جهان کشتی یا وزنهبرداری تنها برای مردم کشورش و کسانی که در این رشته فعال هستند چهره شناختهشدهای محسوب شود، اما یک قهرمان دوومیدانی به دلیل بینندگان و دنبالکنندگان زیاد این رشته در دنیا بسیار مورد توجه قرار میگیرد. در ایران اما دوومیدانی رشته شناختهشدهای نیست. بعد از جابهجا کردن رکورد آسیا و به دست آوردن مدال طلای آسیا و همینطور کسب مدال طلای لیگ جهانی اسپانیا وقتی به ایران بازگشتم هیچ اتفاق خاصی برایم نیفتاد. آنجا بود که متوجه شدم باید برای دل خودم بدوم و دیگر برد و باخت کمتر خوشحال یا ناراحتم میکند. البته با توجه به موفقیتهای پیاپی دوومیدانی در چند وقت اخیر امیدوارم این رشته هم مورد توجه مردم قرار گیرد.
یک دونده سوای داشتن فیزیک و بیولوژیک مناسب باید از چه ویژگی رفتاریای برخوردار باشد؟
جنگندگی، عکسالعمل بالا و تمرکز لازمه اغلب ورزشکاران است، ولی از آنجا که رشته دوومیدانی متکی به تاکتیک تیمی یا تکنیک فردی خاصی نیست و رشته یکنواختی محسوب میشود که تنها با تمرین زیاد نتیجه میدهد، صبر مهمترین نیاز یک دونده است. به قول آقای بولت سختترین کار یک دونده تکرار است. البته یک ورزشکار ایرانی نیاز به صبر بیشتری هم دارد.
بعد از مسابقات المپیک نام خود را چند بار در گوگل جستوجو کردید و جالبترین چیزی که درباره خودتان خواندید چه بود؟
آنقدر کانالها و شبکههای مجازی زیاد شده که نیاز به سرچ نیست. چیزی که برای خودم جالب بود و کلی با دوستانم خندیدیم مربوط به یکی از خبرگزاریها میشد که نوشته بود: «اگر بخواهیم به بیمدالهای المپیک مدال بدهیم، طلا را به تفتیان، نقره را به عابدینی و برنز را به مرادی میدهیم.» البته من فکر میکنم کار آقای عابدینی خیلی ارزشمندتر از من بود و تا یک قدمی مدال رفتند. همینطور آقای مرادی و دویدن در دوی استقامت بسیار باارزش است.
عطیه نوری
